نوآوری در مدیریت برای توسعه پایدار

Kolnegar Private Media (Management Innovation for Sustainable Development)

7 اردیبهشت 1403 8:09 ق.ظ

هوش هیجانی و مدیریت راهبردی نوآوری

دنیای ادبیات فناوری های مدرن تغییرات زیادی در مفاهیم و انواع دسته بندی های هوش ایجاد نموده است . بر این اساس در حوزه ی مدیریت هوش هیجانی در رهبری به توانایی درک و مدیریت احساسات و همچنین شناخت و کنترل احساسات و دیدگاه های دیگران گفته می شود.

این اصطلاح اولین بار در سال 1990 توسط محققان جان مایر و پیتر سالوی استفاده شد.

کارشناسان علم مدیریت  هوش هیجانی را یک مهارت حیاتی برای تشخیص و حل مشکلات می دانند. به همین دلیل است که موضوع هوش هیجانی بخش مهمی از بسیاری از مباحث مرتبط با سبک های رهبری است. کارشناسان بر این باورند که اگر رهبر فاقد هوش هیجانی باشد، بهره هوشی (IQ)، مهارت های فنی و مهارت های ارتباطی کارایی لازم و اثربخشی توسعه ای مدیریتی را ندارند . بر همین اساس اهمیت روزافزون هوش هیجانی بسیاری از مدیران و رهبران را وادار کرده است تا آن را بیاموزند و به کار گیرند تا نوآوری، رضایت شغلی و محیط کاری مثبت را در شرکت خود تحریک کنند.

در این میان ارتباط هوش هیجانی با نوآوری بسیار مهم است .

هوش هیجانی به  بروز بخش زیادی از نوآوری ها می شود. سازمانی که توسط رهبری فاقد هوش هیجانی رهبری می شود، نمی تواند نوآوری کسب و کار را به شکوفایی و اثربخشی برساند.

 مواردی از اهمیت هوش هیجانی عبارتند از :

  • هوش هیجانی فرهنگ کار مثبت را در سازمان ایجاد می کند که باعث افزایش کارایی و بهره وری می شود.
  • باعث رشد، نوآوری و خلاقیت در سازمان ها می شود.
  • توجه به هوش هیجانی به رهبران و کارکنان کمک می کند تا در مواقع سخت تصمیمات درستی بگیرند.

آیا این نوشته برایتان مفید بود؟

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *