نوآوری در مدیریت برای توسعه پایدار

Kolnegar Private Media (Management Innovation for Sustainable Development)

9 اردیبهشت 1403 3:13 ب.ظ

مدیریت جامع نواوری

مدیریت جامع نواوری

بخش اول

3 آوریل 2022 ارسال شده توسط Phil McKinney

الف -بهترین ابزارهای نوآوری برای کسب و کار چیست؟

هیچ پاسخ واحدی برای این سوال وجود ندارد که چه ابزارهای نوآوری برای ایجاد ایده های تجاری مخرب و یا دگرگون کننده بهترین هستند. کسب‌وکارهای مختلف نیازهای متفاوتی خواهند داشت، و حتی در کسب و کار ها  فردی، بخش‌ها یا کارکنان مختلف ممکن است بسته به وظایف خاص خود به ابزارهای مختلفی نیاز داشته باشند. با این حال، ابزارهایی وجود دارند که بیشتر از موارد دیگر استفاده می شوند و می توانند برای طیف گسترده ای از کسب و کار ها  مفید باشند.

برخی از محبوب‌ترین ابزارهای نوآوری شامل ابزارهای طوفان فکری، ابزارهای نمونه‌سازی اولیه و ابزارهای تفکر طراحی هستند. ابزارهای طوفان فکری می‌توانند به کارکنان کمک کنند تا ایده‌های جدیدی پیدا کنند، ابزارهای نمونه‌سازی می‌توانند به آن‌ها کمک کنند این ایده‌ها را آزمایش و اصلاح کنند، و ابزارهای تفکر طراحی می‌توانند به آنها کمک کنند تا آنها را عملی کنند.

اگر به دنبال ابزارهای نوآوری هستید که به طور خاص برای صنعت یا تجارت شما طراحی شده باشد، گزینه های زیادی وجود دارد. ابزارهایی برای مخترعان، ابزارهایی برای کارآفرینان، ابزارهایی برای متخصصان بازاریابی و تقریباً برای هر حرفه دیگری وجود دارد. همچنین می‌توانید ابزارهایی را بیابید که مختص انواع خاصی از کسب‌وکارها هستند، مانند استارت‌آپ‌ها، کسب‌وکارهای کوچک یا شرکت‌های چند ملیتی.

ابزار نوآوری چیست؟

ابزار نوآوری ، دستگاه، فرآیند یا برنامه ای است که بهره وری و کارایی و یا کارآفرینی را بهبود می بخشد. ابزارهای نوآوری می توانند به شجامع ابزارهایی برای مخترعان و ابزارهایی برای کسانی که در حال توسعه یک محصول جدید هستند باشد. همچنین ابزارهایی برای کسب‌وکارها طراحی شده‌اند که با اجازه دادن به کارکنان برای همکاری دیجیتالی با نرم‌افزار ایده‌پردازی، به تولید ایده‌های جدید کمک می‌کنند. در سال های اخیر، ابزارهایی برای تفکر طراحی نیز افزایش یافته است که به افراد و تیم ها کمک می کند تا به سرعت نمونه های اولیه ایده های خود را ایجاد کنند.

ابزارهای نوآوری مهم هستند، زیرا به بهبود شیوه عملکرد کسب و کار کمک می کنند. با انواع مختلف ابزارهای موجود، یافتن ابزارهایی که متناسب با نیازهای خاص شما باشد، مهم است. چه به دنبال ابزاری باشید که به شما کمک کند ایده‌های جدید بیابید یا ابزارهایی که به شما کمک می‌کنند تا آن ایده‌ها را به ثمر برسانید، ابزارهای نوآوری برای کمک به موفقیت شما وجود دارد.

مزایای ابزارهای نوآوری چیست؟

وقتی صحبت از ابزارهای نوآوری می شود، کسب و کارها می توانند از راه های مختلفی سود ببرند. برخی از مزایای اولیه عبارتند از:

1- افزایش خلاقیت و بهره وری.

ابزار مناسب به تحریک خلاقیت و بهره وری کمک می کند، که می تواند منجر به خروجی بیشتر و نتایج بهتر شود. از جمله ایجاد نوآوری مخرب. ابزارهای محبوب مانند عرشه کارت های تفکر خلاق می توانند به تحریک این خلاقیت کمک کنند.

2- بهبود حل مسئله.

آنها با ارائه مکانیسمی برای کشف ایده ها و راه حل های جدید به بهبود مهارت های حل مسئله کمک می کنند.

3-افزایش نوآوری.

ابزارها می توانند به ایجاد محیطی کمک کنند که در آن ایده های جدید می توانند شکوفا شوند و مورد بررسی قرار گیرند، که منجر به نوآوری بیشتر در کسب و کار می شود.

4- افزایش رقابت پذیری.

کسب‌وکارهایی که از ابزارهای نوآوری استفاده می‌کنند اغلب رقابتی‌تر از آن‌هایی هستند که این کار را نمی‌کنند، زیرا برای رویارویی با چالش‌های بازار مجهزتر هستند.

5- تصمیم گیری بهتر.

آنها می توانند با ارائه طیف وسیع تری از گزینه ها و امکانات به بهبود تصمیم گیری کمک کنند.

6-فرهنگ نوآوری بیشتر.

ابزارها می توانند به ایجاد فرهنگ نوآوری در کسب و کار کمک کنند، که می تواند در درازمدت منجر به موفقیت بیشتر شود.

7- بهبود ارتباطات.

آنها می توانند با فراهم کردن بستری مشترک برای به اشتراک گذاشتن ایده ها و افکار، ارتباطات را بهبود بخشند.

8- افزایش روحیه تیمی.

ابزارها با گرد هم آوردن افراد حول یک هدف یا هدف مشترک، روحیه تیمی را ایجاد می کنند.

9-خلاقیت بیشتر.

ابزارهای نوآوری می توانند به آزادسازی خلاقیت افراد کمک کنند، که می تواند منجر به نوآوری بیشتر در کسب و کار شود.

10-یادگیری پیشرفته.

ابزارهای مناسب یادگیری و به اشتراک گذاری دانش را تسهیل می کند، که می تواند منجر به نیروی کار با دانش و ماهرتر شود.

ب- موفق ترین روش ها و ابزارهای نوآوری

تعدادی ابزار مختلف نوآوری وجود دارد که کسب و کارها می توانند برای بهبود خلاقیت و بهره وری خود از آنها استفاده کنند. برخی از رایج ترین ابزارها عبارتند از:

1- ابزار طوفان فکری.

ابزارهای طوفان فکری راهی عالی برای کسب و کارها برای ارائه ایده های جدید است. با استفاده از ابزارهایی مانند ابزارهای نقشه برداری ذهنی و ابزارهای تولید ایده، کسب و کارها می توانند کارکنان خود را وادار کنند که خارج از چارچوب فکر کنند (آنچه ما به آن فکر می کنیم) و راه حل های نوآورانه ای برای مطالعات ارائه دهند.

ابزارهای طوفان فکری نیز می توانند به بهبود ارتباطات در یک کسب و کار کمک کنند. با به اشتراک گذاشتن ایده ها و افکار در یک پلت فرم مشترک، کسب و کارها می توانند روحیه تیمی و ارتباطات را بهبود بخشند. این می تواند به یک محیط کاری سازنده تر و خلاق تر منجر شود.

ابزارهای طوفان فکری نیز برای یادگیری عالی هستند. با به اشتراک گذاشتن ایده ها و همکاری با یکدیگر برای ارائه راه حل، کارکنان می توانند از یکدیگر بیاموزند و پایگاه دانش خود را افزایش دهند. این می تواند منجر به نیروی کار ماهر و آگاه تر شود.

ابزارهای orming یک راه عالی برای کسب و کار ها  برای بهبود خلاقیت، ارتباطات و کار تیمی هستند. آنها می توانند به تسهیل یادگیری و به اشتراک گذاری دانش کمک کنند، که می تواند منجر به کسب و کار نوآورانه تر و موفق تر شود.

2- ابزار مدیریت ایده.

ابزارهای مدیریت ایده راهی عالی برای کسب و کارها برای مدیریت و پیگیری ایده ها هستند. با استفاده از ابزارهایی مانند تابلوهای ایده و ابزارهای آنلاین مانند Evernote، کسب و کارها می توانند جریان خلاقیت و نوآوری را بهبود بخشند.

ابزارهای مدیریت ایده نیز برای یادگیری عالی هستند. با ردیابی و مدیریت ایده ها با استفاده از نرم افزار مدیریت نوآوری سازمانی، کارکنان می توانند از یکدیگر بیاموزند و پایگاه دانش خود را افزایش دهند. این می تواند منجر به نیروی کار ماهر و آگاه تر شود.

به طور جامعی، ابزارهای مدیریت ایده راهی عالی برای کسب و کارها برای بهبود خلاقیت، ارتباطات و کار تیمی هستند. آنها می توانند به تسهیل یادگیری و به اشتراک گذاری دانش کمک کنند، که می تواند منجر به کسب و کار نوآورانه تر و موفق تر شود.

3-ابزارهای همکاری.

یک کسب و کار باید از ابزارهای همکاری برای کمک به گرد هم آوردن افراد برای کار روی پروژه ها و ایده ها استفاده کند. ابزارهای آنلاین مانند Google Docs یک روش محبوب برای همکاری هستند، اما ابزارهایی مانند وایت برد و فلیپ چارت نیز می توانند موثر باشند. ابزارهای همکاری کمک می کنند تا همه در یک صفحه قرار بگیرند و به پیشبرد پروژه ها کمک کنند. آنها همچنین می توانند ارتباطات را بهبود بخشند و به ایجاد روابط کمک کنند. وقتی همه بتوانند با هم کار کنند، می تواند به ایده های بهتر و کسب و کار موفق تری منجر شود.

4- ابزارهای حل مسئله.

ابزارهای حل مسئله در اشکال و اندازه های مختلف وجود دارند، اما همه آنها هدف یکسانی دارند: کمک به شما برای یافتن راه حل های جدید برای مشجامعات خود. ابزارهای مختلفی در دسترس هستند که هر کدام نقاط قوت و ضعف خاص خود را دارند، بنابراین مهم است که ابزارهایی را انتخاب کنید که بهترین کار را برای شما داشته باشند.

ابزارهای تصمیم گیری می توانند با سنجیدن جوانب مثبت و منفی گزینه های مختلف به شما در تصمیم گیری بهتر کمک کنند. ابزارهای تحلیل علت ریشه ای می توانند به شما در شناسایی علل ریشه ای مشجامعات و یافتن راه حل کمک کنند.

روش نوآوری که استفاده می کنید به کسب و کار، اهداف نوآوری و نحوه تصمیم گیری کسب و کار شما برای مدیریت نوآوری بستگی دارد.

ج : ابزارهای نوآوری استراتژیک چیست؟

ابزار نوآوری استراتژیک روش یا فرآیندی است که برای ایجاد و اجرای یک استراتژی استفاده می شود. می تواند فرصت ها و تهدیدها را ارزیابی کند، محصولات یا خدمات جدید را توسعه دهد و استراتژی های برنده ایجاد کند. ابزارهای مختلفی وجود دارد که هر کدام نقاط قوت و ضعف خاص خود را دارند. مهم است که ابزارهایی را انتخاب کنید که برای کسب و کار شما بهترین کار را داشته باشند.

برخی از محبوب ترین ابزارها عبارتند از تجزیه و تحلیل SWOT، تجزیه و تحلیل مدل کسب و کار و ابزارهای نوآوری. هر یک از این ابزارها می توانند به شما در دستیابی به اهداف استراتژیک و ایجاد یک استراتژی تجاری موفق کمک کنند.

د : کسب‌وکارها چه تکنیک‌های نوآوری را باید در نظر بگیرند؟

وقتی صحبت از ابزارهای نوآوری می شود، کسب و کارها باید استفاده از تکنیک هایی را در نظر بگیرند که خلاقیت و ایده های جدید را امکان پذیر می کند. چند تکنیک مختلف وجود دارد که کسب و کارها می توانند در مورد ابزارهای نوآوری در نظر بگیرند.

1- تفکر واگرا.

تفکر واگرا به معنای ارائه ایده ها و امکانات جدید است. این نوع تفکر اغلب در جلسات طوفان فکری استفاده می شود، جایی که گروهی از افراد دور هم جمع می شوند و تا حد امکان ایده های خود را ارائه می دهند.

این می تواند یک راه عالی برای کسب و کارها برای ارائه ایده های جدید محصول یا خدمات باشد. با این حال، مهم است که به یاد داشته باشید که همه این ایده ها ایده های خوبی نخواهند بود. در واقع، بیشتر آنها احتمالاً ایده های بدی خواهند بود، اما این اشکالی ندارد. این فرآیند رسیدن به آنها است که مهم است.

2- تفکر همگرا.

تفکر همگرا به معنای محدود کردن گزینه ها و انتخاب بهترین راه حل است. این نوع تفکر اغلب در فرآیندهای تصمیم گیری استفاده می شود.

کسب و کارها می توانند از تفکر همگرا برای ارائه ایده های جدید محصول یا خدمات استفاده کنند. با محدود کردن فهرستی از راه‌حل‌های بالقوه، کسب‌وکارها می‌توانند بر بهترین‌ها تمرکز کنند و با توسعه پیش بروند.

با این حال، مهم است که به یاد داشته باشید که همه ایده ها ایده های خوبی نخواهند بود. در واقع، بیشتر آنها احتمالاً ایده های بدی خواهند بود، اما این اشکالی ندارد. این فرآیند رسیدن به آنها است که مهم است. با استفاده از تفکر همگرا، کسب و کارها می توانند بر بهترین ایده ها تمرکز کنند و با توسعه پیش بروند.

3-تفکر تحلیلی.

تفکر تحلیلی به این معناست که یک مسئله را به بخش های کوچکتر تقسیم کنیم تا بتوان آن را حل کرد. این نوع تفکر اغلب در فرآیندهای حل مسئله استفاده می شود.

کسب و کارها می توانند از تفکر تحلیلی برای تجزیه یک مشجامع به بخش های کوچکتر و سپس حل آن استفاده کنند. با انجام این کار، کسب و کارها می توانند ایده های جدیدی برای محصول یا خدمات ارائه دهند. با تجزیه یک مشجامع، کسب‌وکارها می‌توانند بر روی بخش‌های کوچک‌تر تمرکز کنند و راه‌حلی ارائه دهند.

از این نوع تفکر می توان برای بهبود فرآیندها نیز استفاده کرد. با درک نحوه عملکرد یک فرآیند، کسب و کارها می توانند راه هایی برای کارآمدتر کردن آن بیابند. این می تواند به کسب و کارها در صرفه جویی در زمان و هزینه کمک کند.

تفکر تحلیلی ابزار مهمی برای نوآوری کسب و کار است. با استفاده از این روش، کسب‌وکارها می‌توانند ایده‌های جدیدی برای محصول یا خدمات ارائه دهند و فرآیندها را بهبود بخشند. تفکر تحلیلی می تواند به کسب و کارها در حل مشجامعات و بهبود کارایی کمک کند.

ه : ابزار مدیریت ایده

ابزار مدیریت ایده یک برنامه نرم افزاری است که به کسب و کارها اجازه می دهد تا ایده ها را جذب، پیگیری و مدیریت کنند. از این نوع ابزار می توان برای تولید ایده های جدید، پیگیری بازخورد مشتریان و بهبود کارایی فرآیند با ایجاد یک فرآیند مدیریت ایده استفاده کرد.

انواع مختلفی از ابزارهای مدیریت ایده وجود دارد. برخی از ابزارها به کسب‌وکارها اجازه می‌دهند تا با ثبت ایده‌ها در یک مکان مرکزی، ایده‌ها را ثبت کنند. کارکنان، مشتریان یا شرکا می توانند از این نوع ابزارهای دیجیتال استفاده کنند. ابزارهای دیگر به کسب و کارها اجازه می دهد تا نظرات و ایده های مشتری را دنبال کنند. از این ابزارها می توان برای دیدن آنچه که مشتریان در مورد یک کسب و کار می گویند و برای ردیابی محبوبیت ایده ها استفاده کرد. در نهایت، ابزارهایی وجود دارند که به کسب و کارها اجازه می دهند کارایی فرآیند را بهبود بخشند. این ابزارها می توانند به کسب و کارها کمک کنند تا نحوه اجرای ایده ها را پیگیری کنند و راه هایی برای بهبود فرآیند بیابند.

آنها بخش مهمی از نوآوری تجاری هستند. با استفاده از ابزارهای دیجیتال، کسب و کارها می توانند ایده ها را جذب، ردیابی و مدیریت کنند. این نوع ابزار می تواند به کسب و کارها در ارائه ایده های جدید، پیگیری بازخورد مشتریان و بهبود کارایی فرآیند کمک کند. ابزارهای مختلفی برای مدیریت ایده وجود دارد، بنابراین کسب‌وکارها می‌توانند ابزاری را پیدا کنند که به بهترین شجامع نیازهای آنها را برآورده کند.

و : فرآیند نوآوری برای کسب و کار

نوآوری جامعید موفقیت هر کسب و کاری است. در حالی که ابزارها و فرآیندهای زیادی وجود دارد که می توان از آنها برای تقویت نوآوری استفاده کرد، فرآیند شش مرحله ای زیر مکان خوبی برای شروع است. این فرآیند را می توان با نیازهای خاص کسب و کار شما تطبیق داد.

1-ایده پردازی.

این مرحله شامل ایجاد ایده های جدید برای محصولات، خدمات یا بهبود فرآیندها است. این را می توان از طریق طوفان فکری، بازخورد مشتری یا مشاهده آنچه در بازار اتفاق می افتد انجام داد. هنگامی که ایده های جدید کسب و کار دارید، مهم است که آنها را ارزیابی کنید و ببینید کدام یک از آنها پتانسیل بیشتری دارند.

2- غربالگری ایده.

این مرحله شامل ارزیابی و مرتب‌سازی ایده‌های تولید شده در مرحله 1 است. فقط بهترین ایده‌ها به مرحله بعدی می‌روند. یکی از راه های رایج برای ارزیابی ایده های جدید از طریق مفهومی به نام “5 چرا” است. این شامل این می شود که از خود بپرسید چرا یک ایده خاص مهم است، و سپس به دنبال پاسخ ها باشید تا زمانی که به یک نیاز یا مشجامع اساسی برسید که

3- توسعه مفهوم:

این مرحله شامل ایجاد یک ایده تقریبی از این است که محصول، خدمات یا فرآیند جدید چگونه خواهد بود. این شامل فهمیدن اینکه چگونه کار می کند و چه ویژگی هایی دارد. مهم است که در این مرحله واقع بین باشید و از احتمالات غافل نشوید.

4-توسعه نمونه اولیه.

این مرحله شامل ایجاد یک نمونه اولیه از محصول، خدمات یا فرآیند جدید است. این می تواند به آزمایش امکان سنجی مفهوم و دریافت بازخورد از مشتریان بالقوه کمک کند.

5- آزمون و ارزیابی.

این مرحله شامل آزمایش محصول، خدمات یا فرآیند جدید با مشتریان واقعی است تا ببینید که چگونه آن را دوست دارند. جمع آوری بازخورد در طول این مرحله بسیار مهم است تا ایده را بتوان بیشتر اصلاح کرد یا به جامعی کنار گذاشت.

6- راه اندازی.

هنگامی که محصول، خدمات یا فرآیند جدید بر اساس بازخورد حاصل از آزمایش و ارزیابی اصلاح شد، برای راه اندازی آماده است. این می‌تواند شامل بازاریابی محصول جدید، راه‌اندازی فرآیند فروش، یا به سادگی در دسترس قرار دادن آن برای مشتریان باشد.

ز : نتایج از ابزارهای نوآوری کسب و کار

هر نوع ابزار نوآوری مزایا و چالش های خاص خود را دارد. در زیر برخی از نتایج جامعیدی است که می توان با استفاده از ابزارهای مختلف نوآوری در یک محیط کسب و کار به دست آورد:

1-محصولات جدید.

یک محصول جدید معمولاً از طریق فرآیند اختراع ایجاد می‌شود که ترکیبی از ایده‌ها، دانش و ابزارهایی است که برای ایجاد چیزی جدید استفاده می‌شوند. هنگامی که یک شرکت از ابزارهایی مانند تحقیق و توسعه، تفکر طراحی و نمونه سازی استفاده می کند، می تواند شانس اختراع موفق یک محصول جدید را افزایش دهد.

2-خدمات جدید.

درست مانند محصولات، شرکت ها می توانند خدمات جدیدی را با استفاده از ابزارهای نوآوری ایجاد کنند. این ممکن است شامل استفاده از روش‌هایی مانند تقسیم‌بندی مشتری و نیازسنجی برای شناسایی مناطقی باشد که خدمات جدید در آن‌ها قابل ارائه است. علاوه بر این، ابزارهایی مانند تحقیقات بازار و تجزیه و تحلیل رقبا می توانند به کسب و کارها کمک کنند تا بفهمند چه خدماتی قبلاً ارائه می شود و چگونه می توانند خدمات خود را متمایز کنند.

3- نوآوری مدل کسب و کار.

مدل کسب و کار یک طرح جامعی برای چگونگی درآمدزایی و کسب سود یک شرکت است. هنگامی که یک شرکت از ابزارهای نوآوری برای ایجاد یک مدل کسب و کار جدید استفاده می کند، اساساً روش جدیدی برای انجام کسب و کار ایجاد می کند. این می تواند شامل مواردی مانند توسعه مدل های جدید قیمت گذاری، تجدید نظر در فرآیند فروش یا ایجاد مشارکت های جدید باشد.

4- نوآوری فرآیند.

نوآوری فرآیند، اجرای روش ها یا رویه های جدید در یک شرکت است. این می تواند شامل ابزارهایی مانند طراحی مجدد فرآیند، six Sigma و Lean Startup با استفاده از این ابزار، کسب و کارها می توانند عملیات خود را کارآمدتر و موثرتر کنند.

5- نوآوری سازمانی.

نوآوری سازمانی به تغییراتی اطلاق می شود که در نحوه ساختار یا عملکرد یک شرکت ایجاد می شود. این ممکن است شامل استفاده از ابزارهایی مانند مهندسی مجدد فرآیند کسب و کار، مدیریت کیفیت جامع و مدیریت تغییر باشد. هنگامی که یک شرکت از ابزارهای نوآوری برای ایجاد تغییرات سازمانی استفاده می کند، می تواند کسب و کار خود را چابک تر کند و به نیازهای همیشه در حال تغییر بازار پاسخ دهد.

در حالی که هر نوع ابزار نوآوری مزایا و چالش های خاص خود را دارد، استفاده از آنها به صورت جمعی می تواند به کسب و کار کمک کند تا به موفقیت بزرگی دست یابد. با استفاده از ابزارهای مختلف، کسب و کارها می توانند شانس خود را برای ارائه محصولات، خدمات، مدل های تجاری، فرآیندها و ساختارهای سازمانی جدید افزایش دهند. این می تواند به آنها کمک کند تا از رقبا جلوتر بمانند و در بازار همیشه در حال تغییر امروز مرتبط بمانند.

ح- ابزارهایی برای ایجاد یک فرآیند مدیریت نوآوری مقیاس پذیر

ابزارهای نوآوری برای کسب و کار ها  در هر اندازه برای ایجاد محصولات، خدمات و فرآیندهای جدید ضروری است. با این حال، استفاده موثر از این ابزارها می تواند کار دلهره آور باشد. اینجاست که مدیریت نوآوری مقیاس پذیر وارد می شود.

مدیریت نوآوری مقیاس پذیر فرآیندی است که به کسب و کارها اجازه می دهد ابتکارات نوآوری خود را به طور موثر و کارآمد مدیریت کنند.

جامعید استفاده موثر از مدیریت نوآوری مقیاس پذیر، شروع کوچک و افزایش تدریجی دامنه پروژه است. این به کسب و کارها اجازه می دهد تا ایده های خود را آزمایش کنند و تعیین کنند که آیا آنها قابل اجرا هستند یا خیر. اگر چنین باشند، می توانند پروژه را به گونه ای گسترش دهند که افراد و منابع بیشتری را شامل شود.

مقیاس پذیری فرآیند مدیریت نوآوری آن را به گزینه ای عالی برای کسب و کار ها  در هر اندازه تبدیل می کند. با استفاده از این فرآیند، کسب و کارها می توانند با بهره گیری از تخصص دیگران و افزایش تدریجی دامنه پروژه های خود، شانس موفقیت خود را افزایش دهند. پس برای چی منتظرباید ماند؟ استفاده از مدیریت نوآوری مقیاس پذیر را برای ایجاد محصولات، خدمات و فرآیندهای جدید شروع کنید. با انجام این کار، می توانید شانس موفقیت خود را در بازار رقابتی امروز افزایش دهید.

هیچ بهانه نوآوری مجاز نیست

در حالی که بسیاری فکر می کنند که تنها سازمان های بزرگ با منابع قابل توجه می توانند منابع خود را به نوآوری اختصاص دهند، این نمی تواند دور از واقعیت باشد. ابزارهای نوآوری در دسترس هر کسی است که ایده و اراده ای برای عرضه آن به بازار دارد. در عصر دیجیتال امروزی، ابزارهایی مانند ابزارهای ویدئویی آنلاین، رسانه‌های اجتماعی و پلت‌فرم‌های تامین مالی جمعی، ارائه ایده‌های خود را در برابر مشتریان بالقوه برای کسب‌وکارها در هر اندازه‌ای آسان‌تر از همیشه می‌کنند. بنابراین، از اجرای ایده خود نترسید زیرا فکر می کنید منابع لازم را ندارید. ابزارها برای استفاده شما وجود دارند و با کمی تلاش و اراده می توانید موفق شوید.

اگر هنوز مردد هستید، از تخصص یک آژانس نوآوری استفاده کنید که می تواند به شما در تحقق ایده شما کمک کند. در هر صورت، اجازه ندهید بهانه ها مانع از پتانسیل نوآوری شما شوند.

شروع به استفاده از ابزارهای نوآوری برای ایجاد محصولات، خدمات، مدل های کسب و کار، فرآیندها و ساختارهای سازمانی جدید کنید. با انجام این کار، می توانید شانس موفقیت خود را در بازار رقابتی امروز افزایش دهید.

بخش دوم

https://ceopedia.org/index.php/Total_Innovation_Management

مدیریت نوآوری جامع

TOTAL INNOVATION MANAGEMEN(TIM)

 سازگاری مدیریت نوآوری به طور سنتی و هم افزایی عناصر شرکت مانند سازمان، فناوری و فرهنگ درونی، ساختار، افراد و غیره است.

طبق تحقیقات پروفسور Qingrui Xu اختراع مجدد و مدیریت یک شبکه ارزش نوآوری که به طور پویا مفهوم، استراتژی، فناوری (شامل پایه فناوری اطلاعات)، ساختار و فرآیند کسب و کار، فرهنگ و افراد را در تمام سطوح یک سازمان یکپارچه می کند ، مدیریت نوآوری جامع می باشد.

هدف TIM تنها مبتنی بر تقویت شایستگی نوآوری شرکت و استفاده از روش‌های مناسب برای ایجاد ارزش ویژه برای سهامداران بالقوه و داشتن توانایی تسخیر با رقبای بازار نیست. به عبارت دیگر، این بازی در حال انجام است که در آن چهره های اصلی باید به طور مداوم چیزی را که هنوز کشف نشده، معمولی و منحصر به فرد معرفی کنند تا در صدر قرار گیرند.این مفهوم دیدگاه گسترده‌تر و بهتری از اهمیت انسجام بین همه واحدها در همه سطوح ارائه می‌کند.

مروری تاریخی

شومپیتر (1934) اولین کسی بود که مفهوم “نوآوری” را نام برد و نوآوری را ترکیبی از چندین مؤلفه تولید ایجاد شده توسط کارآفرین عنوان کرد و متقاعد شد که یکی از عوامل مؤثر در توسعه و رشد اقتصادی است. این دامنه شامل نوآوری تولید، نوآوری فرآیند، نوآوری در بازار، استفاده از مواد اولیه جدید و بدست آوردن مواد به روش های جدید و نوآوری سازمانی می شود. خوشبختانه به دلیل تحقیقات وی، تمرکز تحقیقات نوآورانه در سطح جامع در شرکت به منظور رفع آسیب پذیری ها به سطح خرد منتقل شد.

در داخل شرکت هاپنج مرحله اصلی نوآوری شناسایی شد:

     مرحله اول: تحقیق در مورد نوآوری فردی (دهه 1940-1950)

تحقیق سیستماتیک بنگاه های اقتصادی در سطح خرد. این بر اساس این ایده بود که یک کارآفرین قدرت و مؤلفه اصلی نوآوری است

     مرحله دوم: تحقیق در مورد ارتقاء سازمانی (دهه 1960-1970)

تمرکز بر روش های ارتقای نوآوری در سازمان ها از طریق مدیریت اثربخش. عمدتاً عملکرد بخش تحقیق و توسعه را بررسی کرد .

     مرحله سوم: تحقیق در مورد دخالت عوامل خارج سازمان (دهه 1970)

تأثیر کاربران بر نوآوری و فرآیند. سؤال این بود که چگونه می توان کاربران را به طور مؤثر به عنوان منابع جامع در نوآوری بکارگیری کرد.

     مرحله چهارم: تحقیق در مورد نمونه کارها و نوآوری سیستماتیک 1980-1990)

در دهه 1980، سازمان ها مجبور بودند به اهداف بلندپروازانه تری نسبت به نوآوری دست یابند تا با محیط در حال تغییر سازگار شوند. برخی از محققان تمرکز خود را از اجزای منفرد به روابط تعاملی این عناصر با نظریه نوآوری پورتفولیو منتقل کردند .

     مرحله پنجم: تحقیق در مورد TIM (قرن 21).

تمرکز او بر روی TIM است، که به عنوان نوآوری جامع تعریف می شود که توسط هر کسی در هر زمان در همه فرآیندها، در میان عملکردهای مختلف و در سراسر جهان انجام می شود. نظریه این است که با افزایش سطح خلاقیت، همه را مبتکر کنیم . هدف آن توسعه مدلی برای هدایت TIM در شرکت‌ها است. این مفهوم توسط موسسه علوم مدیریت و استراتژی دانشگاه ژجیانگ و گروهی از محققان دانشگاه استنفورد (SDG) توسعه یافته است.

چارچوب TIM

در این سیستم سه لایه اصلی وجود دارد:

  1. نوآوری در تمام زمینه های عملکردی مانند سازمان، فرهنگ، فرآیند و غیره.
  2. پوشش جامع بعد فضا-زمان در همه بخش ها توسط همه، در هر زمان برای نوآوری،
  3. هم افزایی نوآوری بین عناصر نوآورانه.

عناصر TIM

  • استراتژی:استراتژی سازمانی باید در تعادل پویا نگه داشته شود.
  • فن آوری:منبع جامعیدی برای جمع آوری شایستگی اصلی و کسب مزیت رقابتی.
  • مدیریت:به تغییر و بهبود مکانیزم مدیریتی، ابزارها و دیگران اشاره دارد.
  • سازمان:ساختار سازمانی باید با تقاضای نوآوری تنظیم شود.
  • فرهنگ:تغییر در مجموعه ذهنی الزامات اساسی برای انجام تمام نوآوری است.
  • سیستم:نوآوری مقررات، قوانین مربوط به عملکرد شرکت، پاداش های کارکنان یا برعکس مجازات ها، رویه حقوق، آموزش و ارتقاء و غیره.
  • بازار:نوآوری کانال بازاریابی یا راه های عملیاتی به منظور ایجاد بازار جدید، کانال جدید با استفاده از استراتژی اقیانوس آبی.

منابع داخلی برای TIM

  • تحقیق و توسعه داشته باشید
  • بخش های فنی مانند طراحی، فناوری
  • بخش های تولید (تولید، ارائه خدمات)
  • لجستیک

منابع خارجی برای TIM

  • تامین کنندگان
  • مشتریان
  • موسسات
  • سرمایه گذاران
  • رقبا
  • اینترنت
  • جهانی شدن
  • آژانس های تبلیغاتی
  • رسانه ها

ویژگی های شرکت های موفق TIM

  • خلاقیت کارکنان
  • کار تیمی خوب
  • رویکرد پروژه محور و مدیریت آن
  • همکاری با کارشناسان خارجی
  • ریسک پذیری
  • انگیزه کارکنان (آنها مایل به بهبود محصول شرکت و عملکرد آن هستند)

آموزش مستمر کارکنان

  • تامین مالی فعالیت های نوآورانه

نمونه هایی از مدیریت نوآوری جامع

     مدیریت نوآوری جامع (TIM) یک روش مدیریتی برای هدایت نوآوری و خلاقیت در یک سازمان است. این سیستم برای کمک به سازمان ها در ایجاد فرهنگ نوآوری و اطمینان از اجرای به موقع و مقرون به صرفه ایده های نوآورانه طراحی شده است. TIM بر این ایده استوار است که سازمان ها باید به طور مداوم در حال نوآوری و توسعه محصولات، فرآیندها و خدمات جدید باشند.

  • یک مثال عالی از TIM در عمل، داستان نحوه استفاده 3M از TIM برای افزایش تلاش‌های نوآورانه‌اش است.  شرکت روش TIM را پذیرفت و از آن برای ایجاد فرآیند جمع‌آوری ایده‌ها از کارکنان و سپس توسعه آنها به نوآوری‌های محصول و فرآیند استفاده کرد. و با استفاده از TIM توانست فرهنگ نوآوری ایجاد کند و محصولات و خدمات جدید را به سرعت توسعه و عرضه کند.
  • مثال دیگری از TIM، داستان چگونگی استفاده گوگل از آن برای توسعه موتور جستجوی جدید خود، گوگل است. گوگل TIM را پذیرفت و از آن برای ایجاد محیطی استفاده کرد که خلاقیت و نوآوری را تشویق می کرد. آنها همچنین از TIM برای توسعه و راه اندازی موتور جستجوی گوگل استفاده کردند که یکی از موفق ترین محصولات در تاریخ این شرکت بود.
  • آخرین نمونه از TIM داستان نحوه استفاده اپل از آن برای ایجاد آی پاد است. اپل TIM را پذیرفت و از آن برای ایجاد فرهنگ نوآوری و توسعه iPod استفاده کرد که صنعت موسیقی را متحول کرد. اپل با استفاده از TIM توانست به سرعت آی پاد را توسعه و عرضه کند که موفقیت بزرگی بود.

مزایای مدیریت نوآوری جامع

مدیریت نوآوری جامع (TIM) عمل مدیریت، برنامه ریزی و اجرای استراتژی ها و فعالیت های نوآورانه است. در اینجا برخی از مزایای TIM آورده شده است:

     TIM سازمان‌ها را قادر می‌سازد تا فرصت‌های نوآوری را شناسایی کرده و از آن بهره‌برداری کنند. این به سازمان ها کمک می کند تا زمینه های بالقوه بهبود را شناسایی کنند، خطرات مرتبط با هر فرصت را ارزیابی کنند و یک برنامه اقدام برای اطمینان از اجرای موفقیت آمیز ایجاد کنند.

     TIM به سازمان ها کمک می کند تا نیازهای مشتری خود را بهتر درک کنند و راه حل های مشتری محور را توسعه دهند. همچنین به سازمان ها کمک می کند تا با همگام شدن با آخرین روندها و فناوری ها از رقبا جلوتر بمانند.

     TIM ابزارها و منابع مورد نیاز برای ردیابی و اندازه گیری پیشرفت را در اختیار سازمان ها قرار می دهد. این به سازمان ها کمک می کند تا بازگشت سرمایه خود را تعیین کرده و استراتژی خود را بر اساس آن تنظیم کنند.

     TIM همکاری بین بخش ها و تیم ها را تشویق می کند. این باعث افزایش کیفیت فرآیند نوآوری و همچنین نتایج نهایی می شود.

     TIM به سازمان ها کمک می کند تا چابک تر شوند و نسبت به شرایط متغیر بازار واکنش نشان دهند. این به آنها امکان می دهد تا سریعتر نوآوری کنند و از رقبا جلوتر بمانند.

محدودیت های مدیریت نوآوری جامع

مدیریت نوآوری جامع (TIM) روشی برای مدیریت نوآوری است که هدف آن افزایش جامع نوآوری در یک سازمان است. با این حال، سیستم TIM بدون محدودیت نیست. برخی از محدودیت های مدیریت نوآوری جامع عبارتند از:

  • اجرای ضعیف: یک سیستم TIM با ساختار مناسب برای راه اندازی و راه اندازی به سرمایه گذاری قابل توجهی در منابع و زمان نیاز دارد. اگر به درستی پیاده سازی نشود، ممکن است سیستم در دستیابی به اهداف خود ناکارآمد باشد.
  • انگیزه های ناکافی: به منظور ایجاد انگیزه در کارکنان برای مشارکت در سیستم TIM، باید مشوق های کافی برای آنها فراهم شود. بدون انگیزه های مناسب، کارکنان ممکن است تمایلی به تعامل با سیستم نداشته باشند که منجر به کاهش بازده می شود.
  • اندازه گیری موفقیت: اندازه گیری موفقیت یک سیستم TIM می تواند دشوار باشد. به این ترتیب، تعیین اینکه آیا سیستم در دستیابی به اهداف خود مؤثر است یا خیر، می تواند دشوار باشد.
  • دامنه محدود: سیستم‌های TIM تمایل دارند بر نوآوری کوتاه‌مدت تمرکز کنند، که می‌تواند اثربخشی آنها را در هدایت نوآوری بلندمدت محدود کند.
  • دشواری تطبیق با تغییر: با تغییر محیط کسب و کار، سیستم های TIM ممکن است برای موثر ماندن نیاز به تنظیم داشته باشند. با این حال، انجام این کار می تواند دشوار و زمان بر باشد.

سایر رویکردهای مرتبط با مدیریت نوآوری جامع

علاوه بر مدیریت نوآوری جامع، چندین رویکرد دیگر نیز وجود دارد که چارچوبی را برای نوآوری سازمان ها فراهم می کند.

  • تفکر طراحی رویکردی است که از رویکرد انسان محور برای ارائه راه حل برای موضوعات پیچیده استفاده می کند. این یک فرآیند خلاقانه است که شامل درک موضوعات، بررسی احتمالات، نمونه سازی راه حل ها و آزمایش آنها در دنیای واقعی است.
  • نوآوری ناب رویکردی است که به دنبال کاهش ضایعات، افزایش کارایی و بهبود ارزش مشتری است. این شامل یک چرخه سریع ایده‌پردازی، آزمایش، تکرار و اعتبار است.
  • نوآوری چابک رویکردی است که از تکرار سریع، بازخورد مشتری و بهبود مستمر برای توسعه محصولات و خدمات نوآورانه استفاده می‌کند. این مبتنی بر متدولوژی توسعه نرم افزار Agile است و بر همکاری مشتری و سایر ذینفعان تکیه می کند.
  • بازخورد مکرر
  • نوآوری باز رویکردی است که شامل درگیر کردن ذینفعان در داخل و خارج سازمان برای تسهیل همکاری و به اشتراک گذاری دانش است. این امر مبتنی بر به اشتراک گذاری ایده ها و منابع برای ایجاد راه حل های جدید برای موضوعات است.
  • استراتژی اقیانوس آبی رویکردی است که به دنبال ایجاد بازارهای جدید با تمرکز بر نوآوری ارزش است. این شامل ایجاد یک بازار جدید با شناسایی نیازهای دست نخورده مشتری و توسعه محصولات یا خدمات برای برآورده کردن آنها است.

آیا این نوشته برایتان مفید بود؟

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *