یکی از مشکلات اصلی هر سیستمی ، بهم ریختن جریان فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی که شامل امور سیاسی نیز می شود و سست شدن پایه های فعالیت های حرفه ای است . تمامی سیستم آموزشی یک کشور در ابعاد مختلف از سطوح دبستان تا بالاترین سطوح آکادمیک و یا امور حرفه ای دانش یک فرد را ارتقا می دهند تا نهایتا از آن در عرصه ی فعالیتهای کسب و کار و امور اجتماعی استفاده نمایند و تجربه خود را تکمیل نمایند .
هرکاه این فرایند بشکل صحیح جریان نداشته باشد و حوزه عملیاتی با دانش اخذ شده تناسب نداشته باشد ، در کل بهره وری کاهش می یابد . ممکن است برخی استثنا ها وجود داشته باشند ولی حاصل جمع سرمایه گذاری انجام شده برای آموزش یک فرد بایستی بهره وری متناسب خود را ایجاد کند .
از دیدگاه اجتماعی این موضوع اثرات ناهنجاری را بر کل اقتصاد بجا می گذارد . از دیر باز شعار ، آدم درست برای کار درست ، شعار صحیحی بوده است .
اخاق حرفه ای از دیدگاه فردی و سیستمی باید مورد توجه باشد و به یک فرد باید توسط سیستم اموزش داده شود که نسبت به دانش و حرفه خود انگیزه و غرور داشته باشد . در تمامی فعالیت ها در هر سازمان باید سیستم و افراد بگونه ای عمل کنند که موارد زیر ایجاد و با فرهنگ سازمانی عجین شوند و هرگاه لازم باشد فرایند ها را اصلاح نمایند .
گسترش مداوم شفافیت و دقت و صحت
در انجام امور خدمات حرفه ای
امانت داری شغلی و اطلاعاتی
پایش حرفه ای امور عملیاتی و طراحی
تعهد به منافع ذینفعان و رسالتهای اجتماعی
سر لوحه قراردادن بهره وری بعنوان موضوع اصلی
در این شرایط است که یک سازمان رشد و اعتلا پیدا نموده و افراد را با خود همراه می نماید . سازمانی که افراد در آن انگیزه ای فراتر از درآمد پولی نداشته باشد ، مسیر تعالی را طی نمی کند و روز به روز ضعیفتر خواهد شد .