جمله ای که این روز ها در محافل و سمینار ها و از قول مدیران بسیار تکرار می شود این است که ؛ خلاقیت برای حیات بخشیدن به ایده های جدید و به بازار آوردن آنها امری ضروری است. این امر به مفهوم صنایع خلاق نیز ارتباط مستقیم پیدا می کند . اگر به مفاهیم و تعاریف توجه کنیم ؛ منظور از صنایع خلاق ، طیف وسیعی از فعالیتهای اقتصادی و صنعتی است که در ارتباط با بهره برداری از دانش و اطلاعات همراه است. در اروپا از آنها به عنوان صنایع فرهنگی، یاد میشود . البته بهتر است فعالیتهای صنعتی و اقتصادی را رشته های فعالیتی خلق ارزش بنامیم تا بتوانیم مفهوم بهتری را تحت عنوان ؛ رشته صنایع خلاق ، بدست آوریم .
این مفهوم را مجله روش در سال ۱۳۷۲ برای اولین بار در جشنواره هنر صنعت در همکاری با دانشگاه هنر در ایران مطرح نمود . جشنواره ای که هدفش طرح نمودن موضوع استفاده از استعدادهای هنری در فرایند های خلاقیت صنعتی بود . این مفهوم در آن سالها بیشترین مصادیق را در طراحی صنعتی داشت که در دانشکده هنر تدریس می شد .
امروزه باید توجه داشت که با بوجود آمدن انقلاب چهارم صنعتی نیاز به استراتژی جدید در صنایع خلاق می باشد که کاربرد اطلاعات و سیستمهای هوش مصنوعی و یاد گیری عمیق آنها را تشدید می کند .
در چنین شرایطی تدوین استراتژی صنعتی همراه با چگونگی تأثیر صنایع خلاق ترسیم می شود .نیاز به یک چشم انداز بلند مدت وجود دارد تا مهمترین عوامل رشد در سالهای آینده را همراه با دسترسی به منابع مالی ، زیرساخت ها ، مالکیت معنوی ، بازارهای صادراتی و آموزش و مهارت ها تعریف نماید .
اگر به برخی از آثار این نحوه تفکر و برنامه ریزی در برخی کشور ها دقت کنیم بسیار مفید خواهد بود . صنایع خلاق انگلستان در هر ساعت 8 میلیون پوند برای اقتصاد انگلیس ارزش تولید می کند . این امر در پرتو کمپین اجتماعی بر محور صنعت طراحی است که بخش مهمی از اقتصاد انگلیس و یک موفقیت جهانی است.
این امر بر مبنای محور های زیر استوار می شود :
- نوآوری باز
- جمع سپاری تحقیق و توسعه
- تغییر و تحول دانشگاهها به سوی نسل چهارم و پنجم
- ایجاد فضای فرهنگی دور شدن از رانت و خلق ارزش
و…….. اما برای هر یک از موارد فوق راه دشواری در پیش است اما غیر ممکن نیست .
