در ادبیات قدیمی کشورمان مثالهای متعددی از نحوه رفتار مدیران که در آن زمان به آنها حاکم اطلاق می شد و حتی در مورد آموزگاران وجود دارد . محور این مثالها نحوه تاثیر آن بر افراد و پیروان و یا شاگردان بوده است .
در محیط کسبوکار امروزی، نحوه رفتار قانون مدارانه مدیران در سطوح مختلف از همیشه مهمتر است. پیش از این هرگزبه این اندازه اطلاعات در دسترس مردم نبوده است بنابر این مردم بیشتر تحت تاثیر قرار می گیرند . وجود اخبار و اطلاعات نادرست و غلط می تواند به سرعت پخش شود و بر روحیه مردم اثرات ناگواری بگذارد و آنها را تحت استرس دایمی قرار دهد . ولی چه چیز باعث تشدید و یا کاهش این وضعیت می تواند باشد ؟
در یک کلام ساده و خلاصه ؛ رفتار قانون مدار مدیران .
مردم انتظار دارند که کسبوکارها با روشهای اخلاقی عمل کنند و کیفیت و میزان محصول خود را با انصاف به جامعه تحویل دهند . اما هنگامی که شرکت ها و حتی افرادی مانند برخی قشرهای حرفه ای همانند وکلا و پزشگان که خود ناقد وضعیت موجود هستند بدون شفافیت فعالیت می کنند، مردم در معرض حملات این استرس های دایمی قرار می گیرند.
نتیجه این امر کاهش اعتماد به سیستمهای حاکمیتی و نیز به افراد و مدیران است که نتیجه اش دور باطل افزایش تورم و کاهش کیفیت است .
برا مدیران حاکمیتی اهمیت این موضوع بسیار فراتر از عمل کردن صرفاً در محدوده قانون است. آنها باید حساسیت جامعه به این موارد را درک و بشدت از مواردی که به مردم آسیب می رساند جلوگیری نمایند و در عرصه ی کسب و کار نیز مدیران باید تلاشهایی آشکار برای حفظ روحیه ذینفعان، کارکنان و مشتریان بعمل آورند .
این ها مدیرانی هستند که علاقه مند به گسترش دانش و تجربه خود در زمینه اخلاق تجاری و سایر مهارت های کلیدی رهبری هستند، و آن را میراثی ماندگار برای آینده کشور می دانند .
چنین نگرشی باعث می شود تا مردم به رفتار اجتماعی مدیران توجه نموده و در مقابل رفتارها غیراخلاقی مثالهایی ارایه کنند. و از آنجا که وفاداری مشتری برای هر کسب و کاری و هر سیستم مدیریتی مهم است از دست دادن آن می تواند بسیار پرهزینه باشد.