May 10, 2022-Thomas Stackpole
اولین باری که در مورد بیت کوین شنیدید را به یاد دارید؟ شاید این یک صدای ضعیف در مورد فناوری جدیدی بود که همه چیز را تغییر می داد. شاید زمانی که افرادی که در اوایل وارد شدند ناگهان ثروت اندکی به دست آوردند، احساس سوزش FOMO کردید – حتی اگر مشخص نباشد که این “پول” به طور قانونی می تواند صرف چه چیزی شود (پیتزای واقعا گران؟). شاید فقط به این فکر کرده باشید که آیا شرکت شما باید روی یک استراتژی رمزنگاری کار کند در صورتی که در صنعت شما رشد کند، حتی اگر واقعاً به این یا آن طرف اهمیتی نمیدهید.
به احتمال زیاد، بلافاصله پس از اینکه بیت کوین مورد توجه شما قرار گرفت – هر زمانی که ممکن است این اتفاق افتاده باشد – یک سقوط رخ داده است. هر دو سال، ارزش بیت کوین کاهش یافته است. هر بار که این کار را انجام میدهد، بدبینان عجله میکنند تا آن را مرده تلقی کنند، و میگویند که این همیشه یک کلاهبرداری برای کلاهبرداران بوده و چیزی جز یک کنجکاوی حاشیهای نبوده است که توسط تکنوآزادیخواهان و افرادی که از بانکها نفرت دارند، به راه افتاده است. بیت کوین هرگز آینده ای در کنار شرکت های فناوری واقعی نداشت، آنها با هم مبارزه می کردند و سپس آن را فراموش می کردند و به زندگی خود ادامه می دادند.و البته برمی گشت.
اکنون به نظر می رسد که بیت کوین در همه جا وجود دارد. در میان تمام تقاضاهایی که برای توجه ما وجود دارد، بسیاری از ما متوجه نشدیم که ارزهای دیجیتال به آرامی به جریان اصلی نفوذ می کنند. تا اینکه ناگهان لری دیوید آنها را بعنوان سوپر بول به صدا درآورد. ستارگانی مانند پاریس هیلتون، تام برادی و جیمی فاکس آنها را تبلیغ می کردند. و یک ربات گاو نر وحشتناک الهام گرفته از وال استریت که ارز دیجیتال را جشن می گیرد در میامی رونمایی شد. چیزی که ابتدا یک کنجکاوی بود و سپس یک جایگاه سوداگرانه به یک تجارت بزرگ تبدیل شده است.
با این حال، Crypto فقط نوک نیزه است. فناوری زیربنایی، بلاک چین، چیزی است که «دفتر کل توزیع شده» نامیده می شود – پایگاه داده ای که به جای یک سرور واحد توسط شبکه ای از رایانه ها میزبانی می شود – که راهی غیرقابل تغییر و شفاف برای ذخیره اطلاعات به کاربران ارائه می دهد. بلاک چین در حال حاضر برای اهداف جدیدی به کار گرفته می شود: به عنوان مثال، برای ایجاد سوابق مالکیت “سند دیجیتال” اشیاء دیجیتال منحصر به فرد – یا توکن های غیرقابل تعویض. NFT ها در سال 2022 منفجر شده اند و بازاری 41 میلیارد دلاری را به ظاهر برده اند. به عنوان مثال، بیپل سال گذشته زمانی که یک NFT از آثار هنری او به قیمت 69 میلیون دلار در حراج کریستی فروخته شد، شور و هیجانی ایجاد کرد. حتی پسرعموهای باطنی تر، مانند DAO یا “سازمان های مستقل غیرمتمرکز” مانند شرکت های بی سرپرست عمل می کنند: آنها پول جمع می کنند و خرج می کنند، اما همه تصمیمات توسط اعضا رای می گیرند و با قوانین کدگذاری شده اجرا می شوند. یکی از DAO اخیراً 47 میلیون دلار در تلاش برای خرید یک نسخه کمیاب از قانون اساسی ایالات متحده جمع آوری کرده است. حامیان DeFi یا “مالی غیرمتمرکز” که هدف آن بازسازی سیستم مالی جهانی است در حال لابی کردن کنگره و ایجاد آینده ای بدون بانک هستند.
مجموع این تلاش ها “وب 3” نامیده می شود. نام مستعار کوتاهنویسی مناسبی برای پروژه ایجاد مجدد نحوه عملکرد وب، استفاده از بلاک چین برای تغییر نحوه ذخیره، اشتراکگذاری و مالکیت اطلاعات است. در تئوری، یک وب مبتنی بر بلاک چین میتواند انحصارات مربوط به کنترل اطلاعات، کسب درآمد و حتی نحوه عملکرد شبکهها و شرکتها را از بین ببرد. طرفداران استدلال می کنند که Web3 اقتصادهای جدید، کلاس های جدیدی از محصولات و خدمات جدید را به صورت آنلاین ایجاد می کند. که دموکراسی را به وب باز خواهد گرداند. و این قرار است دوران بعدی اینترنت را تعریف کند. مانند تانوس شرور مارول که ، Web3 نیز اجتناب ناپذیر است.
در حالی که انکارناپذیر است که انرژی، پول و استعداد در پروژه های Web3 افزایش می یابد، بازسازی وب یک کار بزرگ است. با همه وعدههایش، بلاک چین با موانع فنی، زیستمحیطی، اخلاقی و نظارتی قابل توجهی بین اینجا که هستیم و هژمونی مواجه است. گروهی رو به رشد از شکاکان هشدار میدهند که Web3 به دلیل گمانهزنی، سرقت و مشکلات حریم خصوصی دارای مشکل است، و کشش تمرکز و تکثیر واسطههای جدید در حال حاضر زمینه آرمانشهری برای یک وب غیرمتمرکز را تضعیف میکند.
در همین حال، کسبوکارها و رهبران تلاش میکنند پتانسیل – و مشکلات – چشماندازی که به سرعت در حال تغییر است را درک کنند که میتواند سود جدی برای سازمانهایی داشته باشد که آن را درست انجام میدهند. بسیاری از شرکتها در حال آزمایش آبهای Web3 هستند، و در حالی که برخی از آنها موفقیتهای بزرگی کسب کردهاند، چندین شرکت مطرح متوجه شدهاند که آنها (یا مشتریانشان) وضعیت موجود را دوست ندارند. البته اکثر مردم حتی واقعاً نمیدانند Web3 چیست: در یک نظرسنجی معمولی از خوانندگان HBR در لینکدین در مارس 2022، تقریباً 70٪ گفتند که معنی این اصطلاح را نمیدانند.
برای قرار دادن Web3 در زمینه، اجازه دهید یک تجدید کننده سریع ارائه کنم.
در ابتدا اینترنت وجود داشت: زیرساخت فیزیکی سیمها و سرورها که به رایانهها و افراد مقابلشان اجازه میدهد با یکدیگر صحبت کنند. ARPANET دولت ایالات متحده اولین پیام خود را در سال 1969 ارسال کرد، اما وب به شکلی که امروز می شناسیم تا سال 1991 ظهور نکرد، زمانی که HTML و URL ها این امکان را برای کاربران فراهم کردند که بین صفحات ایستا حرکت کنند. این را وب فقط خواندنی یا Web1 در نظر بگیرید.
در اوایل دهه 2000، همه چیز شروع به تغییر کرد. برای اولین بار، اینترنت تعاملی تر می شد. دوران محتوای تولید شده توسط کاربر یا وب خواندن/نوشتن بود. رسانههای اجتماعی یکی از ویژگیهای کلیدی Web2 یا Web 2.0 بود، و فیسبوک، توییتر و تامبلر تجربه آنلاین بودن را تعریف کردند. یوتیوب، ویکیپدیا، و گوگل، همراه با توانایی اظهار نظر در مورد محتوا، توانایی ما برای تماشا، یادگیری، جستجو و برقراری ارتباط را افزایش دادند.
عصر Web2 نیز یکی از دوران های تمرکز بوده است. اثرات شبکه و صرفه جویی در مقیاس منجر به برندگان واضح شده است، و آن شرکت ها (که بسیاری از آنها در بالا ذکر شده اند) با حذف داده های کاربران و فروش تبلیغات هدفمند علیه آن، ثروت شگفت انگیزی برای خود و سهامداران خود تولید کرده اند. این امکان ارائه خدمات به صورت “رایگان” را فراهم کرده است، اگرچه کاربران در ابتدا پیامدهای آن معامله را درک نکردند. Web2 همچنین راههای جدیدی را برای افراد معمولی ایجاد کرده است تا بتوانند درآمد کسب کنند، مانند اقتصاد اشتراکگذاری و شغل گاهاً سودآور اینفلوئنسر بودن.
در سیستم فعلی انتقادات زیادی وجود دارد: شرکتهایی که قدرت متمرکز یا تقریباً انحصاری دارند اغلب در استفاده مسئولانه از آن ناکام بودهاند، مصرفکنندگانی که اکنون متوجه شدهاند که آنها محصول هستند، به طور فزایندهای از واگذاری کنترل دادههای شخصی خود ناراحت میشوند و این امکان وجود دارد. که اقتصاد تبلیغات هدفمند یک حباب شکننده است که عملاً باعث تقویت تبلیغکنندگان نمیشود. همانطور که وب رشد کرده، متمرکز شده و شرکتی شده است، بسیاری از افراد شروع به تعجب کرده اند که آیا آینده بهتری وجود دارد یا خیر.
که ما را به Web3 می رساند. طرفداران این چشم انداز آن را به عنوان یک به روز رسانی عمیق مطرح می کنند که مشکلات و انگیزه های منحرف Web2 را اصلاح می کند. نگران حریم خصوصی هستید؟ کیف پول های رمزگذاری شده از هویت آنلاین شما محافظت می کنند. در مورد سانسور؟ یک پایگاه داده غیرمتمرکز همه چیز را به طور تغییرناپذیر و شفاف ذخیره می کند و از ورود ناظران به حذف محتوای توهین آمیز جلوگیری می کند. تمرکز؟ شما در مورد تصمیماتی که توسط شبکه هایی که در آن زمان صرف می کنید، رای واقعی می گیرید. بیشتر از آن، شما سهامی دریافت می کنید که ارزش چیزی را دارد – شما یک محصول نیستید، شما یک مالک هستید. این چشم انداز وب خواندن/نوشتن/خود است.
خوب، اما Web3 چیست؟
بذر چیزی که تبدیل به وب 3 می شود در سال 1991 کاشته شد، زمانی که دانشمندان دبلیو اسکات استورنتتا و استوارت هابر اولین بلاک چین را راه اندازی کردند – پروژه ای برای مهر زمانی اسناد دیجیتال. اما این ایده تا سال 2009، زمانی که بیت کوین در پی بحران مالی (و حداقل تا حدی در پاسخ به آن) توسط مخترع مستعار ساتوشی ناکاموتو راه اندازی شد، واقعاً ریشه نداشت. آن و فناوری بلاک چین زیربنای آن به این صورت عمل میکنند: مالکیت ارز دیجیتال در یک دفتر کل عمومی مشترک ردیابی میشود و زمانی که یک کاربر میخواهد انتقالی انجام دهد، «ماینرها» تراکنش را با حل یک مسئله پیچیده ریاضی پردازش میکنند و یک «بلوک» جدید اضافه میکنند. داده ها به زنجیره و کسب بیت کوین جدید ایجاد شده برای تلاش های خود. در حالی که زنجیره بیت کوین فقط برای ارز استفاده می شود، بلاک چین های جدید گزینه های دیگری را ارائه می دهند. اتریوم که در سال 2015 راه اندازی شد، هم یک ارز دیجیتال و هم پلتفرمی است که می توان از آن برای ساخت سایر ارزهای دیجیتال و پروژه های بلاک چین استفاده کرد. گاوین وود، یکی از بنیانگذاران آن، اتریوم را به عنوان “یک کامپیوتر برای کل سیاره” توصیف کرد که قدرت محاسباتی آن در سراسر جهان توزیع شده و هیچ کجا کنترل نمی شود. اکنون، پس از بیش از یک دهه، طرفداران وب مبتنی بر بلاک چین اعلام می کنند که عصر جدیدی – Web3 – آغاز شده است.
به زبان ساده، Web3 توسعهای از ارزهای دیجیتال است که از بلاک چین به روشهای جدید برای اهداف جدید استفاده میکند. یک بلاک چین میتواند تعداد توکنهای موجود در کیف پول، شرایط یک قرارداد خوداجرا یا کد یک برنامه غیرمتمرکز (dApp) را ذخیره کند. همه بلاک چین ها یکسان عمل نمی کنند، اما به طور کلی، سکه ها به عنوان مشوقی برای استخراج کنندگان برای پردازش تراکنش ها استفاده می شود. در زنجیرههای «اثبات کار» مانند بیتکوین، حل مسائل ریاضی پیچیدهای که برای پردازش تراکنشها ضروری است، از نظر طراحی انرژی بر است. در زنجیره «اثبات سهام»، که جدیدتر هستند اما به طور فزایندهای رایج هستند، پردازش تراکنشها به سادگی مستلزم این است که تأییدکنندگان دارای سهام در زنجیره توافق کنند که یک تراکنش قانونی است – فرآیندی که بسیار کارآمدتر است. در هر دو مورد، دادههای تراکنش عمومی است، اگرچه کیف پول کاربران تنها با یک آدرس رمزنگاری شده شناسایی میشوند. بلاک چین ها “فقط نوشتن” هستند، به این معنی که می توانید داده ها را به آنها اضافه کنید اما نمی توانید آنها را حذف کنید.
وب 3 و ارزهای رمزنگاری شده بر روی بلاکچینهای «بدون مجوز» اجرا میشوند که کنترل متمرکزی ندارند و نیازی به اعتماد – یا حتی چیزی در مورد – کاربران دیگر برای تجارت با آنها ندارند. این همان چیزی است که مردم وقتی می گویند بلاک چین در مورد آن صحبت می کنند. کریس دیکسون، یکی از شرکای شرکت سرمایه گذاری خطرپذیر a16z و یکی از حامیان و سرمایه گذاران اصلی Web3، این تعریف را از Packy McCormick مشاور Web3 می گوید: “Web3 اینترنت متعلق به سازندگان و کاربران است که با توکن ها تنظیم شده است.” این یک معامله بزرگ است زیرا پویایی اساسی وب امروز را تغییر می دهد، که در آن شرکت ها کاربران را برای هر بیت داده ای که می توانند تحت فشار قرار می دهند. دیکسون میگوید توکنها و مالکیت مشترک، «مشکل اصلی شبکههای متمرکز را برطرف میکنند، جایی که ارزش توسط یک شرکت انباشته میشود و شرکت در نهایت با کاربران و شرکای خود مبارزه میکند».
در سال 2014، Ethereum’s Wood یک پست وبلاگی اساسی نوشت که در آن دیدگاه خود را از دوران جدید ترسیم کرد. او گفت که Web3 “تصویر مجدد انواع چیزهایی است که ما قبلاً از وب برای آنها استفاده می کنیم، اما با مدلی اساساً متفاوت برای تعامل بین طرفین”. «اطلاعاتی را که فرض میکنیم عمومی است، منتشر میکنیم. اطلاعاتی را که فرض می کنیم مورد توافق قرار می گیرند، در یک دفتر کل توافقی قرار می دهیم. اطلاعاتی را که فرض میکنیم خصوصی هستند، مخفی نگه میداریم و هرگز فاش نمیکنیم.» در این دید، تمام ارتباطات رمزگذاری شده و هویت ها پنهان می شوند. به طور خلاصه، ما سیستم را طوری مهندسی می کنیم که فرضیات قبلی خود را به صورت ریاضی اجرا کند، زیرا به هیچ دولت یا سازمانی نمی توان به طور منطقی اعتماد کرد.
این ایده از آن زمان تکامل یافته است و موارد استفاده جدید شروع به ظهور کرده اند. سرویس پخش Web3 Sound.xyz نوید یک معامله بهتر را برای هنرمندان می دهد. بازیهای مبتنی بر بلاکچین، مانند Axie Infinity شبیه به پوکمون، به کاربران اجازه میدهند هنگام بازی درآمد کسب کنند. به اصطلاح «استیبل کوینها» که ارزش آنها به دلار، یورو یا سایر مرجعهای خارجی مرتبط است، بهعنوان ارتقاء سیستم مالی جهانی مطرح شدهاند. و کریپتو به عنوان راه حلی برای پرداخت های برون مرزی، به ویژه برای کاربران در محیط های ناپایدار، مورد توجه قرار گرفته است.
دیکسون به من می گوید: «بلاک چین نوع جدیدی از رایانه است. سالها طول کشید تا بفهمیم رایانههای شخصی و تلفنهای هوشمند تا چه حد روش استفاده از فناوری را تغییر دادهاند، بلاک چین نیز در مرحله نهفتگی طولانی قرار داشته است. حالا او میگوید: «من فکر میکنم ممکن است در دوره طلایی Web3 باشیم، جایی که همه کارآفرینان وارد آن میشوند.» اگرچه برچسب های قیمت چشمگیر، مانند فروش بیپل، توجه زیادی را به خود جلب کرده است، اما داستان چیزهای بیشتری وجود دارد. او مانند Sound.xyz خاطرنشان می کند: «بیشترین چیزی که من می بینم چیزهایی با دلار کوچکتر است که بسیار بیشتر در جوامع موجود هستند. در حالی که مقیاس یک معیار کلیدی برای یک شرکت Web2 بوده است، تعامل نشانگر بهتری برای موفقیت در Web3 است.
دیکسون روی این آینده شرط بندی بزرگی می کند. او و a16z در سال 2013 شروع به سرمایه گذاری در فضا کردند و سال گذشته 2.2 میلیارد دلار در شرکت های Web3 سرمایه گذاری کردند. او به دنبال دوبرابر کردن آن در سال 2022 است. تعداد توسعه دهندگان فعالی که روی کد Web3 کار می کنند در سال 2021 تقریباً دو برابر شد و به تقریباً 18000 رسید – با در نظر گرفتن اعداد جهانی بسیار زیاد نیست، اما با این وجود قابل توجه است. شاید مهمتر از همه، پروژههای Web3 به بخشی از مزیت تبدیل شدهاند، و این همهمه غیرقابل انکار است.
اما همانطور که استارتآپهای برجسته و خودسوزی مانند Theranos و WeWork به ما یادآوری میکنند، buzz همه چیز نیست. پس چه اتفاقی می افتد؟ و باید مراقب چه چیزی بود؟
Web3 چه معنایی می تواند برای شرکت ها داشته باشد
Web3 چند تفاوت کلیدی با Web2 دارد: کاربران برای هر سایتی که بازدید می کنند نیازی به ورود جداگانه ندارند، اما در عوض از یک هویت متمرکز (احتمالا کیف پول رمزنگاری شده خود) استفاده می کنند که اطلاعات آنها را حمل می کند. آنها کنترل بیشتری بر روی سایت هایی که بازدید می کنند خواهند داشت، زیرا آنها توکن هایی را به دست می آورند یا خریداری می کنند که به آنها اجازه می دهد در مورد تصمیمات رای دهند یا عملکرد را باز کنند.
هنوز مشخص نیست که آیا این محصول مطابق با شرایط موجود است یا خیر. پیشبینیها در مورد اینکه Web3 ممکن است در مقیاس چگونه به نظر برسد فقط حدس و گمان است، اما برخی از پروژهها بسیار بزرگ شدهاند. Bored Ape Yacht Club (BAYC)، NBA Top Shot، و غول بازی رمزنگاری Dapper Labs جوامع NFT موفقی ساخته اند. تسویهگاههایی مانند Coinbase برای خرید، فروش و ذخیره ارزهای دیجیتال و OpenSea بزرگترین بازار دیجیتال برای کلکسیونهای رمزنگاری و NFT Web3 را برای افرادی با دانش فنی کم یا بدون دانش فنی ایجاد کردهاند.
در حالی که شرکتهایی مانند مایکروسافت، Overstock و PayPal سالها ارزهای رمزنگاری شده را پذیرفتهاند، NFTها – که اخیراً محبوبیت زیادی پیدا کردهاند – روش اصلی برندها در حال حاضر با Web3 هستند. در عمل، NFT ترکیبی از یک سند، گواهی اصالت و کارت عضویت است. میتواند «مالکیت» هنر دیجیتال (معمولاً، مالکیت روی بلاک چین ثبت میشود و پیوندی به تصویری در جایی اشاره میکند) یا حقوق یا دسترسی به یک گروه را اعطا کند. NFT ها می توانند در مقیاس کوچکتر از سکه ها عمل کنند زیرا آنها اکوسیستم های خود را ایجاد می کنند و به چیزی بیش از جامعه ای از مردم نیاز ندارند که در پروژه ارزش پیدا کنند. به عنوان مثال، کارت های بیسبال فقط برای مجموعه داران خاصی ارزشمند هستند، اما آن گروه واقعاً به ارزش آنها اعتقاد دارند.
موفقیت آمیزترین حملات شرکت های سنتی به وب 3، مواردی بوده است که جوامعی را ایجاد کرده یا به جوامع موجود متصل می شوند. NBA را در نظر بگیرید: Top Shot یکی از اولین پروژههای NFT از یک برند قدیمی بود، و به طرفداران این فرصت را داد تا کلیپهایی به نام «لحظهها» (مثلاً دانک لبرون جیمز) را بخرند و معامله کنند که مانند کارتهای معاملاتی عمل میکنند. به این دلیل شروع شد که نوع جدیدی از فضای اجتماعی را برای طرفداران ایجاد کرد، که ممکن است بسیاری از آنها قبلاً کارت های بسکتبال جمع آوری کرده باشند. سایر برندهای پیشرو مانند نایک، آدیداس و آندر آرمور به طور مشابه یک لایه دیجیتالی را به جوامع کلکسیونر موجود خود اضافه کردند. هر سه شرکت NFT هایی را ارائه می دهند که می توانند در دنیای مجازی مورد استفاده قرار گیرند – به عنوان مثال، به مالک اجازه می دهد یک آواتار تهیه کند – یا حقوقی را برای محصولات یا لباس های خیابانی انحصاری در دنیای واقعی اعطا می کند. آدیداس در کمتر از یک روز 23 میلیون دلار NFT فروخت و فوراً بازار فروش مجددی را در OpenSea ایجاد کرد، درست مانند چیزی که ممکن است پس از فروش محدود کفش های جدید مشاهده کنید. به طور مشابه، مجله تایم یک پروژه NFT را راه اندازی کرد تا یک جامعه آنلاین ایجاد کند که از تاریخ عمیق نشریه استفاده کند.
Bored Ape Yacht Club بزرگترین داستان موفقیت یک پروژه NFT است که در جریان اصلی قرار دارد. با ترکیب هیاهو و انحصار، BAYC دسترسی به مهمانیهای واقعی و فضاهای آنلاین را به همراه حقوق استفاده از تصویر ارائه میدهد – که این برند را بیشتر تقویت میکند. NFT مالک را در یک باشگاه انحصاری، هم به صورت مجازی و هم به معنای واقعی کلمه قرار می دهد.
یکی از درسهایی که از این تلاشها گرفته میشود این است که روی رمپها اهمیت دارند، اما کمتر جامعه متعهدتر است. گرفتن یک کیف پول ارز دیجیتال سخت نیست، اما یک مرحله اضافه است. بنابراین Top Shot نیازی به یک کارت ندارد – کاربران فقط می توانند کارت اعتباری خود را وصل کنند – که به آن کمک کرد تا کاربران علاقه مندی را که تازه به NFT ها علاقه مند هستند جذب کند. Bored Ape Yacht Club یک علاقه خاص بود، اما زمانی که شروع به کار کرد، کاتالیزوری برای مردم برای ایجاد کیف پول و جلب علاقه به OpenSea شد.
برخی از شرکت ها تجربیات سخت تری با پروژه های NFT و ویژگی های crytpo داشته اند. به عنوان مثال، زمانی که جیسون سیترون، مدیر عامل Discord، یک سرویس ارتباط صوتی، تصویری و متنی، ویژگیای را که میتوانست اپلیکیشن را به کیف پولهای رمزنگاری متصل کند، به اشتراک گذاشت، کاربران دیسکورد دست به شورش زدند و او را به این موضوع سوق داد که شرکت هیچ برنامهای ندارد. برای راه اندازی کراوات در برند لباس زیر MeUndies و شعبه بریتانیا از صندوق جهانی حیات وحش هر دو به سرعت پروژه های NFT را پس از واکنش شدید مشتریان خشمگین از ردپای کربن قابل توجه آنها کنار گذاشتند. حتی داستانهای موفقیتآمیز نیز با دستاندازهایی در جاده مواجه شدهاند. نایک در حال حاضر در تلاش است تا NFT های غیرمجاز را «نابود کند» و OpenSea مملو از تقلید کنندگان است. با توجه به اینکه بلاک چین تغییرناپذیر است، این موضوع سؤالات حقوقی جدیدی را ایجاد می کند و مشخص نیست که شرکت ها چگونه با این موضوع برخورد خواهند کرد. علاوه بر این، شواهد اخیر مبنی بر توقف کامل بازار NFT ها وجود دارد.
شرکت هایی که در نظر دارند وارد این فضا شوند باید این را به خاطر داشته باشند: Web3 قطبی می شود و هیچ تضمینی وجود ندارد. در میان بسیاری از موارد اختلاف نظر، شکاف اصلی بین افرادی است که به آنچه وب 3 می تواند باشد و منتقدانی که مشکلات فراوانی را که در حال حاضر در آن وجود دارد، نکوهش می کنند، باور دارند.
خطای سیستم در برابر Web3
روزهای ابتدایی یک فناوری زمان پرهیجانی است. به گفته خوش بینان، احتمالات بی پایان هستند و تمرکز بر آنچه که می تواند انجام دهد وجود دارد – یا انجام خواهد داد. من آنقدر بزرگ هستم که به یاد بیاورم چه زمانی گفتمان بی بند و باری که توییتر و فیس بوک فعال کردند قرار بود دموکراسی را در سراسر جهان بکارند. از آنجایی که هاله اجتنابناپذیری (و سودآوری) Web3 باعث برنده شدن افراد تبدیلشده میشود، مهم است که در نظر بگیرید چه چیزی ممکن است اشتباه باشد و تشخیص دهید که چه چیزی از قبل دارد اشتباه پیش میرود.
مملو از حدس و گمان است
بدبینان استدلال می کنند که با وجود تمام لفاظی ها در مورد دموکراسی سازی، فرصت های مالکیت، و ثروت انبوه، Web3 چیزی نیست جز یک اقتصاد سوداگرانه غول پیکر که عمدتاً برخی از افراد ثروتمند را حتی ثروتمندتر می کند. به راحتی می توان فهمید که چرا این استدلال منطقی است. 0.01 درصد از دارندگان بیت کوین، 27 درصد از عرضه را در اختیار دارند. تجارت شستشو، یا فروش دارایی به خودتان، و دستکاری بازار در هر دو بازار کریپتو و NFT گزارش شده است که به طور مصنوعی ارزش را افزایش می دهد و به صاحبان اجازه می دهد تا از طریق معاملات ساختگی، سکه به دست آورند. در مصاحبه ای در پادکست The Dig، خبرنگاران Edward Ongweso Jr. و Jacob Silverman کل سیستم را به عنوان یک انتقال دقیق ثروت به سمت بالا توصیف کردند. رکس وودبری، سرمایهگذار در آتلانتیک، وب 3 را «مالیسازی همه چیز» نامید (و نه به روش خوبی). در سطحی دقیق تر، مولی وایت، یک مهندس نرم افزار، Web3 Is Going Just Great را ایجاد کرد، جایی که او بسیاری از هک ها، کلاهبرداری ها و انفجارها را در دنیای Web3 ردیابی می کند و بر مشکلات قلمرو کنترل نشده و غرب وحشی تاکید می کند.
Magdiel Lopez/Belmont Creative
ماهیت غیرقابل پیش بینی و سوداگرانه بازارها ممکن است یک ویژگی باشد، نه یک اشکال. به گفته دیوید روزنتال فنآور، گمانهزنی در مورد ارزهای دیجیتال موتوری است که Web3 را به حرکت در میآورد – که بدون آن نمیتواند کار کند. او در یک سخنرانی در اوایل سال 2022 در استنفورد گفت: «[یک] بلاک چین بدون مجوز برای عملکرد به یک ارز دیجیتال نیاز دارد، و این ارز دیجیتال برای عملکرد به حدس و گمان نیاز دارد. قدرت محاسباتی و ارزهای دیجیتال این نقش را ایفا میکنند – اما این سیستم تنها در صورتی کار میکند که افراد دیگر مایل به خرید آنها با این باور باشند که در آینده ارزش بیشتری خواهند داشت. استفان دیهل، فنشناس و منتقد سرشناس Web3، بلاک چین را بهسختی رد میکند و آن را « یک ترفندی میداند که تنها کاربرد آن ایجاد طرحهای سرمایهگذاری رمزنگاری مقاوم در برابر سانسور است، اختراعی که اثرات خارجی منفی و ظرفیت آسیبرسانی آن بسیار بیشتر از استفادههای ممکن است».
این فناوری عملی نیست (و گران است).
سؤالات فراوانی در مورد اینکه آیا Web3 – یا بلاک چین، واقعاً – به عنوان فناوری که عصر بعدی وب را تعریف می کند، منطقی است. Grady Booch، دانشمند ارشد مهندسی نرمافزار در IBM Research میگوید: «چه با فلسفه اقتصاد پشت ارزهای رمزنگاریشده موافق باشید یا نه، آنها – به بیان ساده – یک فاجعه در معماری نرمافزار در حال شکلگیری هستند. بوچ در گفتگوی توییتر اسپیس توضیح داد که همه فناوریها با معاوضههایی همراه هستند، و هزینه یک سیستم «قابل اعتماد» این است که بسیار ناکارآمد است و میتواند تنها چند تراکنش را در دقیقه پردازش کند – مقادیر ناچیزی از داده در مقایسه با یک سیستم متمرکز. مثلاً خدمات وب آمازون. تمرکززدایی، فناوری را پیچیدهتر و دور از دسترستر برای کاربران اصلی میکند، نه سادهتر و در دسترستر.
در حالی که میتوان با افزودن لایههای جدیدی که میتواند کارها را سرعت بخشد، این مشکل را برطرف کرد، انجام این کار کل سیستم را متمرکزتر میکند، که هدف را شکست میدهد. موکسی مارلین اسپایک، بنیانگذار اپلیکیشن پیامرسانی رمزگذاریشده سیگنال، این موضوع را اینگونه بیان میکند: «زمانی که یک اکوسیستم توزیعشده برای راحتی در اطراف یک پلتفرم متمرکز میشود، بدترین وضعیت هر دو جهان میشود: کنترل متمرکز، اما همچنان به اندازهای توزیع میشود که در زمان غرق شود.»
در حال حاضر، ناکارآمدی بلاک چین به معنای واقعی کلمه هزینه دارد. هزینه های تراکنش بیت کوین و اتریوم (که به آنها کارمزد گاز می گویند) می تواند از چند دلار تا صدها دلار باشد. ذخیره یک مگابایت داده در دفتر کل توزیع شده بلاک چین می تواند هزاران یا حتی ده ها هزار دلار هزینه داشته باشد – بله، شما آن را به درستی خواندید. به همین دلیل است که NFT خریداری شده احتمالاً در واقع در زنجیره بلوکی نیست. کد موجود در زنجیره که مالکیت شما را نشان می دهد شامل آدرسی است که به محل ذخیره تصویر اشاره می کند. که می تواند و باعث مشکلاتی شده است، از جمله ناپدید شدن خرید شما در صورت از کار افتادن سروری که واقعاً روی آن زندگی می کند.
باعث آزار و اذیت و سوء استفاده می شود.
احتمال عواقب ناخواسته فاجعه بار بسیار واقعی است. مولی وایت می نویسد: “در حالی که طرفداران بلاک چین در مورد “آینده وب” مبتنی بر دفتر کل عمومی، ناشناس بودن و تغییر ناپذیری صحبت می کنند، “آنهایی از ما که به صورت آنلاین مورد آزار و اذیت قرار گرفته ایم با وحشت به عنوان حامل های آشکار برای آزار و اذیت و سوء استفاده نگاه می کنیم. ، اگر به طور کامل به عنوان ویژگی تبلیغ نشده باشد.” اگرچه کیف پولهای کریپتو از نظر تئوری ناشناس هستند، اما این واقعیت که تراکنشها عمومی هستند به این معنی است که میتوان آنها را به افراد ردیابی کرد. (افبیآی در انجام این کار بسیار خوب عمل میکند، به همین دلیل است که کریپتو برای شرکتهای جنایی عالی نیست.) «تصور کنید، زمانی که تاریخ Tinder خود را برای نیمی از وعده غذایی تان تنظیم میکنید، اکنون میتوانند هر تراکنش دیگری را مشاهده کنند.
تغییرناپذیری بلاک چین همچنین به این معنی است که داده ها نمی توانند حذف شوند. هیچ راهی برای پاک کردن چیزی وجود ندارد، خواه این یک پست تاسف بار باشد یا یک پورن انتقام جویانه. تغییرناپذیری همچنین میتواند مشکلات بزرگی را برای Web3 در برخی مکانها ایجاد کند، مانند اروپا، جایی که مقررات عمومی حفاظت از دادهها (GDPR) حق پاک کردن دادههای شخصی را تضمین میکند.
در حال حاضر برای محیط زیست وحشتناک است.
تأثیر زیست محیطی Web3 بسیار زیاد و عمیقاً مضر است. می توان آن را به دو دسته تقسیم کرد: مصرف انرژی و ضایعات فناوری، که هر دو محصول ماینینگ هستند. اجرای شبکهای که وابسته به ابررایانههایی است که برای حل معادلات پیچیده هر بار که میخواهید دادهها را روی یک بلاک چین ذخیره کنید، با هم رقابت میکنند، انرژی زیادی میطلبد. همچنین زباله های الکترونیکی تولید می کند: طبق گفته روزنتال، بیت کوین به ازای هر تراکنش «معنای اقتصادی» به طور متوسط یک مک بوک ایر کامل زباله الکترونیکی تولید می کند، زیرا ماینرها از طریق مقادیری از سخت افزارهای کامپیوتری با عمر کوتاه عبور می کنند. تحقیقاتی که او این ادعا را بر اساس آن انجام داده است، توسط الکس دی وریس و کریستین استول، نشان داد که زباله های الکترونیکی سالانه ایجاد شده توسط بیت کوین با مقدار تولید شده توسط کشوری به وسعت هلند قابل مقایسه است.
اینکه آیا و چگونه به این مسائل رسیدگی خواهد شد، سخت است که بگوییم، تا حدی به این دلیل که هنوز مشخص نیست که آیا Web3 واقعاً مورد توجه قرار خواهد گرفت یا خیر. اوگنی موروزوف، نویسنده فناوری، میگوید بلاک چین یک فناوری در جستجوی استفاده واقعی است. «مدل کسبوکار اکثر سرمایهگذاریهای Web3 تا حد زیادی خودارجاعی است، و از ایمان مردم به انتقال اجتنابناپذیر از Web 2.0 به Web3 تغذیه میکند.» تیم اوریلی، که “وب 2.0″ را برای توصیف وب پلتفرم اوایل دهه 2000 ابداع کرد، ادعا می کند که ما در یک رونق سرمایه گذاری هستیم که یادآور دوران دات کام قبل از سقوط است. او میگوید: «وب 2.0 یک شماره نسخه ای نبود، این دومین ظهور وب پس از رکود داتکام بود. «من فکر نمیکنم که بتوانیم وب3 را «وب 3» تا پس از سقوط کریپتو بخوانیم. زیرا تنها در این صورت است که خواهیم دید چه چیزی در تنگنا گرفتار شده است.”
اگر این درست باشد، نوآوری هزینه قابل توجهی خواهد داشت. همانطور که هیلاری آلن، استاد حقوق دانشگاه آمریکایی که در مورد بحران مالی سال 2008 مطالعه می کند، اشاره می کند، این سیستم اکنون “آینه نوآوری های بانکداری سایه ای را که منجر به بحران مالی 2008 شد، منعکس و بزرگ می کند.” اگر حباب Web3 بتركد، ميتواند افراد زيادي را در سطوح مختلف نابود كند.
روزهای اولیه دوباره اینجا هستند
بنابراین، وب 3 دقیقاً به کجا می رود؟ ویتالیک بوترین، یکی از بنیانگذاران اتریوم، نسبت به مسیری که ایجادش در پیش گرفته است، ابراز نگرانی کرده است، اما همچنان خوشبین است. در پاسخ به Marlinspike در صفحه Ethereum Reddit، او پذیرفت که بنیانگذار سیگنال “نقد درستی از وضعیت فعلی اکوسیستم” ارائه کرده است، اما معتقد است که وب غیرمتمرکز در حال فراگیری است، و به سرعت. کاری که اکنون انجام می شود – ایجاد کتابخانه های کد – به زودی شروع کار روی پروژه های Web3 را برای توسعه دهندگان دیگر آسان تر می کند. “من فکر می کنم دنیای بلاک چین غیرمتمرکز به درستی احراز هویت شده است و بسیار نزدیک تر از آن چیزی است که بسیاری از مردم فکر می کنند.”
برای مثال، اثبات کار – سیستم ناکارآمد طراحی بیت کوین و اتریوم که روی آن اجرا می شود – در حال از بین رفتن است. به جای ماینینگ، که از مقادیر زیادی انرژی استفاده میکند، اعتبارسنجی به طور فزایندهای از سوی کاربرانی که برای تأیید تراکنشها خرید میکنند (مالک سهام) میآیند. اتریوم تخمین میزند که بهروزرسانی برای اثبات سهام، مصرف انرژی آن را تا ۹۹.۹۵ درصد کاهش میدهد و در عین حال پلتفرم را سریعتر و کارآمدتر میکند. سولانا، یک بلاک چین جدیدتر که از اثبات سهام و “اثبات تاریخ” استفاده می کند، مکانیزمی که بر مهرهای زمانی متکی است، می تواند 65000 تراکنش در ثانیه را پردازش کند (در مقایسه با نرخ فعلی اتریوم که حدود 15 در ثانیه است و بیت کوین 7) و تقریباً از آن استفاده می کند. انرژی زیادی به اندازه دو جستجوی گوگل دارد – مصرفی که برای آن کربن ایجاد می کند.
برخی از شرکتها در حال اتخاذ یک رویکرد ترکیبی برای بلاک چین هستند که مزایای آن را بدون محدودیت ارائه میکند. او به من میگوید: «معماریهای جدید بسیار جالبی وجود دارد که چیزهای خاصی را روی بلاک چین قرار میدهند، اما چیزهای دیگری را نه. برای مثال، یک شبکه اجتماعی میتواند فالوورهای شما و افرادی را که در بلاک چین دنبال میکنید، ثبت کند، اما نه پستهای شما، و به شما این امکان را میدهد که آنها را حذف کنید.
مدلهای ترکیبی همچنین میتوانند به شرکتها در رسیدگی به GDPR و سایر مقررات کمک کنند. سیندی کامپرت، مائوریتسیو لوینتی و برتراند پورتیه در مقاله سفید IBM توضیح میدهند: «برای رعایت حق پاک کردن، دادههای شخصی باید از بلاک چین در یک فروشگاه داده خارج از زنجیره نگهداری شود، تنها با شواهد آن. (هش رمزنگاری) در معرض زنجیره قرار گرفته است.” به این ترتیب، داده های شخصی را می توان با رعایت GDPR بدون تأثیر بر زنجیره حذف کرد.
خوب یا بد، مقررات در راه است – به آرامی – و فصل بعدی Web3 را تعریف خواهد کرد. چین به همراه الجزایر، بنگلادش، مصر، عراق، مراکش، عمان، قطر و تونس، ارزهای دیجیتال را به طور کامل ممنوع کرده است. اروپا در حال بررسی مقررات زیست محیطی است که بلاک چین های اثبات کار را محدود یا ممنوع می کند. در ایالات متحده، دولت بایدن در ماه مارس فرمان اجرایی صادر کرد که به دولت فدرال دستور داد تا نظارت بر ارزهای دیجیتال را بررسی کند.
با توجه به اینکه تعداد زیادی از Web3 هنوز در حال هش کردن است، همچنان یک شرط بندی پرخطر است. شرکتها و بخشهای خاصی انگیزه بیشتری نسبت به سایرین برای امتحان شانس خود دارند، بهویژه آنهایی که در دورههای قبلی وب از کنار گذاشته شدند. این تصادفی نیست که یک شرکت رسانه ای مانند تایم به فرصت های Web3 پس از تخریب مدل تجاری Web2 علاقه مند است. سازمانهای دیگر – مانند نایک و NBA، که قبلاً تجربهای در زمینه فروش محدود و کالایی کردن لحظات داشتهاند – ممکن است به سادگی متوجه شده باشند که مدلهای تجاری آنها مناسب هستند. سایر مشاغل مسیر روشنی نخواهند داشت.
ادعاهای فزاینده پیرامون وب 3 – که اینترنت را تسخیر می کند، سیستم مالی را متحول می کند، ثروت را مجدداً توزیع می کند و وب را دوباره دموکراتیک می کند – باید با احتیاط مورد توجه قرار گیرد. ما همه اینها را قبلاً شنیدهایم و دیدهایم که چگونه قسمتهای قبلی سرخوشی Web3 شکست خورده است. اما این بدان معنا نیست که باید کاملاً حذف شود. شاید رونق بگیرد، شاید دچار رکود شود، اما در هر صورت با نوعی از آن زندگی خواهیم کرد. چه نسخهای – و شرکت شما چگونه پاسخ میدهد – میتواند آینده اقتصاد دیجیتال و زندگی آنلاین را برای عصر بعدی اینترنت تعیین کند. در حال حاضر، آن آینده هنوز در انتظار است. به هر حال هیچ چیز اجتناب ناپذیر نیست.