نگاهی به واژه های زیر بیندازید و چند لحظه به هر کدام از آنها فکر کنید .
- رویکرد عقلایی برنامه ریزی
- ارزش آفرینی مستمر
- تعدیل رفتاری فرهنگ مصرف
- آموزش اثر بخش
- تفاهم جمعی برای بهبود
شاید شما هم بخواهید واژه های زیبای دیگری را به این لیست اضافه کنید . اما در توسعه پایدار هر یک از این موارد می توانند نقطه شروع تحول و ساماندهی امور باشند . از سطح یک کارگاه و مدرسه و خانه گرفته تا سطح سازمانهای بزرگ و جامعه . اما برای دستیابی به اهداف همه این موارد تفکر عقلایی مبتنی بر واقعیات و امکانات و محدودیت ها از اهمیت برخوردارند . ایده آل گرایی و یا کم اهمیت تلقی نمودن واقعیات هر دو راه به جایی نمی برند .
برای برنامه ریزی به سمت پایداری زیست محیطی باید با رویکرد سیستمی از تعریف اهداف زیست محیطی شروع نمود . این اهداف بیان میکنند که کیفیت زیست محیطی باید بر مبنای چه هدفی و برای چه دوره ای و روی چه اولویتی را دنبال کند.
پس از این مهم بایستی برای تصمیمگیری هدایت آن در تمام بخشهای جامعه رویکرد های اثر بخش تدوین شوند تا پایه ای محکم برای حرکت به سمت پایداری اکولوژیکی ایجاد شد و با تغییرات سیاسی و تغییر مدیران دچار تزلزل نشود .
اهداف بصورت منطق باید تدوین شده و دو موضوع اصلی را بعنوان زیربنای طراحی در خود داشته باشند :
اولا ، باید ظرفیت هدایت و ایجاد انگیزه در مدیران در سطوح مختلف را ، داشته باشند. برای انجام این کار، هر هدف باید مجموعه ای از معیارهای عقلانیت را برای جامعه و گروههای اصلی ذینفع ایجاد کند .
ثانیا ، اهداف از نظر عملیاتی بایستی با رویکردی منطقی موضوعات اکولوژیکی توسعه پایدار را در خود داشته باشند.
در حالت کلی با این اهداف که شاخصهای واقعیت و جامعیت و تطبیق پذیری را در خود دارند باعث حرکت سیستم زیست محیطی بر محور کیفیت و بهبود حرکت خود را آغاز می نماید . و این تازه شروع کار است .