آنچه که در عرصه بین المللی حتی با یک مطالعه اینترنتی قابل در است این است که کسب و کارها به سرعت در حال تغییر و تحول هستند، فناوری با سرعت زیادی حرکت می‌کند و تحول دیجیتال امری ناگزیر شده است.
اما باید به این موضوع توجه داشت که این تغییر و تحولات دیجیتال خود به خود اتفاق نمی افتد. برای هدایت کسب و کارها به رهبرانی نیاز است که از مهارت و تجربه و نیروی انسانی لازم را نیز برخوردار باشند.
یکی از مهمترین موضوعات این است که درک کنیم این تحول با نوآوری آغاز می‌شود و این نوآوری ها را انسان‌ها با کمک سازمان و فناوری‌ها انجام می‌دهند. سازمان باید پذیرنده تغییرات باشد و رهبرانی از بالا که متفاوت فکر می‌کنند و این نوآوری را هدایت می کنند، با یکپارچه‌سازی اطلاعات و نیروی انسانی نوآوری‌ها را پیاده‌سازی کنند.
برای تداوم و استمرار این رویکرد قابل درک است که کسب و کارها از آن کسانی که از گذشته دارند نهایت استفاده را کرده و برای یافتن افراد مناسب تلاش کنند.
استراتژی‌های سازمان بایستی بازنگری شوند و در این‌میان استراتژی منابع انسانی در اولویت است. رهبران با درایت برای سرعت بخشیدن به برنامه‌ها با جذب استعدادها از داخل و خارج از سازمان میتوانند فرهنگی بسازند که توسعه شغلی مداوم را در راستای تحول ایجاد کنند.
کسب و کارها باید درک خود را از این موضوع گسترش دهند. هنگامی که کسب و کارها قادر به درک کامل توانایی کارکنان فعلی خود باشند، میتوانند با همکاری آن‌ها نیروهای جدید را نیز جذب کنند تا به اهداف خود دست یابند.
در مدیریت صحیح، اهداف تحول دیجیتال، با کمک به کارکنان برای شناسایی و توسعه آن‌ها سریع‌تر و کارآمدتر شکل می‌گیرد و از دوباره کاری و به هدر رفتن منابع جلوگیری و نتایج از نظر دو طرف یعنی کسب و کارها و افراد برای تحول دیجیتالی قابل قبول هستند.
برای اعمال مدیریت صحیح در عصر دیجیتال، رهبران کسب و کار باید بهترین دارندگان هوش انسانی و ماشین‌ها را برای ایجاد یک‌فضای نوآورانه و فناورانه متکی به آینده نگری ترکیب کنند. سازمان‌ها در هرمرحله از سفر تحول خود، باید نیروی کار موجود و مدیران آینده خود را شناسایی نموده و پرورش و توسعه دهند.
برای اینکار استراتژی سازمانی را بر محورهای زیر تدوین نمایند:
- ارتقای مهارت‌های کارکنان موجود در همه زمینه‌های مورد نیاز با اولویت‌های فناوری‌های مورد استفاده
- جذب دانشجویان مرتبط در سال‌های آخر تحصیل و استفاده از آن‌ها در تیم‌های کاری و تخصصی
- ایجاد اتصال و یکپارچگی بین نیروهای مختلف برای آمادگی و تسلط بر موضوعات بین رشته‌ای
- مشارکت با شرکت‌های کوچک و دارای تخصص‌های کمیاب
- برون‌سپاری حداکثری کارهایی که در سطوح تخصصی پایین هستند و استفاده از نیروی انسانی موجود در حوزه‌های جدید
و…………………در تناسب با کسب و کار خاص خود راه‌های نوآورانه دیگری را طراحی کنند.
