نوآوری در مدیریت برای توسعه پایدار

Kolnegar Private Media (Management Innovation for Sustainable Development)

20 اردیبهشت 1403 12:23 ق.ظ

۵۰ سال فکر در مورد مسئولیت اجتماعی تجارت

11 سپتامبر 2020

مقاله شگفت آور میلتون فریدمن در مورد هدف شرکت در 13 سپتامبر 1970 منتشر شد.  در این فاصله تفکر مدیریت چقدر پیشرفت کرده است؟

اکنون 50 سال می گذرد که میلتون فریدمن ، اقتصاددان ، یک سوءال اساسی را پرسیده و به آن پاسخ داده است: نقش تجارت در جامعه چیست؟

موضع فریدمن صریح بود: “تنها یک مسئولیت اجتماعی در تجارت وجود دارد – استفاده از منابع آن و مشارکت در فعالیت هایی که برای افزایش سود آن طراحی شده است.” این دیدگاه مدتهاست که بر تفکر مدیریت ، حاکمیت شرکتی و حرکتهای استراتژیک تأثیر گذاشته است. اما اخیراً ، بسیاری از رهبران تلاش کرده اند تا این تعریف را برای در نظر گرفتن کلیه ذینفعانی که از تصمیمات سازمانها سود می برند یا می بازند ، در نظر بگیرند.

در سال 2019 ، همایش کسب و کار “بیانیه ای درباره هدف یک شرکت” جدید را امضا کرد که توسط 181 مدیرعامل امضا شده و متعهد شده اند شرکت های خود را به نفع همه ذینفعان – مشتریان ، کارمندان ، تأمین کنندگان ، جوامع و سهامداران هدایت کنند. در این بیانیه استاندارد مدرنی برای مسئولیت شرکتی بیان شده است.در پنجاهمین سالگرد تعریف برجسته فریدمن ، ما به چگونگی تکامل مکالمه درباره هدف شرکت نگاه می کنیم.

گفتگوی قبل از سال 1970

حتی قبل از انتشار مقاله فریدمن ، مسئولیت اجتماعی تجارت موضوع بحث بود. به عنوان مثال ، مک کینزی بخشی از شروع گفتگوی اولیه در مورد هدف شرکت بود ، که متمرکز بر ایده بهبود عملکرد بود و این اعتقاد را داشت که شرکتهای سالم به معنای جامعه ای سالم تر هستند. اولین بیان رسمی شرکت از اهداف خود ، از ارزش “پیشبرد سودآوری و رفاه تجارت آمریکایی و رفاه کل کشور” (1937) صحبت می کرد.

بحث در مورد نقش شرکتها در جامعه در دهه 1950 و 1960 ادامه داشت ، زمانی که دانشگاه کلمبیا و مک کینزی یک سری سخنرانی ارائه دادند که در آن مدیران درباره چالشهای سازمانهای بزرگ بحث کردند. بسیاری از این گفتگوها به کتابهایی تبدیل شدند که به موضوعاتی می پرداختند که فریدمن بزودی در پیش می گرفت.

مقاله اصلی فریدمن 1970

در 13 سپتامبر 1970 ، هنگامی که فریدمن مقاله برجسته خود ، “مسئولیت اجتماعی تجارت افزایش سود آن است” را در نیویورک تایمز منتشر کرد ، وی نوشت:

در یک سیستم مالکیت خصوصی ، یک مدیر اجرایی شرکت کارمند صاحبان کسب و کار است. او مستقیماً در قبال کارفرمایان خود مسئولیت دارد. مسئولیت وی این است که تجارت را مطابق با خواسته های آنها انجام دهند ، که به طور کلی کسب درآمد هرچه بیشتر در حالی که مطابق با قوانین اساسی آنها در جامعه است ، چه آنهایی که در قانون تجسم می یابند و چه آنهایی که در عرف اخلاقی تجسم می یابند ، خواهد بود.

مک کینزی مانند بسیاری از کسب و کارها و اندیشمندان در طول سال ها با چنین ایده هایی دست و پنجه نرم کرده است. بیانیه اهداف شرکت در سال 1971 نقش سودآوری را برجسته می کند اما تأیید می کند که این تنها مسئولیت تجارت نیست. مشاوران همچنین می توانند “کارهای ارزشمندی را برای جامعه انجام دهند و همچنین پاداش مالی قابل توجهی کسب کنند.”

ماروین بوور – مدیر عامل مک کینزی از سال 1950 تا 1967 ، که حتی پس از کناره گیری رهبر برجسته باقی ماند – همچنین بر اهمیت پایدار بودن ارزش های تجاری ، که می تواند به تأثیرات اجتماعی و تجاری تبدیل شود ، کار را ادامه داد:

خارج از خدماتی که برای آن پول دریافت می کنیم ، هر یک از ما از طریق شرکت فرصتی داریم که به جامعه ای که بخشی از آن هستیم خدمت کنیم. دانش ما در مورد فرآیند حل مسئله این امکان را به ما می دهد تا در رفاه جوامع خود سهیم باشیم.

دهه 1980 و 1990: یک دیدگاه گسترده جهانی

توجه مدیریت در دهه 1980 جهانی شد. دنیای تجارت چگونگی ایجاد انقلابی در تولید شرکت های ژاپنی را برای رقابت در برابر بازیکنان غربی که قبلاً غالب بودند ، بررسی کرد. تغییرات سیاسی و اجتماعی نیز در اوج بود و تغییر به سمت جهانی شدن به وجود آمد.

فرد گلوک مدیر عامل شرکت مکینزی (1994- 1988) از این شرکت خواست تا دیدگاه های خود را تعالی داده و افق دید خود را گسترش دهد:

او با یادداشت شروع کرد . دو هفته قبل از فروپاشی دیوار برلین ، او از شرکای خود خواست تا دید خود را فراتر از مشتریان معمول تجارت خود گسترش دهند. وی استدلال كرد كه مک كینزی به عنوان بهترین حل كنندگان مشكلات جهان باید آرزو داشته باشد كه در زمینه مسائل جهانی مانند فقر ، ادغام اروپا و محیط زیست به رهبران ملی و جهانی مشاوره دهد. این باید به طراحی و اجرای اصلاحاتی که در پی انقلاباتی که در اروپای شرقی ، اتحاد جماهیر شوروی و آسیا اتفاق می افتد ، کمک کند. فراخوان گلوک اگرچه در عرصه جهانی به اشتراک گذاشته نشده بود ، بسیاری از رهبران شرکت را مورد آزار قرار داد. آنها برای کمک به تغییر جهان به چالش کشیده شدند.

مو سسه جهانی مک کینزی در این عصر تأسیس شد و می خواست از طریق تحقیقات جدی که رشته های اقتصاد و مدیریت را ادغام می کند ، بینش تازه ای ایجاد کند. و اگرچه کار برای جلب تأثیر مالی مشتریان ادامه داشت ، اما تفکر پیرامون تأثیرات آینده همچنان گسترش می یافت.

دهه های 2000 و 2010: تمرکز بر رشد بلند مدت و فراگیر

پیشرفت های فنی ممکن است جهانی سازی را تسهیل کند ، اما سقوط اوایل دهه 2000 و تغییرات ناشی از آن – چیزی برای گفتن از بحران مالی جهانی سال 2008 – بحث در مورد مسئولیت اجتماعی کسب و کار را به یک  موضوع تخصصی و حساس تبدیل کرد.

پیتر فوی مدیر دفتر سابق مک کینزی در لندن ، در مصاحبه ای در سال 2006  ، منعکس کرد:

من واقعاً نسبت به نحوه تغییر [تجارت] اطمینان دارم. از  لحظه ای  که تغییر دنیا را با ایجاد شرکت های بزرگ و راضی نگه داشتن سهامداران از خدمات سه ماهه ، ایجاد ثروت  بود تا اینجا که شما همه چیز را در سیستم تجارت تغییر دادید. انگیزه مدیر عامل و سازمان و زمانی که شما صرف همه آنها می کنید.

گفتگوها همچنین وارد حوزه ایده های عمومی شد. یک جمله به ویژه قدرتمند در مقاله بررسی سرمایه گذاری هاروارد در مارس 2011 “سرمایه داری برای بلند مدت” ، نوشته شده توسط شریک مدیر مک کینزی ، دومینیک بارتون ، خواستار اصلاحات تحت هدایت تجارت برای فراتر از سرمایه داری سه ماهه بود:

این تغییر فقط در مورد فکر و عمل مداوم با دیدگاه نسل بعدی نیست – اگرچه این یک قسمت اصلی آن است. این در مورد مهندسی مجدد روش های اساسی اداره ، مدیریت و رهبری شرکت ها است. این همچنین در مورد تغییر نحوه مشاهده ارزش تجارت و نقش آن در جامعه است.

بعداً بارتون به یافتن سرمایه متمرکز غیرانتفاعی در بلند مدت کمک کرد ، که سرمایه گذاری طولانی مدت و تصمیم گیری تجاری را تشویق می کند.

علاوه بر این ، فصلنامه مک کینزی پنجاهمین سالگرد تأسیس خود را با چاپ ویژه ای درباره آینده مدیریت جشن گرفت. موضوع اصلی: طول عمر شرکت و نگاه بلندمدت به عملکرد.

2019 ، بیانیه همایش کسب و کار ، و آنچه در پیش است

در 19 آگوست 2019 ، همایش تجارت آخرین بیانیه خود را در مورد هدف یک شرکت صادر کرد:

کسب و کار ها با ایجاد شغل ، پرورش نوآوری و ارائه کالاها و خدمات ضروری در اقتصاد نقش حیاتی دارند. کسب و کار ها تولید کننده و فروشنده محصولات مصرفی هستند. تولید تجهیزات و وسایل نقلیه ؛ دفاع ملی ؛ تولید غذا ؛ ارائه خدمات بهداشتی تولید و تحویل انرژی ؛ و خدمات مالی ، ارتباطی و سایر خدمات رشد اقتصادی را ارائه می دهند. در حالی که هر یک از شرکتهای فردی ما برای اهداف شرکتی خود فعالیت می کنند ، ما یک تعهد اساسی نسبت به همه ذینفعان خود داریم.

این بیانیه توسط 181 مدیرعامل (همراه با کوین اسنیدر ، مدیر عامل جهانی مک کینزی) تأیید شد و هر یک متعهد شدند که شرکتهای خود را به نفع همه سهامداران – مشتریان ، کارمندان ، تأمین کنندگان ، جوامع و سهامداران هدایت کنند.

بازتاب این بیانیه امروز نیز طنین انداز می شود ، حتی وقتی رهبران در بحران ها حرکت می کنند و در مورد عادی بعدی فراتر از ویروس کرونا می اندیشند. همانطور که مارک گوهارت و تیم کالر در “ارزش ایجاد ارزش” خاطرنشان می کنند: “ارزش آفرینی طولانی مدت می تواند – و باید – منافع همه ذینفعان را در نظر بگیرد.” و اسنادر و همكارانش در مقاله جدیدی درباره لحظه مدیر عامل ، این موضوع را به عنوان اخلاق مدیریت عالی تأكید می كنند:

همه گیر ی کرونا ویروس  ارتباط عمیق بین کسب و کار و جهان گسترده ای را که در آن فعالیت می کنند ایجاد کرده است. … کارمندان ، مشتریان و ذینفعان انتظار دارند که مدیر عامل شرکت جایگاه شرکت در مورد موضوعات مهم را بیان کند.

چه چیزی در این موضوع پیش رو است؟

https://www.mckinsey.com

آیا این نوشته برایتان مفید بود؟

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *