نوآوری در مدیریت برای توسعه پایدار

Kolnegar Private Media (Management Innovation for Sustainable Development)

1 آذر 1403 9:23 ب.ظ

این زن با پنهان شدن در لباس یک مرد سفید پوست از بردگی فرار کرد

اندی کوربلی -21 فوریه 2022

آثار شکسپیر برای به تصویر کشیدن لباس های جنس متقابل، به ویژه به منظور رفتار حیله گرانه و حیله بازی با مردم، مشهور هستند. با این حال، داستان‌های او در مقایسه با واقعیت‌های دوران برده‌داری در آمریکا، جایی که چندین نفر برده شده با پوشش سفیدپوستی خود، فرارهای باورنکردنی را به پایان رساندند، چیزی نیست.

معروف ترین مورد شاید الن و ویلیام کرافت، یک زوج متاهل برده شده از میکون، جورجیا، است که تصمیم گرفتند از شانسی برای استفاده از پوست نیمه سفید و بسیار روشن الن استفاده کنند تا او را به عنوان یک مرد جوان سفیدپوست مرفه  لباس بپوشانند . سفر یک روزه به شمال ویلیام می آمد و وانمود می کرد که برده الن است.

این داستان که در خاطرات آنها، هزار مایل دویدن برای آزادی، با جزئیات حبس کننده ای بازگو می شود، با نزدیک شدن به پایان  تاریخ بردگان سیاه پوست، ارزش یادآوری را دارد.

پس از تصمیم به فرار، ویلیام، که استعداد قابل توجهی به عنوان کابینت ساز داشت، شروع به خرید لباس های مردانه برای الن کرد، از جمله کلاه و عینک سبز و یک ژاکت بلند. هیچ یک از همسران نمی توانستند بخوانند و با توجه به نیاز به امضای توافق نامه برای پرداخت ها، دفترچه مهمان هتل و گزارش مسافران، تصمیم گرفتند با بانداژ کردن بازوی راست او، آویزان کردن آن در بند و ادعای ملاقات با یک متخصص در فیلادلفیا، تظاهر به بیماری در بازوی راست او کنند.

فرار بزرگ

از آنجایی که این زوج از مهارت‌های منحصربه‌فردی در میان مردم برده‌دار برخوردار بودند، شرایط آنها به آنها اجازه می‌داد تا اجازه کتبی برای ترک  برده‌داران خود را به منظور انجام وظایف دریافت کنند.

در روزهای پس از فرار آنها در 21 دسامبر 1848، مجموعه ای از برخوردهای نزدیک دنبال شد، از جمله در اولین قطار سواری آنها به ساوانا، جورجیا، زمانی که مسافر الن در کنار او نشسته بود، در حالی که به گفته او، دوست عزیز برده قبلی خود بود. الن که از قبل پانسمان شده بود، در تمام طول راه وانمود کرد که ناشنوا است.

علیرغم تحمل برخی زبانهای ناپسند توسط یک کارگر قایق بخار و توسط یک کاپیتان ارتش، تا زمانی که به چارلستون، کارولینای جنوبی رسیدند، آنها توانستند در بهترین هتل و رستوران اقامت کنند، جایی که کارکنان بسیار مشتاق مراقبت از آن بودند.

سپس با یک قایق بخار به ویلمینگتون، کارولینای شمالی، یک قطار به ریچموند، ویرجینیا، و یک قایق بخار دیگر به مریلند رفتند. با آخرین سفر با قطار، آن دو متوجه شدند که به افراد برده شده اجازه نمی‌دهند که با قطار به شمال سفر کنند، از ترس اینکه ممکن است فرار کنند.

الن به سختی تحت فشار قرار گرفت تا مدارک لازم برای اثبات اینکه ویلیام به او تعلق دارد، زمانی که یک رهبر ارکستر دلسوز که بار دیگر به بازوی باندپیچی شده افتاد، آنها را دور محدودیت ها دور زد و آنها را به فیلادلفیا برد.

حفظ وجهه بالا

آنها به سرعت در میان جوامع لغو قانون در بوستون مستقر شدند، کار پیدا کردند، خواندن و نوشتن آموختند و به منتقدان صریح برده داری تبدیل شدند. الغاگرانی مانند ویلیام لوید گاریسون و ویلیام ولز براون آنها را تشویق کردند که فرار خود را در سخنرانی های عمومی در محافل لغو ممنوعیت در نیوانگلند بازگو کنند.

پس از تصویب قانون برده فراری در سال 1850 توسط کنگره، این زوج تصمیم گرفتند که دیگر برای آنها در بوستون امن نیست، زیرا به دو شکارچی جوایز در مورد محل نگهداری آنها هشدار داده شده بود. آن دو سواحل آمریکا را به مقصد انگلستان ترک کردند، جایی که پنج کودک را در همرسمیت بزرگ کردند و مبارزات گسترده خود را از طرف برده‌دارانی که به خانه برگشتند، از جمله از طریق انتشار کتاب ویلیام، ادامه دادند.

در سال 1852 الن کرافت مطالب زیر را منتشر کرد که به طور گسترده در مطبوعات در بریتانیا و ایالات متحده منتشر شد:

بنابراین من این چند سطر را صرفاً برای این می نویسم که بگویم این بیانیه کاملاً بی اساس است، زیرا هرگز کوچکترین تمایلی به بازگشت به اسارت نداشته ام. و خدا نکند که من هرگز آنقدر به آزادی دروغ نگویم که بردگی را به جای آن ترجیح دهم. در واقع، از زمان فرار من از بردگی، از هر نظر بسیار بهتر از آن چیزی شده ام که می توانستم پیش بینی کنم.

کرافت ها پس از جنگ داخلی آمریکا در سال 1868 به جورجیا بازگشتند و مدرسه مزرعه تعاونی وودویل را برای فرزندان آزادگان راه اندازی کردند.

آیا این نوشته برایتان مفید بود؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *