26 آوریل 2023-مایکل کالینز
هر روز در رسانههای خبری داستانهایی در مورد انقلاب دیجیتال منتشر میشود – اینکه چگونه این انقلاب تولید آمریکایی را از طریق کاهش هزینه و کارایی نجات میدهد و چگونه راهحلی برای مشکلات زنجیره تامین و تولید ما است. این راهحلهای با فناوری پیشرفته دارای نامهایی مانند هوش مصنوعی، اینترنت اشیا، صنعت 4.0، متاورس صنعتی، محاسبات ابری و یادگیری ماشین هستند و قرار است همگی منجر به ایجاد «کارخانههای هوشمند» شوند.
پیادهسازی این راهحلهای دیجیتال در بلندمدت مهم است، اما من نمیدانم این کارگران جدید از کجا میآیند یا اینکه مروجین این راهحلهای جدید واقعاً متقاضیان را بررسی کردهاند. ما نتوانستهایم جایگزین کافی برای ماشینکاران بازنشسته، مونتاژکنندگان، تکنسینهای تعمیر و نگهداری، جوشکاران و سایر کارگران ماهر پیدا کنیم یا آموزش دهیم، در حالی که سرمایه مغزی کنونی کارگران ماهر در حال بیرون رفتن است. بنابراین، من تعجب می کنم که چرا استخدام و آموزش تکنسین ها برای انقلاب دیجیتال متفاوت خواهد بود.
مشکل کارگران ماهر
تولید حداقل 30 سال است که کمبود کارگران ماهر داشته است – و به نظر می رسد هر سال بدتر می شود. مشاغل خالی در سال 2022 به طور متوسط 760000 مورد در ماه بوده است. حتی اگر تولیدکنندگان دستمزدهای اولیه را افزایش داده اند، جوانان با برنامه های کاربردی به سمت تولید هجوم نمی آورند. در واقع، تولید در برابر رقابت سخت شرکت هایی مانند آمازون، فدرال اکسپرس، یو پی اس و استارباکس است که ممکن است دستمزدها و آموزش های بهتری را ارائه دهند.
تا دسامبر 2022، بخش تولید 12.9 میلیون کارگر داشت. بر اساس آمار اداره کار، 39 درصد افراد دارای مدرک دانشگاهی چهار ساله بودند. این بدان معناست که تقریباً 8 میلیون کارگر تولیدی (61%) دارای مدرک تحصیلی کمتر از دانشگاه هستند و اکثر آنها دارای دیپلم دبیرستان یا کمتر هستند.
من فکر می کنم این یک فرض مطمئن است که برای جایگزینی کارگرانی که در کف کارخانه کار می کنند، تولید باید برای دانش آموزانی که از دبیرستان خارج می شوند رقابت کند. اگر قرار است کاندیدای مشاغل سطح ابتدایی باشند، ممکن است عاقلانه باشد که نگاهی دقیق به پروفایل های آموزشی خود از طریق تست استاندارد برای برنامه ریزی برای آینده بیندازید.
26727 دبیرستان در ایالات متحده با تقریباً 15.1 میلیون دانش آموز وجود دارد. بهترین نظرسنجی که من دریافتهام که بینشی برای دانشآموزان دبیرستانی که در بازار کار حضور خواهند داشت، یک آزمون سراسری توسط NAEP (ارزیابی ملی پیشرفت تحصیلی) است. نتایج آزمون دانشآموزان را به چهار دسته تقسیم میکند که در تلاش برای تعیین مشخصات کارگران سطح ابتدایی آینده مفید هستند.
زیر پایه. این دسته فقدان جدی عملکرد را نشان میدهد و درک کمی از دانش یا مهارتها در سطوح پایه خاص وجود دارد. اینها دانش آموزانی هستند که ممکن است تحصیل را رها کنند یا نمره کافی کسب نکرده باشند یا در آزمون های کافی برای فارغ التحصیلی موفق نشوند.
پایه ای. این دسته عملکرد محدودی را نشان میدهد و دانشآموزان فقط درک جزئی و ابتدایی از دانش و مهارتهای نمره خود را نشان میدهند. اینها دانشآموزانی هستند که احتمالاً از دبیرستان فارغالتحصیل شدهاند، اما از کار جدا شدهاند و ممکن است واجد شرایط رفتن به دانشگاه دولتی نباشند. آنها فقط در تلاش هستند تا اعتبار کافی برای گرفتن دیپلم بگیرند.
مسلط . این دانش آموزان عملکرد خوبی از خود نشان می دهند و شایستگی و درک کافی از دانش و مهارت را نشان می دهند.
پیشرفته. این گروه عملکرد برتر را نشان می دهد و درک جامع و پیچیده ای از دانش و مهارت را نشان می دهد. آنها عموماً دانشجویانی هستند که فارغ التحصیل می شوند و امتیازات، نمرات و نمرات آزمون برای واجد شرایط بودن برای یک دانشگاه چهار ساله را دارند.
این چهار دسته تقریباً نمرات کارنامه عمومی زیر پایه – D و F، پایه – C، مسلط – B، پیشرفته – A را تقریب میکنند.
تولید به کارکنان جدیدی نیاز دارد که از نظر فنی به خوبی آموزش دیده باشند و دانش آموزانی که در خواندن، علوم و ریاضیات بالاتر از حد متوسط باشند. با گذراندن 35 سال در تولید، من از نزدیک می دانم که چرا کارگران تولیدی آینده برای رقابت در قرن بیست و یکم نیاز به تحصیلات بهتر با کلاس های علوم و ریاضیات بیشتری دارند. من فکر میکنم ایده کسب مهارت بیشتر بچهها در علوم و ریاضی ایده بسیار خوبی است، اما نتایج آزمون سراسری دانشآموزان کلاس دوازدهم در علوم، خواندن و ریاضی تکان دهنده است. آنها نشان می دهند که در سال 2019، 75 درصد از دانش آموزان در ریاضیات، 78 درصد از دانش آموزان در علوم و 63 درصد از دانش آموزان در خواندن زیر خط مهارت هستند.
از سوی دیگر، 22 تا 25 درصد دانشآموزان در مقولههای حرفهای نمرات آزمون را برای ورود به دانشگاه دارند. با این حال، فارغ التحصیلان کالج به طور کلی به مشاغل حرفه ای (یقه سفید) در تولید مانند مهندسی، حسابداری و مدیریت می روند. آنها معمولاً کارگر کف کارخانه نمی شوند.
دانش آموزان دبیرستان های ما یک گروه همگن نیستند. هر دبیرستان سهم خود را از هر گروه دارد. من از این گروههای کلی استفاده میکنم تا به این نکته اشاره کنم که استخدام کارگران سطح ابتدایی برای طبقه کارخانه احتمالاً از دانشآموزان زیر پایه یا پایه که فاقد مهارتهای اولیه هستند انجام میشود.
در گذشته آموزش و پرورش با پاسخگویی بیشتر معلمان و برنامه های آموزشی و سنجش آنها با آزمون های مهارتی سعی در بهبود آموزش دبیرستان داشت. امید می رفت که این کار دانش آموزان را با فشار به سطح قابل قبولی از مهارت بکشاند. اما هرگز جواب نداد، و ما هنوز اکثریت دانشآموزان دبیرستانی را در دستههای زیر پایه یا پایه داریم. در واقع، همانطور که درصدهای بالا نشان می دهد، بهبود واقعی صورت نگرفته است.
آمار سواد نیز نگران کننده است. بر اساس گزارش وزارت آموزش ایالات متحده، از هر 5 بزرگسال، 1 نفر در مهارت هایی که نیاز به سواد اولیه دارند، مانند مقایسه و تضاد اطلاعات، بازنویسی یا استنتاج سطح پایین، مشکل دارد.
سواد نیز عامل اصلی در فارغ التحصیلی نوجوانان از دبیرستان است. بر اساس ProLiteracy، از هر 6 دانش آموز دبیرستانی 1 نفر – حدود 1.2 میلیون نوجوان – هر ساله ترک تحصیل می کنند.
فرصت های تولید
در سال 2022، با توجه به ابتکار رشورینگ، احیای مجدد به اضافه سرمایه گذاری مستقیم خارجی منجر به ایجاد 354000 شغل جدید در بخش تولید شد که 53 درصد نسبت به سال 2021 افزایش داشت.
دولت بایدن پیش بینی می کند که قانون زیرساخت حدود 550000 شغل جدید تولیدی ایجاد می کند.
Deloitte و مؤسسه تولید پیشبینی میکنند که کمبود کارگران تولیدی ایالات متحده در دهه آینده بیشتر از برآوردهای قبلی در مورد 2 میلیون شغل خالی از سال 2015 تا 2025 باشد. گزارش آنها بیان میکند که انقلاب صنعتی چهارم آماده است کار را با سرعتی بیسابقه و ایجاد عدم تطابق بین کارگران موجود و مهارتهای لازم برای مشاغل آزاد متحول کند.
کارگران سطح ورودی برای کف کارخانه چقدر واجد شرایط هستند تا بتوانند بسیاری از راه حل های دیجیتالی را که برای ایجاد کارخانه هوشمند آینده مورد نیاز است، انجام دهند؟ شاید ما گاری را قبل از اسب داشته باشیم، و زمان آن رسیده است که نگاه دقیقی به کارگران سطح ابتدایی از نظر نقاط قوت و ضعفشان بیندازیم.
در توسعه ، سیاستگذاران به جای نقاط قوت و ضعف دانش آموزان بر راه حل هایی که می خواستند تمرکز کردند. تولید همچنین بر راهحلهایی که آنها میخواهند (انقلاب دیجیتال) متمرکز است و نه روی متقاضیانی که به دست خواهند آورد. وقتی به نمرات NAEP برای دانشآموزان کلاس دوازدهم دبیرستان نگاه میکنید، به نظر میرسد که بین مهارتهای مورد نیاز در تولید امروزی و مهارتها و دانش افرادی که از دبیرستان خارج میشوند، گسست بزرگی وجود دارد.
مشاغل وجود دارند، اما ممکن است برای آماده کردن جوانان برای مشاغل تولیدی بیش از آموزش فنی لازم باشد.
فراتر از آموزش نوع کارآموزی مورد نیاز برای مشاغل ماهر، تولیدی باید به مهارتهای خواندن، ریاضی و علوم (یا فقدان آنها) کارگران سطح ابتدایی نیز توجه جدی داشته باشد. استخدام کارگران سطح ابتدایی ممکن است نیاز به سرمایه گذاری در دوره های ارتقاء مهارت، تقویتی و آموزش مجدد متقاضیان سطح ورودی داشته باشد تا به آنها مهارت ها و درکی که در دبیرستان به دست نیاورده اند بدهد.
راه صنعت 4.0 مشکل ساز است مگر اینکه کاری برای کاهش مهارت های دبیرستان برای 75 درصد دانش آموزان انجام شود.
مایکل کالینز نویسنده کتاب جدیدی با عنوان “برچیدن رویای آمریکایی: چگونه شرکت های چند ملیتی شکوفایی آمریکا را تضعیف می کنند” است.