- مقدمه
از ابتدای انقلاب اول ، انقلابهای صنعتی تغییرات عمیقی را در جامعه بشری و تمدنی که شکل گرفته است ایجاد کردهاند . منبع این تغییرات عمدتا فناوریهای جدید بوده است اما ادامه آن بر اساس ایجاد روشهای جدید در انجام کارها و فعالیتهای بعدی بوده است. این روشها در کناراستفاده گسترده از فناوری ها باعث دگرگونی های عمیق بر بهره وری از منابع که شامل مواد و انرژی ، نیروی انسانی و سرمایه و اخیرا در اطلاعات و داده ها بوده است تغییرات شگرفی را در سیستم های اقتصادی و اجتماعی ایجاد و چالش ها و فرصت هایی را برای دولت ها، بنگاه ها و مردم جهان و محیط زیست ایجاد نموده است .
تمامی مواردی که بدان اشاره شد بر بستری از نوآوری شکل گرفته است . نوآوری در محصول که عمدتا بر فناوری های سخت افزاری شکل گرفته اند و نوآوری در مدیریت که بر سازمان و روابط اجتماعی تاثیر می گذارند .
با نگاهی به نمودار ارایه شده نلاحظه می شود که عوامل موثر در شکل گیری انقلاب صنعتی چهارم نشانگر این موضوع است که حاصل بکارگیری پایدار نوآوری ها منجر به بلوغ سازمانی و موسسات شده است که نتیجه نهایی آن بشکل بهینه سازی و بهره وری به منصه بروز و ظهور می رسد .
باید توجه داشت مانند هر تحول اجتماعی دیگر انقلاب صنعتی چهارم نیز در همه ی ابوابش باید مورد توجه باشد و نیازمند مشارکت انتقادی از سوی اندیشمندان و متفکران جوامع بشری است . برخی فناوری ها و روشهای آن میتوانند ابزارهای جدی برای استثمار انسان و طبیعت باشند و برخی سازمانهایی که به آنها غول فناوری اطلاق می شود می توانند سواستفاده های بزرگی را بکنند .
در این راستا چارچوب های قانونی و حافظ منافع اکثریت مردم برای یکپارچه سازی های اهداف این موسسات و دولتها بر محور حفظ طبیعت و منافع مردم از امور اساسی هستند. ایده ها ی نوآورانه را می توان پذیرفت ولی بایستی آنها را در راستای دموکراسی دیجیتال و بر بستر انقلاب صنعتی چهارم به پیش برد . این امری خطیر و سخت است و هم اندیشی نخبگان جهانی را می طلبدتا عوامل ایجاد نابرابری را شناسایی و به مردم جهان آگاهی بدهند تا شرکتها نتوانند منحرف شوند و فرآیندهای استثمار را فراهم کنند.
در متنی آمده بود که :
ایدئولوگ اصلی انقلاب صنعتی چهارم، کارل شواب، رئیس مجمع جهانی اقتصاد است که کتابی تأثیرگذار به همین نام منتشر کرد. او در آن استدلال میکند که نوآوریهای دیجیتال روشهای زندگی، کار و ارتباط مردم با یکدیگر را تغییر میدهند. اینها شامل هوش مصنوعی و روباتیک، محاسبات ابری کوانتومی و فناوری زنجیره بلوکی است.او معتقد است که در مقایسه با انقلاب های صنعتی قبلی، انقلاب صنعتی چهارم با سرعتی تصاعدی در حال تحول است و سیستم های تولید، مدیریت و حکومت را به شیوه های بی سابقه ای سازماندهی می کند.
اما انتقادهای فزاینده ای، به ویژه از سوی جنوب جهانی، از این چارچوب سرمایه پسند انقلاب صنعتی چهارم وجود دارد. خیلی ها این سوال را مطرح می کنند که آیا اصلاً باید آن را یک انقلاب تلقی کرد؟
شواهد موجود نشان می دهد که تکثیر فناوری های دیجیتال به شدت نابرابر بوده است، که توسط نسل قدیمی تر از نوآوری های تکنولوژیکی هدایت می شود و برای بازتولید به جای تغییر روابط اجتماعی نابرابر استفاده می شود.
ایان مول، مورخ، این سوال را مطرح میکند که آیا تعداد بیشمار نوآوریهای فناوری دیجیتال کنونی، یک انقلاب صنعتی را تشکیل میدهند؟ به هر حال، انقلاب ها تنها با تغییرات تکنولوژیکی مشخص نمی شوند. در عوض آنها توسط دگرگونی در فرآیند کار، تغییرات اساسی در روابط محل کار، تغییر در روابط اجتماعی و بازسازی اجتماعی-اقتصادی جهانی هدایت می شوند.برای مثال، انقلاب صنعتی کارخانه هایی را به وجود آورد که نحوه کار مردم و همچنین محل زندگی آنها را تغییر داد. تمرکز محل های کار شاهد رشد شهرنشینی، عمیق تر شدن شکاف طبقاتی بین ثروتمندان و فقرا بود. همچنین شاهد ظهور اتحادیه های کارگری بود.
واضح است که فناوری های دیجیتال در حال تغییر ساختار بازار کار و شرایط کار هستند. آنها این کار را از طریق اتوماسیون و جایگزینی نیروی کار، غیر رسمی یا شهری نمودن کار، تحمیل مدیریت الگوریتمی و کالایی سازی داده ها انجام می دهند.اما به نظر می رسد که آنها به جای تغییر الگوهای تاریخی نابرابری در امتداد خطوط طبقاتی، جنسیتی، نژادی، شهروندی و موقعیت جغرافیایی، عمیق تر می شوند.
- نوآوری های انقلاب صنعتی چهارم
https://deltalogix.blog/en/2021/09/09/industry-4-0/-the-innovations-of-the-fourth-industrial-revolution9 سپتامبر 2021 توسط کارمن دی ناردو
اینترنت اشیا، هوش مصنوعی و تولید هوشمند تنها برخی از نوآوریهای فناوری هستند که بخشی از آنچه انقلاب صنعتی چهارم نامیده میشود. ما در عصر دگرگونی عمیق زندگی می کنیم، جایی که جهان به هم پیوسته است و جهانی شدن دیگر یک گزینه نیست، بلکه واقعیتی است که قبلاً سیستم اقتصادی ما را متحول کرده است. اما چه نوآوری های صنعت 4.0 اقتصاد جهانی را مختل می کند و چگونه به انقلاب صنعتی چهارم رسیدیم.
قرن بیست و یکم آغاز چهارمین انقلاب صنعتی است که در کنار آن انقلاب کامپیوتری دوم قرار دارد. بدون شک، بیشتر نوآوری هایی که عادات و آداب و رسوم ما را تغییر می دهند، مربوط به بخش فناوری اطلاعات و ورود غالب فناوری ها به زندگی خصوصی و حرفه ای روزمره ما است. امروز به نقطه ای رسیده ایم که می توانیم آن را بدون بازگشت تعریف کنیم.
بهعنوان مصرفکننده، ما از سهولت خرید آنلاین، توانایی انتخاب یک محصول از یک کشور دیگر و سفارشیسازیای که تولیدکنندگان خودرو به ما اجازه میدهند در خودروهای آیندهمان انجام دهیم، قدردانی میکنیم. در عین حال، به عنوان کارمند، دیگر نمیتوانستیم بدون ایمیل، دادههایی که بر اساس پیشرفت پروژه در زمان واقعی بهروزرسانی میشوند، یا تماس با شرکتها در فاصله ۹ ساعت با پرواز انجام دهیم.
اما این فناوریهای مخرب یا دگرگون کننده که شیوه زندگی و کار ما را تغییر داده است، چیست؟
عصر Big Data و Cloud Storage
در عصر تحول دیجیتال، بسیاری از نوآوری ها به تغییرات شدید در حال وقوع کمک کرده اند. اما فرض کنید می خواهیم نقطه عطفی را شناسایی کنیم. در آن صورت، گذار از آنالوگ به دیجیتال نقطهای بیبازگشت است: تبدیل کلمات نوشتهشده روی کاغذ به دادههای دیجیتالی به ما امکان تولید، فهرستنویسی و سازماندهی حجم عظیمی از اطلاعات را داده است.
اثر اصلی دیجیتالی شدن افزایش تصاعدی در تولید و بهره وری بوده است. در واقع، مشکل امروزی دیگر چگونگی به دست آوردن و ذخیره اطلاعات نیست، بلکه چگونگی ارتباط معنا با خود اطلاعات است.. Big Data نیاز دوگانه ای را ایجاد کرده است: از یک سو، نیاز به ابزارهای تحلیلی پیچیده و کارشناسانی وجود دارد که می دانند چگونه آنها را بخوانند. از سوی دیگر، جستجویی برای فضاهای ذخیره داده ایمن و چابک وجود دارد.
بنابراین، شروع به صحبت در مورد رایانش ابری می شود: فضایی مشترک که در آن داده ها می توانند به سرعت ذخیره و پردازش شوند. در واقع، اطلاعات موجود در منطقه مجازی از هر دستگاه متصل قابل دسترسی است. بنابراین کار چابک تر و کم خطرتر می شود.
دنیای اینترنت اشیا
جمع آوری و به اشتراک گذاری داده ها مستلزم اتصال دستگاه های دیجیتال، اشیاء و ماشین آلات صنعتی به شبکه است. در سال 2000 که عبارت اینترنت اشیا IoT ابداع شد، دقیقاً برای نشان دادن ارتباطی که بین “اشیا” برقرار می شود. نه تنها تلفن های همراه، رایانه ها، بلکه ماشین آلات، لامپ ها و لوازم خانگی نیز هوشمند شده اند. مزایای این ارتباط برای کسب و کار ها قابل توجه است. عملکرد با ترکیب اینترنت اشیا با محاسبات لبه، که در آن شما توانایی پردازش داده های نزدیک به منبع و هوش مصنوعی را دارید، افزایش می یابد.
هوش ماشینی
هوش مصنوعی (AI) کشفی است که در انقلاب صنعتی سوم و چهارم رخ می دهد، اما اجرای گسترده آن اخیراً انجام شده است. فراتر از بحثهای مربوط به جایگزینی نیروی کار با ماشینهای هوشمند، هوش مصنوعی مرحلهای است که پردازش خودکار دادهها را امکانپذیر میکند. برنامهنویسی نرمافزاری که قادر به یادگیری از طریق الگوهای یادگیری عمیق و یادگیری ماشین است، نه تنها صنعت فناوری اطلاعات، بلکه مراقبتهای بهداشتی، امنیت سایبری و زمینههایی را که تطبیقپذیری عنصر مرتبط است، بهبود میبخشد. ما می توانیم یک چهره را تشخیص دهیم، یک عمل درخواستی را با صدا پردازش کنیم، به عنوان مثال، زمانی که با صحبت اشیا را طبقه بندی می کنیم. تحولات آینده این نوآوری غیرقابل تصور است و شهرهای هوشمند تنها بخشی از تغییراتی هستند که در دنیای ما رخ خواهد داد. هوش مصنوعی خود تکامل اتوماسیون و ربات سازی است: پیشرفت هایی که مشخصه انقلاب سوم بود.
امنیت داده ها
توانایی دسترسی از راه دور و به اشتراک گذاری داده ها در زمان واقعی یک ارزش مهم است، اما همچنین ما را در معرض خطرات نفوذ بی شماری قرار می دهد. چگونه می توانیم از خود محافظت کنیم؟ اینجا جایی است که امنیت سایبری در انقلاب چهارم صنعتی خودش را نشان می دهد. درک نحوه محافظت کردن Big Data برای توانمند کردن شرکت ها برای شبکه کردن یک منبع ارزشمند مانند داده های حساس بسیار مهم است. خطرات ناشی از ذهنهای نابغهای که بخش تاریک شبکه، یعنی وب تاریک را پر میکنند، توسعهدهندگان را به سمت ایجاد نرمافزاری سوق داده است که میتواند تهدیدها را پیشبینی کند، به آنها رسیدگی کند و دائماً دروازهها را نظارت کند. این تأیید دیگری است بر این که اکتشافات، نوآوری ها و فناوری ها، به طور کلی، خوب یا بد نیستند. همه چیز به نحوه استفاده ما از آنها بستگی دارد.
آینده پایدار است
سرمایه گذاری های آینده چه خواهد بود؟ اهداف محققین چه خواهد بود؟ در واقع، ما مدتی است که در مورد پایداری زیست محیطی صحبت می کنیم و شرکت های بزرگ در حال حاضر به سمت توسعه پایدار کار می کنند. در واقع، از صنعتی شدن گرفته تا نوآوری های تکنولوژیکی کنونی، سبک زندگی ما به سمت بهتر شدن تغییر کرده است. با این حال، محیط زیست نمیتواند با تأثیر قوی ایجاد شده توسط چنین سیستم پیشرفتهای از نظر فناوری مقابله کند. زباله ها، انتشارات آلودگی هوا و آب و زمین و استفاده از منابع در مدت کوتاهی به آستانه هایی می رسند که بسیار بالا هستند و اکوسیستم نمی تواند آنها را حفظ کند. به همین دلیل، دانشکدههای اقتصاد سبز متولد میشوند، نسلهایی از مدیران انرژی شکل میگیرند و شرکتها فناوریهایی را انتخاب میکنند که اثرات زیستمحیطی کمتری دارند. کیفیت کار نیز به موضوع تحقیق تبدیل شده است، مانند طراحی کارخانه های بی صدا و مطالعه ارگونومیک دفاتر کار. تنها با ایجاد هم افزایی بین تحول دیجیتال و پایداری می توانیم در دنیای سبز زندگی کنیم.
دنیای تجارت چگونه تغییر کرده است؟
کسانی که انقلاب را با مظاهر آن تجربه می کنند به سختی می توانند دامنه آن را درک کنند. با این حال، شرکتهای برنده آنهایی خواهند بود که شروع به آشنایی و اجرای نوآوریها در اسرع وقت میکنند و کسبوکار خود را با منطق Industry 4.0 تطبیق میدهند. البته اینها تغییراتی هستند که انطباق آن ها زمان زیادی می برد. خودکار کردن یک فرآیند، جمع آوری داده ها و پردازش آن با هوش مصنوعی، اتصال دستگاه های بزرگ و کوچک به شبکه شرکت زمان می برد. موضوع فقط تصور روشهای جدید کار نیست، بلکه به منابع آموزشی نیز مربوط میشود. با این حال، نتیجه، بیش از همه فداکاری ها از نظر هزینه و کارایی را جبران خواهد کرد.
نوآوری های انقلاب چهارم تغییراتی را در عرضه و تقاضا ایجاد می کند. نه تنها شرکت ها از مزایای بسیار زیادی مانند کاهش هزینه های تولید، بهبود کیفیت کار و امکان کارآمد کردن فرآیندها برخوردار هستند. همچنین مصرف کنندگانی هستند که خود را با محصولات و خدمات سفارشی با سفارشی سازی بی سابقه می بینند.
مانند انقلابهای قبلی، ما نمیتوانیم دقیقاً بدانیم که آینده چه خواهد بود و چگونه نوآوریهای تکنولوژیکی، که با سرعتی چشمگیر از یکدیگر پیروی میکنند، زندگی ما را تغییر خواهند داد. با این حال، نگاهی به گذشته به ما کمک می کند تا تأثیر چیزهای جدید را بر جامعه درک کنیم و اینکه چگونه تأثیرات هر کشف همیشه قابل پیش بینی نخواهد بود.
چگونه به انقلاب چهارم رسیدیم؟
انقلاب صنعتی اول: تولد کارخانه ها
تاریخ اقتصادی به ما می آموزد که رویدادها دوره ای هستند، پس از یک بحران، رونق اقتصادی به دنبال دارد، و آن دوره ها زمینه مناسبی برای انقلاب ها هستند. به همین دلیل است که اولین انقلاب صنعتی در انگلستان رخ داد که بین قرن 18 و 19 از ثروت اقتصادی بی سابقه ای برخوردار بود. تغییرات شدید بود. زمین داران کارآفرین شدند، یک سیستم حمل و نقل کارآمد توسعه یافت و کشفی انجام شد که واقعاً اقتصاد جهانی را متحول کرد: اختراع موتور بخار J. Watt بین 1765 و 1781
آن لحظه ای بود که گذر از اقتصاد روستایی به صنعتی شدن را رقم زد: ساختارهای اقتصادی و اجتماعی به دنبال تولد اولین کارخانه ها دگرگون شدند. ماشین آلات وارد زنجیره تولید شدند و فرآیندها را تسریع کردند و هزینه ها را کاهش دادند. این تغییرات بر اقتصاد محلی و جهانی تأثیر گذاشت: شکاف بین بورژوازی ثروتمند و کارگران فقیر افزایش یافت و نوعی حمایت گرایی را در کشورهایی که امکان تغییر اقتصاد خود را نداشتند ایجاد کرد.
انقلاب صنعتی دوم: برق و تولید انبوه
تولد انقلاب صنعتی دوم بین قرن 19 و 20 به آلمان و به طور همزمان به ایالات متحده منتقل شد. علم و فناوری دست به دست هم دادند و تعداد بی سابقه ای از نوآوری ها را به وجود آوردند: از اولین نیروگاه تا بهبود تولید فولاد. از اولین اتومبیل تا اولین فیلم؛ از اختراع تلفن تا اولین موتور احتراق داخلی. خط مونتاژ هنری فورد باعث تولید انبوه شد. فهرست برای ذکر آن بسیار طولانی است، اما این تحول دوباره بر فرآیندها، کاربردها و مصرف جهانی تأثیر گذاشت.
انقلاب صنعتی سوم: ورود ربات ها به کارخانه ها
سومین انقلاب صنعتی که در سالهای پایانی قرن بیستم رخ داد، با اولین اکتشافات کامپیوتری، اتوماسیون و ماشینهای کنترل عددی کامپیوتری مرتبط است. هیچ مکان مشخصی وجود نداشت که از آنجا شروع شود زیرا نوآوری ها و پیشرفت های حاصل از آن ناشی از بسیاری از اکتشافات خرد به هم پیوسته است. بازیگران قدرتهای بزرگ بودند، کسانی که سرمایهای برای سرمایهگذاری در تولید و مهمتر از همه در پژوهش داشتند. در واقع، انقلاب سوم نقطه شروعی برای تحولات جدید بود که منجر به چیزی شد که کلاوس شواب، بنیانگذار مجمع جهانی اقتصاد، امروز آن را انقلاب صنعتی چهارم نامید:
اکنون یک انقلاب صنعتی چهارم با ترکیبی از فناوریها مشخص میشود که مرزهای بین حوزههای فیزیکی، دیجیتال و بیولوژیکی را محو میکند.
درست است، پیشرفت هایی که ما شاهد آن هستیم ادغام بیولوژیکی با فیزیکی از طریق دیجیتال است. پیاده سازی های آینده به همان اندازه که جذاب هستند غیرقابل پیش بینی خواهند بود. چه جنبه های منفی ای دارد؟ پس از انقلاب اول، شکاف بین قدرت های بزرگ و کشورهای در حال توسعه هرگز کاهش نیافته است. مشکل این است که پیچیدگی دسترسی به فن آوری های جدید فقط گسترش می یابد. با این حال، کشورهای نوظهور از این مزیت برخوردار خواهند بود که مستقیماً نوآوریهای فعلی را اجرا میکنند که کارآمدتر از نوآوریهایی هستند که کشورهای غربی در تلاش برای تغییر آن هستند.
- بحران و نوآوری در فضای دیجیتال
چگونه نوآوری باعث افزایش بهره وری در طول و فراتر از همه گیری COVID-19 می شود؟
دانیل نیومن همکار
در طول دو سال گذشته، همهگیری ناشی از ویروس کرونا جهان را به آشفتگی کشانده است. در تلاش برای نجات جان هر چه بیشتر، کل کشورها همه سازمانها را تعطیل کردهاند، بسیاری از آنها قرنطینهها را تحمیل میکنند یا کارگران غیرضروری را ملزم به ماندن در خانه میکنند. این امر سازمانها و کارگران تقریباً در هر صنعتی را مجبور کرده است تا حضور، بهرهوری و همکاری را دوباره ابداع کنند و با یکی از چالشبرانگیزترین و ناگهانیترین امواج اختلال از زمان جنگ جهانی دوم وفق دهند. خوشبختانه، علم و فناوری از سال 1945 به طور قابل توجهی پیشرفت کرده است، و در حالی که هم تلفات انسانی و هم تأثیر اقتصادی این بیماری همهگیر در حال حاضر خیره کننده است، فناوری حداقل به صدها میلیون نفر در کشورهای آسیبدیده اجازه داده است که مرتبط، سازنده و سالم بمانند.
برای بخش عمده ای از یک دهه، تحول دیجیتال محرک اصلی تغییر سازمانی بوده است. انتقال از فناوری اطلاعات قدیمی به محاسبات ابری؛ گسترش خرده فروشی و بانکداری به فضای موبایل؛ ظهور یادگیریی ماشین، هوش مصنوعی و اتوماسیون هوشمند؛ و رشد اینترنت اشیا، در میان سایر فناوریهای بسیار متحول کننده، در قلب یک جهش تکاملی نسلی به جلو بود. و بنابراین جای تعجب نیست که همین فناوریها به کسبوکارها، دولتها، سیستمهای مراقبتهای بهداشتی، دانشجویان و کارگران این امکان را دادهاند تا با گرداب اختلال ناشی از همهگیری و تلاشهای ناگهانی و اغلب سختگیرانه برای کاهش آن سازگار شوند.
5G، وای فای و اتصال، ما را از طریق این همه گیری نیرو داده است
تک تک فناوریهایی که جهان اکنون به آن وابسته است، حتی در خلال اختلالات جهانی به این بزرگی، نتیجه سالها – و اغلب دههها – چشمانداز، رهبری، تخصص، پشتکار، ریسکهای بزرگ، جریان سالم سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه، حفاظت از مالکیت معنوی قابل اعتماد، و مجوز فناوری مقرون به صرفه بوده است. اگر ارزش سرمایهگذاریهای عظیم در فناوری و نوآوری که در ده تا بیست سال گذشته شاهد بودیم، قبل از این بحران کاملاً مشخص نبود، اکنون باید مشخص باشد، بهویژه در چندین زمینه که نقش مهمی در کمک به ما برای سازگاری داشتهاند. به تغییرات اساسی که به طور ناگهانی بر ما تحمیل شد: اتصال به شبکه، دستگاه های دیجیتالی که با آنها ارتباط برقرار می کنیم و نرم افزاری که آنها را نیرو می دهد.
ابتدا اتصال شبکه را مطرح میکنم، زیرا بدون زیرساختی که باعث میشود تلفنها، رایانهها، تبلتها و تلویزیونهای هوشمند ما به Gmail، Webex، Microsoft 365، Salesforce، Zoom، Netflix، Hulu، Twitter و میلیونها سرویس و پلتفرم دیگر متصل شوند. کار کردن از خانه در عصر ما بسیار دشوار بوده است. بخشی از این زیرساخت اتصال سیمی است – DSL، کابل کواکسیال و فیبر – و به طور فزاینده ای، اتصال بی سیم، در قالب شبکه های 3G، 4G و اکنون 5G. در حالی که مس و فیبر همچنان خانوارها و کسب و کار ها را به اینترنت متصل می کنند، اکثر ما حداقل در چند متری استفاده بی سیم هستیم و رشد استفاده از اینترنت بی سیم در سال های اخیر باعث افزایش سرمایه گذاری در شبکه های 4G و 5G شده است. تنها در ایالات متحده، Verizon Wireless که از سال 2000 تقریباً 116 میلیارد دلار برای ساخت شبکه سراسری خود سرمایه گذاری کرده است، متعهد شد سال گذشته 17 میلیارد دلار در بهبود شبکه سرمایه گذاری کند. AT&T، به نوبه خود، تقریباً به همان اندازه سرمایه گذاری کرد، در حالی که Sprint و T-Mobile، قبل از ادغام، حدود 15 میلیارد دلار در شبکه های خود بین این دو سرمایه گذاری کردند. مجموع، این سرمایهگذاریها بالغ بر 50 میلیارد دلار برای ایجاد ظرفیت شبکه، ارائه سرعت دانلود سریعتر برای کاربران، و مهندسی شبکههای هوشمندتر است که میتوانند به طور مؤثرتری منابع را مدیریت کنند و نیازهای مصرف داده را برآورده کنند.
سرمایه گذاری در شبکه های 5G به ویژه، که مکمل شبکه های 4G LTE موجود است، با هدف افزایش قابل توجه سرعت دانلود برای مشتریان 5G به طور خاص و افزودن پهنای باند اضافی قابل توجهی به شبکه ها به منظور تطبیق کاربران بیشتر، دستگاه های بیشتر و استفاده بیشتر از داده بدون ایجاد انواع مختلف است. تنگناهای ظرفیتی که شبکه های 4G LTE به تنهایی همیشه نمی توانند به طور کامل از آنها جلوگیری کنند. به عبارت دیگر، شبکههای 5G فقط یک هدف نیستند، بلکه با بارگذاری شبکههای 4G LTE برای کاربرانی که هنوز از سرویس 5G استفاده نکردهاند، به بهبود عملکرد شبکههای LTE کمک میکنند. و از آنجایی که تعداد فزایندهای از مردم برای انجام وظایف کاری ضروری در حال حرکت یا از خانه به پهنای باند بیسیم روی میآورند – چه دسترسی به اینترنت از طریق شبکههای بیسیم انتخاب پیشفرض آنها باشد، چه پشتیبانگیری یا تخلیه آنها – سرمایهگذاری در نسل بعدی بیسیم شبکهها از همیشه حیاتیتر هستند.همچنین میخواهم به طور خلاصه به Wi-Fi اشاره کنم که بدون آن اتصال دستگاههای غیرLTE و غیر 5G ما به اینترنت کاملاً خسته کننده خواهد بود. نسل جدیدی از Wi-Fi – با نام Wi-Fi 6 – قرار است تا سرعت 9.6 گیگابیت بر ثانیه را به کاربران ارائه دهد، که در مقایسه با سرعت 3.9 گیگابیت بر ثانیه که Wi-Fi 5 چیزی که اکثر ما به آن عادت داریم می تواند ارائه دهد، پیشرفت قابل توجهی است. . اما اهمیت این بهبود عملکرد بسیار بیشتر به افزایش ظرفیت شبکه Wi-Fi مربوط می شود تا با دستیابی به دانلودهای 9.6 گیگابیت بر ثانیه روی یک لپ تاپ یا تلویزیون 8K. یکی از مزایای اصلی Wi-Fi 6 این است که هم به تکثیر دستگاه های متصل در خانه و هم در محل کار و افزایش مصرف داده مرتبط با آن می پردازد.
خلاصهنویسی ویروس کرونا: از آنجایی که تمام خانوادهها مجبور میشوند در طول روز کاری و مدرسه در خانه بمانند، و همه اعضای آن خانواده با همکاران، معلمان، مشتریان و دوستان خود کنفرانس ویدئویی دارند، محتوای اینترنتی دانلود میکنند و بازیهای ویدیویی آنلاین انجام میدهند، Wi-Fi. 6 نه تنها میتواند پهنای باند بیشتری را فراهم کند، بلکه در متعادل کردن بار بین دستگاهها برای تجربه کاربری روانتر و مطمئنتر نیز بهتر است.
دستگاههایی که بسیاری از ما در محل کار از آن استفاده میکنیم، به ما (و کسبوکارهایی که به ما وابسته هستند) اجازه میدهند بدون توجه به جایی که کار میکنیم، سازنده و متصل باقی بمانند. تا زمانی که یک اتصال Wi-Fi ایمن در این نزدیکی وجود دارد، لپتاپها، تلفنها و تبلتهای ما میتوانند به هر سرویس ابری که نیاز داریم، از ایمیل و ابزارهای بهرهوری گرفته تا برنامههای همکاری و ویدئو کنفرانس، متصل شوند. بهبود عملکرد دستگاههای ما در سالهای اخیر، ظرفیت ما را برای کار از خانه بدون تماس بیشتر کرده است. به عنوان مثال، SoC های موبایل جدید (سیستم های روی تراشه) مانند پلت فرم اسنپدراگون کوالکام، تلفن های هوشمند را به صفحه نمایش های قابل حمل همیشه روشن برای همکاری و جستجو تبدیل کرده است. به طور مشابه، نسلهای جدید لپتاپهای همیشه روشن و همیشه متصل ACPC و حتی رایانههای شخصی 5G نامیده میشوند به کاربران استقلال تمام روز باتری (از 12 تا 18 ساعت با یک بار شارژ) را در یک ضریب کوچک به اندازه کافی برای قابل حمل بودن میدهند. ، و اتصال داخلی (بسته به مدل) شبکه های 4G LTE و 5G را فراهم می کند.
آنچه تاکنون برای شکست دادن استعفای بزرگ کار کرده است
اینکه بتوانید لپتاپ خود را به هر کجا که میروید بدون نگرانی در مورد پریز برق، یکی از ویژگیهایی بود که بیشتر مورد توجه جنگجویان جادهای بود، اما از آنجایی که پیدا کردن یک گوشه آرام برای کار در یک خانه شلوغ میتواند چالش برانگیز باشد، زمانی که همه در یک محله هستند. این نوع قابلیت حمل مستقل نیز ارزش آن را در طول قرنطینه کار از خانه روشن می کند. توانایی اتصال به یک شبکه بی سیم به جای شبکه Wi-Fi خانگی شما نیز می تواند در زمان قرنطینه بسیار مفید باشد، به خصوص اگر شبکه Wi-Fi خانگی شما برای مدیریت مصرف داده هر کاربر مشکل دارد، یا در ساعات اوج مصرف، زمانی که شبکه ارائه دهنده کابل ممکن است در ظرفیت باشد و سرعت داده ها به یک رقم کاهش یابد.
برنامه ها: همکاری، بهره وری، e-biz، اتوماسیون فرآیند
نرم افزار همچنین برای اجازه دادن به کارگران و کسب و کار ها برای دستیابی به تداوم گردش کار در این دوره از اختلال شدید و ناگهانی بسیار مهم بوده است. برای شروع، این واقعیت که بسیاری از نرم افزارهای متمرکز بر سازمان و SMB را می توان به راحتی در یک دستگاه بارگیری کرد، به این معنی است که کارگران و کسب و کار ها می توانند در زمان تغییر بسیار سازگار باشند. توانایی جستجو و پذیرش نرمافزار در لحظه، چیزی نیست که کسبوکارهای پانزده سال پیش قادر به انجام آن بودند. دوم، این واقعیت که بسیاری از قابلیتهای نرمافزاری سازمانی و SMB در Cloud زندگی میکنند به این معنی است که سازمانها میتوانند نیاز خود به قدرت محاسباتی، ذخیرهسازی و امنیت را در لحظه و با حداقل هزینه برای زیرساختهای فناوری اطلاعات خود مقیاسبندی کنند. سوم، قابل حمل بودن نرم افزار – نه تنها لایه نوری که روی دستگاه ها زندگی می کند، بلکه دسترسی مبتنی بر اینترنت به داده ها و عملکرد مقیاس پذیر به این معنی است که کارگران برای دسترسی به اطلاعات شرکت، فایل ها، نیازی به کار از یک دفتر فیزیکی ندارند. و سایر داده های حیاتی تجاری تنها چیزی که آنها نیاز دارند یک دستگاه دارای اینترنت یا Wi-Fi، یک اتصال بی سیم، احتمالاً یک VPN فقط برای ایمن بودن است، و می توانند از هر جایی، از جمله خانه، کار کنند.
نرمافزار همکاری – از Cisco Webex، Microsoft Teams، و Slack، تا Zoom، و حتی اتاقهای مسنجر جدید فیسبوک – فناوری همکاری در چند سال گذشته به ویژه مفید بوده است، زیرا سازمانها و کارگران پراکنده آنها در تلاش برای ادامه همکاری در پروژهها بودند. و گردش کار در حالی که از نظر فیزیکی از هم دور هستند. در اینجا، سازمانها و کارگران در سفرهای تحول دیجیتال خود، مزیتی ناگهانی نسبت به رقبای کمتر بالغ دیجیتالی خود پیدا کردند، زیرا بسیاری از این ابزارهای همکاری قبلاً بخشی جداییناپذیر از جعبه ابزار روزانه آنها بودند، همانطور که رویه استفاده از ابزارهای جدید در شرایط خاص بود. آن را فراخواند. با این حال، سازمانها و کارگرانی که بهطور سنتی در پذیرش فناوریهای جدید کند بودند، نهتنها مجبور شدند خود را با چالشهای این دیاسپورای عملیاتی تطبیق دهند، بلکه این کار را با سرعتی شتابان، بدون برنامه یا حتی حفاظ، با تجربه کمتر انجام دهند. در این موضوع و تحت استرس شدید. حتی با وجود اینکه نرمافزارهای بصری برای دانلود، استقرار و یادگیری نحوه استفاده بسیار آسان هستند، عجله برای رسیدن به آن شرایط یک مدل ایدهآل برای هر کسبوکاری نیست. با این وجود، حتی سازمانها و کارگرانی که در گذشته در پذیرش فناوریهای دیجیتال کند بودند، توانستند در چند روز اول پروتکلهای ماندن در خانه این کار را انجام دهند، تا حد زیادی به لطف در دسترس بودن یک اکوسیستم غنی از نرمافزارهای همکاری و ابزارهای ویدئو کنفرانس بوده است .
علاوه بر موارد فوق، ما در حال حاضر می بینیم که چگونه سایر فناوری ها به کسب و کارها و دولت ها اجازه می دهند حتی در شرایطی که کارگران قادر به بازگشت به کار نیستند، فعالیت کنند. به عنوان مثال، پهپادها و روباتها در حال حاضر برای تحویل تجهیزات در مناطقی که رفتن برای انسانها امن نیست و برای ساخت مقیاس زمانی که نیروی انسانی کافی برای انجام این تحویل در دسترس نیست، استفاده میشود. اتوماسیون در تولید و تدارکات، که به طور فزایندهای به یادگیری ماشین و ظرفیت شبکه بیسیم برای عملکرد مستقل وابسته است، همچنین میتواند بخشی از بار را زمانی که کارگران انسانی مجبور به ماندن در خانه هستند، بر عهده بگیرد. اینترنت اشیا با شبکه عظیم دوربینهای مداربسته و سنسورهای متصل هوشمند به شرکتها کمک میکند تا سیستمهای خود را با کمترین دخالت انسانی مدیریت و نگهداری کنند و حتی میتواند به افراد در حفظ پروتکلهای موثر فاصلهگذاری اجتماعی کمک کند. مجازیسازی نرمافزار، محاسبات ابری، بینایی رایانه، یادگیری ماشین و هوش مصنوعی نیز به درک بهتر الگوهای انتقال برای یک پاتوژن کمک میکنند، پیشبینی میکنند که نقاط داغ جدید در کجا ظاهر میشوند، مدیریت ردیابی تماس در مقیاس برای مقامات بهداشت عمومی، و تسریع توسعه از درمان ها و واکسن ها چگونه باشند .
بدون این فناوریها، ما به سختی میتوانستیم به این سرعت – اگر اصلاً – با چنین اختلال ناگهانی و شدیدی در نحوه زندگی و کار خود سازگار شویم. سرمایه گذاری در شبکه های قابل اعتماد؛ ابر؛ چیپستهای پیشرفتهای که تلفنهای ما را به رایانههای جیبی ضروری و لپتاپهای ما را به همه روزه، از هر کجای کار، تبدیل کردهاند. نرم افزاری که به ما اجازه می دهد حتی زمانی که همه در خانه گیر کرده اند، به طور یکپارچه با هم همکاری کنیم، فکر کنیم، بسازیم، بخریم، بفروشیم، مدیریت کنیم، ایجاد کنیم، حل کنیم و ارسال کنیم. و غیره: اگر همافزایی سرمایهگذاری و حمایت از IP که سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه و نوآوری را تشویق میکرد و برای توسعه، صدور مجوز و کسب درآمد از IP مذکور نبود، استارتآپها، SMBها و شرکتها نمیتوانستند هزینه کنند. دهه گذشته ساخت اکوسیستم وسیعی از راه حل های فناوری که سازگاری با این بحران را ممکن ساخته است.
یکی از جنبههای مهم – اگر شاید کمتر مورد توجه قرار گیرد – از توانایی ما برای عبور از این بحران و بحرانهای جهانی آینده، توسعه، با سرعت و در مقیاس، فناوریهایی است که ما را قادر میسازند تا به سرعت در هنگام بروز اختلال تطبیق داده و ادامه دهیم. این توسعه به طور کلی به افزایش مداوم سرمایه گذاری کافی بستگی دارد، اما خود محصول شرایط نهادی و اقتصادی است که به نفع سرمایه گذاری های بلندمدت در شرط بندی های بزرگ فناوری است. بنابراین، اگر هیچ چیز دیگری نباشد، این فصل دشوار در تاریخ مشترک ما، باز هم تاکید می کند که حفظ و پاداش دادن به سرمایه گذاری مداوم در موتور به ظاهر پایان ناپذیر نوآوری، و این روزها، به ویژه در تحقیق و توسعه اساسی و اتصال، چقدر حیاتی است.
- نتیجه گیری
کشورها چگونه می توانند از انقلاب صنعتی چهارم بهره ببرند؟
ویکتور مولاس13 اکتبر 2016
تحولات مبتنی بر فناوری دیگر محدود به بخشهای مرتبط با فناوری نیست و شروع به تأثیرگذاری بر بخشهای ساختاری، از جمله تولید، خردهفروشی، حملونقل و ساخت و ساز کرده است. اختلال در مدلهای کسبوکار از شبکهای از هم پاشیده کارآفرینان و نوآوران در حال افزایش است. مهارت های شناختی به طور فزاینده ای با بهره وری مبتنی بر فناوری جایگزین می شوند و بر عرضه نیروی کار در کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته تأثیر می گذارد. به نوبه خود، خلاقیت و مهارت های اجتماعی بیش از هر زمان دیگری مهم و ارزشمند می شوند. این فرآیند را انقلاب صنعتی چهارم می نامند.
کشورهایی که آمادگی کمتری برای انطباق با این تغییرات ساختاری دارند، در رقابت پذیری خود آسیب خواهند دید. حدود 80 درصد از شکاف بهرهوری بین اقتصادهای توسعهیافته و در حال ظهور را میتوان با تاخیر در گذار به تغییرات مبتنی بر فناوری نسبت به فرآیندهای بازسازی اقتصادی قبلی (مثلاً انقلابهای صنعتی قرن 18 و 20) توضیح داد. اتوماسیون در حال کاهش هزینه صنایع سنتی با نیروی کار است (کاهش هزینه ها نسبت به نیروی کار از سال 1990 تا 40 درصد تا 50 درصد)، ساختارهای هزینه را تغییر می دهد که به نفع اقتصادهای نوظهور است. تجارت به طور فزاینده ای به سمت کالاها و خدمات دیجیتال تغییر می کند. جریانهای تجارت دانش محور در حال حاضر حدود 30 درصد سریعتر از جریانهای تجاری مبتنی بر سرمایه و نیروی کار رشد میکنند. کسب و کار ها نیز تحت تأثیر قرار می گیرند، با عملکردهای شناختی معمولی که بیشترین تأثیر را دارند، در حالی که تأمین کنندگان سرمایه فکری و فیزیکی به طور نامتناسبی از آنها سود می برند.
همچنین فرصت هایی وجود دارد که از این انتشار گسترده فناوری و تغییرات دگرگونی ناشی می شود. کارآفرینی و نوآوری در حال مقرون به صرفه شدن و غیربومی شدن است. مدل نوآوری آزمایشگاههای بزرگ سرمایهدار (مثلاً آزمایشگاههای بل) دیگر مؤثرترین مدل نیست. در عوض، نوآوری باز (فرآیندی که در آن شرکتهای بزرگ به جای داشتن یک فرآیند داخلی، نوآوری را با کارآفرینان و دیگر بازیگران ایجاد میکنند) و نوآوری ناشی از استارتآپها در حال افزایش است. اکوسیستمهای استارتآپ فناوری در شهرهای سراسر جهان، هم در اقتصادهای نوظهور و هم در اقتصادهای توسعهیافته ظهور کردهاند و کسبوکار سنتی را مختل کرده و صنایع جدیدی را ایجاد کردهاند. این امر منجر به نوآوری و مدل های کسب و کار محلی می شود که می تواند توسط اقتصادهای داخلی استفاده شود. این اکوسیستم ها همچنین منابع جدیدی از کسب و کار ها را ایجاد می کنند که از تغییرات ساختاری تولید شده توسط فناوری پدید می آیند.
در سال 2014، در مقالهای که در آن نشانههای این تحول اقتصادی و حوزههای سیاستی را که کشورها میتوانند برای بهرهگیری از نیروهای ناشی از این تحول توسعه دهند، شرح داده شد :
- انطباق آموزش برای ارائه مهارت های عملی برای اقتصاد عمدتا مبتنی بر دانش،
- ترویج توسعه اکوسیستم های نوآوری محلی،
- تقویت کارآفرینی که بخش ها و کسب و کار ها جدید ایجاد می کند و
- ایجاد شبکه های نوآوری و محیط های مشارکتی (به عنوان مثال، آزمایشگاه های نوآوری) که به صنایع اصلی و سنتی موجود کمک می کند تا رقابتی باقی بمانند.
این توصیهها بر اساس تحلیل آیندهنگاری و مجموعهای از سیاستهای نوظهور بود که توسط سیاستگذاران پیشرو در سراسر جهان در آن مقطع اعمال میشد. زمان اعتبار این توصیه ها را تایید کرده است.این حوزههای سیاستی، کار را طی دو سال گذشته در حمایت از اکوسیستمهای استارتآپ، جذب نوآوری استارتآپ در اقتصادهای محلی، و ارائه مهارتهای فنآوری قرن بیست و یکم هدایت کرد.