26 ژوئن 2022 -عکس خورخه آلخاندرو رودریگز آلدانا
نارساخوانی برخی از بزرگترین ذهنهای تاریخ از جمله لئوناردو داوینچی، آلبرت انیشتین، پابلو پیکاسو و سر استیون هاوکینگ را تحت تأثیر قرار داده است.این فهرست همچنین شامل کارآفرینان میلیاردر – مانند سر ریچارد برانسون و استیو جابز – می شود که برخی از شرکت های برتر جهان مانند ویرجین و اپل را ساخته اند.
اکنون دانشمندان کشف کرده اند که افراد مبتلا به نارساخوانی مهارت های خاصی دارند. آنها در حل مشکلات و سازگاری با چالش ها بهتر عمل می کنند.چنین مهارت هایی به گونه های ما امکان زنده ماندن را می دهد و می تواند کلید مقابله با تغییرات آب و هوایی باشد.افراد مبتلا به نارساخوانی (یک ناتوانی رایج یادگیری) در واقع در کشف ناشناخته ها تخصص دارند.
یافته های منتشر شده در مجله Frontiers in Psychology دارای پیامدهایی در سطح فردی و اجتماعی است.
دکتر هلن تیلور، نویسنده اصلی این مقاله، از دانشگاه کمبریج، میگوید: «دیدگاه نارساخوانی مبتنی بر کمبود، گویای کل داستان نیست. این تحقیق چارچوب جدیدی را برای کمک به درک بهتر نقاط قوت شناختی افراد مبتلا به نارساخوانی پیشنهاد می کند.تخمین زده می شود که از هر پنج نفر یک نفر به این بیماری مبتلا باشد. عمدتاً باعث مشکلات خواندن، نوشتن و املا می شود.
دیگر افراد مشهور
افراد مشهوری که به نارساخوانی مبتلا هستند، از والت دیزنی و جان لنون گرفته تا جیمی الیور و کایرا نایتلی را شامل می شود.جورج واشنگتن، آبراهام لینکلن و جان اف کندی به عنوان روسای جمهور ایالات متحده، بدون در نظر گرفتن توانایی املایی، اثری پاک نشدنی بر جای گذاشتند.
دکتر تیلور اضافه کرد: «ما معتقدیم که حوزههای دشواری که افراد مبتلا به نارساخوانی تجربه میکنند ناشی از یک مبادله شناختی بین اکتشاف اطلاعات جدید و بهرهبرداری از دانش موجود است.جنبه مثبت یک سوگیری اکتشافی است که می تواند توانایی های افزایش یافته مشاهده شده در حوزه های خاصی مانند اکتشاف، اختراع و خلاقیت را توضیح دهد.
این اولین مطالعهای است که به نارساخوانی از منظر تکاملی نگاه میکند و نور تازهای بر شناخت شیوع آن در میان افراد موفق میافزاید.
تیلور اصرار میورزد: «مدرسهها، مؤسسات آکادمیک و محلهای کار برای استفاده حداکثری از یادگیری اکتشافی طراحی نشدهاند. اما ما باید فوراً شروع به پرورش این طرز تفکر کنیم تا به بشریت اجازه دهیم به سازگاری و حل چالشهای کلیدی ادامه دهد.»
نارساخوانی در 20 درصد از جمعیت عمومی صرف نظر از کشور، فرهنگ و منطقه جهان دیده می شود.
فدراسیون جهانی نورولوژی این بیماری را به عنوان “اختلال در کودکانی تعریف می کند که علیرغم تجربه کلاسی معمولی، نمی توانند مهارت های زبانی خواندن، نوشتن و املای متناسب با توانایی های ذهنی خود را کسب کنند.”
این مطالعه بر اساس یک نظریه تکامل به نام “شناخت تکمیلی” است که نشان می دهد انسان ها برای تخصص در روش های مختلف اما پشتیبانی کننده برای پردازش اطلاعات تکامل یافته اند. ترکیب این تواناییها ما را قادر میسازد تا به چیزی بیش از مجموع بخشها دست پیدا کنیم، یعنی خلاقیت را افزایش دهیم.
به عنوان مثال، اگر تمام غذایی را که دارید بخورید، وقتی همه چیز تمام شد، در خطر گرسنگی هستید. اما اگر تمام وقت خود را صرف جستجوی غذا می کنید، انرژی را هدر می دهید که نیازی به هدر دادن آن نیست. ما باید تعادلی بین “بهره برداری” از منابع شناخته شده با اکتشاف منابع جدید برای بهترین بقا تضمین کنیم.
کاوش به فعالیتهایی اشاره دارد که شامل آزمایش، کشف و نوآوری میشود که نارساخوانی آنها را افزایش میدهد.بهرهبرداری به استفاده از آنچه قبلاً شناخته شده از جمله پالایش، کارایی و انتخاب مربوط میشود – و این شامل کارهایی مانند خواندن و نوشتن میشود.
تیلور گفت: «همچنین می تواند توضیح دهد که چرا افراد مبتلا به نارساخوانی به نظر می رسد به سمت مشاغل خاصی که به توانایی های مرتبط با کاوش مانند هنر، معماری، مهندسی و کارآفرینی نیاز دارند، گرایش پیدا می کنند.
مربیان، دانشگاهیان و سیاست گذاران افراد مبتلا به نارساخوانی را دارای اختلال رشدی می دانند. اما وجود آن در همه جا حاکی از آن است که آنها شکلی سودمند از شناخت دارند که از اجدادمان در طول هزاران نسل به ما منتقل شده است.نتایج با شواهد چندین زمینه دیگر همخوانی دارد. یک سوگیری اکتشافی در چنین نسبت بزرگی از جمعیت نشان میدهد که گونههای ما در طول دورهای از عدم قطعیت و تغییر بالا تکامل یافتهاند.همکاری بین افراد با توانایی های مختلف ممکن است به ظرفیت استثنایی گونه ما برای سازگاری کمک کند.