به وضوح می توان دید که بسیاری از مشکلات و بحرانهای موجود در جامعه امروز ما ناشی از سیستم های مدیریت است . سیستم هایی که یکی از موثرترین عواملش مدیران هستند . پرسشی که برخی از کارشناسان مدیریت و نخبگان مطرح می کنند این است که آیا مدیران از وضعیت خود در سازمان هایشان راضی اند . اگر هستند آیا اینهمه مشکلات کیفیت و نارضایتی کارکنان بصورت خاموش را درک می کنند و راضی هستند ؟
جوابی که در ابتدا می توان به آن اندیشید این است که در حالی که ممکن است مدیران از شرایط خود و سازمانشان ناراضی باشند، ولی این نارضایتی لزوما آنها را به فکر ترک کار خود نمی اندازد . آنها بدلایل متفاوتی ممکن است سازمان را ترک نکنند . مثلا این که فکر کنند پیدا شدن یک نفر جایگزین چالش بزرگی برای سازمانشان باشد . یا شاید منافع شغلی خود را دوست داشته باشند و علل دیگر .
در سالهای دور دانشجویی در درس مدیریت سازمان یک اصل به ما آموزش داده می شد و آن اینکه ؛ اهداف سازمان و مدیر و کارکنان مثل سه بردار هستند که همسویی آنها به رشد و توسعه می انجامد و هرگاه با هم مخالف باشند رشد و توسعه فدا می شود .
مدیران ناراضی اگر در سازمان باقی بمانند بصورت ناخود آگاه سازمان و کارکنان را به مهلکه بی انگیزگی و آنتروپی سازمانی می کشانند .
در دنیای بر پا شده بر اساس مادیات و علم ناشی از آن این موضوعات در روانشناسی صنعتی و سازمانی و نیز نظریه های مدیریت و رهبری مورد مطالعه قرار می گیرند و بر اساس نتایج آنها برنامه های اصلاحی تدوین و اجرا می شوند . اما در کشورمان در خصوص مدیریت مطالعات و تحقیقاتی بسیار کم و در زمینه های تکنیکها انجام می شود . نوآوری در مدیریت اصولا به فراموشی سپرده شده و معدود پایان نامه ها و تحقیقاتی در این زمینه میشود .
برای مثال همین موضوع این یادداشت نمی تواند مورد تحقیق باشد که ، افزایش نارضایتی مدیران چه بر سر سازمان و کارکنان و جامعه می آورد؟
بنظر شما چند نقر را میتوان در لایه های مدیریتی درباره این سئوال فعال نمود که با صمیمیت و رک و راست در تحقیق شرکت کنند ؟
نظرسنجیها در این زمینه ها میتوانند راههای بهبود را نشان دهند . برای مثال در دوران همهگیری کرونا مدیران چگونه با نارضایتی خود کنار آمده اند و از این بحران بعنوان عاملی برای رشد کارکنان خود استفاده کرده اند ؟
وقتی می گوییم مدیران منظور فقط مدیران دولتی نیست و همین تفاوت حوزه مدیریت نیز می تواند موضوعی برای مقایسه های کاربردی باشد . تجزیه و تحلیل نتایج تحقیقات در مورد موضوعات حتی با این تفاوتها در موضوعات متعددی کاربردی باشد .در کشورمان مشارکت بخش خصوصی و دولتی فقط به پروژه ها و طرحهای فیزیکی محدود می شود اما این زمینه ای مناسب و ارزش آفرین برای مشارکتهای دولتی و خصوصی است .
در ابتدا بنظر می رسد که این امر مشکل و یا حتی نا ممکن باشد اما باید برای سلامت روان متخصصان و مدیران و سازمانها به آن پرداخته شود حتی اگر در موارد اولیه لزوماً به نتایج مناسبی منجر نشود.