14 آوریل 2022نوشته سام بارون، گفتگو -اعتبار: Shutterstock
آیا زمان وجود دارد؟ پاسخ به این سوال ممکن است واضح به نظر برسد: البته که دارد! فقط به یک تقویم یا یک ساعت نگاه کنید.اما پیشرفتهای فیزیک نشان میدهد که عدم وجود زمان یک احتمال باز است و ما باید آن را جدی بگیریم.
چگونه می تواند باشد، و چه معنایی دارد؟ توضیح کمی طول می کشد، اما نگران نباشید: حتی اگر زمان وجود نداشته باشد، زندگی ما طبق روال پیش خواهد رفت.
بحران در فیزیک
فیزیک در بحران است. در حدود یک قرن گذشته، ما جهان را با دو نظریه فیزیکی بسیار موفق توضیح دادهایم: نسبیت عام و مکانیک کوانتومی.
مکانیک کوانتومی نحوه عملکرد اشیا را در دنیای فوقالعاده کوچک ذرات و فعل و انفعالات ذرات توصیف میکند. نسبیت عام تصویر بزرگ گرانش و نحوه حرکت اجسام را توصیف می کند.هر دو نظریه به خودی خود بسیار خوب کار می کنند، اما تصور می شود که این دو با یکدیگر تضاد دارند. اگرچه ماهیت دقیق تعارض بحث برانگیز است، دانشمندان عموماً موافق هستند که هر دو نظریه باید با یک نظریه جدید و کلی تر جایگزین شوند.
فیزیکدانان میخواهند نظریهای درباره «گرانش کوانتومی» تولید کنند که جایگزین نسبیت عام و مکانیک کوانتومی شود و در عین حال موفقیت خارقالعاده هر دو را به تصویر بکشد. چنین نظریه ای توضیح می دهد که چگونه تصویر بزرگ گرانش در مقیاس مینیاتوری ذرات کار می کند.
زمان در گرانش کوانتومی
به نظر می رسد که تولید نظریه گرانش کوانتومی فوق العاده دشوار است.یک تلاش برای غلبه بر تضاد بین این دو نظریه، نظریه ریسمان است. نظریه ریسمان، ذرات را با ریسمانی که در 11 بعد ارتعاش می کنند، جایگزین می کند.با این حال، نظریه ریسمان با مشکل بیشتری روبرو است. نظریههای ریسمان طیف وسیعی از مدلها را ارائه میدهند که جهانی را به طور گستردهای شبیه جهان ما توصیف میکنند، و در واقع هیچ پیشبینی واضحی را که بتوان با آزمایشها برای تشخیص اینکه کدام مدل مناسب است، آزمایش کرد، انجام نمیدهند.
در دهه های 1980 و 1990، بسیاری از فیزیکدانان از نظریه ریسمان ناراضی شدند و طیف وسیعی از رویکردهای ریاضی جدید را برای گرانش کوانتومی ارائه کردند.یکی از برجسته ترین آنها، گرانش کوانتومی حلقه ای است که پیشنهاد می کند تار و پود فضا و زمان از شبکه ای از تکه های گسسته بسیار کوچک یا “حلقه ها” ساخته شده است.یکی از جنبه های قابل توجه گرانش کوانتومی حلقه این است که به نظر می رسد زمان را به طور کامل حذف می کند.
گرانش کوانتومی حلقه تنها در مورد از بین بردن زمان نیست و تعدادی از رویکردهای دیگر نیز به نظر می رسد زمان را به عنوان یک جنبه اساسی از واقعیت حذف می کنند.
زمان اضطراری
بنابراین می دانیم که برای توضیح جهان به یک نظریه فیزیکی جدید نیاز داریم و این نظریه ممکن است زمان را مشخص نکند.فرض کنید چنین نظریه ای درست باشد. آیا به این نتیجه می رسد که زمان وجود ندارد؟
این پیچیده است، و بستگی دارد که منظور ما از وجود چیست.تئوری های فیزیک شامل هیچ میز، صندلی یا آدمی نمی شود، و با این حال هنوز هم می پذیریم که میز، صندلی و افراد وجود دارند.
چرا؟ زیرا ما فرض می کنیم که چنین چیزهایی در سطحی بالاتر از سطح توصیف شده توسط فیزیک وجود دارند.
ما می گوییم که جداول، به عنوان مثال، از یک فیزیک زیربنایی از ذرات که در اطراف کیهان می چرخند، “نشات می گیرند”.
اما در حالی که ما درک بسیار خوبی از نحوه تشکیل جدول از ذرات بنیادی داریم، نمیدانیم چگونه زمان ممکن است از چیزی اساسیتر ساخته شود.
بنابراین، تا زمانی که نتوانیم گزارش خوبی از چگونگی ظهور زمان داشته باشیم، روشن نیست که بتوانیم به سادگی زمان را فرض کنیم.زمان ممکن است در هیچ سطحی وجود نداشته باشد.
زمان و نمایندگی
گفتن اینکه زمان در هیچ سطحی وجود ندارد مانند این است که بگوییم اصلا جدولی وجود ندارد.
تلاش برای گذراندن در دنیای بدون جدول ممکن است سخت باشد، اما مدیریت در دنیای بدون زمان به طور مثبت فاجعه بار به نظر می رسد.
کل زندگی ما بر اساس زمان ساخته شده است. ما برای آینده برنامه ریزی می کنیم، با توجه به آنچه در مورد گذشته می دانیم. ما افراد را از نظر اخلاقی مسئول اعمال گذشته خود میدانیم تا بعداً آنها را توبیخ کنیم.
ما معتقدیم که تا حدی خود عامل هستیم (موجودی که می توانند کارها را انجام دهند) زیرا می توانیم به گونه ای برنامه ریزی کنیم که تغییراتی را در آینده ایجاد کند.اما بازیگری برای ایجاد تغییر در آینده چه فایده ای دارد، وقتی که به معنای واقعی، آینده ای برای عمل وجود ندارد؟
در حالی که گذشته ای وجود ندارد و ظاهراً چنین عملی وجود ندارد، مجازات کسی به خاطر عمل گذشته چه فایده ای دارد؟
به نظر می رسد کشف این که زمان وجود ندارد، کل جهان را به یک توقف بزرگ می کشاند. دلیلی برای بلند شدن از رختخواب نخواهیم داشت.
راهی برای خروج از آشفتگی وجود دارد.
در حالی که فیزیک ممکن است زمان را حذف کند، به نظر می رسد علیت را دست نخورده باقی می گذارد: معنایی که در آن یک چیز می تواند چیز دیگری را ایجاد کند.پس شاید آنچه فیزیک به ما می گوید این باشد که علیت و نه زمان، ویژگی اساسی جهان ماست.
اگر درست باشد، زندگی همچنان می تواند زنده بماند. زیرا می توان حس عاملیت را به طور کامل در شرایط علّی بازسازی کرد.