نوشته فیل دی لونا – 14 مارس 2022 -وقت آن است که تحقیقات خود را برای کمک به سیاره و کسب درآمد انجام دهید. تصویر از Shutterstock/NosorogUA.
من خودم را یک سرمایه دار پژوهشی می دانم – در حال یافتن، سرمایه گذاری مشترک و توسعه تاثیرگذارترین فناوری ها برای حل تغییرات آب و هوا. من در حال حاضر یک برنامه فناوری پاک را در یک آزمایشگاه ملی کانادا هدایت می کنم، و وظیفه من یافتن بهترین ایده های تحقیقاتی برای سرمایه گذاری و توسعه مشترک است. مانند بسیاری از فناوریهای نوآورانه، بسیاری از پروژهها شامل استارتآپهای هیجانانگیز با بنیانگذارانی هستند که وارد دانشگاه شدهاند و تلاش میکنند کار فارغالتحصیلی خود را تجاری کنند. شرکتهای جدیدی را دیدهام که پلیمرهای سبکوزن جدید، یا فرآیندی برای ساخت چرم گیاهی، یا کاتالیزوری که هیدروژن تمیز تولید میکند، توسعه میدهند. هر کدام معتقدند که راه حل آنها جهان را نجات خواهد داد.
خبر خوب این است که استارتآپهای اقلیمی مانند گذشته سرمایهگذاری را جذب میکنند. سال گذشته با اختصاص بیش از 40 میلیارد دلار بودجه برای سرمایهگذاری مخاطرهآمیز آب و هوا، سالی فراگیر بود. هرگز زمان بهتری از راه اندازی یک شرکت یا پیوستن به یک استارتاپ مبتنی بر تحقیقات آکادمیک در زمینه پایداری نبوده است. اما چگونه می توان یک ایده را از آزمایشگاه زیرزمین به سوی یک سرمایه گذار برد؟
ارزیابی پتانسیل تأثیر
بنابراین چگونه ارزیابی میکنید که کدام پروژههای توسعهیافته در دانشگاه بیشترین تأثیر را بر انتشار گازهای گلخانهای در ظرفیت تجاری دارند؟ من ابتدا این فناوری را بر اساس چهار معیار ارزیابی می کنم:
- کاهش کل انتشار قابل آدرس دهی: اگر در مقیاس اجرا شود، آیا این فناوری می تواند سالانه 1 گیگاتن یا بیشتر از انتشار CO2 را برطرف کند؟ فرآیند جذب CO2 که کربن را در بتن جاسازی می کند، می تواند کل محیط ساخته شده را کربن زدایی کند، بخشی که تعداد زیادی گازهای گلخانه ای منتشر می کند. از سوی دیگر، بازار و پتانسیل کاهش آلایندهها برای چرمهای گیاهی بسیار جذابتر است.
- سطح آمادگی فناوری: آیا این فقط یک ایده است یا اثبات مفهومی ایجاد شده است؟ برای مقیاس پذیری این فناوری چه چیزی لازم است و چگونه در اکوسیستم فعلی جا می شود.
- هزینه فعلی و پتانسیل کاهش هزینه در طول زمان: در نهایت، شما میتوانید بهترین فناوری کاهش آلایندهها را داشته باشید، اما اگر خیلی گران باشد یا ارزشی نداشته باشد، هیچکس آن را نمیخرد. درک اینکه یک مدل کسبوکار بالقوه برای فناوری جدید – چه کسی، به چه میزان و چرا آن را میخرد – کلید تأثیرگذاری است.
- تحقیقات پشتیبان یا مشابه: چشم انداز رقابتی نیز یک ملاحظه مهم است. بسیاری از نوآوران فکر می کنند آنچه دارند منحصر به فرد است، یا اینکه بهترین در کلاس است، در حالی که در واقعیت چیزی وجود دارد که قبلاً به آن موضوع می پردازد.
اگر ایده یا پروژه از این معیارها عبور کند، گام بعدی تبدیل آن ایده به یک تجارت است.
شما باید به جای سوالات علمی سخت شروع به پرسیدن سوالات سخت کسب و کار کنید، مثلاً وضعیت بازار چگونه است؟ چگونه این فناوری ارزش به ارمغان می آورد؟ این چه هزینه ای خواهد داشت؟ چه کسی آن را خواهد خرید؟ چرا آن را خواهند خرید؟
تحقیقات خود را انجام دهید و یک بوم مدل کسب و کار بسازید تا به درک تصویر بزرگتر از چیستی تحقیق شما و چگونگی اهمیت آن برای جهان کمک کنید. اغلب اوقات دانشگاهیان ممکن است در جزئیات گم شوند. در عوض به این فکر کنید که چگونه کار خود را در دنیای واقعی اعمال کنید و چگونه تحقیقات خود را انجام دهید و آن را به محصول یا خدمات تبدیل کنید.
بیایید نمونهای از بوم مدل کسبوکار را در نظر بگیریم که زمانی که میخواستم کار دکتری خود را در طول مسابقه Carbon XPRIZE از آزمایشگاه خارج کنم و وارد استارتآپ کنم، ساختم. ما در حال توسعه کاتالیزورهای جدید برای تبدیل الکتروشیمیایی CO2 به سوخت های تجدیدپذیر و مواد شیمیایی بودیم.
دید ساده بود، دنیایی را تصور کنید که میتوانیم سوختها و مواد شیمیایی مورد نیاز برای ساخت پلاستیک و سایر مواد ضروری را نه از سوختهای فسیلی موجود در زمین، بلکه از CO2 موجود در هوا تامین کنیم.
اکنون که یک طرح تجاری ساخته اید، به این فکر کرده اید که چرا تحقیق شما مهم است و چگونه می تواند درآمد کسب کند. این تمرین خلاقانه تمرینی برای انتقال به خارج از دانشگاه و به صنعت خصوصی یا بخش دولتی است.
بهعنوان یک دانشگاهی، توسعه یک طرح به شما کمک میکند تا تحقیق خود را زمینهای کنید و به شما کمک میکند تا مزایا و امکانات آن را به دیگران منتقل کنید.
یک طرح مؤثر دارای سه بخش است و تا حد زیادی از ساختار داستانی کلاسیک پیروی می کند. روزی روزگاری این مشکل وجود داشت، من روی این راه حل کار کردم، به دلیل این راه حل، دنیا جای بهتری است.
دانشگاه افراد بسیار فنی و متخصصی را تولید می کند که بزرگترین نقطه قوت آنها تخصص موضوع نیست، بلکه توانایی آنها در تفکر انتقادی و آزمون فرضیه ها است. برای رسیدن به صفر خالص تا سال 2050، به افرادی نیاز داریم که بتوانند رویکردهای چند رشته ای و مشارکتی را برای یکی از سخت ترین و پیچیده ترین مشکلات اتخاذ کنند و بتوانند از طریق موضوعات موضوعی ارتباط برقرار کنند. کسانی که در دانشگاه آموزش دیده اند این ویژگی ها را دارند، فقط باید یاد بگیرند که چگونه آن را به بقیه دنیا نشان دهند.