17 فوریه 2021توسط سافت تک
اینترنت اشیا (IoT) شبکه ای از اشیاء فیزیکی به هم پیوسته است که اطلاعات و داده ها را از طریق اینترنت جمع آوری و مبادله می کنند. اینترنت اشیا در دامنه پیچیدگی خود به طور مداوم در حال گسترش و تکامل است، یعنی روشی که در آن دستگاه ها به هم متصل می شوند، محاسباتی که می توانند توسط این اشیاء به طور مستقل پردازش شوند و داده هایی که در ابر ذخیره می شوند به روشی پیچیده تر تکامل می یابند. جمعآوری دادهها BI، Big Data، CDPs، و غیره اطلاعات ارزشمندی در مورد رفتارها، علایق و ترجیحات مشتری فراهم میکند و از آن به عنوان اینترنت رفتار (IoB) یاد میشود. IoB تلاش می کند تا داده های جمع آوری شده از فعالیت آنلاین کاربران را از دیدگاه روانشناسی رفتاری درک کند. به دنبال این است که به این سؤال بپردازد که چگونه داده ها را درک کنیم، و چگونه از این درک برای ایجاد و بازاریابی محصولات جدید استفاده کنیم، همه از دیدگاه روانشناسی انسانی.
سپس IoB به فرآیندی اشاره می کند که توسط آن داده های کنترل شده توسط کاربر از طریق دیدگاه روانشناسی رفتاری تجزیه و تحلیل می شود. با نتایج آن تجزیه و تحلیل، رویکردهای جدیدی برای طراحی تجربه کاربری (UX)، بهینهسازی تجربه جستجو (SXO) و نحوه بازاریابی محصولات و خدمات نهایی ارائه شده توسط شرکتها ارائه میشود. در نتیجه، انجام IoB برای یک شرکت از نظر فنی ساده، اما از نظر روانی پیچیده است. این امر نیاز به مطالعات آماری دارد که عادات و رفتارهای روزمره را بدون افشای کامل حریم خصوصی مصرف کننده به دلایل اخلاقی و قانونی ترسیم کند.
علاوه بر این، IoB فناوریهای موجود را ترکیب میکند که مستقیماً بر روی افراد تمرکز میکنند، مانند تشخیص چهره، ردیابی مکان و دادههای بزرگ. بنابراین ترکیبی از سه زمینه است: فناوری، تجزیه و تحلیل داده ها و روانشناسی رفتاری.
IoB به چه معناست و چه کمکی می کند؟
هدف IoB ضبط، تجزیه و تحلیل، درک و پاسخگویی به انواع رفتارهای انسانی است به گونهای که امکان ردیابی و تفسیر رفتارهای افراد را با استفاده از نوآوریهای فناوری و پیشرفتهای در حال ظهور در الگوریتمهای یادگیری ماشین فراهم میکند. رفتارهای افراد نظارت میشود و مشوقها یا بازدارندهها اعمال میشوند تا بر آنها تأثیر بگذارند تا به مجموعهای از پارامترهای عملیاتی مطلوب عمل کنند. چیزی که واقعاً در مورد IoB مرتبط است این است که نه تنها توصیفی (تحلیل رفتار)، بلکه پیشگیرانه است (تشخیص اینکه کدام متغیرهای روانشناختی را تحت تأثیر قرار می دهد تا نتیجه خاصی حاصل شود).
IoB بر انتخاب مصرف کننده تأثیر می گذارد، اما زنجیره ارزش را نیز طراحی مجدد می کند. در حالی که برخی از کاربران نسبت به ارائه داده های خود احتیاط می کنند، بسیاری دیگر از انجام این کار تا زمانی که ارزش داده شود – ارزش داده محور خوشحال هستند. برای شرکتها، این به این معنی است که میتوانند تصویر خود را تغییر دهند، محصولات را به طور مؤثرتری برای مشتریان خود بازاریابی کنند یا تجربه مشتری (CX) یک محصول یا خدمات را بهبود بخشند. به طور فرضی، اطلاعات را می توان در تمام جنبه های زندگی کاربر، با هدف نهایی بهبود کارایی و کیفیت، جمع آوری کرد.
اساساً، برای اینکه یک شرکت از IoB در بخش بازاریابی خود استفاده کند، جنبه های زیر الزامات ضروری هستند. در مرحله اول، قبل از ایجاد برنامه، مهم است که الگوهای تعامل کاربر و نقاط تماس را تصور کنید. آنها را در فرآیند ایجاد مشارکت دهید، نیازهای آنها را درک کنید، تجربه برنامه را یکپارچه و منسجم نگه دارید، ناوبری را ساده و معنادار کنید تا برنامه مرتبط و مفید باشد. پس از راهاندازی برنامه، هدف آن را بیان کنید، یک راهنمای کاربر ایجاد کنید و با بازی کردن CX در برنامه، پاداش دهید. تعامل قوی کاربر مورد نیاز است.
ثانیا، ابزارهای مفید مانند پلتفرم های پشتیبانی چند فرمتی (XML، JSON، PHP، CVS، HTML، و غیره مورد نیاز است که می تواند به هر API متصل شود، که بتواند داده ها را در فضای ابری آپلود کند، یعنی ویژگی های اساسی پلتفرم هایی مانند گوگل یا فیسبوک . پلتفرمها باید امکان شخصیسازی چند کانالی، بهروزرسانیهای متمرکز که تکرار میشوند، ارسال اعلانهای منحصربهفرد که کاربران را به مشارکتکنندگان در شخصیسازی برنامه تبدیل میکند، امکان ادغام رسانههای اجتماعی و حفظ یک رابط تعاملی را فراهم کند.
در نهایت، این دادههای جمعآوریشده از طریق برنامه هستند که برای مدلسازی رفتار کاربر خدمت میکنند. و به نوبه خود، این دادههای عملی است که میتواند در قالب پنجرههای بازشو و اعلانها برای مشتری ارسال شود تا آنها را تشویق و ترغیب به رعایت یک رفتار دلخواه کند. تجزیه و تحلیل ضروری است تا بتوان اطلاعات ضروری را از تمام داده ها استخراج کرد.
ارزش IoB و استفاده اخلاقی از آن
از طریق Big Data می توان از چندین نقطه تماس به اطلاعات دسترسی داشت. این امر امکان بررسی CX را از ابتدا تا انتها، دانستن اینکه علاقه مشتری به یک محصول از کجا شروع میشود، سفر آنها به سمت خرید و روش مورد استفاده برای خرید را ممکن میسازد. این توانایی ایجاد نقاط تماس بیشتر برای تعامل مثبت با مصرف کننده را فراهم می کند. این شخصی سازی کلید کارایی یک سرویس است. هر چه یک سرویس کارآمدتر باشد، کاربر بیشتر به تعامل ادامه می دهد و در نتیجه رفتار خود را تغییر می دهد.
مزایای خاص IoB عبارتند از:
- عادات خرید مشتری را در همه پلتفرم ها تجزیه و تحلیل کنید.
- دادههای دست نیافتنی قبلی را در مورد نحوه تعامل کاربران با دستگاهها و محصولات مطالعه کنید.
- اطلاعات دقیق تری در مورد جایی که مشتری در فرآیند خرید است به دست آورید.
- اعلانها و هدفگیری POS را در زمان واقعی ارائه دهید.
- مشکلات را به سرعت حل کنید تا فروش را ببندید و مشتریان را راضی نگه دارید.
مشکلی که ممکن است در این فناوری رخ دهد، ماهیت فنی ندارد. IoB با مشکلات نحوه جمع آوری، ذخیره و استفاده از داده ها مواجه است. کنترل سطح دسترسی آن دشوار است و بنابراین همه شرکت ها باید از مسئولیت استفاده از IoB آگاه باشند. گوگل، فیسبوک یا آمازون به خرید نرم افزاری ادامه می دهند که به طور بالقوه کاربر را از یک برنامه واحد به کل اکوسیستم آنلاین خود، بدون اجازه آنها می آورد. این خطرات حقوقی و امنیتی قابل توجهی را برای حقوق حریم خصوصی ایجاد می کند که بین حوزه های قضایی در سراسر جهان نیز متفاوت است.
دادههای رفتاری میتوانند به مجرمان سایبری اجازه دسترسی به دادههای حساسی را که الگوهای مشتریان را نشان میدهد، جمعآوری و فروش کدهای دسترسی اموال، مسیرهای تحویل و حتی کدهای بانکی را ممکن میسازد. این مجرمان سایبری میتوانند با ایجاد کلاهبرداریهای پیشرفتهتر، متناسب با عادات کاربران، فیشینگ را به سطح دیگری ببرند و در نتیجه احتمال کلاهبرداری کاربران را به حداکثر برسانند. بنابراین داشتن یک بستر امن، ذخیره سازی و اجرای داده ها با استفاده از ابزارهایی مانند محاسبات محرمانه، رمزگذاری E2E یا ابزارهای SDP بسیار مهم است.
مطالعات موردی
ارتباط تلفن همراه با لپ تاپ، دستیار صوتی، خانه هوشمند یا وسیله نقلیه برای شرکت ها دشوار نیست. تحقیقات بازاریابی از گوگل، فیس بوک یا آمازون روز به روز جامع تر می شود. الگوریتم های این شرکت ها به گونه ای پیکربندی شده اند که بتوانند خواسته ها و رفتارهای مشتری را پیش بینی کنند. بخش B2B سریعتر از B2C در IoB در حال توسعه است، اما فراگیر شدن آن فقط مسئله زمان است.
به عنوان مثال، شرکت نرمافزاری BMC یک اپلیکیشن سلامت برای گوشیهای هوشمند ایجاد کرده است که رژیم غذایی، الگوهای خواب، ضربان قلب یا سطح قند خون را ردیابی میکند. این برنامه میتواند به موقعیتهای نامطلوب در سلامت کاربر هشدار دهد و تغییرات رفتاری را برای یک نتیجه مثبتتر پیشنهاد کند. Health Passport با برنامههایی مانند Aarogya Setu در هند و The Health Code در چین و Social Distancing Technologies شرکای این فناوری بهداشتی در حال ظهور هستند.
به عنوان مثال، در رابطه با حمل و نقل، Uber از داده های اینترنت اشیا در مورد رانندگان، مکان های مسافران و اولویت ها برای اختراع مجدد CX استفاده می کند. همچنین، شرکتهای بزرگی مانند فورد به استارتآپهای دیگری مانند Argo AI پیوستهاند تا خودروهای خودرانی طراحی کنند که رفتارشان در هر شهر بر اساس ترافیک وسایل نقلیه، عابران پیاده، دوچرخهها و اسکوترها متفاوت است.
یک شرکت نرم افزاری دیگر، GBKSOFT، پروژه ای را انجام داده است که مفهوم IoB را نیز پیاده سازی می کند. ماهیت این پروژه کمک به گلف بازان برای بهبود مهارت های بازی خود با کمک یک برنامه تلفن همراه و ردیابی دستگاه های پوشیدنی، یعنی اصلاح تکنیک ضربه زدن به توپ موجود و یادگیری تکنیک های جدید بود. با استفاده از یک دستگاه دستی متصل به تلفن همراه، هر ضربه به توپ گلف در برنامه ثبت و تجزیه و تحلیل می شود (نیروی ضربه، مسیر، زاویه و غیره). در نتیجه، بازیکن می تواند اشتباهات خود را ببیند و توصیه های بصری در مورد بهبود نوسان و استروک خود را دریافت کند.
نتیجه گیری
بدون شک، تست A/B، تجزیه و تحلیل SWOT و بسیاری از تکنیکهای دیگر برای سالها به شرکتها کمک کردهاند تا محصول و استراتژیهای بازاریابی خود را برای ایجاد و تبلیغ آنهایی که کاربران مایل به خرید هستند، بسازند. IoB این روند را به سطح بعدی خواهد برد و قرار است شتاب قابل توجهی در توسعه صنعت فروش ایجاد کند. به گفته گاتنر، این فناوری ممکن است هنوز در روزهای اولیه خود باشد، اما تا پایان سال 2025، بیش از 50 درصد از جمعیت جهان حداقل در معرض یک برنامه IoB، چه از سوی دولت یا یک شرکت خصوصی، قرار خواهند گرفت. این اکوسیستمی خواهد بود که رفتار انسان را در دنیای دیجیتالی فزاینده تعریف می کند.
به همین دلیل، ایجاد تعادل بین پیشنهادات شخصی و مزاحمت برای جلوگیری از واکنش نامطلوب مصرف کننده ضروری است. هر شرکتی که رویکرد IoB را برای استراتژیهای خود اتخاذ میکند، باید اطمینان حاصل کند که امنیت سایبری قوی برای محافظت از همه آن دادههای حساس دارد.
دادههای جمعآوریشده از اینترنت اشیا با استفاده از فناوری IoB میتواند برای فروش استفاده شود، اما همه اینها تبلیغات هدفمند نیستند. سازمانها میتوانند به عنوان مثال، کارایی کمپینهای خود را چه تجاری و چه غیرانتفاعی آزمایش کنند. همچنین، ارائه دهندگان مراقبت های بهداشتی می توانند تلاش های فعال سازی و مشارکت بیمار را اندازه گیری کنند. در نتیجه، کاتالوگ برنامه های کاربردی آن در حال حاضر گسترده است، اما با تثبیت آن در جامعه به گسترش آن ادامه خواهد داد.