نوآوری در مدیریت برای توسعه پایدار

Kolnegar Private Media (Management Innovation for Sustainable Development)

4 آذر 1403 3:42 ق.ظ

مدیریت نوآوری و مدل‌های کسب و کار

در روزهای اولیه سال ۱۳۵۸ که سازمان پژوهش‌های علمی و صنعتی ایران تاسیس شد. سازمانی زیر نظر ریاست جمهور. با همان اهداف وچشم اندازی که هم اکنون معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری فعالیت می‌کند. بعدها سازمان به حوزه مدیریتی وزارت علوم منتقل شد. در سال ۶۱ من به عنوان کارشناس بخش مهندسی صنایع در این سازمان کار می‌کردم و روزی پرسشی مطرح کردم که؛ اصولا اختراع و ابتکار چه هستند که ما باید از آن‌ها حمایت کنیم؟

همین پرسش باعث به وجود آمدن یک بحث مفهومی شد و ادامه یافت. چند ماه بعد من به عنوان مدیر تولید طرح‌ها حکمی گرفتم که زیاد دوام نیافت ولی در حقیقت همان شتاب‌دهی طرح‌های نوآورانه بود که در ادبیات امروز اکوسیستم‌های نوآوری به کار برده می‌شود.

این مقدمه شخصی را بیان کردم تا بگویم که این مباحث هنوز هم ادامه دارد و با بروز موضوع تحول دیجیتال در حال بازنگری بوده و هست.

مدیریت نوآوری تحقیق و توسعه نیست. تحقیق و توسعه یک بخش تخصصی در یک سازمان است که دانشمندان در آن فناوری‌های جدیدی را توسعه می‌دهند. در مقابل، مدیریت نوآوری از آن‌چه یک شرکت در حال حاضر دارد استفاده می‌کند و سعی می‌کند کارکنان را در هر سطحی، از جمله افرادی که در تحقیق و توسعه هستند، مشارکت دهد.

یک نمونه از مدیریت نوآوری می‌تواند یک تیم بین رشته‌ای باشد که متشکل از یک مهندس تحقیق و توسعه، فردی از بازاریابی و یک تامین کننده است. آن‌ها از فناوری‌ها و قابلیت‌های موجود شرکت برای ایجاد یک محصول جدید برای فروش استفاده خواهند کرد.

البته از زمانی که انسان‌ها اولین ابزار سنگی اولیه را توسعه داده‌اند، همیشه نوآوری وجود داشته است. در حالی که نه نوآوری و نه مدیریت آن چیز جدیدی نیست، مدیریت نوآوری به عنوان یک واژه منظم از اواخر دهه ۹۰ میلادی در ادبیات مدیریت ظاهر می‌شود.

در بررسی این تکامل مشاهده می‌کنیم که اقتصاددانی بنام جوزف شومپیتر اولین کسی بود که به ضرورت نوآوری شرکت‌ها اشاره کرده است. او این موضوع را فرایندی از جهش صنعتی که به طور مداوم ساختار اقتصادی را از درون متحول می‌کند، دوباره می‌آفریند و بی‌وقفه یک ساختار جدید ایجاد می‌کند، تعریف می‌کند. او در تکامل این نظر به این موضوع می‌پردازد که شرکت‌هایی که نوآوری نمی‌کنند توسط بازار نابود می‌شوند و فضا را برای شرکت جدید ایجاد می‌کنند. از این رو واژه تخریب خلاق برای نوآوری استفاده می‌شود. شومپیتر حتی از این هم فراتر رفت و مدعی شد که چرخه‌های اقتصادی بلندمدت و ثروت کل جامعه به نوآوری تکنولوژیکی بستگی دارد.

اما امروز ثابت شده است که نوآوری در روش‌ها نیز از اهمیت خاص خود برخوردار بوده و در کنار نوآوری‌های فناوری باید چرخه نوآوری مدیریت نیز شکل بگیرد. برای مثال تحول دیجیتال با به کار گیری فناوری شکل نمی‌گیرد تا کسب و کارها فرهنگ سازمانی و رویکرد تغییر مدل کسب و کار خود را انجام دهند.

مثال بارز این امر در کشورمان سیستم بانکی است که با وجود استفاده از فناوری هنوز در مدل‌های پیشاصنعتی کار می‌کند. مشتری از دید او همانی است که ۴۰ سال پیش بود. همین وضعیت در صنعت خودرو است و …

آیا این نوشته برایتان مفید بود؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *