باید باور کنیم که تغییرات را اگر آگاهانه نپذیریم آنها اثر خود را بر ما و کسب و کار و تمامی روابط اجتماعیمان خواهند گذاشت. اما در آن زمان معلوم نیست این اثر چه باشد. بنابراین باید به این پرسش جواب داد که چرا در این وضعیت و این دوره زمانی، زمان بهتری در حوزه کسب و کارها برای همکاری با رقبایشان وجود نداشته است. این همکاری چگونه و بر مبنای چه اصولی شکل میگیرد؟
در این رابطه باید به مفهوم همکاری مشترک که بیش از یک قرن است که در دنیای کسب و کار و نیز پیمانهای منطقهای و بین المللی وجود دارد. در حوزه کسب و کار به لطف پیشرفتهای اخیر فناوریهای نوظهور، این مفهوم شاید هرگز به آن اندازهای که در حال حاضر اهمیت دارد، اهمیت نداشته است.
در این مفهوم دو واژه متقابل کنار هم مینشینند و ترکیبی از همکاری و رقابت را، در واژه همکاری مشترک توصیف میکنند که در آن کسب و کارهای رقیب در تلاش برای منافع متقابل همکاری میکنند. یعنی خالق ارزش نهایی با دیدگاههای تعریف شده از قبل و بر مبنای به اشتراک گذاشتن توانمندیها و پوشش دادن محدودیت هایشان.
یکی از شکلهای آن تولید بدون کارخانه است. معنای برون سپاری به همکاری چندین شرکت برای تولید محصولات تبدیل میشود. این فرایند در دوران جنگ تحمیلی به صورت گستردهای شکل گرفت و در سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران انجام شد. اما پس از جنگ با توجه به تمایل گسترده توسعه فیزیکی مدتها به فراموشی سپرده شد و اکنون با تصویب آیین نامه تشکیل شرکتهایی که بدون کارخانه به توسعه محصول اقدام میکنند شکل گرفته است.
در عرصه بین المللی نیز نمونههایی را میبینیم. همکاری اخیر بین رقبای دارویی فایزر و بیون تک برای همکاری در زمینه تولید واکسن کووید ۱۹ انجام شد.
به وضوح میتوان دید که هریک از دو شرکت دارای تواناییهای زیادی بودند و هریک میتوانست به تنهایی پیش برود، اما هر دو متوجه شدند که به عنوان شرکای خود میتوانند سرعت آزمایشات بالینی را تسریع کنند.
سالهاست که جنون رقابت در بین شرکتهای بین المللی و بزرگ جهان ادامه دارد و آثار اجتماعی و زیست محیطی مخربی را به وجود آورده است. اگر این رقابتها در عرصهی جهانی به مشارکت تبدیل شود این آثار قاعدتا کاهش مییابد. اما همکاری زمانی اتفاق میافتد که همه طرفین در رابطه متوجه شوند با رشد مشترک جوامع انسانی رشد پایدار حاصل میشود.
با پیشرفت فناوری دیجیتال، در عرصه جهانی نیروهای گوناگونی در حال تلاشهایی هستند تا همکاری را به گزینهای در محیط تجاری دیجیتالی تبدیل کنند. در زمینه فناوری، پلتفرمهای ابری این امکان را برای کسب و کارهای آنلاین فراهم کرده است که خدمات خود را با قابلیتهایی که توسعه آنها غیر عملی است افزایش دهند. اما بسیاری از متفکران در این زمینه نیز هشدارهایی را در رابطه با انحصارگریهای جهانی و تمایل به تمرکز قدرت را مطرح نمودهاند.
اما در کشورمان بر محورهای توسعه صنعتی برنامههای گستردهای را میتوان اجرا نمود. پیش نیاز این استراتژی حمایت واقعی و اثر بخش از ایدههایی که به پایداری محیط زیست و بهره وری کمک میکنند، میباشد. تنها تامین منابع مالی و کمکهای مالی نیست که این پایداری را ایجاد میکند. ارتباط واقعی و اثر بخش دانشگاه و صنعت و تحول پذیری دانشگاه و صنعت در این ارتباط نقشی اساسی دارد.