شرکت گارتنر در مورد آینده پژوهی و سال2035:
فن آوران میتوانند در مورد آینده پژوهی عمل گرا باشند، اما نیاز است که همه ما صحبت کنیم.
حدس میزنیم آینده، متشکل از چه چیزهایی خواهد بود، شبیه به یک داستان علمی تخیلی است و خیلی به تجارت نپرداخته است، آیا این تفکر درست است؟ طبق گفته Gartner’s Frank Buytendijk، آینده پژوهی چیزی است که همه باید درباره آن فکر کنیم تا آماده تغییر شویم. اگر بخواهیم آیندهای را که میخواهیم شکل دهیم، همه باید ابراز نظر کنیم.
گارتنر، آینده پژوهی و سال 2035: آینده پایدار از طرح فناوری خطی حاصل نمیشود و این امر نیاز به تعاملات پیچیده دارد.
آینده پژوهی:
فرض کنید سال 2000 بود و پیامی از سال 2014 دریافت کردید – در این پیام آمده بود: «در آن سال، عکسهای بیشتری از هر سال گذشته در تاریخ گرفته میشود.»
به همین دلیل است که تلاش برای پیش بینی آینده مانند بازی ای است که مطمئناً آن را از دست خواهید داد، حتی اگر به نوعی آینده نگری جزئی نگر را داشته باشید، بازهم میتوانید آن را به طرز وحشتناکی اشتباه پیش ببرید.
آینده پژوهی به سختی یک علم دقیق است – با این فرض که حتی یک علم باشد، که طبق تعریف، احتمالاً چنین نیست.
اما این موضوع مهم نیست. دلیلی وجود دارد که uber به یک فعل تبدیل شده است – به کسی که اوبر را Uber کند. به همین آسانی میتوانستید بگویید: «به نتفلیکس کسی»، «کسی را شگفت زده کنید» یا حتی «کسی را سیب کنید.» مطمئناً Blockbusters ، Blackberry / RIM و نوکیا در عمل تمام قدرت این افعال را احساس کردند.
اما یکی از آموزههای نوآوران، نظریهای که استاد هاروارد، کلیتون کریستنسن برای توضیح چگونگی شکست بازیکنان مسلط در بازار ارائه کرده است، تلاش برای پیش بینی و پیش بینی راههای اضافی بودن مدل کسب و کار شماست.
Frank Buytendijk در سخنرانی در نشست دادهها و تجزیه و تحلیل گارتنر در لندن گفت: «اگر تغییر را تصور کنیم، تغییر را تمرین میکنیم. بنابراین فکر کردن در مورد آینده امروز به ما کمک میکند.»
آینده پژوهی و رقمی بینی
گارتنر کلمه دیجیتوپیا را ابداع کرده است – که نیازی به توضیح ندارد – وقتی فناوری نوع جدیدی از مدینه فاضله را ایجاد میکند، همانطور که توسط راتگر برگمن یا دیستوپی توصیف شده است، مانند جهانی که ری بردبری آن را تصور کرده است که مانند کاغذ سوخته در 452 درجه سانتیگراد میباشد، در هر صورت، به نظر میرسد که دیجیتوپیا عدالت را رعایت میکند.
گارتنر از مردم از سراسر جهان دعوت كرد – 100 نفر از 26 كشور جهان پاسخ دادند – تا در مورد چگونگی تصور آنها از جهان در سال 2035 در مورد تعطیلات بنویسند. و یك پاسخ جهانی را تصویر كرد كه در آن تعطیلات عالی خواهد بود درصورتی كه به طور مستمر تحت کنترل نباشیم.
جرمی باتهام، فیلسوف انگلیسی، نوعی آینده پژوه قرن 18، زندانی را تصور کرد که به پانوپتیکان معروف است. طراحی این زندان حول یک برج دیده بانی میچرخید، به گونهای طراحی شده بود که شخصی از برج مراقبت میتوانست هر زندانی را هر لحظه مشاهده کند، بدون اینکه هر زندانی بداند تحت مراقبت است.
آیا این توصیف جهان در سال 2035 است؟ و اگر چنین شود، آیا این دولت یا تجارت است که از ما جاسوسی میکند؟
سازگاری فناوری در حال ظهور و GDPR
منتقدان در آستانه «G-Day»، هشدار دادند که GDPR تأثیر آرام کنندهای بر نوآوری خواهد داشت و از نهادهای نظارتی خواستند که اصول GDPR را به نفع فنآوری نوظهور کنار بگذارند. اما با قرار دادن حریم خصوصی در برابر نوآوری، آنها هر دو را از دست دادند. از قضا، تقاضای آنها مقاومت چشمگیر در برابر تغییر و دفاع جدی از تجارت به طور معمول را نشان داد. نیازی به اختلاف نظر فناوری و GDPR نیست.
آینده پژوهی چیست؟
Frank Buytendijk یک تعریف ارایه داد، که این است: «آینده پژوهی در نظر گرفتن آینده احتمالی و ترجیحی است تا بتواند برای آن آماده شد.» اما این نشان میدهد که نقش ما کاملا منفعل است – ما عقب مینشینیم و منتظر میمانیم.
او آینده پژوهی را به عنوان هنر و دانش توانایی مسئولیت عواقب طولانی مدت اقدامات و تصمیمات امروز ترجیح میدهد. این یک تعریف مهم است. این بدان معنی است که ما مسئولیتی داریم – میتوانیم آینده را به تصویری که ممکن است ترجیح دهیم، شکل دهیم.
بنابراین او این سوال را مطرح میکند: «چگونه میتوانیم آینده نگر و عمل گرا باشیم؟»
بخشی از مشکل این است که با توجه به وضعیت زمان حال، میتوان دیدگاه ما در مورد آینده را مخدوش کرد. شاید دیدگاه آینده نگرانه ما با گلولههای کریستالی رز، رنگ آمیزی شده باشد. شاید هر لحظه با آنچه مد است تحریف شود.
هنگامی که گارتنر پنج سال یا حدوداً پیش از این برای دیدن تصویر سال 2035 درخواست کرد، حریم خصوصی یک موضوع غالب بود. در آخرین نظرسنجی خود، حریم خصوصی نه چندان زیاد، بلکه هوش مصنوعی یا مستقیماً ذکر شده بود یا تقریباً در هر مورد از طریق مفاهیم ذکر شده بود.
اما گارتر این داستانهای مربوط به آینده را به گروههای متمایزی تقسیم کرد – هر کدام از آنها دروس مربوط به سازمانها و تکنسینهای امروزی را ارائه میدهد.
تحول دیجیتال به معنای اخلاقی بازی کردن است؛ مسئولیت مشترکی بین غولهای فناوری برای ایجاد و استفاده از یک چارچوب اخلاقی حیاتی وجود دارد که مسئولیت و مسئولیت پذیری را تعیین میکند.
اولین نمای آینده پژوهی: دایره کوچک
اول از همه، گارتنر نمایی از آینده را دید که آن را بعنوان دایره کوچکتر توصیف کرد. نمایی که مربوط به اتصال است. به عنوان مثال، چاپ سه بعدی با ایجاد محصولات به صورت محلی، تجزیه و تحلیل هوش مصنوعی برای شخصی سازی محصولات و خدمات مورد استفاده قرار میگیرد.
امروز، فرانك گفت، 50٪ از غذای شما که از 12 خرده فروشی تهیه شده توسط 10 تولید كننده تولید میشود که از مواد و دانههای سه شركت تهیه میشود. آیا چنین وضعیتی با واکنش روبرو خواهد شد؟ شاید بازارهای کشاورزان و تولید آبجو صنایع دستی نمونههایی از این واکنش شدید باشند.
یک داستان حاکی از آن بود که در سال 2035، «ما وارد دوران ذهنیت خواهیم شد» که در آن عکس و فیلم زمانی قابل اعتماد بیشتر شبیه یک طرح ذهنی» است. ما میدانیم که میتوان از هوش مصنوعی برای تحریف تصاویر و صدا استفاده کرد، آیا میتوانیم باور کنیم که عکسها یا فیلمها واقعی هستند. بنابراین در این داستان خاص، تصور میشد که مردم به عقب بروند… ما باید آنها را با چشم خود و یصورت واقعی ببینیم.
بنابراین داستانهایی که در سناریوی دایره کوچک قرار میگیرند اکنون آنها چه ارتباطی با تجارت، فناوریها یا تجزیه و تحلیل دادهها دارند؟
«از فن آوری استفاده کنید، اما روابط معنادار، محلی و متنی با مردم ایجاد کنید. مدلهای تجاری جامعه را بسازید و مردم را به مشارکت دعوت کنید.»
نگاه آینده پژوهی دوم: حباب راحتی
سناریوی دوم مربوط به اینکه چگونه فناوری کار را برای ما آسانتر میکند – دوقلوهای دیجیتال، اقدام به نمایندگی از ما، شاید سفارش غذا، پرداخت قبوض، مذاکره در مورد توافق نامههای حریم خصوصی را انجام دهند.
یک داستان زمانی را تصور میکرد که ما از تاریخی که این فناوری در سطح خاصی بود، خاطرات کاملی داریم.
دستگاههای هوش مصنوعی ممکن است به ما کمک کنند تا تصمیم درستی بگیریم، به ما کمک کنند رژیم خود را رعایت کنیم، و هر روز ورزش کافی داشته باشیم. اما همه چنین آینده مطبوعی را پیدا نمیکنند.
اینجاست که ایده زندان Batham’s Panoptican مطرح میشود. آیا مردم در برابر چنین سناریویی عکس العمل نشان میدهند؟
برای تکنسینها و سازمانها فرصتی فراهم شده است تا راحتی ایجاد کنند، اما شاید نه خیلی زیاد، چالشهایی را نیز ایجاد کنند.
ما مسئولیت داریم آنچه را که توسعه میدهیم به اراده آزاد احترام بگذارد.
سومین دیدگاه آینده پژوهی: جهانی شدن خراب میشود.
در سناریوی سوم، شاید یکی نشان دهد که چگونه آینده را از منشور زمان حال میبینیم، جهانی سازی و شاید حتی سرمایه داری برعکس شود. اما شاید همه ما بتوانیم توافق کنیم، ما آیندهای پایدار میخواهیم.
«آینده پایدار ناشی از پیش بینی فناوری خطی نیست. این امر مستلزم پیمایش معضلات پیچیده است.»
«منتظر غولهای دیجیتال نباشید تا جامعهای ایجاد کنند که باید با آن زندگی کنید. با کمکهای مثبت صحبت کنید، بخشی از بحث باشید.» https://www.information-age.com