نگاهی بیندازیم به چند واژه :
اینترنت اشیا
اینترنت اشیا صنعتی
اینترنت اشیا بدن
بانک اینترنت اشیا
اینترنت همه چیز
و………………………..
دامنه موضوعاتی که به انسان ، اینترنت ، اشیا و خدمات و قوانین و صدها موضوع دیگر در هم تنیده می شوند روز به روز درحال گسترش است و در این زمینه فناوری از انسان سبقت گرفته و فشار آن بگونه ای است که متفکران انسان دوست را به وحشت انداخته است.
برای سامان بخشیدن به این موضوعات شرکتهای بزرگ و غولهای فناوری ابراز می دارند که اعتماد دیجیتال در درجه اول اهمیت است. اما عده ای دیگر این اعتماد را احمقانه تلقی کرده و اعتقاد دارند اکوسیستم دیجیتال جهانی باید توسط استانداردهای اطلاعات ، قابلیت ها و رابط های حقوقی بگونه ای مدیریت شوند که حقوق مردم در جهان توسط شرکتها و دولتها و نهاد های بین المللی در اولویت شماره یک بوده و حفظ شود .
ولی آیا این خواسته اگر چه درست و حق است ، ولی تا چه حد واقعی و امکان پذیر است .
باید به ابعاد مختلف این موضوع توجه داشت :
کسب و کارهای جهانی و سازمان های بین المللی در این میدان ، کدام یک دارای قدرت بیشتری هستند و آیا می توانند چارچوب های دیجیتالی مشترکی را برای درک ارزش بالقوه قابلیت های اعتماد دیجیتال ایجاد کنند؟
سازمانهای بین المللی و دولتها چگونه می توانند شرایط نظارتی که قابلیت اعتماد دیجیتال را فراهم می کند و از آنها پشتیبانی می کند را ساماندهی کنند . ۶۰ سال از اخطار های زیست محیطی می گذرد و هنوز تفاهمات بین المللی توسط خیلی از کشورها و شرکتها اجرا نمی شود.
شاید بتوان در قوانین تجارت دیجیتالی تسریع ایجاد کرد تا کارایی و اثر بخشی تصمیمات اعتماد دیجیتال افزایش یابد اما در زمینه های دیگر بسیار سخت است.
اعتماد ، حریم خصوصی ، امنیت ، درآمد ، مدیریت تجربه مشتری ، تجزیه و تحلیل ، کسب و کارهای پلتفرمی ، اکوسیستم های دیجیتال و مدیریت و کسب درآمد از اینترنت اشیا به دسترسی دقیق و به موقع اطلاعات بستگی دارد. این اطلاعات غالباً از زنجیره ای طولانی از منابع حاصل می شود و قابلیت اطمینان به نحوه استفاده از آنها به مولفه های متنوعی بستگی دارد .
اما این امری واقعی است و باید برای آن فکر کرد و خطرات آن را همبسته با خطرات زیست محیطی دانست !