16 اکتبر 2020 TAN JOO SENG ARUN SUNDAR
در پنج دهه گذشته ، بسیاری از فناوری ها وجود داشته است – که توسط ادارات بازاریابی ادعا می شود “تحول آفرین” هستند. با این حال ، یک فناوری واقعاً دگرگون کننده است فقط وقتی که به “سبک زندگی” توده مردم تبدیل شود. با چنین معیارهایی ، اینترنت تقریباً همه کارهای مردم را تغییر داده است. تحول دیگری در آستانه بروز و جلوی چشم ما است ، ساکت اما قدرتمند.
اینترنت نه تنها شکل دیگری در کسب و کار ها ایجاد کرد ، بلکه جوامع را نیز تغییر داد. این تغییر حاصل ضمن ایجاد هنجارهای جدید ، بر نابودی بسیاری از هنجارهای سنتی – چه در جامعه و چه در کسب و کار ها – نظارت داشت. این تغییرات عظیم بود ، فراتر از آنچه کسی تصور می کرد.
هنگامی که روش های سنتی رهبری جامعه و تجارت در عصر اینترنت شکست خورد ، در حالی که روش های جدیدی ظهور کرد ، یک تغییر عمده رخ داد. رهبرانی در جوامع و کسب و کار ها که یادداشت برداری می کردند ، یاد می گرفتند و سازگار می شدند ، زنده می مانند ، اما دیگران از بین می روند. تغییر مشابه ، اگر نه قدرتمندتر ، در آستان ما است: شتاب “دیجیتال”.
در حالی که ریشه های اینترنت را می توان در جنگ جستجو کرد ، اما شتاب دیجیتال می تواند مدیون یک بیماری همه گیر بنام کرونا باشد. بلاها شکل دهنده رفتار هستند و فناوری ها می توانند آنها را تسریع کنند.
همه گیری Covid-19 در حال شروع یک شیوه جدید از زندگی دیجیتال گرا است. این دنیای واقعی “دنیای فیجیتال” را بوجود آورده است که در آن فناوری و تجارب فیزیکی سنتی چنان بی وقفه با هم مخلوط می شوند که روشهای جدید و بهتری را برای انجام حتی کارهای روزمره ایجاد می کنند فیجیتال به “سبک زندگی” تبدیل شده است. “رهبری فیجیتال” یک گزینه نیست ، بلکه یک ضرورت است. اگر رهبران توجه نکنند ، بدون شک شکست خواهند خورد.
فراتر از فیزیکی یا دیجیتال فیجیتال
رهبران فیجیت همان چیزی هستند که ما آنها را “رهبران دوگانه” می نامیم: آنها نه فیزیکی هستند و نه دیجیتالی ، هر دو فیزیکی و دیجیتالی هستند. این امر نیاز به مجموعه ای متفاوت از مهارتهای رهبری برای مدیریت و همکاری موثر در یک فضای فیزیکی با مشتری و کارمند دارد.
رهبران در جهان “فیجیتال” کارهای دیگری بیش از صرف ادغام فیزیکی و دیجیتال یا یافتن تعادل بین فیزیکی و دیجیتال انجام می دهند. این امر تعریف مجدد نحوه هدایت و مدیریت کسب و کار ها و سازمانها است. سفر مشتری می تواند به طور اساسی در جهان “فیجیتال” شکل بگیرد.
فرآیندهای تجاری و عملیاتی می توانند برای ایجاد تجارب جدید سفارشات مشتری تغییر شکل دهند. شرکت ها باید در مورد چگونگی فعالیت خود در جهان “فیجیتال” تجدید نظر کنند.
نیاز به یک ذهنیت جدید در فضای فیجیت
عملیات یک کسب و کار به راحتی توسط زنجیره ارزش آن قابل درک و تصویر است. زنجیره ارزش زنجیره ای است که از مواد اولیه تا مصرف و حمایت از محصول یا خدمات خود توسط مصرف کنندگان آغاز شود. کل پیکربندی این زنجیره ارزش ، بازیگران و نقشهایی را تعیین کرده است ، به ویژه در کسب و کار ها معمولی و مدلهای تجاری.
تمرکز رهبری بیشتر این بوده است که این پیکربندی را تا حد ممکن کارآمد و بهینه سازی کند. تلاش برای یافتن تجهیزات از مقصد ارزان تر ، یافتن بازارهای جایگزین ، استفاده از تجارت آزاد و اتوماسیون همه بر این اساس است. تحول دیجیتالی فرصتی عظیم را برای بازنگری در مبانی اساسی این زنجیره ارزش ایجاد می کند.
به عنوان مثال ، یکی از مهمترین گرفتاریهایی که یک تجارت نرم افزاری شماره 5 در بازارهای بزرگسالان متحمل می شود ، مشکل در فروش به Fortune 1000 است که بزرگترین مصرف کنندگان فناوری هستند. کسب و کار های بزرگ معمولاً ترجیح می دهند در هنگام ورود به فناوری از 3-5 بازیکن برتر خرید کنند. دلایل ذکر شده شامل کشش تجاری ، لابی ، تجارت صرافی و غیره است.
در یک سناریوی معمول مانند این ، گزینه های کسب و کار برای مشاهده بازارهای نوظهور به طور کلی با دو چالش روبرو هستند. اول ، حساسیت قیمت در بازارهای نوظهور ؛ دوم هزینه بالای گسترش فیزیکی به بازارهای جدید است. به طور خلاصه ، کسب و کار ها باید از یک طرف قیمت های خود را پایین بیاورند و از طرف دیگر هزینه ها را افزایش دهند – که برای اکثر گزینه های غیرقابل تحمل است.
با این حال ، ذهنیت تقویت شده برای این چالش با تمرکز فرآیند فروش و مصرف خود در دیجیتالی شدن ، راه حلی دارد که بسیاری از کسب و کار ها نرم افزاری از آن استفاده کرده اند.
با تغییر بازاریابی و فروش محصولات نرم افزاری از “فروشندگان انسانی به خریداران انسانی” به “بازاریابی و فروش دوقلوهای دیجیتال تجاری به دوقلوهای دیجیتال خریدار” ، آنها می توانند با هزینه بسیار کمی دسترسی به بازارهای جایگزین را پیدا کنند. این تعاملات صرفاً از طریق کانال های دیجیتال انجام می شود – مانند LinkedIn ، Google Ads و تبلیغات برنامه ای که تقاضا را بر می انگیزند. حتی مکالمات با مشتریان توسط ربات های هوش مصنوعی انجام می شوند.
از آنجا که استقرار نرم افزار دیگر عملی نیست و از طریق اینترنت (سیستم عامل های ابری) انجام می شود ، هزینه فروش و مصرف به کسری از ان کاهش یافته است. این سود به نوبه خود به مشتریان منتقل می شود ، که می تواند بازار جهانی تجارت را گسترش دهد. این تغییر منجر به ایجاد برخی رهبران غیر منتظره در حال ظهور شده است.
درگیر کردن کارمندان در یک فضای جدید
عوامل تغییر غالباً افرادی هستند که سطح بالایی از ارتباط را فرض می کنند و از این رو توانایی تأثیرگذاری بر عقاید همکاران یا جامعه خود را دارند. شناسایی این عوامل تغییر غالباً توسط رهبران از طریق غریزه یا برداشت آنها از تأثیر افراد بر کارمند سازمان یا شبکه های اجتماعی انجام می شود. اما اغلب ، این روش برای شناسایی عوامل تغییر ناموفق است.
رهبری فیجیت
از آنجا که به نظر می رسد دنیای “فیجیتال” ساختار و ریتم محیط سنتی کمتری دارد ، رهبران “فیجیتال” باید در نحوه مدیریت زمان ، فرایندهای تجاری و تعامل با تیم های خود بسیار چابک باشند. چابکی همچنان توانایی مهمی برای رهبری “فیجیتال” است: چابکی خود رهبری ، چابکی تنظیم کننده زمینه و چابکی ذینفعان.
رهبران “فیجیتال” باید بتوانند در نقاط مشترک فیزیکی و دیجیتالی کاملاً تجدید نظر کنند. آنها همچنین باید نقاط همکاری را برای همکاری و تعامل در فضای “فیجیتال” دوباره تصور کنند – برای جذب مشتری ، کارمند و سهامداران اصلی به روش های جدیدی که نقاط قوت روش های فیزیکی و دیجیتالی کار را ترکیب می کند ، به صورت آنلاین و تعاملات رو در رو مکمل یکدیگر هستند.