
20/11/2025 – نوشته لتیسیا باتیستا کاباناس
برای حدود 50 درصد از مردم در سراسر جهان، مفهوم “تلویزیون” اکنون مترادف با سایت های پخش جریانی به جای جعبه بزرگ استاتیک در اتاق نشیمن است.
امروز روز جهانی تلویزیون است، حتی اگر مفهوم «نشستن به تماشای تلویزیون» هر سال انتزاعیتر شود. امروزه، خانوادههای کمتری در اطراف یک صفحه نمایش جمع میشوند تا بین کانالها فاصله بگیرند، زیرا تعداد بیشتری از مردم برنامههای خود را بر اساس تقاضا و روی صفحه نمایش رایانهشان ترجیح میدهند. عصر تلویزیون است… بدون تلویزیون.
در طول 10 سال گذشته، «ناراحتیهای» کوچکی که تماشای تلویزیون را تجربه میکرد، از بین رفته است. ناراحتی از انتظار برای پخش برنامه شما با پخش از بین رفت.و دیگر نیازی به ورق زدن کانالها برای کشف چیزهای جدید نیست، زیرا بسیاری از مردم پلتفرمهای الگوریتم محور را ترجیح میدهند که توصیههای شخصیسازی شده را بر اساس تاریخچه مشاهده و تنظیمات ترجیحی ارائه میدهند (و همه اطلاعات دیگری که مرورگر شما به صورت مخفیانه جمعآوری میکند).
رای حدود 50 درصد از مردم در سراسر جهان، مفهوم “تلویزیون” مترادف با سایت هایی مانند Netflix، HBO، و YouTube به جای جعبه بزرگ استاتیک در اتاق نشیمن است. این امر تماشای گاه به گاه را به یک تجربه کاملاً سفارشی تبدیل کرد: 80٪ از عناوین مشاهده شده در نتفلیکس به جای جستجوی کاربر، از طریق پیشنهادات الگوریتمی انتخاب می شوند.
تلویزیون دیگر برنامه ای مشترک و مبتنی بر زمان بندی نیست. این یک منوی نمایشها و کلیپهایی است که دائماً تطبیق مییابند که برای هر بیننده تنظیم شده است. و این تمام چیزی نیست که تغییر کرده است.
چیزی که به عنوان یک سرویس تکمیلی آغاز شد Netflix برای ارسال دیویدیها و یوتیوب برای میزبانی کلیپهای آماتور استفاده میشد به اکوسیستم غالب برای سریالها، فیلمها، مستندها، ورزشهای زنده و موارد دیگر تبدیل شده است.
در حالی که در سال 2015 تلویزیون سنتی (کابلی، ماهواره ای، پخش) همچنان سهم عمده بینندگان را در اختیار داشت، تا سال 2025 پخش جریانی بیش از 60 درصد از کل زمان تلویزیون در بسیاری از بازارهای غربی را به خود اختصاص داد. شبکههای قدیمی اپلیکیشنهای خود را راهاندازی کردهاند مانند Peacock، Max، Paramount+ تا بر سر جلب توجه با نتفلیکس و موارد مشابه رقابت کنند.
و پخش جریانی یک تغییر رفتاری جدید را به همراه داشت: «نگاه کردن پرخوری». در سال 2015، بیشتر سریالها هنوز هفته به هفته منتشر میشدند، بنابراین بینندگان به تدریج روایتها را دنبال میکردند – برای چت خنککننده خوب، که به خلق لحظات فرهنگی مشترک مرتبط با قسمتها و پایانها میپردازد.
اما تا سال 2025، این ریتم مختل شده است. پلتفرمهای پخش به بینندگان آموزش دادهاند که انتظار فوری داشته باشند، زیرا کل فصلها به یکباره کاهش مییابند، و معمول است که آنها را در یک آخر هفته یا در یک جلسه به پایان برسانند.
نظرسنجی ها نشان می دهد که بیش از 70 درصد از بینندگان خود را به عنوان تماشاچیان معمولی می شناسند و 3 قسمت یا بیشتر را پشت سر هم مصرف می کنند. این به نوبه خود بر مدل کسب و کار تأثیر گذاشت: نویسندگان اکنون اپیزودها را با این فرض که بینندگان یک هفته در میان منتظر نخواهند ماند، ساختار میدهند و پلتفرمها دارای ویژگیهایی مانند پخش خودکار هستند تا مردم را درگیر خود نگه دارند.
تا سال 2025، «تماشای تلویزیون» میتواند به معنای بیرون کشیدن تلفن در حین رفتوآمد یا تماشای تبلت در رختخواب باشد. این دیگر یک مفهوم فیزیکی نیست، بلکه یک نوع محتوا است.
از سال 2015، میلیونها خانوار اشتراک کابلی یا ماهوارهای را با استناد به قیمت، عدم انعطافپذیری و گزینههای بهتر در جاهای دیگر لغو کردهاند. از سال 2025، کمتر از 50 درصد از خانوارها در بسیاری از کشورها هنوز مشترک تلویزیون پولی هستند و مخاطبان جوان اغلب به طور کامل از آن صرف نظر می کنند.
در همین حال، ظهور دستگاههای هوشمند به این معنی است که تلفنها، تبلتها، لپتاپها و تلویزیونهای هوشمند اکنون صفحههای قابل تعویض برای نمایشهای مصرفی هستند: نظرسنجیها گزارش میدهند که مشاهده ویدیوی تلفن همراه بیش از 70 درصد از کل ویدیوهای پخششده جهانی را تشکیل میدهد.
شاید موذیانه ترین تغییر این باشد که تماشای تلویزیون دیگر یک فعالیت تک محوری نیست، زیرا بیشتر بینندگان، به ویژه افراد زیر 40 سال، درگیر چیزی هستند که «نمایش دوم» نامیده می شود: استفاده از تلفن یا تبلت در حین پخش تلویزیون. تقریباً 85 تا 90 درصد بینندگان گزارش می دهند که هنگام تماشای تلویزیون از دستگاه دیگری استفاده می کنند.
تهیهکنندگان این را میدانند و مانند تماشای بینظیر، بر تولید و طراحی محتوا تأثیر گذاشته است، مانند صحنههای «مکث» بیشتر، زیرنویسها، و «محکمکردن» کلی دیالوگها، بهگونهای که اکشن به آسانی قابل درک باشد و در عین حال کمتر به آن توجه شود.همه تغییرات (از نظر شناختی) منفی نیستند. در سال 2015، تماشای تلویزیون همچنان در سطح ملی بود. در حالی که برخی از نمایشهای بینالمللی موفق شدند، اکثر مخاطبان به محتوای ساخته شده در کشور خود پایبند بودند. زیرنویسها و دوبلهها موانعی بودند و بازدیدهای جهانی استثنا بودند، نه قاعده.
اما تا سال 2025، این وضعیت معکوس شده است. به لطف پلتفرمهای پخش جریانی با دسترسی جهانی، محتوای جهانی اکنون به یک امر عادی تبدیل شده است. به موفقیت بازی Squid یا Money Heist نگاه کنید. از طریق استریم امکان پذیر شد.
نکته مهم این است که مخاطبان با دید بازتر رشد کرده اند. در نظرسنجیها، بیش از 40 درصد از بینندگان جهانی گفتند که ترجیح میدهند یا از تماشای محتوای بینالمللی لذت میبرند، در برخی مناطق مانند آمریکای لاتین و آسیای جنوب شرقی نیز اعداد بالاتری را نشان میدهند. این بدان معناست که پلتفرمها اکنون سرمایهگذاری زیادی روی نسخههای اصلی منطقهای میکنند، نه فقط برای خدمت به مخاطبان محلی، بلکه برای صادرات آن داستانها به سراسر جهان.












