26-7-1402
تجربهی کار سازمانی و محدودیتها و موانع پیش رو کارکنان سازمان، اگر تجربهی خود ما نبوده باشد، احتمالاً در میان سخنان اطرافیان و آشنایانمان مورد توجه قرار گرفته است. ونسا راتن (Vanessa Ratten) در کتاب مدیریت ابداع و نوآوری در سازمانها (Managing Innovation in Organisations) فرضیاتی را که بهوجودآورندهی این موانع میشوند، به چالش کشیده است.
هدف این کتاب در مرحلهی اول، ایجاد انگیزه در خوانندگان کتاب برای توجه به موضوع «ابداع» در چارچوب سازمانی است. نویسندهی این اثر، ابداع یا نوآوری را معادل به چالش کشیدن فرضیههای ضمنی جامعه میداند. ونسان رتن نهتنها به فرآیند نوآوری در سازمان میپردازد، بلکه میکوشد مخاطب خود را با مفهومها و ابزارهای کلیدی این مسیر آشنا سازد و این را با نمونههایی از سرتاسر جهان همراه میکند. از آنجایی که در اقتصاد امروز، ابداع و خلاقیت پیروز میدان است و بسیاری از مشاغل از این سرچشمه میجوشند و جان میگیرند، نویسندهی این کتاب نیز کوشیده تا بین مخاطبِ خوکرده به فرضیات همیشگی و مفهوم ابداع، آشتی برقرار سازد.
هدف این کتاب آموزش مهارتهایی برای مدیریت نوآوری در سازمان است. همچنین قانع کردن خوانندهی کتاب مدیریت ابداع و نوآوری در سازمانها در مورد اهمیت ابداع و ارتباط آن با تغییر مثبت از دیگر اهداف این کتاب به شمار میآید. ونسا راتن، این اثر را با توجه به پاندمی کووید 19 به رشتهی تحریر درآورده است.
ساختار این کتاب شامل نُه فصل است. در نخستین فصل این کتاب، روش مدیریت فرآیندهای نوآورانه از طرف سازمانها بررسی شده است. پس از این در فصل بعدی، ونسان رتن، انواع مختلف ابداع را برشمرده و توضیحاتی در مورد آنها ارائه کرده است. نقش اکوسیستمهای ابداعات در جامعه، از جمله مواردی است که بهصورت متمرکز در فصل سوم مورد توجه قرار گرفته است. با توجه به اینکه نویسنده ابعاد مختلف نوآوری را بررسی میکند، در فصل چهارم بهصورت مجزا به بُعد اخلاقی ابداعات یا اشکال مسئولانهی آنها میپردازد. او در فصل پنجم استراتژی مورد استفاده در شکلهای کارآفرینی ابداعات را تبیین میکند. با در نظر گرفتن این پیشفرض که پایداری، مداومت و تابآوری در هر امری میتواند یاریبخش باشد، ونسا راتن در ششمین فصل این کتاب، نکات ارزندهای را در این باب بیان کرده است. علاوه بر این او برای اکوسیستم ارزش بالایی قائل شده و در فصل هفتم، متداولترین و محبوبترین شکلهای سبز و اکوسیستمی ابداعات را برشمرده است تا خوانندهی مشتاق با ایدههایی در راستای ابداعات پایدار آشنا شود.
از آنجایی که نویسندهی کتاب مدیریت ابداع و نوآوری در سازمانها، طرح اولیهی این اثر را با جاریترین و جدیدترین بحران جهان، یعنی کووید 19 کلید زده است، در ساختار محتوایی این کتاب نیز از قافلهی زمان عقب نمانده است و در فصل هشتم در مورد یکی از بهروزترین دغدغههای بشریت سخن گفته است: نقش هوش مصنوعی در ابداعات. او در این فصل پیشرفتهای فناوری در جامعه را بررسی کرده و در فصل پایانی، نقش بازاریابی اجتماعی و ابداعات را در بازار مورد توجه قرار داده است.در پایان باید گفت اگر ابداع عینکی است که برای دیدن جهان از آن استفاده میکنید کتاب مدیریت ابداع و نوآوری در سازمانها بهویژه در حوزهی حرفهای و سازمانی به شما سرنخهای مهمی خواهد داد.
نویسندهی کتاب حاضر، رنسا رتن، در حوزهی مدیریت، آثار دیگری را نیز خلق کرده و حتی در مورد خلاقیت در مدیریت ورزشی نیز کتاب مجزایی منتشر نموده است. اثر حاضر ترجمهی احسان غراب و امیر حیدری از انتشارات نمای علم است.
کتاب مدیریت ابداع و نوآوری در سازمانها برای چه کسانی مناسب است؟
کتاب مدیریت ابداع و نوآوری در سازمانها را به تمام فعالان حوزهی کسبوکار پیشنهاد میکنیم. البته این را هم باید افزود که اگرچه این کتاب برای علاقهمندان به حوزهی مدیریت، کسبوکار و کارآفرینی نوشته شده، میتوان مخاطبهای گوناگونی برای این کتاب در نظر گرفت. به خاطر اینکه نوآوری یک موضوع منحصر به مباحث مربوط به کسبوکار نیست بلکه همچون یک مهارت است که در تمام ابعاد زندگی کارکرد مؤثری دارد. در نهایت اینکه مباحث مربوط به نوآوری برای آن دسته مخاطبانی که روی خلاقیت در هر نوع ساختاری متمرکز شدهاند، مفید خواهد بود.
در بخشی از کتاب مدیریت ابداع و نوآوری در سازمانها: پرورش روش کارآفرینی میخوانیم
فرهنگ سازمان میتواند از طریق درصد افراد مشمول در فعالیتهای خلاقانه اندازه گیری شود. همچنین این میتواند میزان زمان صرفشده برای ابداع در سازمان یا تعداد ایدههای جدیدی را در بر گیرد که پدید میآیند. تورفینگ (2019) شرح میدهد که ابداع شامل توسعه و اجرای ایدههای نوینی میشود که علم مشترک و فعالیتهای عادتی را کنار میزند که تاکنون بر موقعیت راه حل چیره بودند. این بدان معنا است که تفکر عرفی درباره موقعیت خاص، از طریق ابداع متحول میشود. این میتواند از طریق روش وقوع چیزها یا چگونگی به وجود آمدن چیزها رخ دهد. این بیش از پیشرفت مستمر است زیرا تحول بنیادین در فعالیتهای کنونی وجود دارد. این به معنای تغییر حالتهای کنونی رفتار از طریق تصویرسازی مجدد آنها به روش جدید میباشد. به منظور موفقیت آمیز بودن ابداع، به افرادی نیاز میباشد که زمان و انرژی برای این فرآیند بگذارند. این به معنای فراموش کردن نیازهای کوتاهمدت به نفع نیازهای بلندمدت میباشد.
موانع غیرقابل عبوری از جمله ناکارآمدی بروکراتیک پیش روی ابداعات میتوانند وجود داشته باشند. این نیز میتواند به ورود سازمانهای جدید به بازار منجر شود. زیرا آنها مزایای ابداعات را ارائه میدهند. ابداعات میتوانند روشی را مهیا سازند تا مشکلاتی حل شوند که مدتزمان زیادی است که پابرجا میباشند. لذا گزینه مقرونبهصرفه برای فعالیتهای کنونی ارائه میگردد. این به معنای شناخت روز افزون ابداع به عنوان راه حل هوشمند میباشد.
در بخش دولتی، مبتکر بودن به دلیل کمبود انگیزه، میتواند دشوار باشد. این نیز شامل عدم وجود رقابت و نیاز به تحول میشود. علیرغم اینکه افراد و نهادهای زیادی در بخش دولتی وجود دارند که مبتکر میباشند. این نیز شامل تصمیم گیرندگانی میشود که قصد دارند تحولی مثبت اعمال نمایند. آنها میتوانند با تجهیز کردن منابع دولتی به منظور اجرای راه حلهای بدیع، مبتکر باشند. با طراحی روش چابک برای ابداعات و نوآوری، این میتواند به نتایج بهتر منجر شود.
نویسنده: ونسا راتنمترجم: احسان غراب، امیر حیدری برای تهیه آن می توانید به کتابراه مراجعه نمایید .