توسعه و رشد کسب و کار ها با رشد شخصی مدیران و رهبرانشان رابطه مستقیم دارد . برای ایجاد تعادل بین رشد شخصی و کاری نیاز به بصیرت خود شناسی و نیز اهداف بلند مدت کسب و کار ها ، تلاش منظم و مستمری لازم است .
برای حفظ تعادل در این راستا آگاهی به راه درست دشوار است . موفقیت تنها توسعه کمی کسب و کار نیست و توسعه کیفی آن که شامل اجتماع و انسانها و محیط زیست می شود ارزشهای تعالی شخصی را نمایان می نماید. با وجود سختی های فراوان زمانی که یک مدیر به تعادل صحیح دست یابد، این امر شهرت وی را افزایش داده و کسب و کار را نیز ارتقا می دهد .
در این مسیر عواملی دخیلند . یکی از آنها شفافیت است . شفافیت موجب سلامت سیستم است حتی در یک سیستم ناسالم کلان .همکاری موثر با همکاران امری استراتژیک است، که با شفافیت همیشه اجرایی می شود .
از سوی دیگر از برخی موضوعات نیز بایداجتناب نمود . در مسیر توسعه عدالت بین کارکنان ، باید در ارائه شغل های جدید و میزان دستمزد ها و ارزش واقعی کار به موضوع تفاوت های فردی نیز توجه نمود . یکسان نگری همیشه درست نتیجه نمی دهد و نشانه عدالت نیست.
اما برای دستیابی به شفافیت و ایجاد تعادل و دستیابی به اعتماد به نفس واقعی پرورش خود بعنوان یک گوش کننده بسیار مهم است . باگوش دادن است که معلوم میشود به دنبال چه هدفی هستید و به آن اهمیت می دهید.
رعایت تعادل در همه امور بایستی اجرا شود . توجه به کارکنان باید در تعادل با انجام تعهدات اجتماعی و توجه به مشتریان باشد . هر بخش که از تعادل خارج شود یک اثر نا مطلوب بر مدیر و سازمان باقی می گذارد . در این مسیر است که مدیر و رهبر می تواند به خود شکوفایی برسد و در طول زمان با پرورش افراد مناسب و وارد کردن آنها به حوزه های مدیریت باعث رشد سازمان خود نیز بشود .
علی اکبر سعیدی کیا