29 مه 2022
وقتی امروز یک شرکت نفتی در یک پروژه گران قیمت حفاری جدید سرمایهگذاری میکند، قمار میکند. حتی اگر چاه جدید موفقیتآمیز باشد، سیاستهای آتی دولت که برای کند کردن تغییرات آب و هوایی طراحی شدهاند، میتوانند این پروژه را بیسود کنند یا سالها زودتر از زمان برنامهریزی شده تعطیل شوند.
وقتی این اتفاق می افتد، چاه و نفت به آن چیزی تبدیل می شوند که به عنوان دارایی های سرگردان شناخته می شود. این ممکن است مشکل شرکت نفت به نظر برسد، اما این شرکت تنها کسی نیست که این ریسک را می پذیرد.
در مطالعهای که در 26 مه 2022 در ژورنال Nature Climate Change منتشر شد، ما مالکیت بیش از 43000 دارایی نفت و گاز را ردیابی کردیم تا مشخص کنیم چه کسانی در نهایت از سرمایهگذاریهای نادرست که به بنبست میرسند ضرر میکنند.
مشخص شد که افراد خصوصی بیش از نیمی از داراییهای در معرض خطر را در اختیار دارند و افراد عادی با حقوق بازنشستگی و پساندازی که در صندوقهای مدیریت شده سرمایهگذاری میشوند، بهطور شگفتانگیزی بخش بزرگی را متحمل میشوند که میتواند از یک چهارم کل زیانها فراتر رود.
مقررات آب و هوایی بیشتری در راه است
در سال 2015، تقریباً همه کشورهای جهان توافقنامه آب و هوای پاریس را امضا کردند و متعهد شدند که گرمایش جهانی را در مقایسه با میانگین پیش از صنعتی شدن، به کمتر از 2 درجه سانتیگراد (3.6 فارنهایت) نگه دارند. افزایش دمای جهانی از قبل به موج های گرما مرگبار و تشدید آتش سوزی های جنگلی کمک کرده است. مطالعات نشان داد که با ادامه افزایش انتشار گازهای گلخانه ای، عمدتاً ناشی از استفاده از سوخت های فسیلی، خطرات افزایش می یابد.
واضح است که تحقق اهداف پاریس مستلزم انتقال انرژی جهانی به دور از سوختهای فسیلی است. و بسیاری از کشورها در حال توسعه سیاست های آب و هوایی هستند که برای تشویق این تغییر به سمت انرژی پاک تر طراحی شده اند.
اما صنعت نفت همچنان در حال راهاندازی پروژههای سوخت فسیلی جدید است، که نشان میدهد فکر نمیکند برای داراییهای معلق آینده باشد. آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد، موج اخیر پروژههای نفت و گاز جدید را «جنون اخلاقی و اقتصادی» خواند.
نحوه انتقال ریسک از میدان نفتی به سرمایه گذار کوچک
وقتی یک دارایی به بن بست می رسد، بازده مورد انتظار مالک محقق نمی شود.
به عنوان مثال، بگوییم یک شرکت نفتی حقوق حفاری را خریداری می کند، کار اکتشاف را انجام می دهد و یک سکوی نفتی دریایی می سازد. سپس متوجه میشود که تقاضا برای محصولش به دلیل سیاستهای تغییرات آبوهوایی آنقدر کاهش یافته است که استخراج نفت بیشتر از آن چیزی است که میتوان با آن نفت فروخت.
شرکت نفت متعلق به سهامداران است. برخی از این سهامداران افراد هستند. سایرین شرکت هایی هستند که به نوبه خود متعلق به سهامداران خود هستند. سود از دست رفته در نهایت توسط آن مالکان از راه دور احساس می شود.
در این مطالعه، ما مدلسازی کردیم که اگر دولتها به تعهدات اخیر خود در کاهش انتشار گازهای گلخانهای پایبند باشند، چگونه تقاضا برای سوختهای فسیلی کاهش مییابد و این برای داراییهای سرگردان چه معنایی دارد. ما دریافتیم که 1.4 تریلیون دلار دارایی نفت و گاز در سطح جهان در معرض خطر گیر افتادن است.
دارایی های سرگردان به معنای از دست دادن ثروت برای صاحبان دارایی است. ما زیانهای حاصل از میادین نفت و گاز را از طریق شرکتهای استخراج، به سهامداران و صاحبان صندوقهای آن شرکتها و باز هم سهامداران و صاحبان سرمایهشان در صورتی که سهامداران فوری شرکتها باشند، و تا مردم و دولتهایی که سهام دارند، در شرکت های این زنجیره مالکیت. ردیابی کردیم.
این یک شبکه پیچیده است.
در راه رسیدن به مالکان نهایی، بخش عمده ای از زیان از طریق شرکت های مالی از جمله صندوق های بازنشستگی می گذرد. در سطح جهانی، صندوقهای بازنشستگی که پساندازهای اعضای خود را مستقیماً در شرکتهای دیگر سرمایهگذاری میکنند، مقدار قابلتوجهی از آن داراییهای سرگردان آینده را در اختیار دارند. علاوه بر این، بسیاری از حقوق بازنشستگی با مشارکت تعریف شده، سرمایه گذاری هایی از طریق مدیران صندوق دارند، مانند BlackRock یا Vanguard، که از طرف آنها سرمایه گذاری می کنند.
ما تخمین می زنیم که مجموع ضررهای جهانی که به بخش مالی وارد می شود – از جمله از طریق مالکیت متقابل یک شرکت مالی توسط دیگری – از دارایی های سرگردان در تولید نفت و گاز می تواند به 681 میلیارد دلار برسد. از این مقدار، حدود 371 میلیارد دلار در اختیار مدیران صندوق، 146 میلیارد دلار توسط سایر شرکتهای مالی و 164 میلیارد دلار حتی میتواند بر دارندگان اوراق قرضه، اغلب صندوقهای بازنشستگی، تأثیر بگذارد که وثیقه آنها کاهش مییابد.مالکان آمریکایی تا کنون بیشترین میزان مواجهه را دارند. در نهایت، ما متوجه شدیم که زیان تا 362 میلیارد دلار می تواند از طریق سیستم مالی بین سرمایه گذاران ایالات متحده توزیع شود.برخی از داراییها و شرکتهای موجود در زنجیره مالکیت نیز در خارج از کشور هستند، که میتواند ردیابی ریسک را برای صاحب صندوق حتی دشوارتر کند.
برآوردهای ما بر اساس تصویری از مالکیت سهام جهانی اخیر است. در حال حاضر که قیمت نفت و گاز به دلیل مشکلات زنجیره تامین و جنگ روسیه در اوکراین به بالاترین حد خود نزدیک شده است، شرکتهای نفت و گاز سود بسیار خوبی پرداخت میکنند. و در اصل، هر سهامدار می تواند دارایی های خود را در آینده نزدیک بفروشد.
اما این به معنای ناپدید شدن ریسک نیست: شخص دیگری آن سهام را می خرد.
در نهایت، این مانند بازی با صندلی های موسیقی است. هنگامی که موسیقی متوقف می شود، یک نفر با دارایی سرگردان باقی می ماند. و از آنجایی که ثروتمندترین سرمایه گذاران دارای تیم های سرمایه گذاری پیچیده ای هستند، ممکن است بهترین موقعیت را برای خروج به موقع داشته باشند، و سرمایه گذاران کمتر ماهر و برنامه های بازنشستگی با سهم تعریف شده را برای پیوستن به کارگران میدان نفت و گاز به عنوان بازنده باقی بگذارند، در حالی که چترهای طلایی مدیران شرکت های نفتی آشکار می شوند.
از طرف دیگر، سرمایه گذاران قدرتمند می توانند با موفقیت برای جبران خسارت لابی کنند، همانطور که بارها در ایالات متحده و آلمان اتفاق افتاده است. یک استدلال می تواند این باشد که آنها نمی توانستند قوانین سختگیرانه تری را هنگام سرمایه گذاری پیش بینی کنند، یا می توانستند به دولت ها اشاره کنند که از شرکت ها می خواهند در کوتاه مدت بیشتر تولید کنند، همانطور که اخیراً در ایالات متحده اتفاق افتاد تا منابع روسیه را جایگزین کنند.
با این حال، واگذاری فوری یا امید به جبران خسارت تنها گزینهها نیستند. سرمایهگذاران – صاحبان شرکت – همچنین میتوانند شرکتها را تحت فشار قرار دهند تا از سوختهای فسیلی به تولید انرژیهای تجدیدپذیر یا انتخاب دیگری با پتانسیل رشد برای آینده روی آورند.
سرمایه گذاران نه تنها ممکن است ریسک مالی داشته باشند، بلکه مسئولیت مالی مرتبط و انتخاب های اخلاقی نیز ممکن است به حفظ ارزش سرمایه گذاری و آب و هوا کمک کند.
این مقاله با مجوز Creative Commons از The Conversation بازنشر شده است.
.https://interestingengineering.com