زندگی ما انسانها با همه ی خوبی ها و بدی هایش می گذرد. دیدگاههای تفکر انتقادی نسبت به وضع موجود و یا دیدگاههای خوشبینانه ، و بحث بر سر نیمه ی خالی و پر یک لیوان هم در جریان هستند .
مدل تفکری که بنظر می رسد ذهن انسان را بسمت و سوی خاص ودر جهت گیری های متعصبانه قرار نمی دهد یک نگرش واقع بینی و تلاش در جهت شناخت بهتر بر مبنای تفکر سیستمی است . این نوع تفکر انسان را بسوی سازندگی در زندگی شخصی و اجتماعی هدایت می کند .
مدل تفکر سازنده انسان را قادر می سازد تا از طریق تفکر ساختاریافته و انتقادی، مشکلات را به صورت خلاقانه حل نماید . ما به این نوع نگرش و رفتار ، استراتژی سازگاری فعال می گوییم تا بحث را بطور خلاصه بیان کنیم.
این تفکر از شناخت منطقی مسایل شروع و به ریشه یابی علل بروز آنها می پردازد . سپس سعی می نماید تا در یک چارچوب متناسب موضوع آن را تحلیل و راههای حل و فصل و یا کاهش اثرات منفی و نیز تقویت جنبه های مثبت آن بپردازد .
این همه بر مبنای حفظ تعادل سیستمی و بهبود مستمر آن انجام می شود . این سیستم ، شخص یا کسب و کار یا گروه اجتماعی و یا یک ملت است.
این چارچوب ما را به استفاده از خلاقیت و تفکر انتقادی در هر مرحله از فرآیند راهبری می کند. این بدان معناست که ما درک بهتری از مشکلاتی که با آن روبرو هستیم به دست می آوریم و در نتیجه ایده ها و راه حل های بهتری ارائه می شود .
از آنجا که خلاقیت بر کیفیت کار و توسعه ایدههای جدید تمرکز میکند سازنده است . از سوی دیگر، بهرهوری شخصی با سازگاری فعال به معنای سعی در انجام کارها با روش بهبود مستمر و رسیدن به اهداف به مؤثرترین روش و در کمترین زمان تمرکز می کند . این تفکر بهره ور در امور جاری زندگی است .
علی اکبر سعیدی کیا