مدیریت ریسک لزوما به معنای حذف همه ریسک ها نیست ، بلکه شناسایی و اعمال مدیریت بر آنها است به گونه ای که سازمان و کسب و کار را دچار بحران ننماید و در صورت بروز بحران موضوع تبدیل به مدیریت بحران می شود .
بنظر می رسد که در میان نوسانات دائمی شرایط در حال تغییر در کشورمان ، کاری که شرکت ها باید انجام دهند باقی ماندن در عرصه ی تولید و ارایه خدمات است. از افزایش نرخ ارز گرفته تا محدودیت های تامین مواد اولیه و بهره وری پایین کارکنان برای شرکت ها تنها اعتقاد به پایداری کسب و کار و خدمت به مردم است که پذیرش ریسک ها را منطقی می کند .
اکنون بیش از یک دهه است که ، کسبوکارها، با این شرایط مواجه هستند و در حالی که خرد متعارف معمولاً به مدیران هشدار می دهد که بایستی تمهیدات جدی برای توسعه کسب و کار خود بعمل آورند ولیکن ریسک های جدی برای کسانی که از رانت های آشکار و پنهان بهره ای ندارند کار خطرناکی است . انتقال ریسک ها با افزایش قیمت ها به مشتریان بدترین روش مدیریتی است که در این شررایط انجام می شود . با این کار بهره وری و مدیریت ریسک به محاق می رود و انرژی بسیار زیاد تر از حد منطقی مصرف می شود و ………….
در چنین شرایطی ریسک گریزی سریعترین راه است.
اما مصرف کننده نهایی زیر بار این ریسک گریزی ها کمرش خم شده و در نهایت می شکند.
مدیران با اجتناب از ریسک گریزی ، از مشاوران با تجربه در کاهش منطقی هزینه ها و افزایش بهره وری کارکنان با بها دادن به مشارکت آنان از خطرات بزرگتری دور میشوند.
علی اکبر سعیدی کیا