10 نوامبر 2022 – نوشته هیو سادلر، -اعتبار Shutterstock:
در طول سالیان متمادی، استرالیا به سختی کارایی مصرف انرژی خود را افزایش داده است. مصرف انرژی به ازای هر دلار تولید ناخالص داخلی به طور متوسط تنها 1٪ در سال از سال 2002-03 تا 2018-19 کاهش یافته است. در مدت مشابه، مصرف انرژی برای هر نفر در واقع به طور متوسط 0.2٪ در سال افزایش یافته است.
از بین 20 کشور توسعه یافته قابل مقایسه، پرتغال تنها کشور دیگری است که چنین افزایشی را طی 15 سال منتهی به 2020 ثبت کرده است.
همه کشورهای دیگر، از جمله اعضای اتحادیه اروپا، بریتانیا، ایالات متحده، کانادا و ژاپن، مصرف انرژی خود را کاهش دادند، برخی از آنها بیش از 20٪. این کاهش برای ایالات متحده 12 درصد بود.
انرژی که ما برای حمایت از فعالیت های اقتصادی و ارائه خدمات ضروری به مصرف کنندگان استفاده می کنیم، منبع اصلی انتشار گازهای گلخانه ای است. این امر باعث میشود که دولت استرالیا یک استراتژی در مورد آنچه که استراتژی ملی عملکرد انرژی خود مینامد منتشر کند. این استراتژی قرار است در اواسط سال 2023 ارائه شود.
عملکرد انرژی چیست؟
اصطلاح عملکرد انرژی معمولاً به عملکرد فنی تجهیزاتی اشاره دارد که از انرژی استفاده می کنند، مانند وسیله نقلیه موتوری یا یخچال. در این زمینه، بهبود عملکرد به معنای کاهش مصرف انرژی برای دستیابی به یک خروجی مشخص، مانند مسافت طی شده یا حفظ میزان دمای سرد است.
این مقاله توضیح میدهد که استفاده از اصطلاح عملکرد انرژی در نظر گرفته شده است “برای محصور کردن مدیریت گسترده تقاضای انرژی. این شامل کارایی انرژی، تغییر بار، تعویض سوخت و تغییر رفتار است.”
این یک تغییر هوشمندانه در زبان است، به چند دلیل. اولین مورد این است که از اصطلاحی استفاده می کند که عموم مردم احتمالاً بهتر از “بهره وری انرژی” می فهمند. این اصطلاحی بود که دولتهای گیلارد و ابوت به ترتیب در مقالات منتشر شده در سالهای 2012 و 2015 استفاده کردند.
دلیل دوم این است که تفکر را از تمرکز تقریباً انحصاری بر سیگنالهای قیمت و کارایی بازار دور میکند و به سمت فناوریها و مهندسی میرود. رویکرد قبلی بر بحث سیاست در هر دو مقاله مسلط بود.
دلیل سوم این است که شامل جابجایی بار و سوئیچینگ سوخت، و تبدیل شدن به استراتژی را به یک جزء اصلی از سیاست کلی کاهش انتشار گازهای گلخانه ای آسان تر می کند. به عنوان مثال، سوئیچینگ بار به این معنی است که افرادی که از پشت بام خورشیدی استفاده می کنند، مقداری از برق مصرفی خود را از شب به روز تغییر می دهند و در نتیجه مصرف برق با سوخت زغال سنگ را کاهش می دهند. تعویض سوخت می تواند به معنای جایگزینی یک دستگاه گرمایش گاز با یک جایگزین پمپ حرارتی الکتریکی بسیار کارآمدتر باشد.
هر دو رویکرد، در صورت استفاده مناسب، می توانند انتشار گازهای گلخانه ای و هزینه های انرژی را کاهش دهند، بدون اینکه لزوماً مقدار انرژی مصرف شده را کاهش دهند.
مزایای بهبود عملکرد چیست؟
هر چهار فعالیتی که در عملکرد انرژی گنجانده شده اند – بهره وری انرژی، تغییر بار، تعویض سوخت و تغییر رفتار – می توانند هزینه خرید انرژی مورد نیاز برای ارائه طیف وسیعی از کالاها و خدمات را کاهش دهند. هزینه های انرژی کمتر به معنای هزینه های عملیاتی کمتر برای کسب و کارها و سازمان های غیر انتفاعی و هزینه های زندگی پایین برای استرالیایی ها است.
این امر به هیچ وجه نباید اهمیت کاهش مصرف انرژی را با افزایش بهره وری انرژی کاهش دهد. همانطور که مدافعان سیاستها و برنامههای قویتر در مصرف انرژی اشاره کردهاند، بهبود بهرهوری انرژی در مسکن باعث افزایش راحتی و سلامتی و همچنین کاهش هزینهها میشود. مقاله مشاوره این رویکرد را تایید می کند.
این مقاله همچنین اشاره می کند که به همین دلایل، چند سالی است که آژانس بین المللی انرژی، بهره وری انرژی را «نخستین سوخت» نامیده است.
مقاله مشاوره به عنوان مجموعه ای از سوالات در مورد موضوعات خاص ساختار یافته است. به طور قابل توجهی، موضوع اول در مورد سیاست ها و برنامه هایی نیست که متوجه گروه های خاصی از مصرف کنندگان انرژی می شود. در عوض، این موضوع در مورد چیزی است که این مقاله حکمرانی مینامد.
در سطح ملی، استرالیا بیش از 40 سال است که سیاست ها و برنامه های مربوط به بهره وری انرژی را دارد. دولت فریزر برای اولین بار چنین اقداماتی را با تمرکز بر مصرف نفت، در پاسخ به به اصطلاح دومین بحران نفتی در سال 1979 ارائه کرد. از آن زمان، دولت های فدرال و ایالتی از هر دو جناح سیاست، طیف گسترده ای از سیاست ها و فعالیت های کارایی انرژی را معرفی، پیگیری و رها کردند.
در سالهای اخیر، بسیاری از سیاستها کنار گذاشته شدند یا به تدریج از بودجه خارج شدند. ابتکارات جدید مهم کمی ، به استثنای برخی از سطوح دولتی وجود داشت. سیاستهای انرژی تقریباً به طور کامل با مسائل «لیگ بزرگ» بازارهای انرژی، تأمین انرژی و امنیت انرژی مرتبط بودهاند.
بنابراین بسیار مهم است که این مقاله، تحت عنوان حکمرانی، “نیاز به تقویت نقش ملاحظات سمت تقاضا در برنامه ریزی سیستم انرژی” را اولویت بندی می کند. همچنین، تحت حاکمیت، در نظر گرفتن اهداف رسمی کارآیی را شامل می شود. چنین اهدافی بخش مهمی از سیاست های اکثر کشورهایی هستند که عملکرد بهتری دارند.
همه بخش ها در دست بررسی هستند
سپس این مقاله به بررسی اقدامات سیاستی در هر یک از بخشهای اصلی مصرفکننده انرژی: مسکونی، تجاری و صنعتی میپردازد.
پنجمین و آخرین موضوع زنجیره تامین و نیروی کار است. این جنبهها در چند سال گذشته در گفتمان سیاسی گستردهتر برجسته شدهاند. برخی از ناظران آنها را به عنوان بزرگترین موانع بالقوه برای انتقال موفقیت آمیز سیستم انرژی به آینده ای کم آلاینده می دانند.
برای جبران عملکرد اسفناک استرالیا در دهه های اخیر، اقدامی جامع مورد نیاز است. ما باید مصرف و کارایی را در طیف کاملی از فعالیت هایی که به انرژی وابسته است تغییر دهیم.