روز ها می آیند ومی روند و برگهای تقویم کاری شما ورق می خورد و شما حس می کنید که هیچ روز خالی وجود ندارد. حتی روز هایی که همه جا تعطیل است و همه افراد وقتشان را در کارهای مورد علاقه شان صرف می کنند .
شما هم البته شاید صد ها بار شنیده اید که زمان را باید مدیریت کرد . اما اینکار برای انجام کارهای بیشتر و بیشتر نیست بلکه به معنای استفاده از زمان برای بهتر زیستن خود و اطرافیان و دیگران است .
اینکه لیست کارهایتان طولانی تر می شود و ساعت هوشمندتان به شما یادآوری کرده است که بیشتر از آنچه می توانید کار کنید ، موضوع خوبی نیست . البته گریز از کار هم بسیار بد تر است .
اگر شما یک کارمند هستید و احساس میکنید که در محل کار فقط منتظر گزران ساعتهای کار هستید شما هم دچار بی انگیزگی هستید که مدیریت زمان از دستتان خارج شده است . و شما تنها نیستید. بنظر میرسد بیشتر مدیران اغلب زمان زیادی را صرف تعاملات بیمعنی و غیر اثر بخش میکنند که انرژی آنها را تخلیه میکند.
تعادل ذهنی و جسمی و حجم و نوع کار بسیار مهم است و برای درک اینکه چرا تسلط بر هنر مدیریت زمان برای موفقیت شخصی و حرفه ای بسیار مهم است و باید از خود این پرسشها را مطرح نموده و جواب هایی را پیدا کنید .
چرا بنظر میرسد که برخی کار ها درست انجام نمی شود؟
همکاری بین افراد در سازمان چگونه است ؟
انعطاف پذیری برای همکاری بین کارکنان شرکت چقدر است؟
برای تصمیم گیری بهتر، آیا جلسات بهتری را می توان برنامه ریزی نمود ؟
آیا فرسودگی شغلی در سازمانمان وجود دارد و در مورد آن چه باید کرد؟
و البته پرسشهای دیگری که باید با مدیریت زمان متعادل شده بین اهداف و انگیزه ها و بسیار مولفه های دیگر تنظیم شود .