اهمیت ارزش برندهای صنعتی در دنیای کسب و کار و در عرصه ی جهانی بر کسی پوشیده نیست .
نتایج برخی تحقیقات انجام شده در عرصه ی بین المللی نشان می دهد که چگونه شهرت نام تجاری عملکرد شرکت های صنعتی را تحت تاثیر قرار داده و آنها را به قله های موفقیت هدایت می کند. شما هر روز با نامهای تجاری برخورد دارید . یک مثال آن گوشی های موبایل است که به وسیله ای ضروری برای زندگی در دنیای جدید تبدیل شده اند و فقیر ترین اقشار نیز مجبور به استفاده از آن هستند .
در بازارهای مختلف در هر گوشه ای از جهان، مصرفکنندگان بدنبال خرید همه چیز ، از نیاز های روزانه گرفته تا بلیط گرانترین کنسرت ها و صندلی های اسکار و هواپیمای لوکس هستند .
همه باید نیاز های خود را رفع کنند و تقریبا همه بدنبال نامهای آشنا و مورد اعتماد در سطح سبک زندگی خود هستند . یک مثال ساده در کشورمان انواع برنج داخلی است که بسیاری از هموطنان به آن نام و نوع اعتماد دارند و سعی شان بر استفاده از آن نوع است .
اما متاسفانه در بخشهای صنعتی این گونه نیست و محدودیت رقابت در تولید در برخی کالا ها بسیار مشکل ساز شده است . کیفیت داروها و خودرو ها و بسیاری محصولات دیگر روز به روز افت می کند و سازمانهای مسئول در این ارتباط در حالت بی اثری هستند .
دنیای صنعتی و تولیدی ما در حوزه برخی محصولا ت خوب پیشرفت کرده ولی برای مصرف کننده ارزشی قایل نیست و با تقسیم دونوع کالای صادراتی و داخلی به آنها بی احترامی نموده و برای آن دلیل تراشی می کنند .
در حالیکه روند خرید بعلت گرانی ها در حال کاهش است ، تولید کنندگان با کاهش سطح کیفیت و مقدار کالا ها به خریداران اجحاف می نمایند . گزینه های محصول مورد نیاز کم و کمتر می شود . به نظر شما در چنین وضعیتی صحبت از حضور قوی برند های ملی برای صادرات شکل می گیرد ؟
آنها دلایل متفاوتی را برای خود دارند ازجمله محدودیت ها و مشکلات تدارکات خارجی و تعدد سازمانهای تصمیم گیر و کمبود تجهیزات، قطعات یدکی و غیره . ولی به جرات می توان گفت که بسیاری از این عوامل نتیجه گریز سازمانها از نوآوری و کاهش انگیزه های کارکنانشان نشات می گیرد .
ولی ، می توان سوال نمود بیست سال پیش بسیاری از این موضوعات و مشکلات وجود نداشتند ولی تحقیق و توسعه و نوآوری در این سازمانها چگونه عمل می کردند ؟