روزنامه صمت 1401/2/4
امیرحسن کاکایی – عضو هیاتعلمی دانشگاه علم و صنعت
اصولا کارآفرینی، صنعت خودرو و هر حرکت دانشپایه مجزا در ایران با چالشهای زیادی روبهرو میشود. در این شماره میخواهم کمی روی کارآفرینی دانشپایه در صنعت خودرو متمرکز شوم. اصولا دانش و نوآوری در یک زیستبوم مناسب قابل رشد و توسعه است. در کویر نمیتوان گل سرخ کاشت. اگر هم با انواع روشهای صنعتی، محیط را بهطور مصنوعی آماده کنید، تولید چنین گلی در کویر، با هزینه بالا خواهد بود. نام امسال شده تولید، دانشبنیان و اشتغالآفرین؛ یعنی کارآفرینی از طریق حرکتهای دانشپایه. البته در ایران در کنار هزاران کار نمایشی، دانشبنیان هم نمایشی شده است. وقتی مسئولان مملکت از دانشبنیانها میشنوند، یاد شرکتهایی میافتند که در یک فرآیند ممیزی شرکت میکنند و رسما از معاونت علمیوفناوری یک مجوز میگیرند. این عبارت از دو منظر بار معنایی خود را از دست داده است؛ اول اینکه هر کار دانشپایهای در چارچوب این شرکتها نمیآید و دوم اینکه هر که این مجوز را گرفت، لزوما کار دانشپایه انجام نمیدهد. این مدرک هم مانند بسیاری از مدارک چون مدرک دکترا، ایزو ۹۰۰۰ و… دارای اعتبار تام نیست و موارد نقض زیادی دارد. برخی از شرکتهای دانشبنیان، مجوزهای لازم را گرفتهاند اما در ادامه کار عادی انجام میدهند. برخی هم متاسفانه با نمایش و مدرکسازی عنوان دانشبنیان را یدک میکشند. به همین دلیل از عبارت دانشپایه به جای دانشبنیان استفاده میکنم تا سوءتفاهمی رخ ندهد. کارآفرینی دانشپایه یعنی کاری مبتنی بر پژوهش، دانش و توسعه فناوری که توسط چند نفر انجام میشود که بهطورمستمر به خریداران در یک فضای کسبوکار کالا یا خدمات خود را عرضه میکنند. پس اگر کسی بدون پژوهش و درک فناوری، کپیکاری کرد، کار دانشپایه نمیکند. همچنین اگر شرکتی خریدار نداشت، معنیاش این است که کارآفرینی نکرده است. اینکه دولت بهطور دستوری بهعدهای فشار آورد که کالا یا خدماتی که موردنیازشان نیست را از یک شرکت به اصطلاح دانشبنیان خریداری کنند، حمایت از دانش نیست، بلکه ادامه رانتخواری با روشی نوین است. همچنین اگر خرید کالا یا خدمات منجر به افت بلندمدت کیفیت محصول نهایی شود، نمیتواند کارآفرینی دانشپایه نام بگیرد، هر چند دانش پشت آن باشد. اصولا برای کارآفرینی دانشپایه نیازمند توسعه همهجانبه دانش برای ایجاد یک فناوری قابل تکرار و محصول باکیفیت هستیم تا بتوانیم به آن کارآفرینی دانشپایه اطلاق کنیم. در مواردی که هنوز دانش کامل نیست، نباید جریان تبادلات را بهزور تحریک کرد. در این موارد، دولت بهطور مستقیم موظف است به توسعه دانش تا تکمیل شدن فناوری کمک کند، نه اینکه صنایعی که خود درگیر مشکلات هستند را با موانعی بزرگتر روبهرو کند. نکته بعدی، توجه به زیستبوم است. زیستبوم توسعه شامل موارد مختلفی مانند سختافزارها، نرمافزارها و البته انواع سیستمها، نظامها، فرآیندها و از همه مهمتر فرهنگ میشود. وقتی فرهنگی، در مرحله پیشاصنعتی گیر کرده، نمیتوانیم کارهای پساصنعتی را دنبال کنیم. متاسفانه دولتیها و وکلای مجلس فکر میکنند هرگاه یک مدل را از جهان خارج کپی کنند و کمی بودجه بگذارند، آن مدل پیاده میشود. نمونه دمدستی آن نظامهای تضمین کیفیت است که متاسفانه اوضاع خوبی ندارد. البته ما متخصصانی داریم که در رده بهترینهای جهان به این نظام و انواع رویهها و فرآیندهای آن مسلط هستند. همچنین شرکتهایی داریم که انواع مدارک ملی و بینالمللی دارند اما کیفیت محصولاتشان تحتکنترل نیست؛ در رأس آنها دو خودروساز اصلی ما؛ نه از نظر انسانی کم و کسری دارند، نه از نظر فرآیندهای ظاهری و نه از نظر مدرک بینالمللی و ملی. با این وجود، همه میدانیم که محصولاتشان با تمام تلاشی که میکنند، دارای کیفیت مورد ادعا نیست و صدای همه را درآورده است. حال میخواهیم این سیستم را که حتی بدیهیات صنعتی از جمله نظام تضمین کیفیت و نظام برنامهریزی تولید بهنگام را نمیتواند اجرا کند، مجبور کنیم از کمک شرکتهای دانشبنیان استفاده کند. این در حالی است که دو خودروساز اصلی و بیشتر قطعهسازان ما اساسا دانشپایه هستند، چراکه نوآوریهایی که بدون کمک خارجیها در سالهای اخیر انجام دادهاند، اصولا بدون تحقیقات و دانش امکانپذیر نیست. صنعتگران این حوزه از حدود ۳۰ سال پیش برنامههای بسیاری را پیاده کردهاند که نمیگویم ۱۰۰ درصد بر مبنای دانش بوده اما بدون دانش و تحقیقات هم امکانپذیر نبوده است. زیستبوم نوآوری و فناوری نیازمندیهایی دارد تا قوام یابد و باعث رشد و توسعه پایدار شود. مدیران سختکوش و آیندهنگر ما طی ۳۰ سال گذشته برخی از ارکان این زیستبوم را در این صنعت پایهگذاری کردند. البته برخی مدیران نااهل هم بعضا در میان راه، این ارکان را مضمحل یا از ریشه نابود کردهاند. امروز در صنعت خودرو در برخی از ارکان فناوری مانند طراحی سیستم موتور دارای دانش بالایی هستیم اما بهعنوان مثال در زمینه گیربکس، بهتازگی شروع کردهایم. همچنین انواع نظامهای پیشرفته مدیریتی در دو خودروساز بزرگ کشور پیاده شده است. ما شبکه تامین بسیار خوبی داریم که در این مدت بسیار پیشرفت کردهاند اما در این میان، چند مشکل کلیدی هنوز وجود دارد. صنعت خودرو، صنعتی است که جز با همکاری صنایع و شرکتهای مختلف نمیتواند پیشرفت و محصول با کیفیت رقابتی ارائه کند. نهتنها صنایع مرتبط این صنعت مانند فولادسازی، پلیمر و الکترونیک به اندازه کافی پیشرفت نکردهاند، بلکه درون صنعت هم توازن مناسب بین ارکان مختلف برقرار نیست؛ بنابراین با وجود مثلا ۹۹ قطعه باکیفیت، با حضور حتی کمتر از یک درصد قطعه بیکیفیت در هر خودرو، خودرو تولیدی بیکیفیت بهشمار میرود. مسائلی مانند حق مالکیت معنوی، مدیریت نوآوری و فرهنگ همکاری و کار گروهی در این صنعت نیز مانند دیگر صنایع کشور ضعیف است. در این صنعت حتی یک نوآوری رسمی ثبت شده دارای حمایت نظام قضایی کشور را نخواهید یافت. در چنین زیستبومی، تولید دانش کاربردی، بسیار پرریسک است و تبدیل آن به کارآفرینی دانشپایه بیشتر یک رویاست تا یک برنامه واقعی قابل اجرا.