نوآوری در مدیریت برای توسعه پایدار

Kolnegar Private Media (Management Innovation for Sustainable Development)

5 آذر 1403 7:21 ق.ظ

گفتگو با آقای دکتر علی اصغر مظفری فرد

توضیحات سایت کل نگار

آقای دکتر علی اصغر مظفری فرد با سابقه چهل ساله مدیریت  در بخش دولتی و سازمان هایی از قبیل سازمان تامین اجتماعی در سطوح مدیر کل و در بخشهای صنعتی و تولیدی در شرکتهایی همچون شرکت پمپ پارس و نیز سینا ریل بعنوان مدیر عامل و نیز عضویت در هیات مدیره شرکتهای مشاوره مدیریت در بخش خصوصی طیف وسیعی از دانش و تجربیات را دارا هستند . در پاسخ به درخواست سایت و از آنجا که مطلبی در سایت در ارتباط با موضوع قوی سیاه برایشان جالب بوده است، گفتگویی داشته ایم که خلاصه آن تقدیم می شود .

  • شما با سابقه طولانی خود ممکن است نمونه هایی ازپدیده  قوی سیاه که در کسب و کار شما اتفاق افتاده است را برای ما ارایه بفرمایید .

بله البته . من باید به یک سابقه در این زمینه اشاره کنم که ازان با عنوان تولد قوی سیاه یاد می کنم.

در بهار سال ۱۳۷۰ در پی ضرورتی که برای تعمیم تفکر استراتژیک برای مدیریت در بخش دولتی احساس می‌شد، در وزارتخانه محل خدمت اینجانب مقرر شد برای مدیران ارشد وزارت راه و ترابری یک دوره آموزش مدیریت استراتژیک برگزار گردد

حسب عرف معمول تا آن زمان این دوره‌ها در خارج از کشور برگزار می‌شد ولی برای اولین بار تصمیم گرفته شد برگزاری این دوره از طریق بهره گیری از اساتید مدعو در داخل کشور انجام شود

در این دوره پس از تبیین استراتژی در حوزه های مختلف، یکی از اساتید سوالی چالشی مطرح کرده‌اند که:

بررسی بفرمایید، چرا در سده های گذشته هنگامی که اروپا در دوران سیاه قرون وسطایی غرق در جهل و خرافه دست و پا میزد، دانشمندان و صاحبان اندیشه آنان از ترس اینکه مبادا تکفیر شوند از اروپا فرار می کردند و به سوی امپراطوری ایران سرازیر می شدند ولی در حال حاضر این موضوع معکوس شده است و جوانان دانشمند ما به سایر کشورها تمایل دارند ؟

اینجانب پس از جستجوی بسیار در روز پایانی دوره توانستم با بهره گیری از شعر جناب مولانا به طور خلاصه عرض کنم که:

*سختگیری و تعصب خامی است – تا جنینی کار خون آشامی است*

همین برداشت ساده مورد تایید،  تشویق و تاکید استاد محترم قرار گرفت و آن را بعنوان نکته کلیدی بحث پذیرفتند .

باید اعتراف کنم که همین پرسش و پاسخ ساده و البته به همراه مطالب ارزشمند ارائه شده در دوره، نقطه عطفی در پویایی اندیشه و نگرش خاص و همه جانبه من به موضوعات شد و به این ترتیب بود که:

در تابستان سال ۱۳۷۰ قوی سیاه دوست داشتنی من متولد شد.

  • ممکن است توضیح بیشتری درباره این دوره آموزشی بدهید .

حدود سی سال از آن زمان می گذرد ولی باید عرض کنم که مسئول علمی این دوره زنده یاد استاد محمد علی طوسی و مسئولیت برگزاری دوره به عهده اینجانب بود که از تاریخ ۱۷ /۴ /۱۳۷۰ به مدت ۷۲ ساعت در ۹ روز کامل در مجموعه سازمان هواپیمایی کشوری که فضای بسیار خوب و امکانات آموزشی در سطح استانداردهای جهانی را داشت  برگزار گردید و در پایان دوره شرکت کنندگان با رئیس جمهور محترم ملاقات کردند و خبر مربوط به آن در رسانه ها منتشر شد

  • برگردیم به پرسش اصلی و مصادیق آن برای شما

مواردی را باید در ذهنم باز سازی کنم و تیتر وار بعضی ازپدیده های قوی سیاه را خدمتتان ارایه  می کنم تا در فرصتی مقتضی به سرگذشت هر کدام از آنها بپردازم.

 – پدیده قوی سیاه حادثه منا

– پدیده قوی سیاه صنعت پمپ سازی

– پدیده قوی سیاه در صنعت حمل و نقل ریلی

– پدیده قوی سیاه در ……….

  • خوب آقای دکتر با توجه به شرایط موجود و پاندمی و تحولات انقلاب چهارم صنعتی و تحول دیجیتال در همه زمینه ها، در حوزه مدیریت چه  وضعی داریم .

این پرسش بسیار مهم است و در این خلاصه نمی توان به آن حواب کاملی داد ولی فقط اشاره می کنم که با توجه به شکاف فناوری و نیز وضعیت اقتصاد سیاسی حاکم بر کشور ما برای رسیدن به تولید دانش بنیان مسیر سخت و طولانی در پیش داریم. اما هیچ کاری نیست که با انگیزه جمعی و داشتن برنامه جدی و قابل ارزیابی امکان پذیر نباشد . امیدوارم که عزم مدیران در این جهت شکل بگیرد .

باید بگویم که تولید دانش بنیان سه رکن اساسی دارد:

  • امکان قرار گرفتن در زنجیره ارزش جهانی تولید و تجارت
  • امکان جابجایی ساده و مطمئن نهاده های تولید در اکوسیستم تولید و تجارت
  • زیربنای انسانی

 رکن اول: قرار گرفتن در زنجیره ارزش جهانی تولید و تجارت

قرار گرفتن در زنجیره ارزش جهانی تولید و تجارت از دو جهت برای تولید دانش بنیان حائز اهمیت است. اول اینکه تولید دانش بنیان، به شدت نسبت به صرفه ناشی از مقیاس، حساس است و تنها در سطح یک بازار جهانی شده، به لحاظ اقتصادی معنادار خواهد شد و دوم اینکه رقابت پذیری تولید دانش بنیان نیاز به استفاده بهینه از انباره دانش و فناوری موجود بشری برای کنترل هزینه ها دارد. در واقع تعقیب ایده «خودکفایی» از سوی مسئولان در کنار روابط پرتنش با جهان موانع اصلی قرار گرفتن ایران در زنجیره ارزش جهانی تولید و تجارت و یکی از موانع پیش روی تولید دانش بنیان است.

رکن دوم: جابجایی ساده و مطمئن نهاده های تولید در اکوسیستم تولید و تجارت

جابجایی ساده و مطمئن نهاده های تولید بیش و پیش از هر چیز به کیفیت حکمرانی اقتصادی باز می گردد. اساس این جابجایی، علامت دهی سیگنال بهره وری به سرمایه است و انتقال این علامت از طریق نظام قیمت و نظم طبیعی بازار صورت می گیرد. اگر می خواهیم سیگنال بهره وری هادی تصمیمات بازیگران نظام اقتصادی باشد باید دولت از اخذ مالیات تورمی بی رویه، مداخله در نظام قیمتی و نظم طبیعی بازار جدا خودداری کند.

همچنین جایجایی سریع و راحت نهاده های تولید نیازمند عرضه خدمات عمومی با کیفیت در حوزه اقتصادی است که استانداردهای حاکمیت شرکتی، ضمانت اجرایی قراردادها، کارایی بازار دارایی های نامشهود و بازارهای مالی، بویژه بازار ریسک (که در حال حاضر در ایران عملا وجود ندارد) ارتقا یابد.

رکن سوم: زیربنای انسانی

در مورد زیربنای انسانی هم باید مراقب باشیم که گرفتار اشتباهات محاسباتی نشویم و توجه داشته باشیم که نباید هر فارغ التحصیل مقطع تحصیلات تکمیلی هردانشگاه بی کیفیتی را سرمایه انسانی در نظر بگیریم.

 سرمایه انسانی ملتی مرفه با تحصیلات ابتدایی و متوسطه با کیفیت، دانشگاه هایی  در اتصال به شبکه جهانی نهادهای آکادمیک و فرهنگ و جامعه ای آزاد و پویا و شکوفا است که قادرند تنازعات طبیعی تعاملات اجتماعی را به تعادل ظریفی از همکاری و رقابت پایدار  تبدیل کنند.

در جمع‌بندی، حرکت به سوی تولید دانش بنیان جهت گیری خوبی است اما مقیاس این هدفگذاری سال نیست؛ دهه و نسل است. مهمترین باید و نبایدهای موضوع هم در حال حاضر به دولت (در معنای وسیع کلمه) باز می گردد:

دولت باید از ایجاد تنش در سطح بین‌المللی پرهیز کند و با جامعه بین‌الملل راه صلح و دوستی پیش بگیرد.

از دخالت در نظم طبیعی بازار و نظام علامت دهی قیمت و توزیع سوبسید فله ای و وضع موانع ساختاری در تجارت داخلی و خارجی خودداری ک.

از حیف و میل اموال ملی و بر هم زدن نظم بازار از طریق توزیع وام کم بهره و تسهیلات مشابه میان شرکتهای مدعی تولید دانش بنیان به شدت پرهیز کند.

از مداخله در تنظیم هنجارهای فرهنگی و اجتماعی دست بکشد و اجازه دهد «بازار آزاد ایده ها» مانند تمام کشورهای توسعه یافته ساختارهای اجتماعی و فرهنگی را شکل دهند.

امور خصوصی، جمعی و اجتماعی را به رسمیت بشناسد، امور سیاسی را زیرمجموعه امور اجتماعی ببیند و نه برعکس .

در کنار این موارد بهبود کیفیت خدمات عمومی برای ارتقای ضمانت اجرایی قراردادها و توسعه و ارتقای کارایی بازارهای دارایی نامشهود و بازار ریسک را در دستور کار قرار دهند.

با تعقیب چنین مسیری می توان امیدوار بود که در مقیاس ۲ تا ۳ دهه، کشور جایگاه قابل ملاحظه ای در اکوسیستم تولید دانش بنیان پیدا کند.

  • با تشکر که به پرسشهای ما پاسخ دادید .

بنده هم از شما متشکرم.

آیا این نوشته برایتان مفید بود؟

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *