خلاقیت و نوآوری، در حالی که به عنوان بخشی از یک فرآیند ایجاد یک وسیله و یا روش و هرچیزی که تا این زمان وجود نداشته است، به هم نزدیک هستند، اما در واقع یکسان نیستند. خلاقیت قابل اندازه گیری نیست، ذهنی است، در حالی که نوآوری – در ابتداییترین سطح خود به معنی جدید – قابل اندازه گیری است به این معنا که نوآوری ایجاد چیزی جدید است، چه محصول، ایده یا روش جدید باشد.
چرا نوآوری و خلاقیت مهم هستند؟
هنگامی که ایدهای امکانپذیر است، نوآوری به چالشی آسانتر برای دستیابی به بازیکنان بیشتری در ارتباط با آن تبدیل میشود. اما خلاقیت اولین قدم برای اولین کسی است که در ابتدا تشخیص میدهد که ممکن است چیزی امکانپذیر باشد. اما نوآوری این است که همه چیز را علیرغم چالشها و مقاومتها به واقعیت تبدیل میکند، نه اینکه فقط دربارهاش فقط فکر کنیم. هر دو این موارد در تجارت ضروری هستند، اما فقط یکی از آنها به درآمد و سود واقعی تبدیل میشود.
رهبران کسب و کارها اغلب خلاقیت و نوآوری را بدون درک آنچه این دو را از هم جدا میکند، جا به جا میکنند.
هانتر به مجله ما گفت: «خلاقیت لزوما نوآوری نیست. اگر شما یک جلسه طوفان فکری دارید و دهها ایده جدید را در سر میپرورانید، در حقیقت خلاقیت خود را نشان دادهاید، اما تا زمانی که چیزی اجرا نشود هیچ نوآوری وجود ندارد.»
هانتر خاطرنشان کرد که بسیاری از رهبران به جای ایجاد محصولات، فرایندها و تعاملات خلاقانه بر تقاضا تأکید میکنند.
او گفت: «نوآوری یک جعبه سیاه مرموز نیست. این میتواند تغییرات کوچک سادهای در فرایندها، محصولات یا تعاملات موجود باشد. و با تمرکز بر روند [نوآوری] و نه فرد قهرمان خلاق، میتوانیم نوآوری را در مقیاس بالایی ایجاد کنیم.»
سرگئی پتروسوف یک مثال خوب از نوآوری است که توسط کارن گیلکریست در CNBC معرفی شده است. او نیاز به یک ابزار نرم افزاری برای افزایش استفاده از جتهای لوکس با مسافرانی که مایل به سفر با یکدیگر هستند، را ایجاد کرد. همه قطعات پازل در بازار وجود داشت، اما این پتروسوف بود که پل ارتباطی بین این دو را از طریق نرم افزار ایجاد کرد تا یک شرکت کاملاً جدید به نام JetSmarter ایجاد کند.
به عبارت دیگر، فرآیند قابل تکرار و مقیاس پذیر است ویک فرد نوآور نیست. پتروسوف در درک آنچه که برای ایجاد بازار جدید لازم بود، یکی از انواع نوآوری را ارائه کرده بود، اما کد نرمافزار وی به محض نوشتن به راحتی توسط سایر برنامه نویسان قابل تکرار بود. هنگامی که رهبران تفاوت بین خلاقیت و نوآوری را بیاموزند، میتوانند در ایجاد انگیزه در بین اعضای تیم خود – و ایجاد فرهنگی که از این ارزشها حمایت میکند – کار کنند.
اهمیت خلاقیت و نوآوری در تجارت
خلاقیت و نوآوری با برآوردن نیازهای منحصر به فردی در بازارها، تمایز یک کسب و کار از رقبا و تکامل یک نام تجاری به عنوان تکامل خواستهها و نیازهای مصرف کننده، به رشد و موفقیت کلی یک مشارکت کمک میکند. خلاقیت و نوآوری یک سازمان را پویا نگه میدارد.
چگونه خلاقیت و نوآوری را توسعه میدهید؟
هانتر میگوید: «در حالی که رهبران میتوانند نوآوری را تقویت کنند، سازمان به طور کلی باید از نوآوری از طریق فرهنگ و نحوه طراحی فرایندهای خود حمایت کند. گاهی اوقات بهترین راه برای جرقه زدن به نوآوری، اجازه فعالیت در سازمان است که از هنجارهای جاری خارج میشود، اما ممکن است منجر به نتایج مثبت شود.»
بخشی از این مسئله این است که مردم تصویر سازی کرده و بینشهای جدیدی از آنچه میتواند موجود باشد ایجاد کنند. خلاقیت اغلب با هنر و فرهنگ همراه است، اما لازم نیست لئوناردو داوینچی باشید. آنچه مهم است این است که فرد مایل است امکانات جدیدی را خارج از هنجارها تصور کند.
اینجاست که ایدهای که میتوان به آن عمل کرد شروع میشود. ایدههای جمعی را در نظر بگیرید تا امکانات بیشتری را برای بررسی ایجاد کنید. البته بخش سختتر این فرایند، گرفتن ایدهای عالی و تبدیل آن به یک نمونه اولیه فیزیکی یا فنی است.
هانتر تولد نوشیدنی فراپوچینو که اکنون محبوب Starbucks است را به عنوان نمونهای از این که چگونه رهبران به کارکنان خود فضایی برای انحراف از جریان موجود را میدهند، تا اجازه دهد که خلاقیت به نوآوری تبدیل و شکوفا شود. در اوایل دهه 1990، کارکنان سانتا مونیکا، کالیفرنیا استارباکس یک نوشیدنی جدید اختراع کردند و از مدیر اجرایی خواستند تا محصول را به دفتر مرکزی پیشنهاد دهد، که در نهایت رد شد. بعداً، همان فروشگاه نوشیدنی دیگری به نام فراپاچینو (Frappuccino) اختراع کرد و مدیر اجرایی از کارکنان خواست بی سروصدا این نوشیدنی را با مشتریان محلی تولید و بفروشند. این امر به سرعت مورد توجه قرار گرفت و گروه مدیریت پس از اثبات ارزش آن ایده موفق را در سراسر شرکت اجرا کرد.
هانتر میگوید: «Frappuccino یکی از محبوب ترین و سودآورترین نوشیدنیهای استارباکس بود. و به گفته هوارد بهار [معاون فروش و عملیات استارباکس]، این امر به این دلیل اتفاق افتاده است که به کسی اجازه داده شده و حتی تشویق شده است که محصول جدیدی را که از خط تولید اصلی شرکت منحرف شده است را برای تولید جدید آزمایش کند.»