باربارا بیگلیاردی ، جیووانا فرارو ، سرنا فیلیپلی 3 نوامبر 2020
خلاصه
نوآوری برای رشد و توسعه کسب و کار بسیار مهم و نمایانگر روشی قابل اعتماد برای کسب رقابت در بازار است. نوآوری باز از طریق سه فرآیند مختلف بیان می شود: دستیابی به فناوری خارجی (نوآوری ورودی) ، بهره برداری خارجی از فناوری (نوآوری خروجی) ؛ و نوآوری همراه . بر اساس یک بررسی جامع و سیستماتیک از ادبیاتی که به بهترین وجه قادر به شناسایی زمینه های اصلی موضوع تحقیق است ، هدف این مقاله بررسی چگونگی تأثیر پارادایم نوآوری باز بر عملکرد شرکت و ارائه پیشنهاداتی برای مسیرهای تحقیق در آینده است.
کلمات کلیدی : نوآوری باز ، عملکرد شرکت ، بررسی سیستماتیک ، نوآوری ورودی ، نوآوری خروجی ، نوآوری همراه
1. مقدمه
در حوزه اقتصاد ، علی رغم وجود چنین مفهومی سنگ بنای رشد و توسعه تجارت و راهی برای اطمینان از رقابت استراتژیک ، از اصطلاح “نوآوری” به طور منظم استفاده شده اما اغلب تعریف نمی شود. تا همین اواخر ، معمول بود که شرکت ها فرآیند توسعه خود را با تکیه بر حمایت از منابع داخلی ، با توجه به مدلی مبتنی بر مفهوم “نوآوری بسته” ، انجام دهند. این مدل شرکت را به عنوان یک سیستم یکپارچه در نظر می گیرد که در آن فعالیت نوآوری به طور داخلی به تحقیق و توسعه (تحقیق و توسعه) بستگی دارد. بدین ترتیب ، شرکت به عنوان نهاد شخصی خود عمل و مراحلی را که منجر به تولید و بازاریابی محصولات و خدمات خود می شود ، دنبال می کند.
از طریق سیاست نوآوری بسته ، منافع وقتی حاصل می شود که منابع تحقیق و توسعه داخلی به گونه ای باشد که توسعه مداوم محصولات ، خدمات یا فرآیندهای جدید را تضمین کند. در صورت عدم موفقیت ، تمرکز بر استراتژی دیگری راحت تر است . این سیاست که به منظور ایجاد شبکه ای شامل بازیگران خارجی مانند موسسات تحقیقاتی ، دانشگاهی ، شرکت های نوپا و ذینفعان باشد.
در دهه گذشته ، ادبیات علمی توجه خود را از نوآوری بسته ، جایی که دانش و فن آوری در داخل توسط خود شرکت ها توسعه می یابد و فرآیندهای نوآوری منحصراً در مرزهای شرکت انجام می شود ، به سمت نوعی از نوآوری سوق داده شده است ، که بر اساس آن ، تشخیص داده می شود ایده های نوآورانه و دانش به طور خودجوش از داخل و خارج به یک شرکت جریان می یابد.
در واقع ، عدم اطمینان بازارها ، پیچیدگی نوآوری و ترکیب مجدد دانش منجر به انعطاف پذیری بیشتری در ساختار سازمانی شرکت ها و نیاز به تعامل با محیط خارجی و ذینفعان به روشی ، بازتر شده است.
اصطلاح نوآوری باز (OI) برای اولین بار توسط اقتصاددانی بنام چسبرو تعریف شد تا بر اهمیت استفاده از منابع خارجی برای تحریک رشد داخلی شرکت تأکید کند . او گفنه که، به ترتیب بازارهای استفاده خارجی از نوآوری را گسترش دهید. [این پارادایم] فرض می کند که بنگاه ها می توانند و باید از ایده های خارجی و همچنین ایده های داخلی و مسیرهای داخلی و خارجی برای بازاریابی استفاده کنند ، زیرا به دنبال پیشرفت فناوری خود هستند . به گفته چسبرو ، دیگر نیازی به توسعه تحقیقات داخلی نیست برای تولید ارزش در عوض ، شرکت ها باید بر روی یک مدل تجاری تمرکز کنند که توانایی بهره برداری و استفاده بهینه از نوآوری در بازار را داشته باشد.
امروزه ، شرکت ها به دلیل بازار رقابتی و همیشه در حال تغییر ، با چالش های مداومی هم از نظر داخلی و هم از خارج رو به رو می شوند. فعالیت های نوآوری به طور فزاینده ای چالش برانگیزتر شده است ، زیرا مدیران برجسته برای حفظ مزیت های رقابتی خود از مدل های مختلف OI استفاده می کنند.
استراتژی های اتخاذ شده مانند دستیابی به فناوری خارجی و بهره برداری از فناوری داخلی می تواند عملکرد نوآوری شرکت ها را تا حد زیادی بهبود بخشد. بنابراین ، OI را می توان راهی تحقیقاتی دانست که هدف آن ادغام ورودی های داخلی و خارجی برای توسعه محصولات جدید است.
برای اجرای استراتژی OI ، لازم است شرکت ها فعالیت های نوآوری – خرید و فروش مجوزها و حق ثبت اختراع و بهره برداری از ظرفیت فکری – را انجام دهند تا ایجاد ارزش به ترکیب بهینه ای از منابع داخلی و خارجی تبدیل شود .
نوآوری باز عمدتاً از طریق سه روش مختلف حاصل می شود: دستیابی به فناوری خارجی در فرآیندهای اکتشاف باز (نوآوری ورودی). انتقال فن آوری به بیرون در فرآیندهای بهره برداری باز (نوآوری خروجی) ؛ و نوآوری همراه .
نوآوری ورودی ، ایده های نوآورانه و دانش فنی را وارد سیستم نوآوری یک شرکت می کند که قادر است به دانش خارجی جدید با ایده های داخلی خود دسترسی پیدا کند و آن را مطابقت دهد. این امر می تواند به عنوان بهره برداری و ادغام دانش خارجی به عنوان راهی برای مهار ، استفاده و بهبود فن آوری تعریف شود. از طریق این ترکیب ایده های داخلی و دانش خارجی ، یک شرکت قادر به ایجاد ارزش برای مشتریان و رقابت در بازار است. فعالیت های OI ورودی شامل همکاری با سایر شرکت ها یا دانشگاه ها ، مشارکت موسسات تحقیق و توسعه برای توسعه محصول ، دخیل کردن مشتریان یا کاربران نهایی در فعالیت های مربوط به توسعه محصول و کسب حقوق مالکیت معنوی از سازمان های خارجی است.
نوآوری خروجی ایده ها و دانش تکنولوژیکی را از شرکتی که در آن مستقر هستند به سمت شرکت های خارجی هدایت می کند ، که راهی برای به دست آوردن بازده اقتصادی است. به عبارت دیگر ، بهره برداری از دانش داخلی توسط ذینفعان وجود دارد. این فعالیت ها شامل مشارکت شرکت در شکل دهی ابتکارات جدید ناشی از محصولات قبلی تولید شده یا توسعه فناوری ها و محصولات از طریق کمک خارجی است. به عنوان مثال می توان به اعطای مجوز ، فروش اختراع ثبت شده یا انتقال فناوری با هدایت ایده ها یا دانش به بازار فناوری خارجی اشاره کرد.
نوآوری همراه با استفاده مشترک از فعالیتهای OI ورودی و خروجی همراه است. به عبارت دیگر ، شرکتها برای ارائه ایده های جدید به بازار ، همزمان نوآوری را توسعه داده و آنرا و تجاری سازی می کنند. به طور کلی ، بنگاه ها هنگامی که در تعاملات مختلف با شرکت های دیگر درگیر شوند ، فعالیت های OI همراه را دنبال می کنند. این روابط می تواند به عنوان مثال ، به یک مدل تحقیق و توسعه همکاری که هدف آن کسب دانش و ارائه مکمل است ، ارایه دهد.
هر یک از این اقدامات OI را می توان کم و بیش باز دانست. بنابراین ، هنگام مدیریت عملکردهای OI ، مهم است که تشخیص دهیم اینها ساختارهای چند بعدی هستند.به دلیل بازار کاملاً رقابتی ، فرآیندهای نوآوری زمانی بازتر می شوند که شرکتها نیاز به رقابت بیشتر داشته باشند ، شرکتها اغلب مجبور به تقویت تلاشهای نوآوری خود با هزینه مالی قابل توجه هستند.
بیشتر مطالب منتشره در این راستا ، تأثیر مثبتی را که یک شرکت از فعالیت های OI بر عملکرد نوآوری آن دارد ، نشان داده است. در واقع ، افزایش تعاملات یک شرکت با سازمان های دیگر باعث دسترسی بیشتر به ایده های جدید ، مهارت ها ، فن آوری ها و سایر دارایی های نامشهود و همچنین افزایش امکانات برای نوآوری با موفقیت می شود.
یک راه تحقیق جالب بررسی اثرات ابعاد OI بر عملکرد شرکت و تحقیق و توسعه داخلی و بررسی تأثیرات بی ثباتی محیط بر تعاملات بین انواع مختلف OI و عملکرد شرکت است. تأثیر فعالیت های OI بر عملکرد شرکت به طور گسترده توسط ادبیات علمی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. به طور خاص ، دخالت عملکرد نوآوری در نسبت هزینه و سود R&D ، کسب حق ثبت اختراع و حمایت از مالکیت معنوی ، رابطه بین مناسب بودن و باز بودن بهره وری و تازگی ، و تأثیر در تحقق جدید انواع محصولات یا عملکرد مالی .
شناسایی متغیرها و عناصر اصلی تأثیرگذار بر عملکرد شرکت هنوز یک چالش برای تحقیق است. درک فعالیتها و فرآیندهایی که OI را با در نظر گرفتن جنبه های مختلفی که مستلزم استراتژیهای مربوط به مدیریت دانش است و نقش منابع انسانی ، مفید است. عملکرد نوآوری و کارایی OI و همچنین روش اندازه گیری تأثیر OI بر عملکرد شرکت که هنوز در ادبیات کمتر مورد بررسی قرار گرفته ، مهم است .
علیرغم وجود تعدادی از مطالعات موجود که به بحث های مشابهی می پردازند ، هدف این مقاله به شرح زیر است:
منحصر به فردترین بینش در مورد موضوع ؛ برای شناسایی زمینه های اصلی موضوعی ؛ و ارائه پیشنهاداتی برای راه های تحقیق در آینده.
این مطالعه مجموعه مقالاتی را که بین سال 2007 و آگوست 2020 منتشر شده است ، تجزیه و تحلیل می کند و پنج گرایش مهم را با توجه به موضوع تحقیق کلی شناسایی می کند. این هدف در نظر گرفته شده است تا مروری معنی دار از مجموعه دانش و نشانه ای از فرصت های تحقیق در آینده را به محققان و پزشکان ارائه دهد.این مقاله به شرح زیر تنظیم شده است: بخش 2 روش پیشنهادی را توصیف و توضیح می دهد. بخش 3 نتایج بدست آمده را تجزیه و تحلیل می کند. بخش 4 مروری بر روند تحقیق مشخص شده دارد. و بخش 5 نتیجه گیری را بیان می کند و پیشنهاداتی را برای توسعه بیشتر ارائه می دهد.
2. روش پیشنهادی
تصمیم برای انجام یک بررسی سیستماتیک از ادبیات مربوط به OI و تأثیرات آن بر عملکرد شرکت – فرایندی شامل یک استراتژی جستجوی دقیق و جامع مشتق شده پیشینه ای با هدف شناسایی ، ارزیابی و تلفیق همه مطالعات مربوطه – با نیاز به توجیه برای هر مرحله از فرآیند انجام شده ، از یک ساختار دقیق ، قابل تکرار و روش های شفاف به منظور رفع محدودیت های بررسی های سنتی ، بررسی سیستماتیک با استفاده از روش های مختلف ، از جمله کتابشناسی ، تجزیه و تحلیل محتوا و فراتحلیل استفاده شد . پایبندی به اصول بازنگری سیستماتیک به ما اجازه داد خطاهای احتمالی را محدود کنیم ، اثرات تصادفی را کاهش دهیم ، مشروعیت و اعتبار شواهد حاصل را تقویت کنیم و نتایج قابل اطمینان تری را در مورد نتیجه گیری و تصمیم گیری ارائه دهیم.
در این مقاله ، از منبع شناسی و تحلیل محتوا برای شناسایی مرتبط ترین سهم علمی استفاده شد. مطالب مرتبط در اینجا به روش توصیفی ارائه و بحث شده است.استفاده از کتابشناسی به ما امکان مشاهده الگوی موجود در ادبیات علمی ، شناسایی مجلاتی را که بیشتر مقالات مربوط به این موضوع را منتشر کرده اند و همچنین مشاهده چگونگی تکامل انتشارات در طول زمان می دانیم بما ارایه نمود . برای کسب اطلاعات بیشتر درک عمیق ادبیات ، تجزیه و تحلیل محتوا نیز انجام شد. فرایندی که شامل خواندن کامل مقالات انتخاب شده ، و همچنین شناسایی تعاریف و سایر اطلاعات مرتبط است. تجزیه و تحلیل کتابشناختی و محتوا به ما امکان داده است تا بینشهایی را که به طور کامل توسط سایر بررسی ها در مورد موضوع تحقیق ما درک نشده یا ارزیابی نشده است ، ارائه دهیم .
2.1 پایگاه داده و معیارهای ورودی
توجه به این نکته مهم است که هنگام انجام یک بررسی سیستماتیک ، دو مرحله بسیار مهم است: تعیین معیارهای ورودی و شناسایی استراتژی انتخاب منابع بالقوه.
پایگاه داده مورد استفاده برای بدست آوردن نمونه Scopus بود: یک پایگاه جامع علمی ، فنی و علوم اجتماعی شامل کلیه ادبیات علمی مرتبط ، و یک پایگاه جامع از معیارها.
فقط مقالات و بررسی ها در نظر گرفته شدند زیرا حاوی داده های لازم برای تجزیه و تحلیل منبع شناسی مانند نام نویسندگان ، چکیده ، کلمات کلیدی ، ژورنال و غیره هستند.
با در نظر گرفتن تعداد مقالات در سال و سپس انتشارات تقسیم شده بینبر ژورنال و سال ، یک شاخص منبع شناسی به ما امکان شناسایی مجلاتی را که بیشتر درگیر موضوع تحقیق بودند و همچنین تحولات ادبیات در طول زمان داد .
شکل 1 روش مورد استفاده برای بررسی سیستماتیک را نشان می دهد. ما تصمیم گرفتیم برخی از معیارهای ورود را برای اصلاح نمونه اتخاذ کنیم:
فقط مقالات و بررسی ها
فقط مقالاتی که به زبان انگلیسی نوشته شده اند.
فقط مقالات و نظرات منتشر شده بین 2007 و آگوست 2020.
با توجه به اینکه مطالعه OI و عملکرد شرکتها زمینه های مختلف تحقیقاتی را دربر می گیرد ، لازم بود که زمینه مورد نظر را فقط به رشته مدیریت محدود کنیم تا تجزیه و تحلیل یکنواخت تر ، یکدست و سازگارتر شود.
به دنبال استفاده از تمام معیارهای ورودی ، نمونه ای از 81 مورد به دست آمد. همه مقالات بر اساس معیارهای مختلف مانند نوع سند ، سال ، مجله ، کلمات کلیدی طبقه بندی شدند . تجزیه و تحلیل لیست کامل این عناصر در بخش بعدی گزارش شده است.
پس از آن ، تجزیه و تحلیل محتوا انجام شد. مقالات بررسی شده با استفاده از قرائت متن به صورت جداگانه مورد مطالعه قرار گرفتند. این روش به ما امکان شناسایی پنج روند اصلی تحقیق را می دهد که در بخش 4 شرح داده شده است.
3. نتایج بررسی
در این بخش ، ما مقالاتی را که برای این بررسی در نظر گرفته شده است خلاصه می کنیم و آنها را در طبقات مختلف دسته بندی می کنیم.شکل 2 طبقه بندی منابع بررسی شده براساس نوع سند را نشان می دهد. ما 77 مقاله و 4 بررسی را انتخاب کردیم.
تجزیه و تحلیل روند انتشار نشان می دهد که عملکرد شرکت یک موضوع تحقیقاتی است که در زمان نسبتاً اخیر مورد توجه است. همانطور که در شکل 3 نشان داده شده است ، بیشتر نشریات در سال 2016 منتشر شده اند ، با 14 مقاله ، قبل از اینکه اندکی به 12 نشریه در سال در 2017 و 2018 و 11 نشریه در سال 2019 کاهش یابد. این روند کاهشی تا سال 2020 ادامه دارد ، با انتشار 9 نشریه در آگوست 2020.
16 مجله علمی وجود دارد که با OI در ارتباط با عملکرد شرکت کار می کنند ، حداقل 2 نشریه با مقاله علمی موجود هستند که با ، تصمیم مدیریت و پیش بینی فن آوری و تغییرات اجتماعی بیشترین توجه را به موضوع داشت. شکل 4 منابع را توسط مجلات ارایه می کند.
تجزیه و تحلیل برای شناسایی کلماتی که بیشتر در میان کلمات کلیدی منابع انتخاب شده وجود دارد ، انجام شد. همانطور که در شکل 5 ارایه شده است ، بیشترین کلمات کلیدی گزارش شده توسط نویسندگان “نوآوری باز” و پس از آن “نوآوری” و “عملکرد شرکت” ، سپس “عملکرد صنعتی” ، “عملکرد نوآوری” ، “ظرفیت جذب” ، “ورودی داخلی” ، “دانش” ، “دانش خارجی” ، “OI خروجی” ، “تحقیق و توسعه” و SME” شرکت های کوچک و متوسط می باشند . کلمات خاصی فقط دو بار ظاهر شدند ، مانند “استراتژی باز نوآوری” و “عملکرد Desorptive
4- مروری بر روند تحلیل شده
پس از شناسایی منابع ، کلیه مقالات به صورت جداگانه با استفاده از قرائت متن مورد مطالعه قرار گرفتند. ما پنج روند کلان را شناسایی کردیم که در حال حاضر توجه محققان را به خود جلب می کنند: سازمان ، فناوری ها ، منابع انسانی ، استراتژی ها و عملکرد. شناسایی روندهای تحقیق به قضاوت شخصی نویسندگان از طریق تجزیه و تحلیل محتوای انتشارات منتخب بستگی دارد. این فرایند شامل شناسایی و استخراج مهمترین مشارکتها بود و به نویسندگان اجازه می داد آنها را به شکلی منسجم ارائه دهند و نتایج بررسی ادبیات موضوع را به روشی منطقی و روشن بیان کنند.
در زیر بخش های زیر ، ما مشارکت های اصلی مربوط به روند تحقیقات مشخص شده را بررسی می کنیم.
4.1 سازمان
در واقع ، فرهنگ سازمانی ، عدم تعهد داخلی و مقاومت کارکنان تأثیر قابل توجهی در پذیرش فعالیت های OI دارد ، مانع بالقوه ای برای تحقق آن است.
حتی پیشینه های سازمانی و جو نوآوری نیز تأثیر معینی در OI و همچنین عملکرد شرکت دارند. بر مبنای نظر Popa و همکاران نقش های پویایی محیطی و رقابت را در روابط بین فضای نوآوری و OI ورودی و خروجی بازی می کنند. نتایج حاصل از بیش از 400 شرکت کوچک و متوسط اسپانیایی نشان داد که عوامل سازمانی – مانند تعهد از طریق منابع انسانی – تأثیر مثبتی بر جو نوآوری دارند ، که به OI ورودی و خروجی کمک زیادی می کند. همچنین مشخص شد که عوامل احتمالی مانند پویایی محیط ، تأثیر مثبت جو نوآوری در OI خروجی را تقویت می کند.
رحمان و همکاران چارچوبی را برای افزایش ظرفیت سازمانی برای برون سپاری نوآوری ایجاد می کنند ، به شرکت ها امکان می دهد از مزایای آن مانند کاهش هزینه ها ، بهبود انعطاف پذیری و دسترسی به تخصص بهتر استفاده کنند ، در عین حال خطرات را کاهش می دهد.
4.2 فن آوری ها
برای ادامه رقابت در بازار ، شرکتها اغلب به سمت اتوماسیون سریع سوق داده می شوند. این فرایند منجر به تبدیل زنجیره های ارزشی به سیستم های داده محور هوشمند می شود. بنابراین شرکت ها برای کسب سود بیشتر از اشکال جدید توسعه ، توجه بیشتری به کسب ، ادغام و بهبود فن آوری های خارجی دارند. به همین دلیل ، شرکت ها گاهی چاره ای ندارند جز اینکه دانش خارجی را به عنوان راهی برای افزایش نوآوری موثر در فرآیند های تولید خود وارد کنند. این رفتار منجر به کاهش تحقیقات داخلی می شود. قیمتی که توسط آن شرکت هایی که به پارادایم OI دسترسی پیدا می کنند پرداخت می شود. با توجه به دانش داخلی ، Nylund و همکاران ، نقش تعدیل کننده فرآیندهای OI را بر نتایج اقتصادی شرکتهای مشمول اتوماسیون روشن می کنند. از طرف دیگر ، برخی از نویسندگان تأثیر مثبت OI بر صلاحیت زنجیره تأمین و عملکرد شرکت را تأیید می کنند.
تحقیقات در مورد سیستم های اطلاعاتی نقش مهمی را که فناوری اطلاعات IT در نوآوری شرکت ایفا می کند ، نشان داد که دسترسی و ادغام دانش از منابع خارج از شرکت – مانند مشتریان ، رقبا یا مراکز تحقیقاتی – برای موفقیت نوآورانه مشاغل اساسی است. . ترنتوپولوس و همکاران چشم انداز دانش بنیان یک شرکت را در نظر می گیرند تا بررسی کنند که چگونه تحقیق از منابع دانش خارجی و فناوری اطلاعات برای جذب دانش بر عملکرد نوآوری تأثیر می گذارد. سیستم های دسترسی به داده ها و روابط شبکه ای نقشی اساسی در جذب دانش خارجی دارند. این امر همچنین در درآمد حاصل از نوآوری اعمال شده در فرآیندهای شرکت ها منعکس می شود. از تجزیه و تحلیل انجام شده ، مشخص می شود که شرکت ها باید بتوانند استراتژی های خود را برای کسب دانش خارجی از طریق سرمایه گذاری های خاص در IT هماهنگ کنند تا فرایندهای ابتکاری خود را بهبود بخشند.
برخی از مطالعات تجربی در مورد شرکت های پیشرفته چینی نشان می دهد که استعداد فناوری تأثیر OI ورودی را بر عملکرد شرکت افزایش می دهد. با این حال ، تأثیر نسبی استعداد فناوری بر رابطه بین OI خروجی و عملکرد شرکت هنوز تأیید نشده است. استعداد تکنولوژیک بیشتر همراه با مدیریت باتجربه اطلاعات بازار ، اثرات OI خروجی را افزایش می دهد. به گفته برخی از نویسندگان ، شرکت وقتی فعالیتهای نوآوری ورودی را اجرا می کنند و از صلاحیت فنی بالایی برخوردار هستند ، اگر سطح معقولی از مهارتهای مدیریتی مرتبط با اطلاعات بازار حفظ شود ، نتایج بالاتری کسب خواهند کرد.
4.3 منابع انسانی
تعهد و انگیزه منابع انسانی در رابطه با رفتارهای نوآوری نقش مهمی در رابطه بین OI و عملکرد شرکت دارد. چنین رابطه ای توسط ژانگ و همکاران تجزیه و تحلیل می شود. یافته های آنها نشان می دهد که در بیشتر موارد ، سطح بالایی از کارکنان آموزش دیده منجر به افزایش تأثیر مثبت OI می شود. با این حال ، نویسندگان نشان می دهند که در شرکت های تولید گرا ، این موضوع همیشه اتفاق نمی افتد. در شرکت های فناوری گرا ، با افزایش نسبت بین کارکنان فنی و تولیدی ، عملکرد مالی شرکت به دلیل اجرای رویکرد OI افزایش می یابد. در حالی که در شرکتهایی که بیشتر تمایل به فعالیتهای تولیدی دارند ، این رویداد رخ نمی دهد.
Ahn جنبه های استراتژیک OI و مسئولیت مدیر اجرایی را برای اجرای آن در نظر می گیرد. نویسنده تأیید می کند که گشودگی بر عملکرد شرکت تأثیر می گذارد ، و ویژگی های مدیر اجرایی به طور مثبت با گشودگی ارتباط دارد. سایر نویسندگان معتقدند که دو عامل وجود دارد که بر پتانسیل نوآوری مشارکتی تأثیر می گذارد و در نتیجه باعث بهبود عملکرد شرکت می شود: (i) توانایی ایجاد نتایج مهم نوآوری که تحت تأثیر ورودی های شرکت های خارجی و تحولات مربوطه است. و (ii) همکاری هایی که منجر به نوآوری های اساسی می شود (که عملکرد شرکت را بر اساس ظرفیت آن در ترکیب و بهره برداری از این نتایج در عملکرد خود بهبود می بخشد).
در مورد نقش روابط اجتماعی و شبکه ها در زمینه های سرمایه گذاری اقتصادی ، برخی از نویسندگان الگویی را ارائه می دهند که سرمایه اجتماعی را به عنوان یک تسهیل کننده بین اجرای ابزارهای OI و عملکرد شرکت در نظر می گیرد. نویسندگان اظهار داشتند که استفاده از ابزار OI باعث بهبود سرمایه اجتماعی یک سازمان می شود. مفهومی که به وضوح به عملکرد شرکت مربوط می شود.
با تمرکز بر شرکت های تاسمانی ، Corral de Zubielqui و همکاران بررسی می کنند که چگونه جریان خارجی دانش از بازیگران بازار حاصل از رسانه های اجتماعی بر نوآوری و عملکرد شرکت تأثیر می گذارد ، و میزان عملکردهای مدیریت منابع انسانی در کاهش این رابطه را نشان می دهند .
4.4 استراتژی ها
یکی از روندهای اصلی در ادبیات در مورد تأثیر رویکرد OI بر عملکرد شرکت مربوط به مطالعه استراتژی های احتمالی است که شرکت ها می توانند به منظور استفاده بیشتر از پارادایم OI به کارگیرند . روابط بین استراتژی های OI ورودی و خروجی و عملکرد نوآورانه و اقتصادی صنایع غذایی و آشامیدنی ترکیه توسط Seyfettinoğlu تجزیه و تحلیل می شود. نویسنده تأیید می کند که استراتژی OI – همراه با نوآوری ناشی از ایده پردازی – یکی از عواملی است که بیشترین تأثیر مثبت بر سطح نوآوری داراست.
ظاهراً ، استراتژی های OI در زمان های مختلف تأثیرات گوناگونی دارند. برخی از نویسندگان تأیید می کنند که OI ورودی بر عملکرد شرکت در کوتاه مدت تأثیر منفی می گذارد اما این روند در میان مدت و بلند مدت معکوس می شود. از این رو ، بنگاه ها باید سطح معقولی از ضریب OI را حفظ کرده و درجه OI خروجی را افزایش دهند تا عملکرد خود را در طولانی مدت افزایش دهند.
Na و همکاران تایید می کنند که شرکت ها باید با در نظر گرفتن نقش مشتریان خود ، استراتژی نوآوری خود را تقویت کنند. از نظر رفتار OI ، شرکت ها باید شبکه ای از روابط با آکادمی ها ، سایر شرکت ها و کاربران را ایجاد کنند. استراتژی اجرا شده می تواند رویکردهای بهره برداری و / یا اکتشاف را در نظر بگیرد و عواقب آن را بر عملکرد شرکت شناسایی کند. Oguguo و همکاران مشاهده می کنند که چگونه نقش نهادهای ملی بر منافع یک شرکت برای همکاری تحقیق و توسعه تأثیر می گذارد.
Yunus با مشاهده فعالیتهای نوآوری شرکتهای خدماتی در اندونزی ، بر روی استراتژیهایی متمرکز است که این شرکتها با تقابل مدلهای نوآورانه بسته در مقابل باز و بررسی تأثیر استراتژیهای نوآوری بر نوآوری و تأثیر یک ظرفیت نوآوری قوی بر عملکرد شرکت ، دنبال می کنند. نتیجه تحقیق نشان می دهد تغییر در استراتژی های شرکت ها نسبت به OI به دلیل استفاده روزافزون از منابع نوآوری خارجی و همکاری های بیرونی ، و در نتیجه تأثیر مثبتی بر عملکرد شرکت دارد. این تأثیر همچنین با تشدید همکاری عمودی – به ویژه با تأمین کنندگان و مشتریان – و رشد همکاری های فشرده دانش ، به ویژه با دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی ، تأیید می شود.
یک استراتژی برای دسترسی به OI استفاده از رسانه های اجتماعی است. شرکت ها می توانند از رسانه های اجتماعی برای جمع آوری اطلاعات در مورد نیازهای مشتری و راه حل های ناشناخته فناوری استفاده کنند. Roberts و همکاران نشان می دهند که استفاده از اطلاعات از کانال های رسانه های اجتماعی می تواند منجر به عملکرد بالاتر شرکت شود ، اگرچه این فعالیت تحت تأثیر رسمیت فرآیندهای توسعه محصول جدید است. نویسندگان مشاهده می کنند که توانایی یک شرکت برای بهره مندی از جستجوی خارجی در رسانه های اجتماعی به عملکردهای داخلی آن بستگی دارد. مدیران باید هنگام جمع آوری اطلاعات از شبکه های اجتماعی ، به ویژه برای پروژه های مهم ، محتاط باشند ، زیرا این اطلاعات از نظر سهم آنها تا حدودی کم است.
برخی از نویسندگان چارچوبی را که در آن فعالیت های OI اعمال می شود ، با در نظر گرفتن فرایندهای توسعه محصولات جدید مطالعه می کنند. دو روش مختلف OI در نظر گرفته می شود: روش اول در مرحله توسعه رخ می دهد و دوم در مرحله بازاریابی. یافته های تحقیق نیاز به تمایز فعالیت های OI را با توجه به نقشی که قابلیت های توسعه محصول جدید در تأثیرگذاری بر چنین شیوه هایی ایفا می کند ، نشان می دهد. Cruz-González و همکاران به عنوان دو استراتژی جستجوی باز متفاوت ، تحقیق خود را در مورد وسعت و عمق متمرکز می کنند و تأیید می کنند که علاوه بر مزایای متنوع آنها از نظر یادگیری و نوآوری ، در نظر گرفتن هزینه های آنها نیز مهم است. نویسندگان نشان می دهند که تأثیر این دو رویکرد جستجوی باز بر عملکرد شرکت به صورت معکوس به پویایی محیط فناوری بستگی دارد. در حالی که گستردگی جستجو با عملکرد در محیط های پایین فن آوری رابطه مثبت دارد ، به نظر می رسد در شرایط پویاتر عملکرد شرکت را کاهش می دهد. از طرف دیگر ، عمق جستجو تأثیر مثبتی بر عملکرد در زمینه های دینامیکی با فناوری پیشرفته دارد ، در حالی که به نظر می رسد در شرایط پایدار به عملکرد شرکت آسیب می رساند.
Crema و همکاران با مطالعه روابط بین استراتژی شرکت ، عملکرد سرمایه گذاری و عملکرد نوآوری ، تأثیر استراتژی شرکت را در میزان سطح باز بودن اتخاذ شده و تأثیر OI بر عملکرد شرکت بررسی می کنند. یافته ها نشان می دهد شرکت هایی که استراتژی ابتکاری را دنبال می کنند ، کسانی هستند که بیشتر در مهارت های فنی و صلاحیت های اصلی سرمایه گذاری می کنند. از شرکتهایی که یک استراتژی متنوع سازی را دنبال می کنند انتظار می رود که از روشهای مدیریت OI استفاده کنند ، در حالی که شرکتهای متمرکز بر استراتژی کارآیی بیشتر مستعد فعالیتهای OI هستند و کمتر به دنبال بهبود قابلیتهای اصلی هستند.
در مورد استراتژی هایی که به دارایی های مالکیت معنوی اشاره دارد ، Sun و همکاران تأیید می کنند که تأثیرات استراتژی های OI بر عملکرد شرکت مربوط به اجرای مالکیت معنوی و توسعه بازار واسطه ای است که ممکن است تأثیر OI را محدود کند. هونگ و چیانگ تدابیری را پیشنهاد می کنند که منفعت OI یک شرکت را در نظر می گیرد ، یعنی تمایل شرکت به استفاده از دانش خارج برای مطابقت با مدل تجاری خود به منظور کسب منافع از فروش دارایی های مالکیت معنوی خود. Bhaskarabhatla و Hegde69 نشان می دهد که نیروهای درون سازمانی مانند فشارهای مالی و رهبری جدید ، تعهد شرکت را به موفقیت مدیریت بالقوه ثبت اختراع و موفقیت بالقوه آن شکل می دهند. به گفته نویسندگان ، استراتژی ای که حمایت از مالکیت معنوی را از طریق استفاده از حق ثبت اختراع مرتبط با اتخاذ شیوه های مدیریت کیفیت در نظر می گیرد ، می تواند مانع جریان آزاد دانش از مرزهای سازمان شود. از نظر نقشی که فعالیت های صدور مجوز در عملکرد شرکت ایفا می کنند ، برخی از نویسندگان اظهار می دارند که ، به دلیل وابستگی متقابل با فعالیت های توسعه محصول در یک شرکت ، مدیریت مجوز به عنوان یک تجارت مستقل مفید نیست. در عوض ، رویکردهای یکپارچه به شرکت ها کمک می کند تا بر تنگناهای مدیریتی غلبه کنند و از OI بهره مند شوند. این یافته ها پیامدهای مهمی برای مدیریت و تحقیقات در زمینه بهره برداری از فناوری ، صدور مجوز ، OI و بازارهای فناوری دارند.
وو و همکاران ، گشودگی بیرونی را جستجوی دانش خارجی می دانند که می تواند برای نوآوری استفاده شود و گشودگی داخلی را دانش باز در یک شرکت می دانند. تأثیر گشودگی نسبت به ارزش آفرینی به شدت تحت تأثیر ظرفیت شرکت برای نوآوری است که شامل ویژگی های ذاتی دارایی های دانش ، ظرفیت جذب و موقعیت کارآفرینی است. در بیشتر موارد ، روند تبدیل ایده های نوآورانه به عملکرد مثبت به قابلیت های نوآوری شرکت ها بستگی دارد. برخی از شرکت ها قادر به بهره مندی از اثرات انتقال فناوری خارجی هستند در حالی که برخی دیگر با مشکلات مختلفی روبرو می شوند. برای غلبه بر این چالش های مدیریتی ، شرکت ها باید فرایندهای برنامه ریزی استراتژیک را که اهمیت روزافزون فناوری خارجی تجاری را در نظر می گیرند ، پیاده سازی کنند. دو ابزار می توانند به شرکت ها کمک کنند تا بهره برداری از فناوری خارجی و برنامه ریزی فناوری داخلی را ترکیب کنند. اولین نقشه راه فناوری محصول است که باید شامل توسعه فناوری خارجی باشد. دوم مربوط به مفهوم بازار عملکردی است که از چشم انداز بازارهای محصول به بازارهای فن آوری منتقل می شود
در تصمیم گیری در مورد نگهداری یا فروش دانش ، یعنی اینکه آیا منابع دانش خارجی را به بازار عرضه کنیم یا از آنها در داخل سازمان بهره برداری کنیم ، تعارضات بالقوه ای ایجاد می شود. بنابراین لازم است شرکت ها به تصمیمی برسند که سازگاری استراتژیک تصمیمات اتخاذ شده را فراهم کند .Lichtenthaler بررسی می کند که شرکت ها چگونه می توانند در هنگام تصمیم گیری در مورد نگهداری یا فروش با دستیابی به تناسب استراتژیک ، به درگیری های احتمالی واکنش نشان دهند. با توجه به فرصت ها و تهدیدهای توسعه دانش ظاهری ، تصمیم برای نگهداری یا فروش یکی از اصلی ترین زمینه های تعارض بین استراتژی ها در سطوح مختلف است. به طور خاص ، نوآوری در مقابل استراتژی های تولید ، استراتژی های تجاری در برابر واحدهای تجاری و تحقیق و توسعه در مقابل استراتژی های بازاریابی.
تأثیر OI بر استراتژی ، و در نتیجه بر عملکرد شرکت ، توسط Reed و همکاران نیز مورد تجزیه و تحلیل با توجه به تأثیر بر این تأثیرات بر دارایی های مالکیت معنوی قرار گرفته است .
4.5 کارایی
چندین نویسنده مطالعه می کنند که چگونه OI می تواند بر عملکرد شرکت تأثیر بگذارد ، با این حال ، از تجزیه و تحلیل عمیق منابع ، برخی از زیرمضامین را در روند کلان “عملکرد” شناسایی کرده ایم که در آن توجه ادبیاتی متمرکز است ، مانند تأثیر دانش خارجی بر عملکرد شرکت ، تأثیر فعالیت های نوآوری خروجی و تجزیه و تحلیل تجربی SME ها.
تأثیر دانش بیرونی
با مطالعه تأثیر دانش دریافتی بر عملکرد شرکت ، Moretti و Biancardi81 سه بعد را شناسایی می کنند: عملکرد اقتصادی (به عنوان مقدار گردش مالی شرکت نشان داده می شود). عملکرد مالی شرکت (اندازه گیری شده به عنوان ارزش سهام) ؛ و عملکرد منابع انسانی (کمی به عنوان سطح اشتغال). یافته های آنها نشان می دهد که تأثیرات توسعه دانش داخلی و کسب ظاهری در ابعاد مختلف مثبت است ، اما بازده آنها از نظر میزان و توزیع تغییر می کند. به طور خاص ، هر دو متغیر با عملکرد اقتصادی رابطه مثبت و معنی داری دارند.
با تجزیه و تحلیل رابطه بین مدیریت دانش مشتری ، OI ورودی و عملکرد شرکت ، Wen و همکاران تأیید می کنند که مدیریت دانش مشتری تأثیر مثبتی بر عملکرد شرکت دارد و سه عنصر فرایند OI را شناسایی می کند: کسب منابع ، ادغام منابع و مکانیسم تعامل کسب منابع و سازوکار تعامل نقش محدودی در واسطه گری بین مدیریت دانش مشتری و عملکرد شرکت دارند ، در حالی که ادغام منابع تأثیر بیشتری بر عملکرد شرکت دارد.
Wang معتقد است که در مورد مراکز تحقیقاتی ، افزایش OI ورودی برای تولید کارایی و عملکرد بالا ضروری است.
Oltra و همکاران با تجزیه و تحلیل 244 شرکت متوسط و متوسط اسپانیایی ، نشان می دهد که فعالیت های ورودی OI ، که شامل همکاری با شرکا در یک محیط تحقیق و توسعه است ، تأثیر دلگرم کننده ای بر عملکرد شرکت دارند. حتی فعالیتهای خروجی ، یا از طریق درآمد پرداختی پروانه یا از طریق بازاریابی غیرمستقیم ، تأثیر مثبتی بر عملکرد شرکت دارند. فعالیتهای مشترک ، که مربوط به مشارکت در مناطق و شبکه های نوآوری هستند ، تأثیر زیادی بر عملکرد شرکت دارند. در محیط صنعتی مشاهده شده ، تمرکززدایی اثر مثبتی ایجاد می کند که تأثیر فعالیت های خارج از منزل را افزایش می دهد ، در حالی که شیوه های رسمی سازی تأثیر مثبت آنها را کاهش می دهد.
وانگ و همکاران ، چگونگی تأثیر منابع دانش خارجی بر موقعیت نوآوری شرکت و همچنین عملکرد آن را تحلیل می کنند. نویسندگان اهمیت پیش بینی دانش را به عنوان پیش درآمد اتحاد های احتمالی مشخص شده با دانش افقی و عمودی تأیید می کنند. بر اساس یک نظرسنجی گسترده از شرکت های با فناوری پیشرفته ، نویسندگان دریافتند که توانایی ایجاد روابط خارجی ، اثر OI ورودی را در دستیابی به نتایج بیشتر افزایش می دهد.کسب موفقیت آمیز دانش فناوری خارجی نیز به فناوری و بازارگرایی شرکت بستگی دارد. Lichtenthaler با توجه به ظرفیت جذب یک شرکت ، یک چارچوب مفهومی را با گزاره های مربوط به جهت گیری فناوری ، بازار پذیری و جهت گیری بازار فعال ارائه می دهد.
طبق گفته Vrontis و همکاران ، تأمین منبع دانش خارجی در موارد دو حالت گرایی سازمانی در شرکت های دارای دانش افزایش مثبت می یابد.
با تجزیه و تحلیل تأثیر مستقیم و تعاملی کسب دانش بیرونی و بهره برداری از فن آوری خارجی بر عملکرد شرکت ، Hung و Chou بر 176 شرکت تولیدی با فناوری پیشرفته در تایوان تمرکز دارند. نویسندگان تأیید می کنند که کسب فناوری خارجی بر عملکرد شرکت تأثیر مثبت می گذارد ، در حالی که بهره برداری از فناوری خارجی تأثیر نمی گذارد ، در عوض رابطه بین بهره برداری از فن آوری خارجی و عملکرد شرکت را تشدید می کند. هر دو کسب دانش خارج و بهره برداری از فن آوری خارجی با عملکرد شرکت در موارد سرمایه گذاری بالای تحقیق و توسعه داخلی و یک فضای آشفته بازار ارتباط مثبتی دارند. Sisodiya و همکاران عناصر اصلی را که به OI ورودی اجازه می دهد و کارآیی آن را در زمینه کسب و کار افزایش می دهند ، تشخیص می دهند. از آنجا که OI به اتصالات خارجی و به ویژه به ظرفیت شرکت برای ایجاد و مدیریت روابط با شرکت های دیگر متکی است ، این روابط باید اثرات OI ورودی را بر عملکرد شرکت بهبود بخشد. ظرفیت شرکت برای ایجاد روابط با سایر شرکت ها در محیطی که با غنای دانش مشخص می شود و همچنین انعطاف پذیری آن از نظر پاسخگویی و سازگاری ، اثرات OI ورودی را افزایش می دهد.
با وجود مشاهدات مبنی بر اینکه استفاده بیش از حد از تحقیقات ظاهری و کانالهای مختلف نوآوری خارجی می تواند بازده حاشیه OI را کاهش دهد ، هنگامی که یک شرکت حق ثبت اختراعات داخلی و منابع حاصل از فروش محصولات جدید را با ورودی های حاصل از دانش خارجی بیشترین ترکیب می کند با روشی سودآور ، بهره وری بهتر و افزایش درآمد به دست می آورد . این ترکیب باعث افزایش اثربخشی منابع جدید محصولات جدید شرکت می شود فرایندی که نیاز به حفظ فعالیتهای تحقیق و توسعه داخلی گسترده و پرهزینه را کاهش یا حتی حتی از بین می برد.
تأثیر دانش خروجی
با در نظر گرفتن رابطه بین OI خروجی و عملکرد شرکت ، Lichtenthaler تأیید می کند که مورد اول ممکن است بر روی مزایای احتمالی و تهدیدات انتقال فناوری تأثیر مثبت یا منفی داشته باشد. چگونگی بروز این تأثیرات با عوامل داخلی ، یعنی ظرفیت فرسایشی ، عوامل خارجی و رفتار مناسب تفاوت دارد. بنابراین ، مدیریت کارآمد OI خروجی برای جلوگیری از تهدیدهای احتمالی و به دست آوردن منافع قابل دستیابی مهم است.
لازم به ذکر است که تجاری سازی فناوری خارجی بعلت افشای دانش داخلی یا بهره برداری ناکارآمد از منابع تحقیق و توسعه داخلی ، گاهی اوقات می تواند از مزایای رقابتی یک شرکت بکاهد . این وقایع می توانند بر عملکرد شرکت تأثیر منفی بگذارند
Choi اظهار می دارد که نگرش نوآوری دانش گرای درونی تأثیر مثبتی بر عملکرد شرکت دارد. از سوی دیگر ، نگرش نوآوری دانش مدار بیرونی فقط در شرکت های بزرگ تأثیر مثبتی بر عملکرد نوآوری دارد ، زیرا هیچ تأثیر واقعی بر عملکرد نوآوری SME ها ندارد.
Ahn و همکاران نقش مهم مدیران را در اتخاذ و اجرای روشهای OI بیان می کنند. نویسندگان سطوح باز بودن شرکتهای مختلف فعال در بخشهای مختلف را برای تعیین رفتارها و تفاوتهای مشابه با توجه به روش OI مقایسه می کنند. تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از یک نظرسنجی از شرکت های کره ای حاکی از روابط مهم بین باز بودن ، توانایی های OI و عملکرد شرکت است. نویسندگان نشان می دهند که ظرفیت فرسایشی ، یعنی توانایی انتشار دانش و فن آوری ، باید به شدت توسط ظرفیت مدیریت دانش پایدار باشد.
تجزیه و تحلیل تجربی SME ها
با تجزیه و تحلیل SME ها در بخش تولید کره جنوبی ، Yun و همکاران نشان می دهند که استفاده از OI عملکرد شرکت را افزایش می دهد ، با سرمایه گذاری تحقیق و توسعه SME ها در چنین بخشی تأثیر قابل توجهی بر عملکرد در کوتاه مدت و فعالیت های OI داشته است. در میان مدت و بلند مدت ، این اثرات به طور قابل توجهی کاهش می یابد.
با تمرکز بر SME ها در بخش IT مراقبت های بهداشتی ، کیم و Kim بر این باورند که شرکت ها باید فن آوری نوآورانه داشته باشند و باید بتوانند فناوری را برای رشد پایدار تجاری کنند. برخی از SME ها به عنوان یک سیستم OI در فرآیند تولید با شرکت های دیگر همکاری می کنند. با این حال ، این همکاری گاهی دشوار است و خطرات خاصی را در پی دارد. در این زمینه ، مهم است که SME ها برای بهبود عملکرد نوآوری خود ، حق ثبت اختراع با کیفیت بالا و استراتژی های همکاری با شرکت های خارجی را توسعه دهند. Hernandez-Vivanco و همکاران 220 شرکت اسپانیایی را بررسی کرده و نقش OI و سیستم های مدیریت نوآوری را در پیگیری کارایی نوآوری بررسی می کنند. رابطه بین کارایی نوآوری و عملکرد شرکت از نقطه نظر بهره وری نوآورانه فروش مورد مطالعه قرار می گیرد.
Ramirez-Portilla و همکاران داده های 48 SME تخصصی را که در ساخت ابرخودروها نقش دارند تجزیه و تحلیل می کنند. آنها تأیید می کنند که پذیرش مدلها و عملکردهای OI باعث افزایش نوآوری شرکت و بهبود عملکرد SME ها می شود. به طور خاص ، مشخص شد که OI به شدت بر دو بعد عملکرد تأثیر می گذارد: عملکرد محیطی و اجتماعی. کیم و همکاران بر روی علل فعالیت OI در صنعت تولید فناوری اطلاعات در کره تمرکز دارند. نویسندگان با اتخاذ نقطه نظر جریان دانش با استفاده از داده های استناد به ثبت اختراع ، یک چارچوب OI جدید ارائه می دهند.
بر اساس نظرسنجی از شرکتهای متوسط و متوسط مالزی ، Hameed و Naveed نشان می دهد که این همکاری عملکرد OI شرکت را افزایش می دهد. هوانگ و همکاران 141 شرکت تولیدی و متوسط تولیدی در تایوان را تحلیل کرده و ارزیابی می کنند که چگونه عملکردهای OI می توانند تغییرات احتمالی را در صورت بروز اینرسی سازمان تحت تأثیر قرار دهند و همچنین روش هایی که آنها قادر به تحریک تولید مدل های جدید تجاری هستند.
تأثیر موسسات آموزش عالی در سیستم توزیع OI توسط هاولز و همکاران مورد مطالعه قرار می گیرد که این پدیده را با استفاده از نظرسنجی از 600 شرکت در انگلستان مشاهده می کنند و به دنبال آن بررسی 400 شرکت انجام می شود.
نقش گشودگی
گشودگی یک پیش نیاز اساسی برای نوآوری است. با تجزیه و تحلیل روابط پویا بین گشودگی و عملکرد شرکت (با در نظر گرفتن ویژه بحران مالی 2008) ، Ahn و همکاران تأثیر مثبت گشودگی بر عملکرد شرکت را در طولانی مدت تأیید می کنند. در واقع ، افزایش باز بودن قابلیت پویایی شرکت و انعطاف پذیری آن را افزایش می دهد. علاوه بر این ، افزایش همکاری با سایر شرکت ها تأثیر زیادی در بهبود گردش مالی دارد ، زیرا همکاری با شرکای جدید استعداد تغییرات را بهبود می بخشد و کسب دانش جدید را افزایش می دهد.
به گفته نویسندگان دیگر ، عملکرد یک شرکت نتیجه روابطی پیچیده است. با تجزیه و تحلیل شرکت های کوچک و متوسط اندونزی ، Pratono نشان می دهد که شرکت های دارای شبکه گسترده ارتباطی ممکن است در بهره مندی از جریان دانش بین شرکای شبکه با مشکل روبرو شوند ، زیرا برای غلبه بر هرگونه رفتار فرصت طلبانه ایجاد اعتماد با همه شرکای گفته شده ضروری است.
Caputo و همکارانش ، روابط بین باز بودن شرکت ها و نوآوری و عملکرد مالی آنها را مطالعه می کنند. برای مورد اول ، نسبت بین بهره وری تحقیق و توسعه و درآمد به حق ثبت اختراع با گشودگی بالا کاهش می یابد ، در حالی که به نظر می رسد رشد اختراع تحت تأثیر فعالیت های OI تأثیر نمی گذارد. برای مورد دوم ، رشد فروش با توجه به باز بودن روند مثبتی را نشان می دهد ، در حالی که سود عملیاتی و گردش مالی با اتخاذ روشهای OI کاهش می یابد.
روشهای بسته در مقابل نوآوری باز
احمد و همکاران ادعا می کنند که شیوه های بسته نوآوری نیز نقش مهمی در بهبود عملکرد بیمارستان های کوچک و متوسط در هند بازی می کنند. تحقیقات آنها مدلی مبتنی بر اصول نوآوری بسته و باز را ارائه می دهد که می تواند برای افزایش عملکرد چنین بیمارستانهایی استفاده شود. Bae و Chang تفاوت بین نوآوری بسته و باز را از نظر عملکرد شرکتهای تولیدی کره بررسی می کنند.
نوآوری ورودی و خروجی
به نظر می رسد که هم OI ورودی و هم خروجی تأثیر مثبتی در توسعه شرکت دارند. ژانگ و همکاران مشاهده می کنند که هم رقابت در محیط و هم از نظر توانایی اقتصادی رابطه بین OI ورودی و رشد شرکت را تضعیف می کند.
با تجزیه و تحلیل تأثیر عملکردهای ورودی ، خروجی و همراه OI بر عملکرد شرکت در صنعت داروسازی ، Mazzola و همکاران تأثیر فعالیت های خاص OI را بر نوآوری و نتایج اقتصادی و مالی در نظر می گیرند.
ظرفیت جذب
Lichtenthaler برای ارائه چارچوبی یکپارچه برای نتایج عملکرد قابلیت جذب ، یک دیدگاه دانش بنیان را اتخاذ می کند. رابطه بین ظرفیت جذب و شبکه شرکت ها ، عملکرد بین المللی و عملکرد شرکت ها به طور عمیق توسط Agramunt و همکاران تجزیه و تحلیل می شود . De Zubielqui و همکاران تأیید می کنند که ورود دانش خارجی از طریق بازیگران بازار و دانشگاه ها از طریق مختلف بر نوآوری شرکت ها تأثیر می گذارد: ورودی دانش از فعالان بازار به طور مثبت و مستقیماً بر نوآوری شرکت ها تأثیر می گذارد ، در حالی که ورود دانش خارجی از دانشگاه به طور غیر مستقیم از طریق ظرفیت جذب بر نوآوری شرکت ها تأثیر می گذارد. رابطه بین ظرفیت جذب و OI و تأثیر آنها بر عملکرد شرکت نیز توسط Rangus و همکاران مطالعه شده است
5. نتیجه گیری ، محدودیت ها و جهت گیری های آینده
مسئله OI با توجه به عملکرد شرکت همچنان در ادبیات علمی مورد توجه قرار می گیرد ، همانطور که روند انتشارات به ویژه در سال های اخیر نشان می دهد. بررسی انجام شده وجود پنج گرایش کلان را نشان می دهد که در حال حاضر توجه محققان را به خود جلب می کند ، یعنی: سازمان ، فناوری ها ، منابع انسانی ، استراتژی ها و عملکرد.
از مقالات مختلفی که مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت ، مشخص می شود که اگر شرکت ها توانایی تصویب آن را داشته باشند ، به طور کلی تأثیر مثبتی بر عملکرد شرکت دارد.
از نظر نوآوری ورودی ، برای شرکتها بسیار مهم است که توانایی خود را در مدیریت روابط با شرکتهایی که از آنها فناوری به دست می آورند اصلاح کنند و برای جلوگیری از ناکارآمدی ، یک برنامه استراتژیک برای ترکیب دانش داخلی با آنهایی که به دست می آورند ، تعریف کنند. در مورد نوآوری های خارج از کشور ، برای دستیابی به بهترین تأثیر از نظر منافع ، شرکت ها باید به منظور جلوگیری از خطرات احتمالی ناشی از انتقال فناوری به خارج ، ظرفیت دفع کننده خود را در نظر بگیرند و یک استراتژی کارآمد برای حفاظت از مالکیت معنوی را به کار گیرند. در مورد OI همراه ، شرکت ها می توانند نه تنها با کسب دانش ، بلکه با همکاری با سازمان های دیگر نیز سود ببرند. چنین همکاری هایی می تواند باعث تبادل دانش و کاهش ناکارآمدی فناوری شود. علاوه بر این ، توسعه نوآوری مشترک در بین شرکای مختلف که از توانایی همه استفاده می کند ، می تواند باعث افزایش بازده برای همه شرکا شود. با این حال ، لازم است در نظر بگیریم که حفظ بسیاری از کانالهای همکاری شامل هزینه های اضافی و نیاز به هزینه هایی برای حمایت از فعالیت های هماهنگی است که باعث کاهش بازده نوآوری می شود. در واقع ، توسعه نوآوری مشترک شامل تلاش زیادی برای محافظت از مالکیت معنوی و دانش شرکت تحریک کننده به منظور جلوگیری از رفتارهای فرصت طلبانه است.
شرکتی که قصد دارد روش های OI را در پیش بگیرد ، باید خطرات ناشی از گشودگی نسبت به دانش و فناوری های خارجی را در نظر بگیرد و هزینه هایی را که باید متحمل شود نه تنها برای بهره برداری از فناوری های ورودی بلکه برای محافظت از خود در برابر تهدیدات نیز در نظر می گیرد.
اجرای مدل های OI خطرات زیادی را برای یک شرکت به همراه دارد. به طور خاص ، امکان آشکار کردن دانش داخلی که شرکت قصد ندارد آن را به اشتراک بگذارد ، همانند خطر نشت احتمالی دانش و مناسب بودن دانش برای منابع استراتژیک.
شرکتی که قصد دارد رفتارهای OI را اتخاذ کند باید بتواند با این معایب کنار بیاید تا از دست دادن احتمالی یک مزیت رقابتی (به عنوان مثال ، از افشای دارایی های محافظت شده توسط حق ثبت اختراع خود) جلوگیری کند و باید بتواند استراتژی های خود را اصلاح کند تا دوباره به سیاست های نوآوری برای به حداکثر رساندن بازده از نوآوری ورودی بپردازد.
همچنین برای تبدیل و استفاده بهینه از دانش ظاهری ، ضروری است که شرکتها ظرفیت جذب خود را – یعنی توانایی نه تنها کشف و جذب دانش خارجی ، بلکه کسب آن و توزیع داخلی آن – افزایش دهند.
شرکت ها همچنین باید بتوانند ظرفیت پذیرش را توسعه دهند که شامل آگاهی از فرصت های ارائه شده توسط بازار ، و توانایی اجرای سریع سیاست های بازاریابی برای پاسخگویی به این فرصت های جدید و افزایش سرعت پاسخگویی باشد.
از طرف دیگر ، علی رغم این تهدیدات احتمالی ، در شرایط مناسب ، OI می تواند منافع قابل توجهی را برای یک شرکت به ارمغان بیاورد و مزیت قابل توجه افزایش عملکرد آن را ارائه دهد. نوآوری باز جریان دانش را افزایش می دهد و می تواند به عنوان وسیله ای برای تولید حق ثبت اختراع جدید و تقویت توسعه محصولات ، خدمات و بازارهای جدید دیده شود. علاوه بر این ، می تواند استفاده کارآمدتر از منابع کم استفاده برای بهبود عملکرد شرکت را پشتیبانی کند.
اگرچه مقالات مختلف ادعا می کنند که OI به عنوان یک فرآیند می تواند عملکرد شرکت و مزیت رقابتی را افزایش دهد ، ما معتقدیم که هنوز زمینه تحقیقات بیشتر برای تعریف بهتر رابطه بین OI و عملکرد شرکت وجود دارد. به طور خاص ، یافتن اقدامات کافی برای به دست آوردن اطلاعات بیشتر در مورد پیامدهای مرتبط با عملکرد شرکت با توجه به استفاده از روش های OI می تواند جالب باشد. ما به استفاده از شاخص های مربوط به: مدیریت مالکیت معنوی (به عنوان مثال تعداد ثبت اختراع ثبت شده) اشاره می کنیم. میزان بودجه اختصاص یافته به تحقیق و توسعه و آموزشهای تخصصی برای کارکنان داخلی ؛ سطح گشودگی و نگرش به تغییر ؛ استفاده از کسب دانش از بهترین روشها ؛ تحمل خطر در صورت عدم موفقیت ؛ و سیستم مدیریت برای نظارت و مدیریت ایده های جدید در یک رویکرد ساختاری.
تحقیقات آینده همچنین می تواند پیشینه سازمانی را در نظر بگیرد که شرکت ها را قادر می سازد تا OI را با شانس موفقیت بیشتری دنبال کنند. اجرای موفقیت آمیز شیوه های OI ، شرکت ها را ملزم می کند تا از منابع اختصاصی و مهارت های ویژه برای رفع بهتر خطرات مرتبط با این فعالیت ها استفاده کنند. بعلاوه ، تعمیق تحلیل ادبیات موجود از طریق استفاده از آمار اضافی که به تعداد و سیر تحول استنادها اشاره دارد و ارائه و اظهارنظر در مورد شبکه استنادات مقالات پیشرو ، می تواند جالب باشد.
تجزیه و تحلیل اندازه گیری کمی تأثیر OI بر عملکرد سازمانی و ابتکاری شرکت ها را می توان با شناسایی عوامل حیاتی مرتبط با دستیابی و حفظ مزیت رقابتی شرکت هایی که انتخاب می کنند مدل تجاری نوآوری خود را انتخاب کنند ، بیشتر بررسی کرد. یکی دیگر از موضوعاتی که شایسته بررسی است ، تجزیه و تحلیل انتقال از نوآوری بسته به OI در طول زمان است ، زیرا بیشتر مطالعات فقط تصویر محدودی از وضعیت فعلی شرکت ها را نشان می دهد.
سهم ما از طریق این مقاله این است که به شرکت ها و مدیران اطلاع دهیم که سرمایه گذاری و استفاده از مدل های نوآوری می تواند بر عملکرد شرکت تأثیر بسزایی بگذارد. شرکت ها باید تلاش کنند تا توانایی جذب خود را بهبود بخشند ، زیرا این استعداد نتایج حاصل از طریق OI را فراهم می کند تا سود رقابتی داشته باشد.
از نظر محدودیت های تحقیق ما ، این امر از انتخاب اتخاذ معیارهای ورود برای انتخاب نمونه مقالات مورد بررسی در این بررسی ناشی می شود. از آنجا که مقالاتی که در مجلات غیر منتخب منتشر شده اند ، کتابها و مقالاتی که به زبانهای دیگر به غیر از انگلیسی نوشته شده اند ، در بررسی گنجانده نشده اند ، ممکن است سایر مشارکت های مربوطه حذف شده باشد. علاوه بر این ، تجزیه و تحلیل ما بر اساس تکرار کلمات کلیدی است. یک روش جایگزین برای ترسیم مشارکت ها می تواند گروه بندی کمی متفاوتی از عناصر را ایجاد کند. داده های جمع آوری شده می توانند به گونه ای دیگر انتخاب شوند و به گونه ای فیلتر شوند که بتوانند اطلاعات مرتبط تری را به دست آورند. بعلاوه ، باید در نظر گرفت که در این فرایندها همیشه درجه بالایی از ذهنیت وجود دارد. مطالعات بیشتر می تواند از چندین پایگاه داده برای جستجو و مقایسه دقیق تر داده ها استفاده کند. با این حال ، با استفاده از تجزیه و تحلیل محتوا ، که یک رویکرد تحلیلی و کیفی را فراهم می کند ، این محدودیت ها تا حدودی کاهش می یابد.