نوآوری در مدیریت برای توسعه پایدار

Kolnegar Private Media (Management Innovation for Sustainable Development)

2 آذر 1403 8:47 ب.ظ

هوش مصنوعی تا کارخانه هوشمند و هوشمندی کسب و کار

جان بوریان11 مارس 2021

ما درباره شرکت های هوشمند ، عملیات هوشمند ، تولید هوشمند و غیره چیزهای زیادی می شنویم. اما اصطلاحات “هوشمند” و “تیز هوش” در این زمینه ها به چه معنا هستند؟ آیا تفاوتی بین آنها وجود دارد؟

“واژه هوشمند” بودن اغلب در مورد ، تولید ، پردازش و اشتراک داده ها تعریف می شود. این اصل در ماهیت”محصولات هوشمند” مانند تلفن ها ، اتومبیل ها ، ابزارهای تحلیلی ، حتی سیستم های روشنایی شهر   موجود است.

در محیط تولید ، درک من از “هوشمند” به معنای “سطح هوشمندی پیشرفته تر” است. به این معنا که داده های گرفته شده از محصولات هوشمند و محیط پیرامون آنها بررسی و تحلیل می شود و در نتیجه “بهترین حالت” ایجاد می شود.

بیایید عمیق تر جستجو کنیم . هسته اصلی یک کارخانه هوشمند اغلب با نمادی از مغز انسان نشان داده می شود. اما بیایید یک کارخانه را با یک انسان مقایسه کنیم. همه ما مغز داریم – اما آیا باید هر انسانی را هوشمند یا باهوش دانست؟ احتمالا نه. بنابراین فقط داشتن مغز کافی نیست.

هوشمند بودن به معنای توانایی جذب اطلاعات (داده ها) ، سازماندهی آنها ، پردازش آنها و استخراج یک (بهترین) سناریواز آن است. این بدان معنی است که توانایی سازگاری با شرایط متغیر را دارید.

در محیط تولید ، دارایی ها و نیروی کار باید به عنوان بسترهای داده ای در نظر گرفته شوند که حجم عظیمی از داده ها را که توسط لایه های OT و IT پردازش می شوند ، تولید و مصرف می کنند.

این  هم “هوشمند” است – اما “هوشمند” نیست. حتی استفاده از هوش مصنوعی و الگوریتم های یادگیری شناختی / ماشینی نیز این محیط ها را به قلمرو “هوشمند” نمی رساند.

واقعیت جالب این است که ممکن است سازمان هایی که راه حل های دیجیتالی را اجرا می کنند – مانند مدل های پیش بینی کننده یا وضعیت و عملکرد  – اما آنها به صورت افقی و عمودی آنها را ادغام نمی کنند.

یعنی هرچه راه حل های دیجیتالی بیشتری به کار گرفته باشند ، سیلوهای بیشتری ایجاد می کنند. عنصر زمینه سازی داده های انتها به انتها موجود نیست. به جای رفع عارضه و بهینه سازی پیچیدگی موجود ، سیستم ها از پیچیدگی بیشتری برخوردار شده اند. این ممکن است در محیطی بسیار پیچیده و ناپایدار باشد که بتوان آن را با یک مغز مرکزی رام کرد.

یک شرکت هوشمند چگونه باید باشد؟

این امر به شدت به نوع زنجیره ارزش بستگی دارد. سازمانهای تولید گسسته با محصولات بسیار پیچیده بیشتر از تولیدکنندگان محصولاتی با پیچیدگی کم و با حجم زیاد ، کار بیشتری دارند.  فرآیند را می توان بدون تنها یک تماس توسط اپراتور انجام داد. حتی بیشتر فرایندهای دفتری نیز می توانند خودکار باشند.

اما برای همه انواع زنجیره ارزش ، هسته هوشمند باید به عنوان یک مغز مرکزی کار کند. برای آزاد کردن هسته هوشمند برای کار موثر و خودمختار ، در اینجا پیش نیازهای اساسی وجود دارد:

  • 100٪ فرایندهای داده محور
  • محیط IT و OT ایمن
  • سیستم های همگرا به صورت عمودی و افقی
  • زنجیره تأمین و مشتریان در زیرساخت های مربوط به کارخانه ادغام شده اند
  • تداخل انسانی برای کاهش بی ثباتی و خرابی های احتمالی (از جمله اتوماسیون پیشرفته در تولید و دفتر کار) از فرایندها حذف می شود
  • معماری فناوری اطلاعات مبتنی بر پلتفرم و مقیاس پذیر
  • تصمیمات پایان به پایان گرفته شده توسط الگوریتم های AI
  • معماری لبه و ابر که با استفاده از قدرت محاسباتی قابل توجه ، تجزیه و تحلیل را در زمان واقعی کنترل می کند

ایده آل برای آینده نزدیک چیست؟

تبدیل یک کارخانه هوشمند به یک شرکت هوشمند بیش از استفاده از جریان داده یکپارچه و بینش مبتنی بر داده و تصمیم گیری نیاز دارد. ایجاد یک هسته هوشمند که به طور خودکار فرآیندها را مدیریت می کند ، مستلزم اجرای سطح پیشرفته ای از اتوماسیون نرم افزاری و سخت افزاری ، انجام راه اندازی و نگهداری فناوری از راه دور و تهیه مستقل تدارکات داخلی و خارجی است.

دستیابی به این موفقیت ممکن است یک سفر طولانی باشد. نیاز به غلبه بر موانع ، از جمله جایگزینی سیستم های قدیمی IT و OT در همه حوزه ها ، سرمایه گذاری در مفاهیم تولید کاملاً خودکار و انعطاف پذیر و محافظت سطح بالای کل سیستم وجود دارد.

مهمتر از همه ، کل سرمایه و هزینه های عملیاتی پروژه باید منجر به بازگشت مطلوب سرمایه شود. برای اکثر شرکت ها ، یک محیط ترکیبی از فناوری انسانی-اتوماسیون هنوز هم بهترین انتخاب برای دستیابی به اثربخشی و پایداری تجارت است.

اما چنین محیط همگرا یی ، هوشمندانه نیست – حداقل همانطور که در بالا توضیح دادیم. شاید بهتر باشد “بیشتر هوشمند” نامیده شود. یعنی از بهترین های هر دو جهان استفاده می کند. به طور کامل توسط هوش مصنوعی مرکزی مدیریت نمی شود ، اما در عوض انعطاف پذیری ، شهود و توانایی مغز انسان را برای درک چیزها در یک زمینه گسترده تر ، با توانایی هوش مصنوعی در ایجاد بینش براساس تجزیه و تحلیل ورودی های داده پیچیده ، ترکیب می کند. به “هوشمند” نزدیکتر است ، اما هنوز وجود ندارد.

https://www.industryweek.com

آیا این نوشته برایتان مفید بود؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *