نوآوری در مدیریت برای توسعه پایدار

Kolnegar Private Media (Management Innovation for Sustainable Development)

2 آذر 1403 11:35 ق.ظ

نوآوری در ماموریت های زیست محیطی و مشارکت های مردمی

مسئولیت محیط زیست در حال تبدیل شدن به یک نگرانی استراتژیک مهم به طور فزاینده ای برای شرکت ها ، دولت ها و سازمان های غیر انتفاعی و مجامع بین المللی شده است.  اگرچه اکنون بسیاری از شرکت ها پشتیبانی مالی ، تجهیزاتی و یا پرسنلی را برای کاهش اثرات مخرب به محیط زیست فراهم می کنند ، اما شواهد نشان می دهد این اقدامات بسیار نا کافی است .

در کشور ما با توجه به شرایط خاصی که دارد روابط بین فعالان و نهاد های مردمی زیست محیطی با سازمانهای حاکمیتی و برخی نهاد های دیگر معمولاً در تنش و بی اعتمادی متقابل باقی مانده است. موضوعاتی مانند آلودگی هوا ، هدر رفت آب و انرژی و بسیاری موضوعات دیگر در طی این چند دهه نه تنها بهبود نیافته بلکه تشدید شده اند .

در کشور قوانینی جامع برای اقدام وجود دارند اما به علل گوناگونی معطل مانده و یا در سطوح بسیار پایینی بر روی آنها کار می شود . این امر علل متفاوتی دارد که در مطالعات آسیب شناسی بایستی مشخص شوند .اما با توجه به کمبود برخی منابع که لزوما منابع پولی نیستند ، مدیریت این قوانین را در عمل غیر اثر بخش نموده است .

 تشکیل همکاری های بین بخشی که با استفاده موثرتر از دانش و توانایی مردمی و سازمانهای حاکمیتی برای هر دو می تواند فرصت های جدیدی را برای دستیابی به اهداف این قوانین بیشتر نموده و محافظت از محیط زیست بیشتری را ایجاد کند یکی از رویکرد های لازم برای رفع مشکلات است. علاقه روزافزون سازمان های غیرانتفاعی به تجدید نظر در روابط سنتی ، شکل های جدیدی از همکاری را در همه زمینه های اقتصادی و بویژه زیست محیطی را به همراه دارد. این امری اثبات شده است که موفقیت کامل طرحهای زیست محیطی به همکاری مردم بستگی دارد که فرهنگ ارزشمند حفاظت از محیط زیست را اجرا و پایش کنند .

هوش جمعی در مورد “نسل جدید مشارکت” برای یک ایجاد تحول جدید در کشور، یک روش بهم پیوسته و وابسته به یکدیگر بین مردم و نهاد ها است و در نهایت تغییر گسترده ، سیستماتیک و  مشارکت های زنجیره ارزش برای یک زندگی خوب برای همه را بدنبال خواهد داشت.

این طرحها موارد عجیب و یا سختی نیستند کما اینکه اثر بخشی خود را برای بسیج همکاری های سطح بالا در سطح اتحادیه اروپا وامور بین المللی نشان داده است.

نیاز به مشارکت های عمل محور در حوزه قانونی وجود دارد. این امر یک تبلیغ مدیریتی نیست ، بلکه احساس عمومی در مورد وضعیت ناهنجار موجود است. باید قبول کرد که سازمانها می دانند چه کاری انجام دهند ، و ابزار لازم برای آن را دارند ، اما چگونه این کار را انجام دهند ، چیزی است که باید برایش اقدام نمود و همکاری و مشارکت می تواند در دستیابی به روشهای اثر بخش نقش داشته باشید.

وقتی سازمانها به دلیل اینکه دایما بدنبال منابع مالی هستند و به طرحهای مشارکتی نه بگویند ، تعهد ذاتی یک سازمان برای همکاری می تواند ضعیف باشد.  طراحان و بنیانگذاران یک مشارکت نوپا در عوض منابع مالی باید مشوق های قوی را شناسایی کنند: به عنوان مثال ، افزایش کیفیت فعالیت های شرکتها و یا اطمینان از مدیریت صحیح ذباله و جلوگیری از روشهای غلط بازیافت .

از سوی دیگر باید توجه داشت که همکاری درمورد یک مشکل کوچک ممکن است دشوارتر از یک مشکل بزرگ باشد زیرا منافع حل آن افراد  یک جامعه را به هیجان نمی آورد و تلاش های موجود را توجیه نمی کند. باقی ماندن مردم ماندن در کانون توجه در رابطه با امور زیست محیطی به پیشرفت برنامه ها کمک می کند. و کلام آخر اینکه ؛

هرگونه همکاری باید برای همه طرف ها معنا پیدا کند ، خواه منافع اصلی آنها تجاری ، زیست محیطی یا اجتماعی باشد. منافع روشنگرانه برای گروههای ذینفع تنها انگیزه واقعی توسعه پایدار است. این امر نوآوری در مدیریت را به عنوان یک اصل نیاز دارد.

آیا این نوشته برایتان مفید بود؟

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *