باور به مدیریت و نیز باور و اعتماد مدیریت به کارکنان یک سیستم مدیریتی است. این اعتماد دو جانبه به منظور ایجاد ارتباط و بین مدیریت و کارکنان برای دستیابی به چشم انداز شرکت، ارزش های اصلی، بیانیه ماموریت، و اهداف شرکت استفاده می شود و همانند سایر سیستمها بایستی بطور جدی و نظام مند ایجاد شود.
بسیاری کارشناسان و نظریه پردازان در حوزه های مدیریتی به اهمیت این موضوع پرداخته اند .
ذهنیت مدیریت در این زمینه به نحوه برخورد مدیر با کار، کارمندان و دنیای اطراف اشاره دارد. ذهنیت یا بینش ، دیدگاهی است که یک فرد دارد و چگونگی برداشت او از محیط و کارکنان و خودش را ترکیب نموده و نهایتا ارزشها را تعیین می کند .
مصادیق اثر بخشی اعتماد دوجانبه در تمامی امور حتی امور خانوادگی بسیار متنوع هستند که یکی از آنها کاهش تعارضات و تضاد ها است .
هر مدیری دلایلی برای ایچاد کسب و کار و هر فرد بعنوان کارمند یا همکار نیز دلایلی برای همکاری خود دارد . در یک نظریه قدیمی گفته می شد که اگر اهداف مدیر و اهداف سازمان و اهداف کارکنان همسو باشند برایند و نتیجه بسیار خوب خواهد بود . یکی از این نتایج بهره وری کل سیستم است.
قدرت باور دو جانبه در توانایی سازمان برای انجام امور خطیر نهفته است زیرا اعتماد و باور متقابل بینش ایجاد نموده و قدرت اراده را برای بروز نوآوری و تحول ایجاد می کند.
علی اکبر سعیدی کیا