یادداشت حاضر به بهانه روز ملی فناوری اطلاعات و ارتباطات با رویکردی نوآورانه به دنبال ترسیم و ارایه تحول دیجیتال، الگو و مراحل توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات کانونهای وکلا با استفاده از دانش، آیندهنگری و مبتنی بر راهکارهای نوین و آینده فناوری اطلاعات و ارتباطات است.
تدوین سند جامع تحول دیجیتال و استراتژیک فناوری اطلاعات و ارتباطات، اولین گام مؤثر در راستای استفاده اثربخش و کارآمد از آن در راستای تحقق مأموریت، اهداف، مقاصد و راهبردهای کانونهای وکلای دادگستری میباشد.
یادداشت حاضر به بهانه روز ملی فناوری اطلاعات و ارتباطات با رویکردی نوآورانه به دنبال ترسیم و ارایه تحول دیجیتال، الگو و مراحل توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات کانونهای وکلا با استفاده از دانش، آیندهنگری و مبتنی بر راهکارهای نوین و آینده فناوری اطلاعات و ارتباطات است.
بر اساس این منظر، کانونهای وکلای دادگستری بدنبال تحقق ساختار شبکهمحور مشارکتی و توسعه قلمرو خود به پشتیبانی برخط از وکلا و ذینفعان است. همچنین به منظور ترسیم مسیر تحقق تحول دیجیتال با استفاده از چارچوب نوین معماری سازمانی سرویسگرا، معماری محاسبات ابری، الگو و مراحل تحول فناوری اطلاعات و ارتباطات در لایههای ساختاری سیستم، سکو و زیرساخت تبیین و نظام آن تدوین شده است.
ورود به عصر اطلاعات، از حساسیت ویژه ای برخوردار است. از یکطرف از فرصتهای این عصر نمیتوان گذشت، ضمن اینکه مواجهه با این عصر گریز ناپذیر است و این موج با سرعت غیر قابل تصوری به طرف ما در حرکت است. از طرف دیگر، رسیدن به منافع نهفته در آن دارای چالشهای جدی است. همچنین، افزایش پیچیدگیها، پویایی و تعاملات درونی و بیرونی کانونها، نقش روز افزون فناوری اطلاعات و ارتباطات را در تعالی و تحقق مأموریت و اهداف آن برجسته و حائز اهمیت نموده است. اگر آینده نگرانه بنگریم، خواهیم دید که همچون دیگر نقاط جهان، بقا و موفقیت سازمانهای ما نیز در حال گره خوردن با توسعه و کاربری مناسب از فناوری های نوین، بویژه فناوری کلیدی و زیرساختی «فناوری اطلاعات و ارتباطات» است.
تغییرات شدید انگارهها و الگوهای ذهنی در گذر از عصر صنعت به اطلاعات و دانایی، حامل فرصتها و تهدیدات فراوانی است. همراهی و بهره برداری از موج نوظهور فرصت های فناوری اطلاعات و ارتباطات و رفع چالشها و تهدیدات پیش روی این حوزه نیازمند عزمی جدی و طراحی و تدوین تحول دیجیتال و الگو مناسب توسعه در این حوزه است.
چگونگی مواجهه با پیچیدگیهای این عصر، چگونگی توسعه کاربری فناوری اطلاعات و ارتباطات جهت تعالی کانونهای وکلای دادگستری و تحقق اهداف و مأموریتهای آن، مدیریت موثر و اثربخش منابع، ظرفیتها و سرمایهگذاریهای فناوری اطلاعات و ارتباطات و همسوسازی اقدامات موازی و جزیره ای و نیز ضرورت پیشتازی و بروز بودن کانونها در این حوزه کلیدی از دیگر دلایل نیاز به تحول رویکردها و توسعه هستند.
با خلق تحول بدیع در این مسیر میتوان بر توسعه نیافتگی، یاس، ناامیدی و … غلبه کرد. تدوین و ترویج تحول دیجیتال میتواند آینده ی روشن، جذاب، زیبا و دلکشی را خلق کند. ویژگی مهم تحول اثربخش این است که نمایانگر و معرف انتظارات و آرمانهای ذینفعان آن بخش باشد و میان آنها الگو و حس مشترک به وجود میآورد. تحول اثربخش بازتاب دهنده وفاق بر اهداف در بین اعضاء آن جامعه است. هر سازمانی که بخواهد پیشرفت کند و به تعالی ارتقاء یابد، باید چشم اندازی برای خود تعریف کرده باشد، بدون آن میتوان شرایط حاضر را حفظ نمود یا ادامه حیات داد، ولی نمیتوان توقع تعالی و پیشرفت داشت؛ بنابراین تدوین و ترویج تحول در بهره گیری از فناوری اطلاعات و ارتباطات، اولین گام مؤثر در راستای استفاده اثربخش و کارآمد از آن در راستای تحقق مأموریت، اهداف، مقاصد و راهبردهای کانونهای وکلای دادگستری میباشد. لازم به ذکر است که ظهور الگوی نوین سرویسگرایی، شبکهمحوری و محاسبات ابری و فناوریهای توسعه یافته جهت پشتیبانی از آن، تاثیرات و تحولات جدی و عمیقی بر تحولات، جهتگیریها و راهبردهای توسعه و کاربری فناوری اطلاعات و ارتباطات داشته است که با اجرا و پیاده سازی دقیق میتوان ضمن تسهیل گذر از عصر اطلاعات و دانایی و توسعه و کاربری فناوری اطلاعات و ارتباطات کانونهای وکلای دادگستری، شرایط مناسبی در سطح آن ایجاد نمود.
بررسیها نشان میدهد که فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان یک منبع راهبردی، نقش بسزایی در تحول و تعالی سازمانها دارد و مطالعات و تحقیقات گسترده ای در زمینه پذیرش فناوری اطلاعات و ارتباطات در سازمان و تحول سازمانی مبتنی بر آن، صورت گرفته است و سازمانها در سراسر جهان در سطوح مختلفی از این فناوری جهت بهبود، تعالی یا تحول سازمانی بهره میگیرند.
در یک تقسیمبندی رویکردهای مدیریت و برنامهریزی فناوری اطلاعات در سازمان به چهار رویکرد فناورانه، رویکرد همسوسازی، رویکرد تاثیر متقابل و رویکرد تحول سازمانی تقسیم میشوند.
در رویکرد فناورانه، روند برنامهریزی از پایین به بالا و اغلب شامل بررسی و انتخاب سخت افزار و نرم افزار و عمدتا بنابر احتیاجات بخشی و در سطوح عملیاتی انجام میگیرد. عدم توجه به راهبردهای کلان سازمان و فقدان راهبرد در حوزه فناوری اطلاعات و یا عدم یکپارچگی و بازگشت اندک سرمایه و… از مشکلات این رویکرد است. از سوی دیگر گسترش کاربرد این فناوری در سازمان اهمیت آن را از سطوح عملیاتی به سطوح راهبردی ارتقا داده و لزوم گذر از رویکرد فناورانه، به رویکرد همسوسازی با راهبردهای مشخص برابر هدفگذاری سازمان مطرح میشود.
در رویکرد تاثیر متقابل، فناوری اطلاعات نه تنها صرفا عاملی منفعل و متاثر از راهبردهای کسب و کار، بلکه خود عاملی موثر بر راهبردهای کسب و کار شمرده میشود و به جای رابطه یکسویه در رویکرد همسوسازی، رابطهای دو سویه و متقابل بین راهبردهای کسب و کار و راهبردهای فناوری اطلاعات برقرار میشود.
امروزه تعامل کسب و کار و فناوری اطلاعات تنها در محدوده راهبرد متوقف نمیماند. از سوی دیگر محیط اجتماعی، اقتصادی و فنی بسیار تغییر یافته است و ظهور الگوهای نوین مانند تجارت الکترونیک، سازمان مجازی و روند جهانیشدن اقتصاد، تحولات اساسی در بنیانهای سازمانی طلب میکند. در این راستا برای همگامی سازمان با تغییرات مذکور و مدیریت تغییر؛ باید ساختار، فرهنگ، مهارتها، سبکهای مدیریت، رهبری و ارتباطات سازمانی همگی دستخوش تغییرات اساسی شوند.
در این رویکرد به فناوری اطلاعات به عنوان یک برنامه تحول نگاه میشود و اعتقاد بر این است که بهره مندی از حداکثر توان و قابلیتهای این فناوری در پرتو تحول بنیادین سازمان تحقق مییابد. از سوی دیگر از دهه ٩٠ جهتگیری حرکت به سمت مدیریت مبتنی بر دانش و دانایی تغییر کرده و سازمانها به سمت زیرساختهای فراگیر و تدوین تحول دیجیتال و طرحهای ملی جهت توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات حرکت نموده اند و کاربریهای فناوری اطلاعات و ارتباطات نظیر تجارت الکترونیک، بهداشت الکترونیک، اقتصاد در محیط دیجیتال و نهایتا انجام امور و ارایه خدمات در قالب پورتال سازمانها و دولت الکترونیک به عنوان موج جدیدی در عصر اطلاعات عنوان گردیده است. از سال ١٩٩٣ میلادی اولین طرحهای راهبردی فناوری اطلاعات و ارتباطات در سطح ملی کشورهای صنعتی شکل یافت و از سالهای ١٩٩۶ به بعد، تحول دیجیتال با بهره گیری از فناوری اطلاعات و ارتباطات در سطح سازمان و برنامهریزی مبتنی بر آن پا به عرصه وجود نهاد.
بر همین اساس در راستای طرحهای راهبردی پیش روی، کانونهای وکلای دادگستری از منظر فناوری اطلاعات و ارتباطات الزاما باید زیرساختهای لازم خدمات را بر پایه شاخصهای ذیل مد نظر قرار دهد:
– برخورداری از یک سازمان خدماتی (اپراتوری) فناوری اطلاعات و ارتباطات با توان ارائه هر قابلیت به صورت سرویس (شامل زیرساخت، سکو و نرم افزار) و فراهم کننده اطلاعات و خدمات مناسب، دقیق و صحیح در هر زمان و مکان لازم به کاربران متناسب با میزان طبقه بندی و نوع دسترسی آنها.
– برخورداری از سامانه های مأموریتی، مشترک و عمومی با قابلیت ارایه به صورت سرویس و اجرای فرایندهای کسب وکار مشارکتی و تحقق سازمان شبکه محور مشارکتی (هسته و شبکه).
– برخورداری از زیرساخت های یکپارچه ارتباطی امن، پایدار و در دسترس؛ با قابلیت اتصال به شبکه های ملی و جهانی.
– برخورداری از زیرساخت پردازشی (مراکز داده) ابریِ پایدار و امن با قابلیت ارتباط با مراکز داده ملی.
– برخورداری از سکوی تعامل پذیر مشارکتی با قابلیت ارائه سرویس های امنِ تعامل پذیر و مشارکتی.
– برخورداری از نظام مدیریتی توانمند و مؤثر و مهندسی پویا و اثربخش.
– برخورداری از کاربران، راهبران و کارشناسان متخصص، کارآمد و متعهد در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات.
تحقق شاخصهای معرفی شده ایجاب مینماید که تلاشها، اقدامات و فعالیتهای مستمر و بیوقفه ای در این زمینه در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات کانونهای وکلای دادگستری انجام گیرد. الگو بلوغ کانونهای وکلای دادگستری در راستای مدیریت تحول، نقشه راهِ مبتنی بر رویکردِ مرحلهای و تدریجی است که نحوهی دستیابی به ویژگیها و عناصر چشم انداز مورد نظر را به تصویر میکشد.
الگوی تحول دیجیتال کانونهای وکلای دادگستری در راستای اسناد تحول سازمانی، در چهار مرحله محقق میگردد. این سطوح، از پایین، شامل تغییرات تدریجی که طی آن، توسعه زیرساخت مشترک و الکترونیکی کردن سازمان به صورت جزیره ای انجام میگیرد و تغییرات بنیادین که طی آن، ابتدا فرایندهای مهندسی مجدد و کانونهای وکلای دادگستری الکترونیک محقق شده، سپس به صورت شبکه ای و کانونهای وکلای دادگستری شبکهمحور مشارکتی (هسته و شبکه) شکل میگیرد و سرانجام، قلمرو دسترسی به کانونهای وکلای دادگستری دستخوش تغییر میشود و به پشتیبانی برخط از عملیات ذینفعان، توسعه و گسترش مییابد.
در هر مرحله از توسعه، وضعیت مؤلفه ها، سامانههای نرم افزاری و زیرساخت (شامل زیرساخت ارتباطی و پردازشی و سکوها) به صورت ذیل خواهد بود:
۱- توسعه زیرساخت مشترک و الکترونیکی کردن جزیره ای کانونهای وکلای دادگستری
در این مرحله، کانونهای وکلای دادگستری از زیرساخت مشترک ارتباطی و پردازشیِ لازم به منظور دستیابی به قابلیت های تبادل و ذخیره سازی داده و اطلاعات برخوردار میگردد. در همین راستا، توسعه و تکمیل زیرساخت ارتباطی مشترک و طراحی آن، توسعه و پیاده سازی زیرساخت پردازشی مشترک در اولویتهای کاری و برنامهای کانونهای وکلای دادگستری قرار دارد. به موازات آن، کانون به الکترونیکی کردن بخشی از فرآیندهای خود میپردازد. در واقع در این مرحله، سامانههای اطلاعاتی کانونهای وکلای دادگستری بهصورت جزیره ای میباشند و کانونهای وکلای دادگستری به صورت موضعی الکترونیکی میشود.
نرم افزارها و سامانههای اطلاعاتی موجود در این سطح شامل نرم افزارهای استاندارد دبیرخانه مکاتبات میباشد که در حال حاضر در کانونها موجود یا در حال توسعه است و در این مرحله کانونهای وکلای دادگستری تغییر اساسی نمیکند.
۲- کانونهای وکلای دادگستری الکترونیک
در این مرحله، کانونهای وکلای دادگستری از یک سکوی تعاملپذیری و مدیریت داده مشترک برخوردار میگردد. قابلیت های این سکو که به صورت سرویس ارایه خواهد شد؛ تعاملپذیری و مدیریت داده در کانونهای وکلای دادگستری توسعه و ارتقا مییابد و بخشی از نرم افزارهای کاربردی و سامانههای اطلاعاتی بهصورت سرویس به کاربران ارایه میشود. در این صورت، امکان تعامل پذیری و مدیریت اطلاعات میان کانونی در راستای تحقق اهداف و رفع نیازها فراهم میشود. کانونهای وکلای دادگستری از منظر ذینفعان به صورت یک پورتال دیده میشود و یکپارچگی میان سامانه های اطلاعاتی مدنظر میباشد. در این صورت، کانونهای وکلای دادگستری دچار تغییر شده و کانونهای وکلای دادگستری الکترونیک محقق میشود.
۳- کانونهای وکلای دادگستری شبکه محور مشارکتی
در این مرحله، به منظور تحقق هسته و شبکه و نیل به سازمان شبکه محور مشارکتی، سرویس های مشارکتی به سکوی مشترک «انبار داده» اضافه میشوند و قابلیت های این سکو نسبت به مرحله قبل، توسعه و ارتقا مییابد. همچنین در این مرحله، با ارتقا فرآیندی سامانههای اطلاعاتی و نرم افزارها، امکان تعاملات اطلاعاتی و دادهای مشارکتی میان کانونهای وکلای دادگستری با سایر ذی نفعان در بستر شبکه فراهم میگردد. همچنین معماری کانونهای وکلای دادگستری شبکهمحور مشارکتی محقق شده و اغلب نرم افزارها و سامانههای اطلاعاتی بهصورت سرویس ارایه میشوند و کانونها به کانونهای وکلای شبکهمحور مشارکتی تبدیل میشود.
۴- توسعه قلمرو و پشتیبانی برخط به ذینفعان
هدف این مرحله از تحول، توسعه قلمرو کانونهای وکلای دادگستری و پشتیبانی برخط از عملیات ارتباطی میان سازمانی میباشد. در این مرحله، با اضافه شدن سرویس های اشتراکی، امکان پشتیبانی اطلاعاتی برخط از تصمیمگیران و ذینفعان در تمامی سطوح و در گستره کلان دادهای به طور کامل فراهم میگردد.
۵- زیست بوم دیجیتالی بومی
سطح پنجم که هدف نهایی فناوری اطلاعات و ارتباطات میباشد، دستیابی به یک زیستبوم دیجیتالی بومی با ویژگیهایی همچون خودسازماندهی، خودتکاملی، بازتولیدی، بازترمیمی _ (Autopoiesis) _، نوآوری باز، آزاد و گروهی با مشارکت وسیع و گسترده میباشد. در این مرحله، قلمرو دیجیتالی کانونهای وکلای دادگستری به پشتیبانی برخط همه جانبه گسترش مییابد. دستیابی به این مرحله از تحول، بر اساس همگرایی علوم و فناوری های رایانه، علوم و فناوری های زیستی و علوم اجتماعی میباشد (اعمال هوش مصنوعی خودتکامل). همچنین توزیعشدگی کامل (از لحاظ مکان فیزیکی) و در عین حال همسویی کامل بر اساس یک زیستبوم دیجیتالی از ویژگیهای برجسته این مرحله از تحول میباشد.
در پایان نگارنده بر این باور است، اعتقاد به مزیت سازی حوزه فناوری اطلاعات، اعتماد به بخش خصوصی، ایجاد کارآمدی، نخبه گرایی همراه با بازتعریف وظایف و سیاستهای یکپارچه مدیریتی همسان با توان نهادی و سازگاری با آن، ظرفیت سازی، طراحی، اصلاح و حرکت مستمر در جهت تحقق اهداف تحول آفرینی با برآورده سازی قابلیتهای فنی و تخصصی میتواند منجر به ظهور انسجام ساختاری و جلوگیری از اتلاف منابع و دستیابی به اهداف مدنظر باشد.