نوآوری در مدیریت برای توسعه پایدار

Kolnegar Private Media (Management Innovation for Sustainable Development)

2 آذر 1403 1:07 ب.ظ

شناسایی کمبود منابع در رقابت برای پایداری زیست محیطی

29 اکتبر 2021 توسط دیوید یانگ و سایمون بک

تعهدات پایداری زیست محیطی در سال های اخیر به شدت افزایش یافته است، اما یک مشکل رو به رشد وجود دارد. در بخش های خاصی، تقاضا برای منابع مرتبط با پایداری به زودی از عرضه پیشی خواهد گرفت.

در سال گذشته، تعهدات پایداری به جریان اصلی تبدیل شده است. صدها شرکت علناً در مورد انتشار خالص صفر موضع گرفته‌اند، برخی از بزرگترین مدیران دارایی جهان از شرکت‌ها می‌خواهند تا با اقتصاد خالص صفر همسو شوند، و اجلاس سران COP26 بدون شک تعهدات پایداری بیشتری را از سوی بخش عمومی آغاز خواهد کرد. که پیامدهایی برای مشاغل خواهد داشت.

در حالی که این افزایش تعهدات به وضوح برای جامعه جهانی یک موهبت است، مشکلی وجود دارد. از آنجایی که شرکت ها برای انجام تعهدات پایداری خود رقابت می کنند، ممکن است به سرعت متوجه شوند که منابع، زیرساخت ها و قابلیت های بسیار مورد نیاز به راحتی در دسترس نیستند. در سال‌های آینده، دوره‌هایی را پیش‌بینی می‌کنیم که طی آن تقاضا برای نهاده‌های راه‌حل‌های پایدار از عرضه پیشی می‌گیرد و کمبود منابع نگران‌کننده‌ای را ایجاد می‌کند.

برای اطمینان از دسترسی به منابع حیاتی، رهبران باید به سرعت حرکت کنند. شرکت‌هایی که می‌توانند راه‌های جدیدی را برای رسیدگی به مشکلات کمبود خود شناسایی کنند، ریسک را کاهش می‌دهند، انعطاف‌پذیری ایجاد می‌کنند و حق بیمه‌های اقتصادی را به دست می‌آورند. مزیت کمبود به تعیین برندگان در مسابقه پایداری کمک می کند.

به عنوان مثال، استخراج فعلی مواد خام کمتر از یک سوم مقدار مورد نیاز برای تامین تقاضای باتری در سال 2030 است. تجزیه و تحلیل BCG نشان می دهد که عرضه خالص اعتبارات کربنی که وارد بازار می شود به میزان 300 میلیون تن معادل دی اکسید کربن در سال 2030 کمتر از تقاضا خواهد بود. و کارشناسان صنعت تخمین می زنند که تولید نهال درختان در ایالات متحده باید 2.4 برابر افزایش یابد تا با تقاضا برای احیای جنگل ها و کاهش کربن مواجه شود.

در این مقاله، عوامل پویایی را که کسب‌وکارها باید بررسی کنند تا تعیین کنند کمبودهای قابل توجه کجا، چه زمانی و چگونه پدیدار خواهند شد را برجسته می‌کنیم. با این بینش، شرکت‌ها نه تنها می‌توانند ریسک‌های تجاری را کاهش دهند، بلکه می‌توانند فرصت‌های جدیدی را برای نوآوری و پیشبرد اقتصاد سبز به دست آورند.

خطرات، تنگناها و کمبودها را شناسایی کنید

برای شناسایی ریسک‌های تجاری، تنگناها و کمبودهای بالقوه، شرکت‌ها باید ابتدا با ترسیم اکوسیستم اجتماعی-اقتصادی گسترده‌تر ذینفعان و مسائل اجتماعی که کسب‌وکار در آن فعالیت می‌کند، فضای کسب‌وکار را گسترش دهند. این شامل نقشه برداری از مجموعه کامل بازیکنان در سیستم و زنجیره ارزش آنها است. هدف، شناسایی ورودی‌های کلیدی، از جمله کالاها (مانند مواد خام، ابزارهای تولید، و امکانات ذخیره‌سازی) و خدمات (مانند تخصص و قابلیت‌های حیاتی) است که احتمالاً با افزایش تقاضا مواجه می‌شوند.

در مرحله بعد، شرکت‌ها باید مدل کسب‌وکار را مورد آزمایش قرار دهند تا بفهمند که تغییرات سریع تقاضا، ناشی از روندهای محیطی و اجتماعی، کجا باعث ایجاد کمبودهای اساسی در سیستم و در نتیجه آسیب‌پذیری برای کسب‌وکار می‌شود. یک شرکت باید افزایش تقاضا برای منابع یا محصولات پایدار را بر اساس پیش‌بینی‌های واقعی شبیه‌سازی کند تا اثرات آن بر اکوسیستم و مدل کسب‌وکار را پیش‌بینی کند. اگر تقاضا برای یک نهاده خاص ده برابر افزایش یابد، آیا شرکت همچنان می تواند آن را به راحتی خریداری کند؟ آیا این باعث ایجاد فشار بر زنجیره ارزش می شود؟ آیا ورودی های حیاتی در اکوسیستم برای سایر صنایع و اکوسیستم ها نیز مهم هستند؟ به عنوان مثال، گرافیت برای افزایش مقیاس هیدروژن سبز ضروری است، اما همچنین یک ورودی حیاتی برای افزایش مقیاس وسایل نقلیه الکتریکی است، بنابراین حفظ روندهای نوظهور در صنایعی که ممکن است برای منابع پایدار مشابه رقابت کنند، بسیار مهم است.

با استفاده از این رویکرد، شرکت ها می توانند نقاط مداخله استراتژیک را شناسایی کنند که در آن اقدام یا نوآوری هدفمند می تواند پویایی ذینفعان را تغییر دهد، تأثیر مثبتی بر مسائل محیطی یا اجتماعی بگذارد، آسیب پذیری های مدل کسب و کار را کاهش دهد و فرصت های تجاری جدید ایجاد کند.

درک کنید که کدام کمبودها بر استراتژی کسب و کار پایدار شما تأثیر می گذارد

پس از شناسایی کمبودهای بالقوه، شرکت ها می توانند ریسک و اهمیت هر کمبود بالقوه را با تجزیه و تحلیل ده عامل پویا ارزیابی کنند. (نمودار را ببینید.)

رویکرد ما تجزیه و تحلیل می‌کند که چگونه بازیگران در سیستم اجتماعی-اقتصادی گسترده‌تر – و پویایی در بین آنها – کمبود پایداری را ایجاد یا کاهش می‌دهند. بازیگران سیستم، سازمان ها یا گروه هایی هستند که اقدامات و استراتژی های آنها بر در دسترس بودن منابع پایدار تأثیر می گذارد. این شامل سرمایه گذاران، بازیگران صنعت، تامین کنندگان، شرکت کنندگان در زنجیره ارزش، مردم، مشتریان و تنظیم کننده ها می شود. سیستم دینامیکس زمانی وارد عمل می شود که بازیگران فردی تصمیمات یک جانبه یا چند جانبه می گیرند که بر کل سیستم تأثیر می گذارد. به عنوان مثال، اگر تنظیم‌کننده‌ها با تنظیم مقررات و سیاست‌ها به کمبودهای نوظهور پاسخ دهند، این ممکن است جریان سرمایه را به سمت کمبود منابع خاص افزایش دهد یا قابلیت دوام منابع جایگزین یا فرآیندهای تولید را افزایش دهد و در نتیجه با تغییر شرایط اقتصادی، کمبودها را برطرف کند. رگولاتورها اگر معتقد باشند که خطر کمبود آنقدر زیاد است که نباید صرفاً به نیروهای بازار سپرده شود، احتمالاً مداخله خواهند کرد. به عنوان مثال، دولت ها برخی از کالاها مانند لیتیوم را به عنوان ضروری برای امنیت ملی و گذار سبز شناسایی کرده اند.

با ارزیابی هر بخش از چرخه (همانطور که در نمودار نشان داده شده است)، رهبران می توانند درک کنند که کدام کمبودها مشکل سازترین هستند، کدامیک با کسب و کار یا مشتریانشان مرتبط است و کدامیک بزرگترین مزیت رقابتی را ایجاد می کند – و بر اساس آن عمل کنند. .

دینامیک گسترده تر سیستم را که کمبود منابع ایجاد می کند را درک کنید

ما ده عامل پویا را شناسایی کرده‌ایم که شرکت‌ها می‌توانند آن‌ها را برای ارزیابی تأثیر تجاری کمبودهای بالقوه در منابع، زیرساخت‌ها و قابلیت‌های پایدار تجزیه و تحلیل کنند – و از تلاش آنها برای نوآوری مدل کسب‌وکار پایدار حمایت کنند.

  • ماهیت دقیق کمبود را تعیین کنید.
  • شکاف بین عرضه و تقاضا را در سناریوهای مختلف کمی کنید.
  • تعیین کنید که کمبود چه زمانی پدیدار خواهد شد – و چقدر طول خواهد کشید.
  • ارزیابی اثر حق بیمه های اقتصادی و نوسان قیمت.
  • ساختار بازار و اکوسیستم را درک کنید.
  • محاسبه قابلیت امکان جایگزین برای منابع کمیاب.
  • ردیابی جریان سرمایه برای کاهش کمبود.
  • زمینه های در حال تحول جغرافیایی، ژئوپلیتیکی و فرهنگی را بررسی کنید.
  • اثرات چارچوب های نظارتی و مشوق های سیاستی را پیش بینی کنید.
  • خطرات تجاری ناشی از عدم اقدام را ارزیابی کنید.

ماهیت دقیق کمبود را تعیین کنید. کمیابی اشکال و اندازه های مختلفی دارد. ممکن است کمبود مواد خام (مانند لیتیوم یا کبالت)، محدودیت در روش‌های تولید فعلی (مانند پنبه تولید شده پایدار)، مشکل در افزایش سریع، کمبود تخصص یا استعداد، یا زیرساخت‌های توسعه نیافته وجود داشته باشد. ضروری است که منبع دقیق مشکل کمبود را مشخص کنید تا بتوانید به طور مناسب پاسخ دهید.

به عنوان مثال، احیای جنگل در مقیاس بزرگ برای کمک به کشورها برای مبارزه با تغییرات آب و هوایی مورد نیاز است. یک مطالعه اخیر نشان داد که ایالات متحده در حال حاضر بیش از دو میلیارد نهال در سال کمبود دارد – و این فقط برای برآورده کردن 50٪ از اهداف جنگل‌کاری این کشور تا سال 2040 است. یکی از چالش‌ها دسترسی به نیروی کار ماهر است. تعداد بسیار کمی از مردم می دانند که چگونه بذرها را جمع آوری کنند، و کسانی که این کار را انجام می دهند تقاضای زیادی دارند. ایالات متحده همچنین با کمبود کارگرانی مواجه است که می دانند چگونه بذرها را پردازش کنند، از نهال ها نگهداری کنند، درختان را دوباره بکارند و جنگل ها را حفظ کنند. بنابراین ماهیت کمبود، در این مورد، فقط یک مشکل تولید نیست. این امر همچنین در مورد استعداد و مهارت های اساسی مورد نیاز برای مقیاس تولید  ، موجود است.

شکاف بین عرضه و تقاضا را در سناریوهای مختلف کمی کنید. با تسریع جنبش پایداری، الگوهای عرضه و تقاضا تغییر خواهند کرد. شرکت‌ها باید بدانند که تقاضا در اکوسیستم خود و در اکوسیستم‌های مجاور کجا افزایش می‌یابد – و کجا کاهش می‌یابد. این نیاز به دیدگاه سیستمی پویا دارد زیرا تقاضا برای هر منبع واحد، بسته به زمینه. ممکن است در همان زمان افزایش یا کاهش یابد

به عنوان مثال، عرضه جهانی پلاتین در سه سال گذشته با کسری مواجه بوده است، اما مسائل عرضه و تقاضا در آینده پیچیده است. با توجه به اینکه این عنصر ورودی کلیدی برای الکترولیزهای هیدروژنی و پیل‌های سوختی هیدروژنی است، انتظار می‌رود که تقاضا برای پلاتین با افزایش سرعت انتقال به انرژی پاک و هیدروژن سبز افزایش یابد. در عین حال، با افزایش قدرت حرکت پاک و انتقال از موتورهای احتراق داخلی به خودروهای الکتریکی، تقاضا برای پلاتین در مبدل‌های کاتالیزوری کاهش می‌یابد. هنگام تعیین کمیت شکاف عرضه و تقاضا، شرکت ها باید چنین نیروهای بازار متضادی را در نظر بگیرند.

تعیین کنید که کمبود چه زمانی پدیدار خواهد شد – و چقدر طول خواهد کشید. شرکت‌ها می‌توانند با درک زمان ظهور کمبود و مدت زمان ادامه آن، حق بیمه‌های اقتصادی و محدودیت‌های عملیاتی را مدیریت کنند، جایگزین‌هایی را که می‌توانند برای پر کردن شکاف به وجود آیند را شناسایی کنند و گزینه‌های آربیتراژ را در مناطق مختلف جغرافیایی متفاوت کنند. آنها همچنین می توانند فرصت هایی را برای کسب و سرمایه گذاری شناسایی کنند. کلید این است که به سرعت حرکت کنید در حالی که چندین گزینه هنوز وجود دارد. شرکت ها باید سناریوهایی را در مورد مدت زمان هر کمیابی اجرا کنند و یک استراتژی روشن ایجاد کنند. از نقطه نظر انعطاف‌پذیری عملیاتی، یک تنگنای کوتاه و شدید ممکن است با اقدامات محدود قابل تحمل باشد، اما کمبود طولانی‌مدت در صورت عدم رسیدگی به موقع، خطرات عملیاتی و مالی جدی را به همراه دارد.

تجزیه و تحلیل BCG نشان می دهد که تقاضا برای اعتبارات کربن تا سال 2024 از عرضه پیشی خواهد گرفت. بر اساس گزارش ما، حتی در یک سناریوی محافظه کارانه، عرضه خالص اعتبارات وارد شده به بازار به میزان 300 میلیون تن معادل دی اکسید کربن در سال 2030 کمتر خواهد بود. تحلیل و بررسی. این کسری در دهه آینده می‌تواند تأثیر قابل‌توجهی بر توانایی شرکت‌ها برای دستیابی به تعهدات خالص صفر داشته باشد، به‌ویژه آنهایی که در افق 2030 هستند.

ارزیابی اثر حق بیمه های اقتصادی و نوسان قیمت. هنگامی که کمبودی ایجاد می شود، شرکت ها احتمالاً نیاز به پرداخت حق بیمه برای منابع کمبود دارند. با درک اینکه کدام منابع کمبود خواهند داشت و تشخیص اینکه آیا رقبا در موقعیت خوبی برای پرداخت حق بیمه برای آن منبع هستند یا خیر، شرکت ها می توانند ریسک خود را ارزیابی کرده و مدل کسب و کار را بر اساس آن تنظیم کنند. علاوه بر این، اگر کمبود منابع منجر به حق بیمه‌های اقتصادی بالا شود، می‌تواند جریان سرمایه را به سمت فناوری‌های جایگزینی که از نظر اقتصادی مقرون به صرفه‌تر هستند، آغاز کند. شرکت ها باید این نوع تغییرات را پیش بینی کنند.

به عنوان مثال لیتیوم مناسب باتری را در نظر بگیرید. در چند سال گذشته نوسانات قیمت قابل توجهی را تجربه کرده است، اما با توجه به افزایش سریع تقاضا از خودروهای الکتریکی و ذخیره انرژی ثابت، کارشناسان صنعت نسبت به “کسری های دائمی” هشدار می دهند. اگرچه پیش‌بینی‌های قیمت به‌طور قابل‌توجهی متفاوت است، اما Fitch Solutions خاطرنشان می‌کند که «لیتیوم سبز» که از طریق روش‌های پایدارتر (با استفاده از شدت کربن کمتر و مصرف آب کمتر) تامین می‌شود، در مقایسه با روش‌های استخراج مرسوم، با قیمت بالاتری به فروش می‌رسد. با تقویت این پیش بینی، مقررات اتحادیه اروپا از ژوئیه 2024 خودروهای برقی و باتری های صنعتی را ملزم می کند که ردپای کربن اعلام شده داشته باشند.

ساختار بازار و اکوسیستم را درک کنید. ساختار زنجیره ارزش، بازارها و اکوسیستم گسترده‌تر تأثیر قابل توجهی بر سرعت واکنش شرکت‌ها به مسائل کمبود دارد. پیمایش یک اکوسیستم بسیار پراکنده با بازیگران متعدد و چارچوب‌های نظارتی متفاوت بسیار دشوارتر از یک زنجیره ارزش متمرکز خواهد بود. شرکت ها باید یک بررسی جامع از زنجیره ارزش خود انجام دهند، نه تنها برای شناسایی تنگناهای بالقوه و کاهش کمبود، بلکه برای انعطاف پذیرتر کردن زنجیره تامین.

چالش های موجود در مقیاس تولید روغن پالم پایدار را در نظر بگیرید. در سال 2020، انجمن کالاهای مصرفی (CGF) “ائتلاف اقدام مثبت جنگل” را راه اندازی کرد، یک ابتکار به رهبری مدیر عامل که نماینده 20 شرکت عضو CGF است که متعهد به حذف جنگل زدایی، تخریب جنگل ها و تبدیل از زنجیره های تامین کالاهای کلیدی، از جمله آن است. درباره روغن نخل ، تلاش‌های قبلی برای دستیابی به اهداف جنگل‌زدایی خالص صفر با روغن پالم پایدار چالش‌برانگیز بوده است، تا حدی به این دلیل که کشاورزان کوچک 40 درصد از تولید روغن پالم را تشکیل می‌دهند. این بدان معناست که تامین کنندگان بزرگ روغن پالم باید میلیون ها کشاورز کوچک را متقاعد کنند تا شیوه های کشاورزی خود را تغییر دهند. با این ساختار بازار، دستیابی سیستماتیک به اهداف پایداری می تواند بسیار دشوار باشد.

محاسبه قابلیت حیات جایگزین برای منابع کمیاب. هنگامی که شرکت ها ماهیت اساسی کمبود و اهمیت آن را درک کردند، گام بعدی ارزیابی قابلیت فنی و اقتصادی گزینه های جایگزین است. نیاز به جایگزین‌های نوآورانه به‌ویژه زمانی که به محدودیت‌های مواد خام می‌رسد، آشکار می‌شود، زیرا این نوع کمبود را نمی‌توان با سرمایه‌گذاری و افزایش تولید یا تغییر روش‌های تولید جدید حل کرد. اگر انتظار می رود که کمبود برای مدت طولانی دوام بیاورد یا شکاف عرضه و تقاضای قابل توجهی ایجاد کند، ممکن است به یک راه حل کاملاً جدید نیاز باشد که نیاز به منابع کمیاب را از بین ببرد. برای هر سناریو، شرکت ها باید بدانند که کجا سرمایه گذاری کنند تا از دسترسی به منابع حیاتی اطمینان حاصل کنند.

به عنوان مثال، فرآیندهای فعلی تولید باتری به شدت به گرافیت خالص و با کیفیت بالا متکی هستند، اما استخراج گرافیت با کیفیت بالا چالش برانگیز است و بازیافت در مقیاس هنوز یک روش ثابت نشده است. علاوه بر این، مقدار زیادی ضایعات در طول تولید باتری EV رخ می دهد. تقریباً 30 برابر گرافیت بیشتر برای ساخت باتری نسبت به محصول نهایی مورد نیاز است. شرکت هایی مانند تسلا و یونیفرکس در حال آزمایش با جایگزین هایی مانند آندهای سیلیکونی هستند تا به میزان قابل توجهی نیاز به گرافیت در باتری های EV را کاهش دهند. با پیشرفت تکنولوژی، آندهای سیلیکونی ممکن است به طور کامل جایگزین نیاز به گرافیت شوند.

ردیابی جریان سرمایه برای کاهش کمبود. مقدار سرمایه ای که به سمت منابع کمیاب هدایت می شود، نشان می دهد که کمبود چقدر ممکن است طول بکشد و چقدر ممکن است شدید باشد. هر چه سرمایه بیشتری برای رفع کمبود به کار گرفته شود، احتمال اینکه تولید به سرعت افزایش یابد یا جایگزین های جدیدی ایجاد شود، بیشتر می شود. سطوح پایین‌تر سرمایه‌گذاری نشان می‌دهد که شرکت‌ها ممکن است با موانع دشوارتری در حل کمبود مواجه شوند. با ردیابی جریان سرمایه، شرکت‌ها می‌توانند ببینند که کجا و چگونه کمبودها برطرف می‌شود و بهترین مسیر را برای تأمین منابع پایدار مورد نیاز خود بیابند.

به عنوان مثال، بر اساس گزارش چشم انداز انرژی جهانی 2020، بیش از 3 تریلیون دلار سرمایه گذاری از هم اکنون تا سال 2050 برای افزایش زیرساخت های جذب، استفاده و ذخیره کربن (CCUS) مورد نیاز است. غول‌های نفتی، شرکت‌های چندملیتی، دولت‌ها و سازمان‌های چندجانبه همگی در اقتصاد CCUS سرمایه‌گذاری می‌کنند، اما سرمایه‌گذاری‌ها بسیار کمتر از آنچه مورد نیاز است، می باشد. در سال 2020، اروپا، خاورمیانه و آفریقا فقط 2 میلیارد دلار در CCUS سرمایه گذاری کردند. تا زمانی که سرمایه گذاری های بزرگ و متحول کننده به زودی انجام نشود، ظرفیت CCUS پاسخگوی تقاضا نخواهد بود.

زمینه های در حال تحول جغرافیایی، ژئوپلیتیکی و فرهنگی را بررسی کنید. برخی از کمبودها در یک زمینه خاص به دلیل تغییر مقررات دولتی، محدودیت های صادرات، بلایای طبیعی، یا آشفتگی ژئوپلیتیکی در یک منطقه غنی از منابع رخ می دهد. آنها همچنین ممکن است توسط بافت فرهنگی، ذهنیت مصرف کننده و روند تقاضای جهانی هدایت شوند. شرکت‌ها باید اثرات کوتاه‌مدت و بلندمدت این اختلالات و تغییرات بالقوه را بشناسند و اقدامات لازم را برای کاهش یا سرمایه‌گذاری بر هر گونه محدودیت انجام دهند – یا با مدیریت فعال پویایی‌های مختلف عرضه و قیمت‌گذاری برای کمبودهای پایدار در مناطق مختلف جغرافیایی، مزیت ایجاد کنند.

باز هم، روغن پالم پایدار یک مثال مفید ارائه می دهد. در برخی از بازارهای نوظهور، تقاضا برای محصولات حاوی روغن پالم به سرعت در حال رشد است. با این حال، تلاش‌ها برای تغییر ترجیحات مصرف‌کننده و ترویج استفاده از روغن پالم پایدار تایید شده در این بازارها هنوز در حال شکل گیری است.

اثرات چارچوب های نظارتی و مشوق های سیاستی را پیش بینی کنید. مداخلات سیاستی دولت می تواند تأثیر قابل توجهی بر کمبودهای پایداری داشته باشد. مشوق‌های دولتی، یارانه‌ها و سرمایه‌گذاری مستقیم می‌توانند جریان سرمایه را برای جایگزین‌های منابع پایدار، افزایش سرمایه‌گذاری، در دسترس بودن و قابلیت اقتصادی آنها افزایش دهند. برای مثال، در دو دهه گذشته، مشوق‌های مالیاتی دولت، سرمایه‌گذاری در فناوری توربین‌های بادی و ظرفیت تولید در ایالات متحده را افزایش داده و پذیرش این انرژی تجدیدپذیر را تسریع کرده است. شرکت‌ها باید سناریوهایی را در مورد تغییرات احتمالی نظارتی ایجاد کنند – و راه‌هایی برای مدیریت اختلالات یا سرمایه‌گذاری بر روی تغییرات بالقوه استراتژی‌سازی کنند.

برای مثال، با نگاهی به آینده، انتظار می‌رود که بازار جهانی باتری‌های لیتیومی در دهه آینده بین پنج تا ده رشد کند. در پاسخ به این افزایش گسترده در تقاضای بازار، وزارت انرژی ایالات متحده “طرح ملی برای باتری های لیتیومی” را در ژوئن 2021 منتشر کرد. این طرح، سرمایه گذاری در زنجیره ارزش تولید باتری های لیتیومی داخلی را هدایت می کند تا اطمینان حاصل شود که شرکت های آمریکایی از مزایای داخلی سود می برند و رشد بازار جهانی و اجتناب از خطر “وابستگی طولانی مدت به منابع خارجی باتری ها و مواد حیاتی” است. شرکت هایی که می توانند از سرمایه گذاری های دولتی استفاده کنند، می توانند مزیت رقابتی قوی در این بازار جهانی در حال رشد به دست آورند.

خطرات تجاری ناشی از عدم اقدام را ارزیابی کنید. پایداری می‌تواند منبع مزیت رقابتی باشد، و هنگام طراحی استراتژی شرکت، مهم است که بدانیم رقبا چگونه پایداری را دنبال می‌کنند. به عنوان مثال، از آنجایی که شرکت‌های بیشتری تعهدات خالص صفر را متعهد می‌شوند، یک زیرمجموعه خاص به ناچار از اهداف خود کوتاه می‌آیند. وقتی این شرکت‌ها برای رسیدن به اهداف خود تلاش می‌کنند، کمبود منابع پایدار بدتر می‌شود و خطر را برای شرکت‌هایی که برای این پویایی‌های در حال تغییر آماده نیستند، افزایش می‌دهد. انفعال می تواند خطرات عملیاتی آشکاری (شما نمی توانید به استعدادهایی که برای انجام تعهدات پایداری نیاز دارید دسترسی پیدا کنید) و خطرات مالی (به دلیل استفاده از منابع ناپایدار جریمه خواهید شد) ایجاد کند. اما ریسک‌ها همیشه چندان واضح نیستند (شما اهداف پایداری را از دست می‌دهید و پوشش مطبوعاتی منفی دریافت می‌کنید، اما این به فروش یا احساسات سرمایه‌گذار آسیب نمی‌زند).

از لحاظ تاریخی، شرکت‌هایی که از اهداف پایداری کوتاهی می‌کنند، با عواقب جدی مواجه نشده‌اند، اما اکنون که مکانیسم‌های پاسخگویی گسترده‌تری برای سرمایه‌گذاران، مصرف‌کنندگان و تنظیم‌کننده‌ها وجود دارد، این خطر در حال افزایش است. اجرای سناریوهای هزینه و فایده، هزینه واقعی عدم اقدام برای رسیدگی به کمبودهای پایداری را نشان می دهد.

برای اینکه شرکت ها به اهداف پایداری خود برسند یا حتی از آنها فراتر روند، باید به طور مداوم چشم انداز پایداری را زیر نظر داشته باشند. تجزیه و تحلیل ده عاملی که در اینجا توضیح داده شده است، دیدگاه روشنی را در مورد راه هایی ارائه می دهد که بازیگران مختلف در تمام صنایع و مناطق جغرافیایی در دسترس بودن منابع لازم برای دستیابی به تعهدات پایداری را تحت تأثیر قرار می دهند.

زمان مهم است. تعهدات پایداری در حال افزایش است، اما منابع مرتبط با پایداری عرضه محدودی دارند. شرکت‌هایی که به‌طور مداوم اکوسیستم‌های خود را برای کمبودهای پایداری اسکن می‌کنند، آماده هستند تا کمبودها را دور بزنند – یا از آنها سرمایه‌گذاری کنند – و فرصت‌های جدیدی را برای رشد بلندمدت و مزیت رقابتی باز کنند.

https://www.bcg.com

آیا این نوشته برایتان مفید بود؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *