
پیتر نگوین، جنا دبلیو کرامر، الین لی، کورال فلانگان، پیرس هلمز، نیت هاچرسون، مایا رابینوویتز، برایان کیم
4 مارس 2025
نویسندگان این گزارش با تکیه بر یافته های گزارش شاخص ساختمان جامعه: آینده ای جدید برای آموزش و تمرین معماری (1996)، وضعیت کنونی معماری در ایالات متحده را بررسی کرده و آینده ای را متصور می شوند که تأثیر و ارتباط آموزش معماری و حرفه معماری را افزایش می دهد.
نویسندگان با سه انجمن معماری – مؤسسه معماران آمریکا، شورای ملی هیئتهای ثبت معماری و انجمن دانشکدههای معماری – برای اطلاعرسانی به ابزارهای تحقیقاتی، پروتکلها و نمونه و حمایت از تفسیر آنها از یافتهها، همکاری کردند. این پروژه همچنین با نظرات مؤسسه آمریکایی دانشجویان معماری و سایر گروههای ذینفع، مانند کارشناسان موضوعی از هیئت ملی اعتباربخشی معماری (NAAB) و سازمان ملی معماران اقلیت، مطلع شد.
در مجموع، نویسندگان 377 دانشجو، 598 استاد، و 2792 متخصص حرفه ای را مورد بررسی قرار دادند و 107 مصاحبه را در سراسر ایالات متحده انجام دادند. تلاشهایی انجام شد تا دانشجویان، اساتید، و متخصصان حرفهای با پیشینهها و تجربیات مختلف، و همچنین مؤسسات با مأموریتهای مختلف و وضعیتهای اعتبارسنجی NAAB را شامل شود.
پنج توصیه اصلی از یافتههای تحلیلی پدیدار شد، که هدف آنها تقویت رابطه بین آموزش معماری و عمل برای اطمینان از آمادگی و موفقیت دانشجویان در ورود به رشته معماری است. در حالی که مطالعه کنونی بر اساس کار ارائه شده در انجمن ساختمان در سال 1996 است، این توصیهها مسائل امروزی را در بر میگیرد و بیشتر بر موضوعات دسترسی، فرصت، همکاری و شمول تمرکز دارد.
یافته های کلیدی
- مسیرهای معماری
طراحی و فرآیند خلاقانه منابع کلیدی مورد علاقه دانشجویان و اساتید بود.
رسانه های مرتبط با معماری منبع اصلی قرار گرفتن در معرض معماران آینده برای یادگیری و پرورش علاقه به این رشته بوده است.
دانش محدود در مورد الزامات برنامه و مقرون به صرفه بودن، موانع اصلی ورود به آموزش معماری هستند.
- وضعیت فعلی آموزش معماری، عمل و نوآوری
دانشجویان و متخصصان تمرین شکافی را بین آنچه در برنامهها آموزش داده میشود و آنچه در تمرین حرفهای مورد نیاز است، از جمله مهارتهای فنی و تجربه استفاده از سیستمهای فناوری جدید، درک کردند.
شرکتکنندگان در مورد اهمیت هوش مصنوعی و سایر مدلهای نوظهور برای آینده معماری توافق داشتند، اما برای استفاده از چنین مدلهایی از تمرین در کار خود به پشتیبانی و منابع بیشتری نیاز دارند.
شرکت کنندگان موانع ساختاری و فرهنگی را برای فعالیت حرفه ای ذکر کردند.
- تصورات تغییر اجتماعی
پایداری، سلامت انسان و تغییرات آب و هوایی به عنوان موضوعات مهمی برای حرفه معماری تلقی میشدند که باید به آن پرداخته شود، اما سه گروه ذینفع در مورد اینکه پرداختن به این موضوعات چقدر ضروری است، اختلاف نظر داشتند.
حمایت رهبری و منابع مالی موانعی برای پرداختن به موضوعات تغییر اجتماعی در برنامه درسی و عملکرد معماری هستند.
- همکاری بین دانشگاه ها و شرکت های معماری
اساتید و متخصصان شاغل فرصت های بیشتری برای همکاری خواهند داشت که فراتر از تجارب آماده سازی شغلی برای دانشجویان است.
بودجه و زمان منابع کلیدی لازم برای تسهیل توسعه و حفظ همکاری بین دانشکدههای معماری و متخصصان حرفهای و شرکتهایشان هستند.
توصیه ها
افزایش فرصت ها برای دانش آموزان مدارس K-12 برای کشف رشته معماری. برای افزایش گسترده علاقه به معماری در میان دانشجویان جوان، این رشته به رویکردهای سیستماتیک و حساس تری برای درگیر کردن دانشجویان به طور کلی و دانشجویان از جوامع کم منابع، به ویژه، در جایی که اطلاعات در مورد تابستان و فرصت های غنی سازی ممکن است محدود باشد، نیاز دارد.
بهبود دسترسی و مقرون به صرفه بودن آموزش معماری با بررسی مجدد فرآیند پذیرش و در نظر گرفتن مسیرهای جایگزین برای به حداقل رساندن هزینه دانشجو. انجام این کار ممکن است دانشجویان بیشتری را تشویق کند که معماری را به عنوان یک حرفه در نظر بگیرند.
تقویت همکاری بین دانشگاه ها، شرکت های حرفه ای و انجمن ها برای تقویت برنامه درسی و پیشبرد نوآوری در برنامه های معماری. تلاشهای مشترک میان این ذینفعان باید تغییرات دانشآموز محور در برنامهها یا مسیرهای نیروی کار معماری را آگاه کند.
با ارائه پشتیبانی ساختاریافته و انتقالی، موانع ورود و موفقیت در فعالیت های حرفه ای را از بین برده شوند .
حرفه ای های اولیه و با تقویت حس تعلق در میان رنگین پوستان. فارغ التحصیلان و متخصصان حرفه ای با موانع متعددی در نیروی کار مواجه می شوند و پرداختن به آنها می تواند تجارب حرفه ای را بهبود بخشد و آنها را به ماندن در این حوزه تشویق کند.
سرمایه گذاری روی تجربیات (به عنوان مثال، فعالیت ها، کارگاه ها) برای اساتید و متخصصان حرفه ای که مفروضات فردی و سازمانی در مورد زندگی اجتماعی را به چالش می کشد و سواد فردی و سازمانی را در مورد موضوعات تغییر اجتماعی ایجاد می کند. این میتواند به دانشگاهها و شرکتها کمک کند تا شیوههای فردی و سازمانی را که مانع تنوع در این زمینه میشود، مورد بازجویی قرار دهند و به آنها رسیدگی کنند.