نوآوری در مدیریت برای توسعه پایدار

Kolnegar Private Media (Management Innovation for Sustainable Development)

1 آذر 1403 10:06 ب.ظ

چگونه منطق به تنهایی ممکن است ثابت کند که زمان وجود ندارد

چگونه منطق به تنهایی ممکن است ثابت کند که زمان وجود ندارد

16 آوریل 2024 – نوشته ماتیاش موراوک، مکالمه-اعتبار: Unsplash/CC0 دامنه عمومی

فیزیک مدرن نشان می دهد که زمان ممکن است یک توهم باشد. برای مثال، نظریه نسبیت انیشتین پیشنهاد می‌کند که جهان یک بلوک ثابت و چهار بعدی است که همه فضا و زمان را به طور همزمان در بر می‌گیرد – بدون «اکنون» خاص.

آنچه برای یک ناظر آینده  وجود دارد، برای دیگری گذشته است. این بدان معناست که زمان آنطور که ما آن را تجربه می کنیم، از گذشته به آینده جریان نمی یابد.

با این حال، این با نحوه مفهوم‌سازی زمان در سایر حوزه‌های فیزیک، مانند مکانیک کوانتومی، در تضاد است. پس آیا زمان یک توهم است یا نه؟ یک روش برای کشف این موضوع این است که با استفاده از منطق به تنهایی ثابت کنیم که زمان غیرواقعی است.

در سال 1908، J.M.E. مک‌تاگارت، فیلسوف انگلیسی، مقاله‌ای منتشر کرد که در آن استدلال می‌کرد که ممکن است بتوانیم غیرواقعی بودن زمان را تنها با استفاده از تفکر منطقی بررسی کنیم.

تصور کنید که شخصی یک جعبه کارت به شما داده است که هر کدام نشان دهنده یک رویداد است. یک کارت سال 2024 را توصیف می کند، دیگری مرگ ملکه ویکتوریا و دیگری خورشید گرفتگی در سال 2026. کارت ها با هم مخلوط شده اند. به شما گفته شده است که این کارت ها را به گونه ای بچینید که نشان دهنده زمان باشد. چگونه می خواهید آن را انجام دهید؟

اولین راه استفاده از چیزی است که مک تاگارت سری B می نامد. شما یک کارت را انتخاب می کنید و آن را روی زمین می گذارید. سپس یکی دیگر از جعبه را بردارید و آن را با آنی که از قبل روی زمین است مقایسه کنید. اگر زودتر است، آن را در سمت چپ آن قرار دهید. اگر بعداً، آن را در سمت راست قرار دهید.

به عنوان مثال، مرگ ملکه ویکتوریا به سمت چپ خورشید گرفتگی 2026 می رود. سال 2024 به سمت چپ خورشید گرفتگی 2026 می رود، اما در سمت راست مرگ ملکه ویکتوریا. این کار را تکرار می‌کنید تا زمانی که به یک خط کارت برسید، که هر دو تا از آنها با استفاده از رابطه زودتر و دیرتر به هم مرتبط هستند.

همانطور که می نشینید و به چیدمان نهایی نگاه می کنید، متوجه می شوید که چیزی کم است. خط کارت ها ثابت است. هنگامی که کارت ها در جای خود قرار گرفتند، چیزی در مورد ترتیب آنها تغییر نمی کند. اما، همانطور که مک تاگارت اصرار دارد، شما نمی توانید بدون تغییر ، زمان داشته باشید.

زمان در نهایت معیاری برای تغییر است، حتی بر اساس علم فیزیک. اغلب به عنوان افزایش بی نظمی – آنتروپی – یک سیستم بسته شناخته می شود. یک فنجان قهوه داغ بخورید. با سرد شدن، آنتروپی افزایش می یابد. و شما می توانید تقریباً با دمای آن متوجه شوید که یک فنجان قهوه چقدر در آنجا ایستاده است. هر وسیله ای که زمان را اندازه می گیرد، مانند ساعت، به تغییر (تیک) متکی است.

به یاد داشته باشید، کار اصلی شما این بود که کارت ها را به گونه ای مرتب کنید که نشان دهنده زمان باشد. اما شما به چیزی رسیدید که تغییر نمی کند. عجیب است اگر بگوییم زمان تغییر نمی کند. بنابراین سری B نمی تواند زمان را ثبت کند.

با این حال، گزینه دیگری وجود دارد. می توانید دوباره شروع کنید و سعی کنید کارت ها را با استفاده از چیزی که مک تاگارت سری A می نامد مرتب کنید. شما سه توده منظم ایجاد می‌کنید—در سمت چپ همه کارت‌هایی که رویدادهایی را که در گذشته اتفاق افتاده، مانند مرگ ملکه ویکتوریا، توصیف می‌کنند. در وسط، اتفاقاتی که در زمان حال رخ می دهند، مانند سال 2024. و در سمت راست، مواردی که در آینده رخ خواهند داد، مانند خورشید گرفتگی 2026.

برخلاف سری B، این آرایش ثابت نیست. با گذشت زمان، باید کارت‌ها را از بخش راست (آینده) به بخش میانی (حال) و کارت‌های بخش (حال) وسط را به بخش چپ (گذشته) منتقل کنید، جایی که برای همیشه می‌مانند. بنابراین به وضوح تغییر در اینجا اتفاق می افتد. آیا این بدان معناست که سری A زمان را توصیف می کند؟

به گفته مک تاگارت، سری A دایره ای است. حرکت دادن کارت‌ها از بخش سمت چپ به وسط و سپس به سمت راست، فرآیندی است که از قبل به موقع اتفاق می‌افتد.

شما باید به موقع باشید تا بتوانید این ترتیب را انجام دهید. اما زمان دقیقاً همان چیزی است که شما در تلاش برای گرفتن آن هستید. به عبارت دیگر، برای توصیف زمان نیاز به زمان دارید. این دایره ای است و دایره گرایی منطق را نقض می کند.

بیایید جمع بندی کنیم. چیدمان سری B نمی تواند زمان را توصیف کند، زیرا چیزی در آن تغییر نمی کند. و تغییر برای زمان لازم است. بنابراین سری B کار نمی کند. سری A تغییر می کند، اما متاسفانه، دایره ای است. پس کار هم نمیکند از آنجایی که هیچ یک از این دو کار نمی کنند، مک تاگارت به این نتیجه می رسد که زمان نمی تواند واقعی باشد.

صد سال بعد

پس از گذشت بیش از صد سال، فیلسوفان هنوز به دنبال راه حلی هستند. برخی که «نظریه‌پردازان A نامیده می‌شوند، سعی می‌کنند سری A را به گونه‌ای تعریف کنند که دایره‌ای نباشد.

برخی دیگر که نظریه‌پردازان B نامیده می‌شوند، پذیرفته‌اند که سری B واقعیت را توصیف می‌کند و می‌گویند که مک‌تاگارت اشتباه کرده است که سریال را تغییر داده است. شاید تمام آنچه برای زمان وجود دارد فقط یک خط از رویدادها باشد.

«نظریه پردازان سی» هم هستند که پا را فراتر می گذارند و می گویند خط کارت ها حتی جهتی از قبل به بعد ندارد.

سال 2024 بین مرگ ملکه ویکتوریا و خورشید گرفتگی 2026 می گذرد. اما این واقعیت که ما عادت کرده ایم به مرگ ملکه ویکتوریا قبل از خورشید گرفتگی 2026 فکر کنیم، نه برعکس، شاید فقط یک عادت باشد.

من هنوز متقاعد نشده ام که هیچ یک از آنها درست می گویند، شاید روش های متفاوتی برای تفکر در مورد زمان وجود داشته باشد. در نهایت زمان مشخص خواهد کرد.و صرف نظر از اینکه حق با چه کسی است، آنچه قابل توجه است این است که مک تاگارت توانست بدون هیچ یافته‌ای از علم، اما صرفاً با تفکر منطقی در مورد مشکل، بحث را پیش ببرد.

https://phys.org

آیا این نوشته برایتان مفید بود؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *