اکر با کمی دقت به ادبیات جاری مدیریتی در کشور دقت کنیم ، در بیشتر موارد نوآوری پس از فناوری مطرح می شود در حالیکه نواوری مقدم بر فناوری است . در این وضعیت نوآوری در حوزه مدیریت بسیار مغفول باقی می ماند .
منظور ما از طرح این موضوع به توسعه مفهوم نوآوری مدیریت باز می گردد که با در نظر گرفتن ابعاد چند گانه ای مواجه است .
بررسی ادبیات مدیریت در این زمینه با دقتی بیشتر تأیید میکند که تحقیق و کار روی موضوع نوآوری در مدیریت ضعیف است و نوآوریهایی از این نوع به اندازه کافی در نظریهها و مدلهای نوآوری موجود نشان داده نمیشوند.
در یک کلام نوآوری در کشور ما بیشتر بر نوآوری محصول و فناوری متمرکز است . رویکرد سیستمی و کل نگر به نوآوری که خود دنیایی جالب است مغفول مانده است.
از آنجا که طبقه بندی انواع نوآوری ، نوآوری مدیریت را به عنوان راه حل های جدید در مدیریت کل سازمان تعریف می کند توسعه یک مفهوم نوآوری مدیریت که بتواند منابع نوآوری مدیریت، تاریخچه و دستاورد های کارهای انجام شده و اثرات آن ها را توضیح دهد، هنوز در اکو سیستم نوآوری کشور توسعه نیافته است. بروز این شکاف در دانش مدیریت نوآوری و نوآوری مدیریت بایستی با تمهیدات جدی رفع شود .
برای اینکار ابتدا یک رویکرد ارزیابی عملکرد از منابع صرف شده در اکو سیستم فناوری و دانش بنیان و اجرای مدل آن از اهمیت ویژه برخوردار است تا بر اساس نتایج این ارزیابی اثرات نوآوری مدیریت نیز سنجیده و مقایسه شوند .
این مهم بایستی از بالاترین سطوح یعنی از سطح قانون گذاری شروع و توسط معاونت علمی و فناوری پیاده سازی شود .
علی اکبر سعیدی کیا