خوبست بحث را با یک پرسش شروع نماییم.
کی و کجا تا بحال یک رویداد برای گردهمایی شرکت ها و کسب و کار ها در بخش خصوصی و دولتی برای اجرای طرح های مشارکتی بصورت اجرایی انجام شده و نتایج آن منتشر شده است ؟
این روز ها افراد بسیاری از سازمانها و نهاد های مختلف خصوصی و دولتی درباره اینکه چگونه همکاری باعث نوآوری میشود صحبت می کنند. اما وقتی زمان اجرایی نمودن این صحبت ها و تبدیل آنها به فرهنگ مشارکتی میرسد، عمل چندانی مشاهده نمی شود .
بیاد می آورم که نظام مشارکت در دهه ی شصت در بسیاری از سازمانها بعنوان یک حرکت مدیریتی در حوزه صنعت و تولید شروع شد و بعد به حوزه های دولتی و سازمانها رسید . از آن زمان حرکت های پراکنده همانند موضوع بهره وری در این زمینه وجود داشته است . این دو مقوله رابطه بسیار جدی و متقابل با هم دارند .
امروز ، وقتی به موضوع بصورت یک نظام مدیریت توسعه یافته نگاه کنید، وضعیت با آنچه در آن زمان مطرح می شد بسیار متفاوت است. سازمانها و شرکت ها در خصوص حرکت های مدیریت با انزوا عمل می کنند یا حتی با یکدیگردر تضاد هستند.
عدم موفقیت قوانین بالا دستی همچون قانون اصلاح الگوی مصرف انرژی و چندین مورد دیگر و نیز وضعیت صنایع و کشاورزی از نظر توسعه کیفی و رشد بهره وری دلیل همین موضوع است.
فرهنگ مشارکتی فرهنگی است که در آن همکاری منظم و برنامه ریزی شده و در تعامل با سایر سیستم ها جاری باشد.
بنابر این این پرسش مطرح است که در چنین محیطی نوآوری چگونه باید شکل بگیرد و توسعه بیابد . وضعیت عدم اثربخشی تعداد بسیاری از استارت آپها حاکی از نبود فرهنگ مشارکت و همکاری است .
باز اندیشی در خصوص اینکه فرهنگ کار مشارکتی چیست یکی از ضروریات توسعه بهره وری و نیز نوآوری است . این باز اندیشی با بستر سازی مبتنی بر واقعیت ها و بشکلی شفاف بایستی انجام و انواع ابزار های اجرایی آن توسعه یابند .
این تلاش برای راهحلهای خلاقانه، نوآورانه در بسیاری از سازمانها که نقش های اساسی در توسعه اقتصادی دارند بایستی شروع شوند . در توسعه چنین امری سازمانهایی همچون سازمان مدیریت و برنامه ریزی و مجلس محل بروز نوآوری در مدیریت می باشند .
علی اکبر سعیدی کیا