تدوین در گروه تحقیق کل نگار – 20-9-1401
یک قهرمان نوآوری در تیم خود چند نفر دارد؟
همانگونه که قهرمانان رشته های ورزشی دارای یک تیم هستند هر قهرمان نوآوری نیز نیاز به دستیارانی دارد و آنها با مسئولیت هایی نظیر مشاوره، درمان و حفظ توانیی های جسمی و اطلاع از زمانی که دیگر قادر به ادامه مبارزه نیست، می باشند . در ورزشهای خاص مانند بوکس یک همراه در گوشه رینگ حضور دارد که مشت زن را تر و خشک می کند .
عینا یک مدیر در نقش مربی نوآوری با همکاران خود کار می کند تا ویژگی های کاری و روحی آنها را توسعه دهد، یک استراتژی ایجاد کند و بازخورد فنی و نتایج را ارائه دهد. آنها جلسات تمرینی را انجام خواهند داد و بر پیشرفت کار خود نظارت خواهند کرد.
ویژگی های یک مدیر در نقش مربی چیست؟
ویژگی های یک مدیر در این زمینه طیف گسترده ای دارد ولی برخی از مهمترین آنها این است که درک عمیقی از مهارت های اساسی گرفته تا تاکتیک ها و استراتژی های پیشرفته برای نوآوری داشته باشد .
او باید مهارت های انگیزشی داشته و نسبت به افراد تیمش شناخت عمیقی داشته و با آنان ارتباط صادقانه و صمیمی ایجاد نماید .
اخذ خدمت از مشاوران بویژه مشاوره مدیریت در زمان راه اندازی و ورود به عرصه نوآوری بسیار ارزشمند و راهگشا خواهد بود . اما هدف از این مشاوره چیست ؟
ارتقای سطح دانش کاربردی یک سازمان یا یک موسسه و حتی افراد برای اتخاذ تصمیمات بهتر و یا روش اجرایی امور بصورت بهتر و نهایتا کنترل و نظارت بر فرایند ها و نتایج آنهاست .
این امور در راستای دستیابی به اهداف استراتزیک از طریق اجرای برنامه های عملیاتی هستند . یک نکته مهم و ظریف در اینجا تعریف دقیق مسیر استراتزیک یا نقشه راه است که هدف نهایی را به نتایج تبدیل می کند .
از آنجا که مسیر استراتژیک از محیط داخلی و بیرونی تاثیر می پذیرد و با تلاطم و تغییر همراه است ، پایش و اصلاح مسیر و ایجاد تنظیمات ( سرعت ، دقت ، خسارات ) همانند فرماندهی یک کشتی در زمان طوفانی ناشناخته است .
این موارد با تکیه به نوآوری امکان پذیر می شود . نوآوری که خصلت ذاتی مدیریت و نیروی انسانی و سایر بازیگران اصلی شده باشد . زیرا در لحظات طوفانی بایستی اتخاذ شده و به اجرا گذاشته شوند .
این ذاتی شدن نیاز به آگاهی ، تمرین ، تفکر و حس وابستگی به آن ( نوآوری ) را نیاز دارد.
مشاوره مدیریت باید نوآوری را در نوآوری به سازمان منتقل کند . مشاوره مدیریت همه اطلاعات همه افراد و سازمانهای مختلف را ندارد ، اما نیاز های آنان برای ورود به چنین فضایی را مبیند و با آنها کار می کند تا نوآورانه حرکت کنند .
آنها معلم نیستند . آنها کارشناسی نمی کنند و کنار بنشینند . آنها در این عرصه نوآورانه عمل می کنند و در یک تیم به هدف می رسند .
رهبر یک سازمان باید در سازمانش موارد زیر را به همراه تیمش که مشاور مدیریت نیز در آن حضور دارد تعریف و تدوین نماید :
چشم انداز نوآوری : نوآوری می خواهد کسب و کار را رهبری و متحد کند.
ماموریت نوآوری : ماموریت نوآوری ترویج، حمایت و اداره کسب و کار مطابق با الزامات و روح چشم انداز است.
اهداف نوآوری : نوآوری باید مأموریت خود را به ویژه با دستیابی به اهداف زیر انجام دهد:
- ترویج فرهنگ نوآوری در همه اشکال آن با توجه به ارزش های آموزشی، فرهنگی و تجاری و اقتصادی در کل کسب و کار
- دستیابی به بالاترین استانداردها در زمینه سازماندهی، هدایت و راهبری، مربیگری، آموزش، و کنترل کلیه برنامه های تدوین شده
- تشویق و حمایت از توسعه فرهنگ ، سازماندهی و مدیریت دانش منتج از خلاقیت و ابتکار درون و برون سازمانی
- ارتقای تفاهم و همکاری بین ذینفعان درون و برون سازمانی با ایجاد روشهای نوآورانه در مشارکت و همکاری و حمایت از آنها
- حفظ حقوق هر فرد و یا مشارکت کننده نوآور بدون تبعیض و اعمال غیرقانونی و شفافیت در امور
ارزش های نوآوری
- توجه به اصول توافق شده
- صداقت و شفافیت
- مسئولیت پذیری
- بهره وری
آماده شدن برای یک مسابقه نوآوری
دریابید که چگونه برای مسابقه نوآوری خود آماده شوید. اگر با جملات قهرمانی به موضوع نگاه کنیم در می یابیم که قهرمانان در سالن های ورزشی ساخته نمی شوند. قهرمانان از چیزی ساخته شده اند که در اعماق وجود خود دارند – یک آرزو، یک رویا، یک چشم انداز. آنها باید مهارت و اراده داشته باشند. اما اراده باید قوی تر از مهارت باشد. این رویا است که موتور حرکت نوآوری است.
مانند اکثر رشته های ورزشی ، در نوآوری ، احتمال آسیب دیدگی یک واقعیت است و فقط برای دیگران اتفاق نمی افتد! اکنون که برنامه شما آماده شده است، بیایید ببینیم حال و هوای شما و تیم شما چگونه باید باشد تا با آرامش به این برخورد مهارت ها و قدرت بپردازید. این تمرینات نوآوری به شما کمک می کند تا به یک هدف درست و نتیجه متناسب آن برسید .
چگونه برای نوآوری آماده شویم
در حیطه نوآوری همه چیز با کارهای مقدماتی شروع میشود که گاهی ممکن است کودکانه و کسلکننده به نظر برسند ولی شما باید با تکنیکهای مختلف نوآوری که مبتدیان باید با آنها آشنا شوند شروع کنید . همیشه بلند پروازی خوب نیست .
باید از خود بپرسید که چه کاری می توانیم انجام دهیم تا برای نوآوری آماده شویم؟ بله باید جمع ببندید زیرا نووآوری یک کار تیمی است . شما ممکن است ایده پرداز خوبی باشید و این مقدمه است و نوآوری باید به اجرا برسد .یاد گرفتن این امر یک جنبه مهم اگر نه اساسی از هنر مدیریت نوآوری است.
اولین و رایج ترین دشمن شما انتخاب تعداد بیش از حد موارد خواهد بود: نکته کلیدی این است که با ید با انرژی وارد موضوع شوید. شما بعنوان مدیر باید تازه و در دسترس باشید.
یادگیری و پرورش در نوآوری اصل مهمی است و بدانید که پیروزی همیشه مترادف با هوش نیست.نوآوری یک راهپیمایی همراه با دیگران است و آماده سازی همراهان مهمترین چیزی است که باید قبل از ورود به آن انجام دهید . نکته مهم این است که مطمئن شوید برای ورود به عرصه نوآوری آماده هستید.
انگیزه جزء ضروری نوآوری است و اراده می تواند مسیر را قابل تحمل کند . باید یک تیم داشته باشید و مطمئن شوید که تیم میل به پیروزی دارد.
آمادگی ذهنی در نوآوری
نوآوری، به عنوان یک روش تمرین و برنامه ارتقا ، مستلزم آن است که یکپارچگی و هماهنگی سازمانی برای اثربخشی را ایجاد نماید . اما نوآوری بخودی خود این کار را نمی کند بلکه با برنامه ریزی مدیران و هدایت صحیح انجام می دهد.
نیاز برای ایجاد عملکرد مثبت از طریق نوآوری یکی از چالش های اصلی هم برای خود نوآوری ها و هم برای مدیران بوده است، وبایستی با استمرار انجام شود تا به موفقیت دست یابد.آمادگی سازمانی نیازمند یک ساختارمناسب برای این امر است .
نوآوری و تمرین
یک فرایند نوآوری شامل تمرینات نوآوری برای سرعت، شرایط، برپا ایستادن و قدرت مدیریت آن است. این تمرینات به بهبود تکنیک نوآوری کمک می کند . برای اینکار بوت کمپ طراحی شده است .
مانند هر مسابقه ورزشی موضوع ایجاد و بکارگیری سیستم نوآوری برای تغییر و بهبود کسب و کار می تواند بسیار غیرقابل پیش بینی باشد و نیاز به بازتاب های سریع و موثری دارد که برنامه کلی شرکت را به خطر نمی اندازد.
در حیطه نوآوری بهترین مدیران کسانی هستند که می توانند به سرعت خود را با شرایط سخت یا در حال تغییر وفق دهند و به راه حل های خلاقانه ای بپردازند که کاملاً مطابق با شیوه های مدیریتی، پیام های برند و انتظارات اصلی مشتری باشد.
در نوآوری همه چیز در مورد فرهنگ است. و در رهبری آن هم همینطور است. اگر برای انجام کارها فقط به موقعیت و قدرت خود تکیه کنیم، توانایی ما برای تأثیرگذاری بر تغییرات و انجام کارهای بزرگ به طور چشمگیری محدود خواهد شد. درعوض، اگر بر روشهای مشارکتی و مبتنی بر ایجاد روابط قوی، تقویت گفتگوی مشترک، و دخیل کردن افراد به جای کشاندن آنهابزور به موضوع ، بسیار موثرتر خواهیم بود.
هر رهبر کسب و کار در مقطعی از زمان از چیزی ترسیده است. در زمانیکه تصمیم به ورود به عرصه نوآوری برای تغییر کسب و کار گرفته می شود بایستی از این ترس برای تقویت اقداماتمان در جهت دستیابی به اهدافمان استفاده کنیم. به عنوان رهبران در نقش مربی، حمایت یک وی از جریان نوآوری موثر و ضروری است .
برخی از مدیران در بالاترین سطوح، نگاه خود را بر فرصتهای مهم روزمره که میتواند بر کسب و کار تأثیر بگذارد، می بندند . اما در دنیای متحول فعلی تمایل بکار با کارکنان و مصرف کنندگان با شخصی سازی بی سابقه منجر به تغییر در سبک های رهبری شده است. باید در سبک مدیرت نیز نوآوری شود تا سایر نوآوری های فناورانه را سرعت ببخشد.
مدیرانی که برای اولین بار نوآوری را شروع می کنند، فکر می کنند که باید کارهای بزرگی را برنامه ریزی نمود . آنها دست بکار می زنند و زود خسته می شوند. نوآورهای باتجربه می دانند که قدرت واقعی از ایستادن، و بهبود مستمر ایجاد می شود . باید زمان کافی را صرف برنامه ریزی و آماده سازی نمود و باید بدانیم که موفقیت از طریق چابکی ایجاد می شود نه از طریق عجله برای دست یابی به نتایج شگفت انگیز .