23 آگوست 2022 -توسط دانشگاه منچستر -بهره مغزی — فقط برخی از میلیون ها پردازنده که شبیه ساز مغز SpiNNaker مستقر در دانشگاه منچستر را تشکیل می دهند. اعتبار: دانشگاه منچستر
پروفسور استیو فربر، خالق آن، پس از ساخت یک ابرکامپیوتر منحصربهفرد برای مدلسازی بخشهایی از مغز، میگوید ما هنوز تا درک کامل اسرار پیچیده ذهن انسان فاصله زیادی داریم.
پروفسور فربر، مستقر در دانشگاه منچستر، یکی از جاه طلبانه ترین پروژه های کامپیوتری نورومورفیک جهان را رهبری می کند – و مطالعه جاه طلبانه او می تواند روزی به معنای امکان داروهای جدید برای ترمیم اختلال عملکرد مغز باشد.
با این حال، او اضافه میکند که کسانی که روی اکتشاف مغز کار میکنند مطمئن نیستند که آیا هر مدلسازی مبتنی بر اصول علمی کلاسیک، صرفنظر از اینکه چقدر پیچیده باشد، آگاهی انسان را به درستی بازسازی میکند یا خیر – زیرا ممکن است یک «جادوی» بیولوژیکی عنصر گمشده باشد.
به طرز جالبی، روند استفاده از نسل بعدی ابزارهای هوش مصنوعی برای دادن عملکردهای مغزی بیشتر به روبات ها با سرعت در حال توسعه است.
پروفسور فوربر و تیمش در دانشگاه منچستر اخیراً به پیشرفتهای اولیهای از SpiNNaker (معماری شبکه عصبی اسپیکینگ)، ابررایانهای که برای مدلسازی مغز توسعه یافته است، دست یافتهاند.
گروه SpiNNaker با استفاده از دستگاه غول پیکر مستقر در محوطه دانشگاه، یک مدل ریزمدار قشری بیدرنگ و سایر مدلهای مخچه ایجاد کرده است و بخشی از پروژه مغز انسان با بودجه اتحادیه اروپا است. قشر مغز مسئول بسیاری از عملکردهای سطح بالاتر مغز مانند یادآوری حافظه و زبان طبیعی است و همچنین به عنوان میزبان نواحی حسی و حرکتی عمل می کند.
پروفسور Furber می گوید که علیرغم پیشرفت های قابل توجهی که قبلاً توسط SpiNNaker – ساخته شده از یک میلیون پردازنده- به دست آمده است – به صبر بیشتری نیاز است. در واقع این تازه آغاز سفر است.
او میگوید: «ما عملکرد ریزمدار پایه قشر مغز را کاملاً درک نمیکنیم، حتی اگر اکنون میتوانیم آن را مدلسازی کنیم و آن مدلها دادههای قابل تأیید بیولوژیکی را بازتولید میکنند.آنچه ما اکنون به آن نیاز داریم، تئوری هایی در مورد آنچه مدار انجام می دهد و چگونه آن را انجام می دهد، است که بتوانیم از مدل ها برای آزمایش استفاده کنیم.
با وجود چنین تئوریهایی ممکن است بتوان مدلهایی از زیرسیستمهای مغزی را ساخت و برای مثال کشف کرد که چه اختلالات ساختاری ممکن است در پس اشکال مختلف اختلال عملکرد مغز باشد.
او ادامه می دهد: «پس شاید بتوانیم ببینیم چه مداخلات دارویی ممکن است به بازگرداندن عملکرد «عادی» مغز کمک کند.هنوز جا برای بحث فلسفی وجود دارد که آیا چنین مدل نیوتنی [یعنی قواعد کلاسیک علم مبتنی بر قوانین منطقی و قابل فهم] برای توضیح عملکردهای بالاتر مغز کافی است یا خیر – برای مثال، یک مدل به اندازه کافی دقیق و دقیق از قشر خود آگاه شوند؟
“یا باید از “جادو” بیولوژیکی دیگری برای توضیح اسرار آگاهی استفاده کرد. ما نمی دانیم.”
به موازات دانشمندانی که در حال کشف اسرار پیچیده ذهن انسان هستند، دیگر پیشگامان دانشگاه منچستر، مانند استاد هوش مصنوعی سامی کاسکی، به دنبال توسعه بیشتر هوش مصنوعی برای سیستمها و روباتهای مستقل هستند.
پروفسور فوربر در مورد متقاطع حاصل از تحقیق خود با این کار منعکس کرد: «آیا میتوانیم از درک ریزمدار قشر مغز استفاده کنیم تا به روباتها آگاهی بیشتری نسبت به محیطشان و توانایی بیشتری برای تعامل با آن محیط بدهیم؟
“من فکر می کنم این بسیار محتمل است – و در مقیاس زمانی کوتاه تر از اسرار سطح بالاتر!”