در یک سازمان در راستای کار درست را درست انجام دادن ، توجه به اینکه موضوع و مساله درست انتخاب شود از اهمیت خاصی برخوردار است . اگر موضوعی غلط توجه شما را بخود جلب کند که حل آن نتیجه ارزشمندی را بدنبال نداشته باشد در حقیقت کار درستی انجام نشده است .
یکی از موضوعاتی که توجه به آن با بقای سازمان ها ربط دارد حفظ سلامت کارکنان از نظر روانی و جسمی بصورت توامان است. این امر بخصوص طی سالهای اخیر بسیار مهمتر شده است . بسیاری از کارفرمایان موضوع آنتروپی سازمانی را فراموش می کنند و توجه نمی کنند که آنتروپی با وضعیت روانی کارکنان همبستگی جدی دارد .
بسیاری از آنها منابعی را برای سلامت جسمی کارکنان سرمایه گذاری کرده اند و غافل از سلامت روانی آنان بوده اند که با فرسودگی شغلی دیگر نمیتوانند مثل قبل فعالیت نموده و در کارها مشارکت نموده و ارزش ایجاد کنند. اگر چه تحقیقات نشان می دهد که می توان تغییراتی را با توجه جدی به این امر ایجاد نمود اما چندین برابر منابع پولی و وقت مدیریت را نیاز دارد .
کار درست این است که توجه به سلامت روانی کارکنان که جنبه های مختلف و مولفه های متعددی را در بر میگیرد در زمان مناسبی انجام شود . روانشناسی صنعتی و ارگونومی دو حوزه تحقیقاتی بودند که از دهه 20 قرن قبل شروع شدند و امروز هم بقوت در مورد آنها تحقیقات انجام می شود .
باید توجه نمود که طبق برخی گزارشها در سرتاسر جهان، از هر پنج رهبر منابع انسانی، چهار نفر گزارش میدهند که سلامت و رفاه روانی اولویت اصلی سازمانشان بوده است. بسیاری از شرکتها مجموعهای از مزایای سلامتی مانند یوگا، روزهای رفاه، و آموزشهای مدیریت زمان و بهرهوری را ارائه میدهند. آنها به فکر سازمان هستند و برای بهبود آن به کارکنان نیز توجه می کنند .
یکی از موضوعات مهمی که در کشورمان واقعیتی تلخ است این است که کسب و کار ها از رویکرد سیستمی بهره ای نبرده اند و پیشرفتهای سازمانیشان بسیار کم است و فرسودگی شغلی یکی از علل اصلی آن است.
رویکرد و تفکر سیستمی کمک می نماید که به موضوعات و انتخاب آنها و اثرات چند جانبه آنها اگاه شویم و موضوع درستی را برای حل انتخاب نماییم .