نوشته فیلیپ لورینگ – 24 مارس 2022- تصویر از طریق Shutterstock/Manju Mandavya.
ما امروز با فرصتی روبرو هستیم تا در سیستم های غذایی خود روابط واقعی مولد بین مردم و مکان ها، اهلی و وحشی را تقویت کنیم. تجسم بنیادی سیستم های غذایی ما وظیفه ای است که برای حل بزرگترین مشکلات اجتماعی و زیست محیطی جهان حیاتی است. همچنین یکی از مواردی است که بحث های اساسی و اغلب داغ را به همراه دارد. اما آیا وقتی نوبت به ارزیابی اینکه چه چیزی برای دستیابی به آیندهای سازگارتر با آب و هوا و امنیت غذایی بیشتر کار میکند، سؤالات درستی میپرسیم؟
محققان و تحلیلگران با دقت در حال بررسی پتانسیل طیف وسیعی از راهحلها، از کشاورزی سلولی گرفته تا چرای احیاکننده هستند، و میپرسند که آیا این راهحلها مقیاسپذیر خواهند بود یا خیر – یعنی آیا میتوان آنها را به طور گسترده در سراسر جهان پیادهسازی کرد. ما این سوال را در تمام انواع بحث ها در مورد شیوه های غذایی مشاهده می کنیم – برای مثال، در ادعاهایی که اگرواکولوژی و کشاورزی ارگانیک نمی توانند جمعیت رو به رشدی را تغذیه کنند یا اینکه گاوها به طور جهانی مشکل ساز هستند.
با این حال، در بسیاری از موارد، این سؤال کاملاً اشتباه است و پاسخ هایی که ایجاد می کند ما را به سمت کم اهمیت جلوه دادن راه حل های ضروری و بالقوه دگرگون کننده سوق می دهد.
تفکر صنعتی
بهاندازه کافی معقول به نظر میرسد: اگر شیوههای فعلی تولید مواد غذایی ما بیش از حد آب مصرف میکند یا گازهای گلخانهای بیش از حد منتشر میکند، باید آنها را با روشهایی جایگزین کنیم که کمتر مصرف میکنند یا کمتر تولید میکنند. بهتر از آن، ما میتوانیم آنها را با روشهایی جایگزین کنیم که آسیبهای زیستمحیطی را نیز معکوس کرده و سلامت خاک و آب را بهبود میبخشد و در عین حال نیازهای غذایی فعلی و آینده را تامین میکند.
با این حال، ارزیابی راهحلهای جدید رادیکال بر اساس مقیاس آنها میتواند مستقیماً با ماهیت این راهحلها در تضاد باشد. رویکردهایی مانند آگرواکولوژی و چرای احیاکننده مستلزم مجموعه ای از شیوه های استاندارد نیست که در همه جا اجرا شوند. آنها قرار است بسیار مناسب باشند و به ویژگی های یک مکان پاسخ دهند. ارزیابی یک مجموعه از شیوههای آگرواکولوژیک در مثلاً تایلند، بر اساس عملکرد آنها در صورت شبیهسازی و اعمال توسط افراد با فرهنگهای مختلف در نقاط مختلف جهان، عملاً بیمعنی است.
مقیاس پذیری به عنوان یک ارزش از یک روش تفکر صنعتی ناشی می شود: این که بهترین راه حل ها راه حل هایی هستند که می توانند به طور گسترده تکرار و پیاده سازی شوند و یکنواختی باعث کارایی و بهره وری می شود. این ممکن است در یک کارخانه کار کند، اما اکوسیستم ها کارخانه نیستند. بهره وری اکوسیستم نه از یکنواختی بلکه از تنوع، انعطاف پذیری و تغییر ناشی می شود. بر این اساس، اینها، نه مقیاس پذیری، ویژگی هایی هستند که کلید موفقیت برای هیجان انگیزترین نوآوری های سیستم های غذایی هستند.
مجموعه ای از راه حل ها
این بدان معناست که یک سیستم غذایی جهانی که هم واقعاً پایدار باشد و هم به اندازه کافی مولد باشد، نه از چند روش در مقیاس انبوه، بلکه شامل یک لحاف بزرگ از راه حل های مقیاس کوچکتر است که به طور چشمگیری از مکانی به مکان دیگر، در فضا و در طول زمان متفاوت است. ، در تعامل با اقلیم، اکولوژی و فرهنگ محلی.