
7 مارس 2022 – تصویر توسط Kubkoo/Getty Images و Chara Williams/RAND Corporation
روزانه بیش از ۱۲۰ نفر در آمریکا بر اثر شلیک گلوله جان خود را از دست می دهند. با این حال، تحقیقاتی که می تواند به پاسخگویی به سؤالات اساسی مانند چرایی و چه کاری در مورد آن کمک کند، به طرز شگفت آوری ناچیز است. یک مطالعه در سال ۲۰۱۷ تخمین زد که به ازای هر دلاری که دولت فدرال برای درک بهتر خشونت با اسلحه هزینه می کند، ۱۴۲ دلار برای درک بهتر سپسیس خرج می کند.
سالهاست که محققان RAND برای پر کردن این خلاء کار میکنند. یکی از جدیدترین مطالعات آنها چیزی را یافت که ممکن است در میان سیاست مسموم بحث اسلحه غیرقابل تصور به نظر برسد. صرف نظر از موضع آنها در مورد این موضوع، کارشناسان RAND که مورد بررسی قرار گرفتند، در آنچه به نظر آنها سیاست های اسلحه باید در تلاش برای به انجام رساندن باشد، چندان متفاوت نبودند. مکانهایی وجود داشت – نه تعداد زیادی، اما برخی – که حتی ممکن بود جایی برای سازش وجود داشته باشد.
روزانا اسمارت، اقتصاددان در RAND که این مطالعه را به عنوان بخشی از ابتکار سیاست تفنگ RAND در آمریکا رهبری کرد، گفت: “این بحثی است که در آن مردم فکر می کنند طرف مقابل اشتباه می کند ویا غیرمنطقی است، و هیچ راهی برای تغییر نظر آنها وجود ندارد.” “یکی از نکات مهم ما این است که شاید آنقدر که فکر می کنیم از هم دور نیستیم.”
محققان نزدیک به ۲۰۰ کارشناس را در مورد دیدگاههایشان در مورد سیاستهای مختلف از ممنوعیت سلاح گرفته تا قوانین مورد بررسی قرار دادند. آنها شامل محققان سیاست اسلحه، مدافعان، و کارکنان کنگره بودند که روی مسائل مربوط به اسلحه کار می کنند – و همانطور که انتظار می رفت، آنها به دو اردوگاه متضاد تقسیم شدند. یکی طرفدار قوانین سختتر و محدودیتهای بیشتر در مورد اسلحه بود. دیگری طرفدار قوانین سهل گیرانه تر، با محدودیت های کمتر بود.
این بحثی است که در آن مردم فکر می کنند طرف مقابل اشتباه یا غیرمنطقی است و هیچ راهی برای تغییر نظر آنها وجود ندارد. یکی از نکات اصلی ما این است که شاید آنقدر که فکر می کنیم از هم دور نیستیم.
به عنوان مثال: آیا مدارس باید به معلمان و سایر کارکنان اجازه حمل اسلحه را بدهند؟ گروه سهل گیر فکر می کردند که تیراندازی های دسته جمعی را تا ۱۵ درصد کاهش می دهد. گروه محدودکننده فکر میکردند که هیچ تأثیر معنیداری بر تیراندازیهای دسته جمعی نخواهد داشت، اما مرگهای تصادفی ناشی از سلاح گرم را تا ۵ درصد افزایش میدهد.
ممنوعیت فروش «سلاحهای تهاجمی» یا یکی از بدترین ایدههای سیاسی یا یکی از بهترینها بود. دستیابی به اسلحه یا مالک و خانواده مالک را در معرض خطر قتل بالاتری قرار میدهد یا خطر قتل را به شدت کاهش میدهد.
اما با خواندن نتایج، محققان مناطقی را یافتند که نظرات با هم همپوشانی داشتند . به عنوان مثال، برخی از کارشناسان در گروهی که سهلانگیزتر هستند، فکر میکردند قوانین پیشگیری از دسترسی به کودکان میتواند خط مشی خوبی باشد.
سیاستهای دیگر با برخی همپوشانیها شامل دور نگه داشتن اسلحه از دست هر کسی است که تحت فرمان منع خشونت خانگی قرار دارد. و از جنایتکاران و دیگرانی که از داشتن اسلحه منع شده اند را ملزم به تسلیم هرگونه اسلحه کنند.
در واقع، محققان یک سیاست را پیدا کردند که اعضای هر دو اردوگاه فکر میکردند که یک برد خواهد بود. این امر منابعی را برای پیگرد قانونی هرکسی که به طور قانونی نمی تواند صاحب اسلحه باشد، اما مدارک اداری را جعل می کند و در هر صورت سعی در به دست آوردن آن دارد. کارشناسان تا حد زیادی موافق بودند که قتل با سلاح گرم، تیراندازی های دسته جمعی و جرایم دارایی را کاهش می دهد، بدون اینکه تأثیر قابل توجهی بر شکار، استفاده از اسلحه دفاعی یا حق حمل سلاح نداشته باشد.
آنچه که نتایج نظرسنجی نشان داد، محققان دریافتند، دو گروه با نظرات بسیار متفاوت در مورد سیاست اسلحه – اما نه اهداف بسیار متفاوت بود. این طور نبود که یک طرف به هر قیمتی از تیراندازی های دسته جمعی جلوگیری کند، در حالی که طرف دیگر می خواست از حق حمل سلاح محافظت کند. هر دو طرف بالاترین اولویت را بر پیشگیری از قتل با سلاح گرم و به دنبال آن جلوگیری از خودکشی با سلاح گرم و حفاظت از حقوق خصوصی قرار دادند.
هر دو طرف بالاترین اولویت را بر پیشگیری از قتل با سلاح گرم و به دنبال آن جلوگیری از خودکشی با سلاح گرم و حفاظت از حقوق خصوصی قرار دادند.
آنها در مورد “چرایی” سیاست اسلحه اختلاف نظر نداشتند – آنها در مورد “چگونگی” اختلاف نظر داشتند. به عنوان مثال، یک طرف فکر می کرد که مناطق عاری از اسلحه راهی موثر برای جلوگیری از قتل با سلاح گرم هستند. طرف مقابل فکر میکرد که مناطق عاری از اسلحه فقط قتلهای بیشتری را ایجاد میکنند.
محققان یک سرنخ دیگر برای اینکه چه چیزی ممکن است باعث ایجاد برخی ناهماهنگی ها شود، پیدا کردند. آنها پرسیدند اگر سیاست های سخت گیرانه تر باعث کاهش میزان قتل و خودکشی شود، چه اتفاقی می افتد.
کارشناسانی که طرفدار سیاستهای محدودکنندهتر بودند، فکر میکردند که تقریباً هر مرگ ناشی از سلاح گرم که بتوان از آن جلوگیری کرد، یک زندگی نجات خواهد یافت. کارشناسان در گروه سهل گیرتر این کار را نکردند. آنها فکر می کردند که بسیاری از این مرگ ها هنوز اتفاق می افتد، فقط از راه های دیگر. تفنگ را از معادله خارج کنید، باز هم مشکل خواهید داشت.
این، به طور اساسی، یک سؤال واقعیت است، نه ایدئولوژی – سؤالی که تحقیقات خوب می تواند شروع به پاسخ به آن کند. آیا کاهش خودکشی با سلاح گرم باعث کاهش کل خودکشی می شود؟