اکوسیستم های نوآوری مدیریت انرژی ، چارچوبی برای ایجاد ارزش افزوده مشارکتی

مقدمه سایت کل نگار :

اکوسیستم های نوآوری مبتنی بر مکان فیزیکی در قالب کارخانه های نوآوری و نیز بصورت پلتفرمهای مجازی نقش مهمی در پیشبرد توسعه اقتصادی از طریق مدیریت تحقیق و توسعه تا انتشار دانش کاربردی ایفا می کنند. این نقش برای سه دهه است که در اقتصادهای صنعتی درک و بکار گرفته  شده است، که یکی از مصادیق ارزش آفرینی آن ارتباط هماهنگ شده و هدفمند دانشگاهها و مراکز تحقیق و توسعه با صنعت و امروزه با کلیه کسب و کارهاست .

این درک از ویژگی های اکوسیستمی در اقتصادهای نوظهور و در حال توسعه در حال شروع است. با این حال، در چند سال گذشته شاهد فشار فناوری بر این جوامع بوده ایم و علاقه به اکوسیستم ‌های نوآوری در کشور خود نیز بوده‌ایم.

این علاقمندی هنوز در مراحل ابتدایی می باشد و برخی از صنایع همچون فولاد و برخی کسب و کارها همچون بانکداری و بیمه و ارتباطات  در سطوح بنگاهی شروع به فعالیت نموده  ولی در سطح ملی اقدامات جامعی را شاهد نیستیم که دولت‌ ها، نهادهای قانونی برنامه های حاکمیتی پیشران و تسریع کننده ای را دنبال نمایند .

در سالهای گذشته، علاقمندانی در این زمینه ها فعالیت های پایلوت را برای تقویت اکوسیستم ها شروع نموده اند که نتایج ارزیابی شده ای از آنها ارایه نشده است تا سایر بازیگران و ذینفعان انواع دیگر اکوسیستم ها را تشویق به فعالیت های اکوسیستمی مشترک نموده و آنها را گرد هم آورد.

باید توجه داشت که این امر بسیار سخت بوده و نیاز به آماده ‌سازی فرهنگی بویژه در حوزه مدیریتی تعامل‌ ها و  چارچوب ‌ها، مدل‌ ها و ابزارهای اکوسیستمی دارد .با شروع این کار، مشخص خواهد شد که دستیابی به بلوغ سیستمی و یکپارچه سازی بسیاری از موضوعات مرتبط با این مفاهیم، که ​​از تحقیقات در مورد فرآیندهای نوآوری و کارآفرینی شروع شده و تا دست یابی به  دانش مدیریت اکوسیستم‌ های نوآوری می انجامد راه دشوار ولیکن قابل انجامی می باشد .

برای دستیابی به مدیریت به عنوان زیر ساخت توسعه ای اقتصادی از طریق اکوسیستم های نوآوری  به ویژه بر محور انرژی و آب در کشورمان نیاز به تحقیقات کاربردی و موثر محلی و منطقه ای و ملی و فرا ملی می باشد تا بر مبنای نتایج آنها  برای جهت ‌دهی و سازماندهی عناصر و ارکان اکوسیستم در مورد چگونگی عملکرد اثر بخش برنامه ریزی شود .

در این گزارش ویژه سعی شده است تا با ارایه مواردی از مدلها و تحلیل ها این امر توصیف شود .

پنج حوزه نوآوری برتر در انرژی دیجیتال

نوآوری به تمرکز بر فناوری همگرا، مدل های تجاری و درگیری با مشتری ادامه خواهد داد، در حالی که بالاترین سطوح امنیت داده ها و سیستم را تضمین می کند.

برای ایجاد این مزایا و فرصت‌های متعدد برای ذینفعان – و برای فعال کردن آینده انرژی جدید – شاهد نوآوری، و ایجاد همکاری مشترک در پنج حوزه کلیدی هستیم که در سراسر زنجیره ارزش انرژی اعمال می‌شوند. این پنج جنبه نوآوری در حال حاضر بر تولید، تجارت، انتقال و توزیع (T&D)، خرده‌فروشی و مصرف تأثیر می‌گذارند و موج بعدی تحول را هدایت خواهند کرد.

شرکت ها در حال حاضر در حال بازنگری در نگرش خود در مورد مشارکت و همکاری هستند و نیاز به گرد هم آمدن ذینفعان برای پیشبرد آینده پیچیده تر را تشخیص می دهند. موفقیت از طریق نوآوری، همکاری بین بخشی و تحول کسب و کار هدایت خواهد شد.

نوآوری در زمینه فناوری دیجیتال به سرعت در حال تبدیل شدن به یک عامل کلیدی برای الزامات تجاری آینده برای بازیکنان درکلیت اکوسیستم انرژی است:

• فن آوری هایی مانند هوش مصنوعی (AI) و یادگیری ماشینی امکان تجزیه و تحلیل پیش بینی و نگهداری دارایی ها را در کل شبکه ها فراهم می کنند.
• واقعیت مجازی و واقعیت افزوده (VR & AR) به کاربران این امکان را می دهد که به سرعت، بطور کارآمد و از راه دور مشکلات را شناسایی، تشخیص داده و حل کنند.
• فناوری بلاک چین از تجارت، اشتراک گذاری، بهینه سازی قرارداد، پرداخت، مدل های همتا به همتا (P2P) و مشارکت مشتری پشتیبانی می کند.
• رباتیک استفاده از ماشین‌های هوشمند، مستقل و مشارکتی را برای استقرار در سراسر زنجیره ارزش انرژی هدایت می‌کند.
• تجزیه و تحلیل داده های پیشرفته به طور فزاینده ای برای ارائه بینش عملی از میلیون ها داده از دارایی ها و دستگاه های متصل مورد نیاز است.

نقاط مهم نوآوری انرژی دیجیتال

بیشترین شدت نوآوری بر روی استفاده از فناوری اینترنت اشیا در سراسر اکوسیستم انرژی متمرکز شده است. به نمودار زیر توجه بفرمایید.

تولید

در تولید برق، این نوآوری‌های دیجیتال در سه حوزه اصلی تأثیر می‌گذارند: بهینه‌سازی عملکرد و بهره‌وری تولید دارایی‌ها. حمایت از ادغام منابع انرژی تجدیدپذیر غیرقابل پیش بینی؛ و ایجاد بستری جامع برای خدمات پیچیده مدیریت دارایی.

یادگیری ماشینی و تجزیه و تحلیل داده‌ها، ابزارهای تولید و نگهداری پیش‌بینی‌کننده را در زمینه‌های حیاتی مانند برنامه‌ریزی بهینه خاموشی‌ها در برابر تقاضا و تأمین انرژی متعادل برای بازارهای ذخیره‌سازی ممکن می‌سازد.

تعمیر و نگهداری پیش بینی شده برنامه ریزی شده (PPM) در دو تا سه سال آینده به واقعیت تبدیل خواهد شد زیرا فناوری ها در ژنراتورها به دنبال کاهش قابل توجه تعمیر و نگهداری واکنشی هستند و در عین حال شبکه ای از دارایی ها را در اوج کیفیت حفظ می کنند.

PPM به طور فزاینده‌ای با تکنیک‌های نظارت بر شرایط برای پیش‌بینی عیوب یا خرابی‌ها و جلوگیری از حوادث با ارائه اطلاعات از قبل به منظور امکان تعمیر و نگهداری مناسب در زمان مناسب، همگرا می‌شود. این ابزارها نه تنها بهره وری دارایی ها را بهبود می بخشند، بلکه از هزینه های تعمیر و نگهداری و خرابی های گران دارایی نیز جلوگیری می کنند.

سپس چالش ادغام 1600 گیگاوات ظرفیت عظیم انرژی تجدیدپذیر است که بین سال‌های 2017 تا 2025 در سطح جهانی اضافه می‌شود. نوآوری مبتنی بر اینترنت اشیا برای اتصال دارایی‌های تولیدکننده این انرژی ها به شبکه‌ها، در عین حال پیش‌بینی تقاضا و متعادل کردن عرضه، اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. تجزیه و تحلیل داده‌های پیشرفته برای مدل‌ سازی داده‌ های آب ‌و هوا، تقاضای انرژی و قیمت ‌گذاری بهینه به کار گرفته می‌شود تا اطمینان حاصل شود که ارائه ‌دهندگان کاملاً انعطاف ‌پذیر هستند و به تغییرات پاسخ می‌دهند و در عین حال سودآوری دارایی‌ها را بهینه می‌کنند.

تجارت

این رشد انرژی‌های تجدیدپذیر نوسانات قیمتی بیشتری را در بازارهای تجاری ایجاد می‌کند. برای تولید کنندگان این بدان معنی است که قیمت گذاری و تجارت پیچیده تر می شود و پیش بینی قیمت و تجزیه و تحلیل در لحظه حیاتی می شود. ابزارهای تحلیلی مبتنی بر هوش مصنوعی برای بهینه‌سازی و اتوماسیون معاملات، با استفاده از داده‌های پیچیده از میزان و نحوه تولید توسط دارایی‌ها و انعطاف‌پذیری در تقاضا، با تولید برق مبتنی بر اینترنت اشیا و مدیریت تقاضا همگرا می‌شوند تا به یک راه‌حل حیاتی برای آینده تبدیل شوند.

از بزرگ‌ترین شرکت‌های برق گرفته تا کوچک‌ترین خریداران، به دلیل آزادسازی بازارها و ورود تازه واردان به این فضا، بازار به طور فزاینده‌ای رقابتی می‌شود. در عین حال، ما شاهد کاهش یا حذف یارانه‌ها هستیم، زیرا انرژی‌های تجدیدپذیر به بلوغ رسیده و به خودی خود رقابت می‌کنند، به این معنی که رقابت «واقعی‌تری» پدیدار خواهد شد. نیاز به ابزارهایی برای بهینه سازی و اتوماسیون معاملات برای ارائه بینش عمیق و تجزیه و تحلیل پویایی بازار کوتاه مدت در زمان واقعی به بازیکنان مرکزی و حیاتی خواهند شد.

در آینده ای که انرژی توزیع شده است ، ابزارهای معاملاتی مستقل نقش مهم تری را در ارتباط با اینترنت اشیاء دارایی های سمت تقاضا با سبدهای تولید پیچیده و تجارت ظرفیت های VPP در پلتفرم ها و واسطه  ها خواهند داشت. ابزارهای معاملاتی کلید انتقال از VPP های امروزی – منابع ظرفیت تا حد زیادی به راه حل های فردا – هستند که شبکه های کاملاً مستقل از دارایی ها با قابلیت های تجزیه و تحلیل و تجارت پیشرفته خواهند بود.

در سطح خرد تر، سطح بعدی تمرکززدایی، ظهور مدل های معاملاتی همتا به همتا (P2P) است که پس از سال 2020 پابرجا خواهند ماند. فناوری بلاک چین در حال حاضر در پروژه های آزمایشی در ارتباط با زیرساخت داده های اینترنت اشیا استفاده می شود.  بایستی لایه های اعتماد را برای تراکنش های انرژی P2P از طریق اینترنت برای مصرف کنندگان با وسایل نقلیه PV، ذخیره سازی و الکتریکی نصب شده و متصل فراهم کنید. این یک عامل کلیدی برای دموکراتیک کردن انرژی در جوامع خواهد بود، زیرا مصرف کنندگان با ابزارهای تصمیم گیری بیشتری، توانمند می شوند.

انتقال و توزیع

در دهه گذشته، شبکه‌های هوشمند، برنامه‌های شاخص فناوری دیجیتال در انرژی بوده‌اند. در حالی که تغییرات بازار مانند یکپارچه‌سازی انرژی‌های تجدیدپذیر، اندازه‌گیری خودکار، تمرکززدایی شبکه و رشد مشتریان نیاز به شبکه‌های هوشمندتر را برانگیخته‌اند، نوآوری در فناوری عامل توانمندسازی آن بوده است.

ما به عصر جریان انرژی پویا و چند جهته با قابلیت ایجاد شبکه های مستقل و انعطاف پذیر وارد شده ایم. شبکه‌های حسگرها و کنترل‌کننده‌های متصل با زیرساخت شبکه تعامل دارند تا ابزارهای نظارتی را در کنار نرم‌افزار بهینه‌سازی و راه‌حل‌های اتوماسیون شبکه ارائه دهند. شبکه‌های خودترمیمی در حال تبدیل شدن به واقعیت هستند زیرا داده‌های توزیع بلادرنگ برای شناسایی و جداسازی خطاها و پیکربندی مجدد شبکه‌ها برای به حداقل رساندن تأثیر مشتری و خرابی ها استفاده می‌شوند.

در رابط بین کاربر و شبکه، ارتباطات پویا فراتر از اندازه گیری خودکار حرکت می کند تا تعامل بهتر با مشتری، راه حل های DR و کنترل ساختمان از راه دور را ارائه دهد.

شرکت های آب و برق با چالش تبدیل از صرفاً مالک و بهره بردار دارایی ها به ارائه فروش مبتنی بر خدمات و ارتقای بهره وری انرژی و انرژی پاک روبرو هستند. تجزیه و تحلیل داده ها به طور گسترده در سراسر زیرساخت شبکه برای ارائه خدمات با ارزش بالا و سفارشی به مشتریان برای نگهداری دارایی و مدیریت قطعی ها، پیش بینی بار، مدیریت ریزشبکه، VPP ها و زمان بندی DR استفاده خواهد شد.

اما به ندرت درباره ساختن سیستم های جدید از ابتدا صحبت می شود. در بازارهای انرژی بالغ‌تر اروپا، ژاپن و آمریکای شمالی، چالش حیاتی برای اپراتورهای شبکه تبدیل زیرساخت‌های موجود به شبکه‌های هوشمند مقاوم در برابر آینده است. همکاری بین فناوری اطلاعات پیشرفته و OT شبکه کلید موفقیت خواهد بود.

خرده فروشی

همچنین فرصت بزرگی برای استفاده از فناوری دیجیتال برای انعطاف‌پذیری و سفارشی‌سازی برای ارائه قیمت‌های بهینه و بهبود تجربه مشتری، نه تنها در خرده‌فروشی برق، بلکه در ایجاد جریان‌های درآمدی جدید و خدمات ارزش‌افزا وجود دارد. ما در حال حاضر شروع به تماشای نرم‌افزار هوش مصنوعی کرده‌ایم که از رفتار مشتری درس می‌گیرد و بهترین پیکربندی را برای دستگاه‌ها و سیستم‌های متصل، مانند خودروهای متصل، سیستم‌های مدیریت انرژی و وسایل خانه هوشمند مانند ترموستات‌ها و روشنایی ارائه می‌دهد.

برای این ابزار، دیجیتالی شدن در سطح خرده فروشی این پتانسیل را دارد که رضایت مشتری را بهبود بخشد و در عین حال هزینه ها را کاهش  و کارایی را افزایش دهد. مشتری از صرفه جویی در هزینه سود می برد در حالی که اپراتور شبکه توانایی واکنش به نوسانات مصرف را به دست می آورد و کاربران را تشویق می کند تا الگوهای استفاده که بارها را متعادل می کند و پیک های تقاضا را هموار می کند ایجاد کنند.

تجزیه و تحلیل داده ها به طور فزاینده ای برای ترکیب پیش بینی اوج تقاضا با پروفایل کاربری شخصی سازی شده برای پشتیبانی از بهینه سازی تعرفه برای مشتریان فردی استفاده می شود. از آنجایی که شرکت های خدمات شهری به طور فزاینده ای مزایا را تایید می کنند، تا سال 2020 شاهد تحقق تعرفه های سفارشی بر اساس استفاده و نیازهای فردی، خدمات پاسخگویی به تقاضا، صورتحساب استفاده روزانه و قیمت گذاری پویا خواهیم بود.

قیمت‌گذاری پویا و ابزارهای مدیریت سمت تقاضا، حوزه‌های نوآوری حیاتی برای شرکت‌های آب و برق خواهند بود تا در آینده رقابتی‌تر به مشتریان خود متصل بمانند، در حالی که اطمینان حاصل شود که هر دو طرف از مزایای روابط احیا شده و خدمات ارزش‌افزا بهره‌مند می‌شوند.

همچنین شاهد استفاده از هوش مصنوعی و روباتیک در پشتیبانی و مدیریت مشتریان خرده‌فروشی خواهیم بود. ما می‌توانیم از دنیایی که با مشتریان تا حد زیادی یکسان رفتار می‌شود، به دنیایی برویم که در آن یادگیری مشتری پیش‌بینی‌کننده مبتنی بر هوش مصنوعی، تامین‌کنندگان را قادر می‌سازد تا با استفاده از روبات‌ها، خدمات شخصی واقعاً خودکار را به هر مشتری ارائه دهند. پیشنهادات ارزش تطبیقی ​​سفارشی شده بر اساس فناوری را خواهیم دید تا طیف وسیعی از خدمات را بر اساس نیازهای شناسایی شده یا پیش بینی شده به مشتریان ارائه دهیم.

مصرف

مصرف کنندگان انرژی – چه تجاری، چه صنعتی و چه مسکونی – با در دسترس بودن ابزارهای دیجیتال و فناوری انرژی مقرون به صرفه توانمند می شوند تا کنترل بیشتری بر انرژی خود داشته باشند. ما شاهد ظهور شرکت‌های جدید در بازار، مدل‌های تجاری جدید و جریان‌های درآمدی جدید بوده‌ایم.

شرکت های انرژی مجبور به نوآوری و انطباق برای تجدید نظر در ارزش های پیشنهادی آینده و مدل های تعامل با مشتری در آینده انرژی جدید هستند. کسانی که آینده جدید را می پذیرند، شکوفا خواهند شد، اما آنهایی که سرعت تغییرات را دست کم می گیرند، برای بقا تلاش خواهند کرد.

مدل‌های DR تجزیه و تحلیل بلادرنگ روند تقاضای مشتری را امکان‌پذیر می‌کنند و به زیرساخت‌های انرژی اجازه می‌دهند تا بر این اساس واکنش نشان دهند. زنجیره ارزش انرژی تا سال 2020 شاهد سرمایه‌گذاری 10 میلیارد دلاری در برنامه‌های DR خواهد بود، که مصرف‌کنندگان را تشویق می‌کند تا به طور فعال برای منافع مالی مشارکت و در عین حال به بهره‌وری انرژی کمک کنند. فن‌آوری‌های ارتباطی جدید و قوانین حمایتی دولتی برای ادغام آن در سیستم انرژی آینده ضروری است، اما مزایای آن واضح است – ۸۰ گیگاوات ظرفیت در سال تنها در ایالات متحده با کمک برنامه‌های DR کارآمد تا سال ۲۰۲۵ کاهش می‌یابد.

در همین حال، هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی با تجزیه و تحلیل انرژی برای ایجاد راه حل های مدیریت انرژی فعال برای کمک به مشتریان در تجسم و مدیریت مصرف انرژی خود همگرا می شوند ، که همه چیز را از ترموستات‌های هوشمند و سیستم‌های مدیریت انرژی خانگی مجهز به اینترنت اشیا گرفته تا پلت‌فرم‌های پیشرفته مدیریت انرژی ساختمان برای کاربران تجاری و صنعتی را پوشش می‌دهد. به زودی شاهد رونق بهینه سازی انرژی مبتنی بر داده هستیم که به عنوان یک سرویس مبتنی بر ابر به مشتریان ارائه می شود و صرفه جویی و نتایج تضمین شده را ارائه می دهد.

صرفه جویی انرژی به عنوان یک سرویس (ESaaS) فناوری اطلاعات را با OT ترکیب می کند تا ضمن کاهش هزینه های اولیه، صرفه جویی را برای مشتریان به ارمغان بیاورد. تغییر اساسی در اینجا این است که محصول یا سیستم به جای مدل تاریخی که در آن خدمات بخشی از محصول است، بخشی از خدمات می شود. مشتری برای چیزی که بیشترین ارزش را دارد، یعنی نتیجه، هزینه می پردازد.

و سپس، در قلب همه اینها، سؤال استراتژیک بعدی را داریم: سازمان‌ها چگونه از داده‌های گسترده کنتورها، وسایل نقلیه الکتریکی، سیستم‌های مدیریت انرژی، ترموستات‌ها و منابع انرژی تجدیدپذیر برای افزودن ارزش و ایجاد جریان‌های درآمدی جدید، کسب درآمد خواهند کرد؟ این بدون شک انگیزه جدیدی برای نوآوری در پنج سال آینده ایجاد خواهد کرد.

مطالعه موردی :

بستر نوآوری دیجیتال و کاربرد آن

نوآوری‌های اجتماعی که از طریق دیجیتالی‌سازی ارائه‌شده توسط اینترنت اشیا به دست می‌آیند، تغییرات عمده‌ای را نه تنها در حوزه های مالی، بلکه در تمام حوزه‌های جامعه ایجاد می‌کنند. ایجاد ارزش جدید به روش هایی که از مرزهای بین شرکت ها، صنایع و گروه های تجاری فراتر می رود و انطباق با محیط کسب و کار که به سرعت در حال تغییر است، نیازمند بستری متفاوت از سیستم های فناوری اطلاعات مورد استفاده در گذشته است. این مقاله الزامات این پلتفرم را خلاصه می‌کند و پلتفرم IoT هیتاچی، Lumada، اعلام‌شده توسط هیتاچی را شرح می‌دهد. همچنین نمونه‌هایی از نوآوری در بخش صنعتی را ارائه می‌کند و به پیشرفت‌ها در ادغام امور مالی و صنعت از طریق دیجیتالی‌سازی اشاره می‌کند. در نهایت، این مقاله به فرصت هایی برای بهبود دقت ارزیابی ریسک، کنترل هزینه های زیان و ایجاد خدمات جدید با همکاری سایر صنایع می پردازد که با استفاده از این بستر در بخش مالی امکان پذیر شده است.

معرفی

از اولین ظهور خود در نیمه دوم قرن بیستم، رایانه ها برای پردازش داده های تجاری در دفاتر مورد استفاده قرار گرفتند. با ظهور اینترنت، دامنه فناوری اطلاعات (IT) گسترش یافت و کارهای غیر معمول را در بر گرفت زیرا به وسیله ای برای تشویق ارتباطات بین افراد از طریق ابزارهایی مانند ایمیل و خدمات شبکه های اجتماعی (SNS) تبدیل شد. در سال‌های اخیر نیز شاهد گسترش چشمگیر اینترنت اشیاء (IoT) و خودروهای متصل بوده‌ایم که به ترتیب به اتصال دستگاه‌ها و وسایل نقلیه به اینترنت اشاره می‌کنند که خود چیزهای متصل به شبکه اطلاعات را ارسال و دریافت می‌کنند. با افزایش تعداد دستگاه های هدف، رشد انفجاری در کمیت و تنوع اطلاعاتی که آنها تولید می کنند در حال وقوع است (شکل 1 را ببینید).

نوآوری‌های دیجیتالی حاصل از این دیجیتالی‌سازی کل جامعه، در میان چیزهای دیگر، به عنوان نماینده چهارمین انقلاب صنعتی (صنعت 4.0) و نوع جدیدی از جامعه (جامعه 5.0) توصیف شده‌اند.

شکل 1- گسترش در برنامه های کاربردی برای فناوری اطلاعات و رشد در داده ها.

چالش های نوآوری دیجیتال

بخش مالی به سرعت از فناوری اطلاعات ، از جمله با تغییر سیستم های حسابداری آنلاین  در تجارت استفاده کرده است. موسسات مالی در طول زمان با به کارگیری مداوم نوآوری های پیچیده فناوری اطلاعات، مانند بانکداری اینترنتی، محاسبات ریسک برای محصولات مالی پیچیده که توسط مهندسی مالی هدایت می شوند، و تجارت با فرکانس بالا (HFT) توسعه یافته اند.با ورود این دوره جدید از نوآوری دیجیتال، موسسات مالی با مشارکت در صنعت IT با چالش های جدید زیر برای ادامه ارائه خدمات پیچیده در آینده مواجه شدند.

(1) چابکی

 تغییرات ناشی از نوآوری دیجیتال با سرعت بیشتری نسبت به فناوری اطلاعات در گذشته رخ می دهد. نمونه‌های آن  شامل فناوری‌هایی است که توسط کسب‌وکارهای مخاطره‌آمیز معرفی شده‌اند که به سرعت گسترش یافته‌اند، مانند برنامه‌های کاربردی گوشی‌های هوشمند بسیار راحت و ارزهای مجازی. فناوری بلاک چین که به عنوان پایه ارزهای مجازی عمل می کند، به عنوان یک فناوری نوآورانه که نه تنها برای مؤسسات مالی، بلکه برای طیف گسترده ای از صنایع رایج است، شناخته می شود. ضروری است که کسب و کارهای نوآورانه با استفاده عملی از این فناوری های جدید قدرتمند به سرعت ایجاد شوند.

(2) باز بودن یا شفافیت

 دیجیتالی شدن در همه صنایع در حال پیشرفت است و انواع فعالیت های مختلف اقتصادی و اجتماعی به داده های دیجیتالی تبدیل می شوند، از جمله تولید، ردیابی و توزیع کالا. شرایط ترافیکی؛ انتشار اخبار در اینترنت؛ و ارسال پیام های SNS برای جمع‌آوری این داده‌ها و ارائه خدمات پیچیده، مؤسسات مالی ملزم به هماهنگی انعطاف‌پذیر با شرکت‌های دیگر صنایع و دسته‌بندی‌های تجاری هستند که این داده‌ها را برای ایجاد دنیایی متصل تولید می‌کنند.

 ناگفته نماند که این ترتیبات باید هم باز و هم امن باشد. ضروری است که رابط‌هایی که خدمات مالی را در اختیار سایر صنایع و دسته‌های تجاری قرار می‌دهند به شیوه‌ای امن ارائه شوند.

 راه ها و پلت فرم های جدید برای ارائه آن

قالب فناوری اطلاعات نیز در پاسخ به موج نوآوری ایجاد شده توسط فناوری دیجیتال به تدریج در حال تغییر است.در اصل، رایج‌ترین مدلی که مؤسسات مالی برای ارائه خدمات استفاده می‌کردند، حفظ فناوری اطلاعات خودشان بود. تحت این مدل، فروشندگان فناوری اطلاعات در توسعه سیستم موسسات مالی به عنوان یکپارچه ساز سیستم شرکت کردند.

متعاقباً، رویکرد جدیدی برای استفاده از فناوری اطلاعات پدیدار شد که در آن تعدادی از مؤسسات مالی با هدف کاهش هزینه‌ها با بزرگ‌تر شدن سیستم‌ها و پیچیده‌تر شدن شیوه‌ها، سیستم‌هایی را به طور مشترک توسعه و اجرا می‌کنند. بر این اساس، ایده اقتصاد مشترک، که در آن تعدادی از کسب و کارها یک پلت فرم فناوری اطلاعات را برای کاهش هزینه توسعه و نگهداری به اشتراک می گذارند، در پلتفرم های سیستم گنجانده شده است.

رایانش ابری با پیشبرد این ایده و در دسترس قرار دادن برنامه‌ها و پلتفرم‌ها به عنوان خدمات، فناوری اطلاعات را متحول کرده است. مراکز داده مشترک بانک های منطقه ای از جمله اولین پذیرش این مدل بودند.

نوآوری دیجیتال آینده شامل تبادل مکرر داده ها و خدمات در صنایع مختلف و دسته بندی های تجاری خواهد بود. به‌جای رویه گذشته اشتراک‌گذاری خدمات و سایر منابع در طیف محدودی از صنایع، نیاز پلتفرم‌های جدید ایجاد اکوسیستم‌هایی است که صنایع و دسته‌های تجاری متعددی را در بر می‌گیرد (شکل 2 را ببینید).

پلت فرم IOT هیتاچی، LUMADA

بر اساس ملاحظات فوق، هیتاچی در ماه مه 2016 پلتفرم اینترنت اشیاء خود با نام “Lumada” را به عنوان یک پلتفرم جدید برای غلبه بر این چالش ها معرفی کرد.

هیتاچی دارای طیف محصولاتی است که شامل تولید برق، راه آهن و تجهیزات پزشکی و مجموعه گسترده ای از فناوری های عملیاتی (OT) برای کنترل و بهره برداری از این محصولات است. این شرکت همچنین دارای تجربه گسترده ای از مشارکت خود در صنعت فناوری اطلاعات است که قدمت آن به روزهای اولیه محاسبات بازمی گردد. لومادا مزیت هیتاچی در داشتن هر دو OT و IT را تثبیت می کند. پلتفرم Lumada نه تنها از اینترنت اشیا، بلکه از تمام جنبه های نوآوری دیجیتال پشتیبانی می کند.

(1) پلت فرمی برای چابکی و ایجاد مشارکت

• نوآوری دیجیتال استفاده از فناوری های دیجیتال برای حل چالش های مدیریتی یا ایجاد کسب و کار جدید است.
• در گذشته، روش اصلی برای ساختن سیستم‌های فناوری اطلاعات، داشتن یک کاربر سیستم فناوری اطلاعات بود که از کسب‌وکار دانش داشته باشد، الزامات و مشخصات را مشخص کند، و سپس با یک فروشنده فناوری اطلاعات برای تحویل سیستم قرارداد ببندد. در مورد نوآوری دیجیتال، که در آن فناوری اطلاعات یکی از منابع نوآوری است، ارتباط نزدیک تری بین مشتری و فروشنده فناوری اطلاعات مورد نیاز است.
• اولین قدم در نوآوری دیجیتال این است که شرکت و فروشنده فناوری اطلاعات با یکدیگر همکاری کنند تا به نوآوری های جدید بالقوه دست یابند و با انجام یک مطالعه امکان سنجی شروع کنند. هنگامی که امکان سنجی نشان داده شد، گام بعدی طراحی مهندسی بعدی (FEED) است که شامل در نظر گرفتن مسائل فنی و هزینه های آزمایشی است. این همچنین مستلزم عملکرد و مدیریت سیستم آسان تر، با توسعه، پیکربندی و اصلاح سریعتر نسبت به گذشته است.

    Lumada این فرآیندها را تسهیل می کند و عملکردها و اجزای مورد نیاز را به عنوان یک پلتفرم فراهم می کند (شکل 3 را ببینید).

(2) دستیابی به منبع باز

• از آنجایی که نوآوری‌های دیجیتالی که از طریق ایجاد مشارکتی منشا می‌گیرند شامل هماهنگی بیشتر بین مشتری و فروشنده فناوری اطلاعات و تعامل بیشتر با سایر صنایع و شاخه های تجاری نسبت به گذشته است، آنها خواستار شیوه‌های باز هستند که به هیچ نوع خاصی از فناوری اطلاعات وابسته نیستند.
• استفاده از نرم افزار منبع باز (OSS) به سرعت گسترش یافته است، به این معنی که نرم افزاری که کد منبع و حقوق مالکیت معنوی آن در دسترس عموم است و به طور مشترک بر اساس یک جامعه توسعه یافته است. بسیاری از فناوری های جدید در اینترنت از طریق OSS ارائه می شوند و چنین نرم افزارهایی در حال تبدیل شدن به یک استاندارد عملی در زمینه های مختلف هستند.
• برای Lumada، مزایای استفاده از OSS برای اجزای جداگانه آن شامل امکان سازگاری سریع با زمینه های جدید فناوری اطلاعات و در دسترس بودن مهندسان است.
• این پلتفرم همچنین با ارائه رابط‌ها و عملکردهای خود در قالب‌های باز که اتصال و استفاده مشترک با سایر شرکت‌ها را آسان‌تر می‌کند، ایجاد مشارکت را تسریع می‌بخشد.

LUMADA و OT SYSTEMS، سیستم های موجود آن

(1) هماهنگی با سیستم های OT

    ظهور اینترنت اشیا با اتصال دستگاه‌های مختلف به اینترنت، عامل اصلی نوآوری دیجیتال بوده است. پروتکل ها و استانداردهای مختلفی برای برقراری ارتباط با این دستگاه ها از زمانی که اصطلاح “ماشین به ماشین” (M2M) ابداع شد، پیشنهاد شده است. سیستم های OT بسته به ماهیت دستگاه ها و نحوه اتصال آنها به اینترنت اشکال مختلفی دارند.    Lumada با این سیستم های OT متنوع هماهنگ می شود.

(2) هماهنگی با فناوری اطلاعات موجود

    کسب و کارهای جدید ایجاد شده از طریق نوآوری دیجیتال به معنای گسست کامل از فناوری اطلاعات گذشته نیست. هماهنگی با سیستم های موجود مانند پایگاه های داده مشتریان و سیستم های پرداخت ضروری است. با این حال، از آنجا که این سیستم های موجود با استفاده از فناوری اطلاعات گذشته ساخته شده اند، برای کار با برنامه های کاربردی جدید طراحی نشده اند.

    هیتاچی در میان حوزه‌های دیگری که در شتاب دادن به نوآوری نقش دارد، روی ایجاد قابلیت‌هایی کار می‌کند تا به مشتریان در نوسازی برنامه‌های موجود و توسعه و مدیریت رابط‌هایی که دسترسی از دیگر برنامه‌ها را فراهم می‌کنند، کمک کند.

 برنامه های کاربردی برای LUMADA ارائه خدمات به تولیدکنندگان

هیتاچی از Lumada که دارای این ویژگی‌ها است، به‌عنوان پایه‌ای برای ارائه راه‌حل‌هایی استفاده می‌کند که بهره‌وری انرژی، بهره‌وری، استفاده از دارایی‌ها و راحتی تبادل داده‌ها را در بخش‌های مختلف کسب‌وکار، از جمله صنعت، زیرساخت‌های اجتماعی، و مراقبت‌های بهداشتی بهبود می‌بخشد. به عنوان مثال، در مورد صنعت، گرایش به سمت نوآوری های دیجیتال که توسط Industrie 4.0 نشان داده شده است، تغییرات قابل توجهی را در الزامات رقابتی تولیدکنندگان ایجاد می کند. هیتاچی OT و IT را در صنعت تولید ترکیب می‌کند تا پلتفرم‌هایی را سازماندهی و ارتقا دهد که می‌تواند شرکت‌های مختلف را در بخش‌های مختلف هماهنگ کند، چیزی که آن را «کارخانه بهینه‌شده» می‌نامد.

برای شرکت‌های تولیدی یک نیاز قوی وجود دارد که از مرزهای بین صنایع فراتر رفته و زنجیره‌های ارزش را در سطح جهانی با ترکیب سایت‌های تولید و مدیریت بهینه کنند (شکل 4 را ببینید).

برای تولیدکنندگانی که تعدادی سایت را در سراسر جهان اداره می کنند تا برنامه ریزی دقیقی در سطح جهانی انجام دهند، باید بتوانند ارزیابی های دقیق و به موقعی از اطلاعات مربوط به تولید، فروش و موجودی که به صورت جداگانه در هر سایت نگهداری می شود، انجام دهند. این شامل استفاده از اینترنت اشیا، داده های بزرگ، هوش مصنوعی (AI) و سایر اشکال فناوری اطلاعات برای جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده های محل کار در مورد فعالیت های افراد، کالاها و تجهیزات، از جمله تهیه (مواد و قطعات)، مونتاژ (نیمه) است. محصولات نهایی، کنترل کیفیت و بهره برداری از تجهیزات و استفاده فوری از آن در محل کار. همچنین شامل تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده و استفاده از آن برای ایجاد بهبودهای عملیاتی مداوم است.

علاوه بر این، هیتاچی معتقد است که توسعه تولید و مدیریت بهینه در کل زنجیره ارزش [شامل تدارکات، مونتاژ، تدارکات و بهبود چرخه تبدیل وجه نقد CCC در هماهنگی با موسسات مالی مرحله بعدی در بهبود روابط تجاری است. همچنین فراتر رفتن از مرزهای بین سازمان‌های منفرد برای هماهنگ کردن فعالیت‌های آن شرکت‌هایی که یک زنجیره ارزش را تشکیل می‌دهند و استفاده از کلان داده‌های تولید شده به این معنی است که می‌توانیم به سرعت به تقاضاهای نوسان و تغییرات در عرضه مواد پاسخ دهیم.

نوآوری در امور مالی با استفاده از پلت فرم های خدمات

چگونه موسسات مالی از این پلت فرم نوآوری دیجیتال برای دستیابی به نوآوری مالی استفاده خواهند کرد؟

در بخش مالی، دیجیتالی سازی برای بسیاری از خدمات محصول مانند سپرده ها، نقل و انتقالات، اوراق بهادار و بازارهای مالی و همچنین برای پیش نیازهای این خدمات اتخاذ شده است. در حالی که مواردی وجود دارد که شامل رسیدگی به اقلام فیزیکی مانند پول نقد است، نیازی به “چیزها” در توسعه و تولید محصول نیست.

در حالی که فرصت‌های محدودی برای صنعت مالی وجود دارد تا اینترنت اشیاء را برای نوآوری تجاری خود بپذیرد، نوآوری‌های مختلف در محصولات و خدمات مالی زمانی امکان‌پذیر خواهد بود که اهداف خدمات مالی دیجیتالی شوند و داده‌ها از اهداف جمع‌آوری شده و در دسترس شرکت‌های مالی قرار گیرد. وضعیت اهداف آنها قابل مشاهده است.

(1) بهبود دقت ارزیابی ریسک

    ارزیابی دقیق‌تر ریسک را می‌توان با جمع‌آوری و تجزیه و تحلیل آخرین اطلاعات مانند زندگی و فعالیت‌های اقتصادی، وضعیت، ویژگی‌های مشتریان خدمات مالی (شرکت‌ها یا مشتریان فردی) و نهادهای درگیر (مانند وثیقه) انجام داد. طرح پتانسیل این را دارد که ارزیابی مطلوبیت اعطای اعتبار یا پذیرش قرارداد، قیمت گذاری محصولات مالی و ارزیابی ارزش دارایی های اساسی و غیره را با دقت و معیارهایی انجام دهد که بسیار متفاوت از موارد گذشته است.

(2) ایجاد فرصت برای ارائه خدمات مالی

    زمینه برای استفاده از فناوری‌هایی مانند هوش مصنوعی و بلاک چین برای خودکارسازی تراکنش‌ها، سیاست‌ها و ارائه خدمات مالی براساس شرایط دارندگان بیمه وجود دارد. این امر با سفارشی‌تر کردن، در دسترس‌تر کردن بر اساس تقاضا و به موقع خدمات مالی، فرصت‌های جدیدی را ایجاد می‌کند.

(3) کنترل هزینه های از دست دادن

    ارائه خدمات برای کاهش زیان های احتمالی با به کارگیری دانش در بخش مالی برای داده های مشتریان امکان پذیر خواهد شد. این می تواند هم رضایت مشتری را بهبود بخشد و هم هزینه های زیان را برای موسسه مالی کاهش دهد.

    چنین خدماتی قبلاً در زمینه بیمه وسایل نقلیه (به نام “بیمه از راه دور”) ظاهر شده اند، و پیش بینی می شود که این خدمات می توانند از طریق جمع آوری لحظه ای و استفاده از داده های رانندگی دقیق تر در مقادیر زیاد با بهره گیری از پیشرفت ها، بسیار بیشتر توسعه یابند. برای مثال در خودروهای متصل در حالی که این پتانسیل منجر به رقابت بیشتر، کاهش حق بیمه برای شرکت های بیمه می شود، همچنین می تواند از طریق توسعه محصولات و خدمات بر اساس دانش خود شرکت، مزیت تجاری ایجاد کند.

نتیجه گیری

پیش‌بینی می‌شود که توانایی جمع‌آوری و استفاده از داده‌های بزرگ برای ارائه خدمات مالی از طریق پذیرش اینترنت اشیا، فرصت‌های قابل‌توجهی را برای نوآوری در این خدمات باز خواهد کرد. این بدان معناست که مؤسسات مالی باید با شرکت هایی که از خدمات آنها استفاده می کنند، مشارکت داشته باشند. علاوه بر این، این امر به احتمال زیاد منجر به کار موسسات مالی بر روی پلتفرم و تبدیل شدن به بخشی از اکوسیستم های کسب و کار برای توسعه و ارائه خدمات مالی مناسب و جذاب خواهد شد. همچنین رعایت به موقع چارچوب های قانونی، مقررات و شیوه های تجاری مهم خواهد بود. همین امر در خصوص موضوعات حوزه های پنجگانه اکو سیستم مدیریت انرژی می تواند مورد توجه قرار گیرد .